• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 288)
دوشنبه 24/7/1391 - 22:23 -0 تشکر 566824
دعواهایی که سن وسال نمی شناسد

بر گرفته از   http://www.3noqte.com  نوشته مریم خباز   

50سال گذشته، صورتشان چروك افتاده، چشمشان سو ندارد، دستشان می‌لرزد، راه رفتنشان بدون عصا شدنی نیست و یك لشكر بچه و نوه و نتیجه و عروس و داماد دورشان را گرفته، اما هنوز با هم می‌جنگند. از 50 سال پیش كه توپخانه‌شان به كار افتاد تا امروز هنوز جنگشان تمام نشده، بگومگوهای آنها را چندین نسل دیده‌اند چه آن وقت كه جوان بودند و اول راه، چه آن وقت كه پشت سر هم بچه‌دار شدند و چه حالا كه آن بچه‌ها خودشان پدر و مادر شده‌اند و منتظر عروس و دامادند.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:25 - 0 تشکر 566825

دعوای آنها یك روز سر رفتار مادرشوهر بود به خاطر ابرو كج كردنهایش، یك روز بر سر حرف‌های مادرزن و‌سوسه آمدن‌هایش، یك روز به خاطر بچه‌ها، یك روز بر سر اسباب خانه و یك روز به خاطر طعم غذا. از هر كدامشان كه بپرسی دل خوشی از هم ندارند؛ زن افسوس می‌خورد كه چرا از بین همه خواستگارها به این مرد جواب مثبت داده و مرد پشیمان است كه چرا گول تعریف و تمجیدهای مادرش از این زن را خورده و به وصلت با او راضی شده.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:25 - 0 تشکر 566826

آنها فقط منتظر یك فرصت‌اند تا نیش زبانشان را به كار بیندازند و به جان هم بیفتند. وقتی سوزاننده‌ترین حرف‌ها را به هم نثار می‌كنند و سرخ شدن چهره و بغض‌آلود شدن صدای دیگری را می‌بینند انگار كه آتش دلشان خنك شده باشد، لبخندی پیروزمندانه می‌زنند. انبار مهمات آنها همیشه مالامال از حرف‌های سنگین و ناراحت‌كننده است، اوایل زندگی این دعواهای تمام‌نشدنی را نمك زندگی زناشویی می‌دانستند، اما حالا كه هر دو پا به سن گذاشته‌اند، فهمیده‌اند كه این دعواها، جنگ تمام‌عیاری است كه به آن معتاد شده‌اند و هر كس در آن كوتاه بیاید قافیه را باخته است. آنها 50 سال است كه با هم جنگیده‌اند، اما حالا كه صورتشان چروك افتاده، چشم‌شان سو ندارد، دستشان می‌لرزد و یك لشكر بچه و نوه و نتیجه و عروس و داماد دورشان را گرفته، انگشت‌نما شده‌اند كه اینها یك زوج سالمند دعوایی‌اند.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:26 - 0 تشکر 566827

از این مردها و زن‌ها در فرهنگ ما كم نیستند، زنان و مردانی كه نمی‌دانند خوشبختی و آرامش در زندگی واقعا چه طعمی دارد. آنها از وقتی خودشان را شناخته‌اند همیشه با هم گلاویز بوده‌اند و در جبهه مقابل هم ایستاده‌اند و هرچه قدر بیشتر پا به سن گذاشته‌اند بیشتر با هم جنگیده‌اند. اغلب این زن‌ها كسانی هستند كه مدعی‌اند به اجبار یا وسوسه دیگران حاضر به ازدواج با همسرشان شده‌اند و بیشتر این مردها كسانی هستند كه فقط برای این كه همسری داشته باشند و خانواده‌ای مستقل، تصمیم به ازدواج گرفته‌اند.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:26 - 0 تشکر 566828

