تبیان، دستیار زندگی

خانم اولی یک تاپ آبی رنگ کوتاه نیم تنه و یک شلوار مشکی و خانم دومی یک تاپ مشکی کلاه دار و یک شلوار جین به تن داشتند. حس می کردم بجای آتلیه اشتباها به "آنتالیا" آمده ام. دست شوهرم را گرفت و گفت همان گوشه واستا... آهان... چیک...

... وحشت برم داشته بود. اینجا کلینیک زیبایی است؟ من برای پاکسازی پوستم به اینجا آمده ام. مردان اینجا چه میکنند؟ مطب دکتر اینجا چرا؟ این چه سرو وضعی است که زنان در مقابل مردان مراجعه کننده دارند. آیا اینجا ایران است؟ نظارت اداره اماکن دروغ است یا راست؟ خدای من. در را بستم. بیخیال 16500 تومانم شدم. دو تا پا داشتم و دوتا پای دیگر قرض کردم. راستی از طریق سایت خرید گروهی با این مرکز آشنا شدم! مرکز ماساژ و پاکسازی پوست ... بود.

اینها نمونه ای از خروارها مراکزی است که بدون نظارت و تنها به منظور سودجویی تاسیس شده و متاسفانه بدون نظارت دستگاه های ذیربط اقدام به فعالیت می کنند. فضای غیر شرعی و غیر قانونی حاکم بر آنها در کنار میلیون ها تباهی و فسادی که در طول روز در این مکان ها شکل می گیرد این نکته را مورد سئوال قرار می دهد که نظارت همگانی و وجود ارگانی به اسم اماکن و همچنین نظارت شهرداری بر مجوزها چگونه است.
این در حالی است که در بسیاری از شرکت های خصوصی و پشت درب های بسته، زنان اقدام به کشف حجاب کرده و روابط زن و مرد آزاد تلقی می شود و نظارت قانونی به دلیل عدم نصب تابلو بر آنها وجود ندارد.
از دیگر سو وجود و بروز قارچ گونه سایت های خرید گروهی بدون هیچ نظارتی که اقدام به عقد قرارداد با مراکز بدون مجوز رسمی و تابلو می نمایند نیز قابل بحث است.