شاید اگر زمانی كه آنها دم‌بخت بودند و خواب اسب سفید و زن رویاهایشان را می‌دیدند حرف زدن از عشق و انتخاب مرد و زنی كه از ته دل دوستشان داری نشانه‌ای از بی‌آبرویی و گستاخی بود، برای همین وقتی نوبت ازدواج آنها رسید، عشق چیزی تلقی شد كه پس از ازدواج به وجود می‌آید و تفاهم واژه‌ای شد كه كم‌كم در زندگی به وجود می‌آید؛ اما جرقه‌های ناسازگاری از همان اول در زندگی آنها زده شد، مرور زمان نه عشقی به زندگی آنها آورد و نه تفاهمی. حتی بعد از این كه فرزندانشان نیز متولد شدند، اوضاع بهتر نشد و آنها فقط به توجیهی برای ادامه زندگی تبدیل شدند. حالا هم كه عروس‌ها و دامادها و نوه‌ها و نتیجه‌ها پابه زندگی‌شان گذاشته‌اند، آنها به عادت رسم دیرینه‌شان هنوز به سمت هم تیر پرتاب می‌كنند و مقابل هم سنگر می‌گیرند. حتی آنها دو گروهان جدا تشكیل داده‌اند و از بین بچه‌ها و نوه‌ها و نتیجه‌ها برای خودشان عضوگیری كرده‌اند تا وقتی می‌خواهند به طرف مقابل ضربه‌ای بزنند، پشتشان خالی نباشد؛ غافل از این كه این نبرد نه برای خودشان نه برای همدستان و نه برای تماشاچیان سودی ندارد.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:27 - 0 تشکر 566830


از نگاه این دو


زوجی كه دائم با هم اصطكاك دارند، لذتی از زندگی نمی‌برند. آنها آدم‌هایی هستند كه وقتی به گذشته نگاه می‌كنند هیچ دستاورد خارق‌العاده‌ای ندارند و وقتی چشم به آینده می‌دوزند، هیچ چیز امیدواركننده‌ای در آن نمی‌بینند. اما انگار تار و پود زندگی آنها با دعوا و اختلاف بافته شده؛ دعواهایی كه فكر می‌كنند حق مسلم‌شان است و برای احقاق حقوق از دست رفته‌شان باید به آن چنگ بزنند. البته این زنان و مردان خوب می‌دانند كه زندگی‌شان نباید این گونه می‌شد و راهی كه می‌روند راهی نیست كه باید می‌رفتند، برای همیشه غصه می‌خورند و در دنیای درونی‌شان آه می‌كشند و افسوس زندگی كسانی را می‌كشند كه محبت آنها را به هم پیوند داده و زندگی‌شان را شیرین كرده است. این زنان و مردان همیشه در حال تحمل كردن یكدیگر هستند و همواره احساس منفی ناشی از این وضعیت را به هم گوشزد می‌كنند. همان كلماتی كه سبب می‌شود آنها بیشتر از هر زمان دیگری از هم دور بیفتند و خلأ محبت و احترام را احساس كنند. این‌گونه زوج‌ها هر چه پیرتر می‌شوند، كمبودهای عاطفی بیشتری را تحمل می‌كنند و دقیقا در روزهایی كه نیاز مبرم به یك همدم دارند، در تنهایی خود غوطه‌ور می‌شوند. البته تمام این زوج‌ها تا پایان عمر، خود را ملزم به تحمل كردن نمی‌دانند. برای همین یا به شكل ظاهری از هم جدا می‌شوند یا رفتن به دادگاه و گرفتن حكم طلاق با حكمی كه تمام پیوندهای آنها را از بین می‌برد. سال‌های اخیر از این قبیل اتفاقات به وفور رخ داده به طوری كه آمارهای سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد كه در سال 88 ، 16 هزار و 900 مورد طلاق در زنان و مردان بیش از 50 سال روی داده كه 5850 نفر از آنها بیشتر از 60 سال داشته‌اند. این آمارها نشان می‌دهد كه چه تعداد از زن و مردهایی كه به ظاهر زیر یك سقف به سر می‌برند واقعا زندگی نمی‌كنند و حاضرند با به جان خریدن عنوان طلاق در اواخر عمر به تمام نارضایتی‌هایشان پایان دهند. البته اگرچه طلاق بسیاری از این زنان و مردان را از تحمل شرایط ناخوشایند و فشارهای مضاعف خلاص می‌كند، اما دردسرهایی را به دنبال می‌آورد كه خواه ناخواه گریبان دیگر اعضای خانواده را می‌گیرد. مسلما داشتن پدر و مادر مطلقه حتی اگر عمری از آنها گذشته باشد و فرزندان دیگر به آنها نیازی نداشته باشند باز هم ناخوشایند است؛ چون حتی این فرزندان هم گرفتار سركوفت‌ها و انتقادهای همسران و خانواده‌هایشان می‌شوند یعنی وضعیتی كه می‌تواند باعث سرافكنده شدن آنها مقابل دیگران شود.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:28 - 0 تشکر 566832

از نگاه فرزندان


البته بی‌شك همه زوج‌های سالمند گرفتار طلاق نمی‌شوند اما بی‌شك بیشتر آنها دچار طلاق عاطفی شده‌اند. همان وضعیتی كه می‌تواند خیلی دردناك‌تر از طلاق رسمی و قانونی باشد. فرزندان دوست دارند در خانواده‌ای بزرگ شوند كه پدر و مادر مثل دو حلقه یك زنجیر باشند و عشق و محبت آنها را به هم پیوند دهد. آنها می‌خواهند خانواده‌ای شاد داشته باشند كه پدر و مادر همیشه به هم احترام بگذارند و هیچ‌گاه مقابل هم جبهه نگیرند، چون فقط از بركت چنین خانواده‌ای است كه می‌توان رشد كرد، متعالی شد و خانواده خوب و موفق دیگری را تشكیل داد. این اتفاق اما در خانواده‌هایی كه پدر و مادر همیشه در حال سركوب همدیگر هستند، روی نمی‌دهد.


در این خانواده‌ها، فرزند و خواسته‌هایش دیده نمی‌شود، در این فضاها به این نكته توجه نمی‌شود كه فرزند دوست دارد با اطمینان از محبت پدر و مادر به هم به آرامش برسد. فرزندان این خانواده‌ها همیشه شاهد جر و بحث‌اند، آنها حرف‌های زشت زیادی شنیده‌اند و اضطراب‌های زیادی را تحمل كرده‌اند و درست آن زمانی كه به اتحاد والدین احتیاج داشته‌اند، دست خالی مانده‌اند.


از نگاه این قبیل بچه‌ها ازدواج تصمیم اشتباهی است، چون به احتمال زیاد به سرنوشت مشابه پدر و مادرشان منجر می‌شود؛ هرچند كه بسیاری از فرزندان چنین خانواده‌هایی نگاه متفاوتی به ازدواج دارند و می‌كوشند زودتر خانواده‌ای مستقل تشكیل دهند و اشتباهاتی را كه پدر و مادرشان تكرار كردند، مرتكب نشوند. البته با این وجود، تمام این فرزندان به خاطر جو ناآرامی كه در آن زندگی كرده‌اند، دچار درجاتی از پرخاشگری هستند كه نمی‌توانند آن را مهار كنند، یك بار دیگر به مشكل می‌افتند.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:29 - 0 تشکر 566833


از نگاه عروس‌ و دامادها


پدرشوهر، مادرشوهر، مادرزن و پدرزن می‌توانند نماد قدرت در یك خانواده باشند. آنها می‌توانند محور همه كارها و تصمیم‌گیری‌ها باشند، می‌توانند بزرگ‌ترهایی باشند كه واقعا بزرگ‌تری می‌كنند، آنها باید تكیه‌گاه خانواده و قوت قلب اعضای آن باشند؛ ولی در خانواده‌هایی كه زن و مرد به خاطر اختلافات دامنه‌دار زناشویی‌شان چنین ویژگی‌هایی ندارند، مسلما جایگاه مناسبی هم نزد عروس‌ها، دامادها و نوه‌ها ندارند. عروس و دامادی كه می‌بینند پدر و مادر همسرشان حتی در حضور آنها احترام همدیگر را حفظ نمی‌كنند و با نبش قبر كردن مشكلات مربوط به
چند دهه پیش مرتب یكدیگر را شماتت می‌كنند، بی‌شك رغبتی برای احترام گذاشتن به آنها پیدا نمی‌كنند.


اگر این عروس و دامادها كمی از نظر شخصیتی مشكل‌دار باشند نیز حتما به این اختلافات دامن می‌زنند و خبر مربوط به دعواهای پدر و مادر همسرشان را تا خانواده خودشان و دیگر اعضای فامیل هم می‌رسانند و وجهه آنها را نزد افراد بیشتری خراب می‌كنند. البته ممكن است عروس و دامادها خودشان را درگیر چنین كارهایی نكنند اما بی‌شك از چنین پدر و مادری فاصله می‌گیرند؛ چون در كنار آنها نه‌تنها لحظات خوبی را تجربه نمی‌كنند، بلكه مجبور می‌شوند دقایق ناخوشایند و توام با توهین و اضطرابی را تحمل كنند. ضمن این‌كه آنها رفتار این زوج‌های سالمند را الگوی نامناسبی برای همسران و همین‌طور فرزندانشان می‌دانند.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:30 - 0 تشکر 566834


همسرت همه‌چیز توست


در فرهنگ ما نشان دادن خشونت و پرخاش مقابل چشم دیگران پذیرفته‌شده‌تر از نشان دادن عشق و علاقه است. این موضوع ربطی هم به پیر یا جوان بودن افراد ندارد چون به‌زعم ما مردم، محبت و علاقه نسبت به همسر چیزی است كه باید در خفا اتفاق بیفتد و اشكالی ندارد اگر كسی پرخاش‌ها و بی‌حرمتی‌كردن‌های ما را ببیند. اما واقعا نباید این‌طور باشد. ما و همسرمان باید یك گروه دونفره منسجم باشیم كه تحت هر شرایطی به هم عشق بورزیم و حامی هم باشیم. حتی فرزندان هم نمی‌توانند جای همسر را بگیرند. همسر می‌تواند همه‌چیز ما باشد. او می‌تواند یك تكیه‌گاه خوب و یار روزهای خوب و بد ما باشد. كسی كه بهتر از هركسی ما را درك می‌كند و بیشتر از هركسی می‌توانیم به او اعتماد كنیم. اما این حالت ایده‌آل یك زندگی مشترك است؛ زندگی‌ای كه كمتر زوجی آن را تجربه می‌كند و زوج‌های سالمند دچار اختلاف اصلا آن را درك و لمس نكرده‌اند. این‌كه می‌بینیم زوجی با موهای سپید، دندان‌های ریخته و دست‌های لرزان دست از جدال با هم برنمی‌دارند، اتفاقی مربوط به امروز نیست.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:30 - 0 تشکر 566835


آنها كسانی هستند كه از همان ابتدای زندگی یعنی روزی كه برای با هم بودن «بله» گفته‌اند با هم همراه و همدل نبوده‌اند. كارشناسان می‌گویند آنهایی كه در سالمندی كارشان به طلاق می‌كشد، همان‌هایی هستند كه از ابتدا با هم اختلاف نظر داشته‌اند و فاقد تفاهم بوده‌اند، اما به این علت كه خیلی سریع صاحب فرزند شده‌اند، مجبور به تحمل و ادامه زندگی شده‌اند و نارضایتی‌هایشان را با دعوا و توهین و خراب كردن وجهه یكدیگر نشان داده‌اند. این قبیل زوج‌ها هیچ‌گاه برای خودشان زندگی نكرده‌اند و قربانی تصمیم اشتباهی شده‌اند كه با به دنیا آمدن فرزندشان مجبور به ادامه دادنش شده‌اند و همیشه به خاطر این فرزند سوخته‌اند و ساخته‌اند تا جایی كه جان به لبشان رسیده است و طلاق را تنها راه رهایی از لشكر غم دیده‌اند. البته در این میان یك موضوع فرعی دیگر در رابطه با طلاق سالمندان وجود دارد كه كارشناسان تاكید زیادی روی آن دارند. آنها می‌گویند اگر چه این مساله در مورد همه افراد صدق نمی‌كند، اما در بسیاری از طلاق‌های سالمندی، ضعف آموزه‌های دینی و ارزش‌های اعتقادی در مرد از یك سو و بی‌توجهی زن به همسرش با این توجیه كه سن و سالی از او گذشته از سوی دیگر عامل طلاق در این دوران است. این كارشناسان به آمارهایی استناد می‌كنند كه نشان می‌دهد 30 درصد ازدواج‌های مجدد كه معمولا با زنان سنین كمتر از 45 سال اتفاق می‌افتد، توسط مردان بالای 50 سال صورت می‌گیرد؛ یعنی مردانی كه ممكن است گرفتار اختلافات زناشویی یا ضعف اعتقادات دینی باشند.


این در حالی است كه بررسی‌ها نشان می‌دهد زنانی كه در سنین بالای 50 سال مطلقه می‌شوند به خاطر این‌كه استقلال مالی ندارند با مشكلات متعدد اقتصادی دست به گریبان می‌شوند و معمولا به سبب دلایل خاص خودشان حاضر به ازدواج مجدد نمی‌شوند، در حالی كه تعداد مردان بدون همسر بعد از طلاق بسیار پایین است و آنها حتی اگر در دوران سالمندی باشند باز هم برای ازدواج مجدد اقدام می‌كنند.

دوشنبه 24/7/1391 - 22:33 - 0 تشکر 566836


مراقب باش مثل اینها نشوی


بحث‌هایی در علم روان‌شناسی هست كه با تكیه بر شخصیت دوران جوانی نشان می‌دهد هركدام از ما در دوران سالمندی چه جور خصوصیاتی پیدا می‌كنیم. مثلا می‌گوید اگر الان ما نگاه وسواس‌گونه به نظافت داریم و در این زمینه سختگیرانه عمل می‌كنیم، حتما در دوران پیری تاب تحمل مهمان را حتی اگر عزیزترین كس‌مان باشد، نخواهیم داشت. یا مثلا اگر امروز شكاك هستیم و اطرافیانمان را به این خاطر می‌آزاریم، وقتی كه پیر شدیم اصلا مرز بین همسر و دوستان و غریبه‌ها را تشخیص نخواهیم داد و هر یك از آنها را به چیزهایی متهم خواهیم كرد.


همین‌طور گفته می‌شود اگر در دوره جوانی فردی كم‌حوصله و تنبل هستیم باید مطمئن باشیم كه در دوران كهولت، پیری وبال گردن دیگران خواهیم شد یا اگر امروز در شروع زندگی زناشویی از همسرمان زیاد انتقاد می‌كنیم حتما به سالمندی غرغرو تبدیل خواهیم شد.


اینها حقیقت زندگی ما آدم‌هاست حقایقی كه می‌تواند چراغ هدایت ما برای پیشبرد زندگی‌مان باشد. می‌گویند اگر دیواری كج بالا رفت دیگر هرگز صاف نمی‌شود و اگر آدمی خشت اول رفتارهایش را ناصاف گذاشت دیگر هرگز به راه راست نمی‌رود.


حالا اگر بخواهیم این بحث‌ها را به زندگی زناشویی ربط دهیم خواهیم دید كه اگر می‌خواهیم سالمندانی محترم و عاشق همسرمان باقی بمانیم باید از همان ابتدای جوانی روی تربیت و آموزش خودمان كار كنیم. پس اگر می‌خواهید جوانانی خوشبخت كه با سعادت به پیری می‌رسند در حالی كه قلبشان برای شریك زندگی‌شان می‌تپد، باشید به این توصیه‌ها توجه كنید. اولین قدم این است كه در مواجهه با همسرمان مقابلش موضع‌گیری نكنیم و سعی نداشته باشیم تا او را مقصر جلوه دهیم.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.