شعر از الهام منشأ می گیرد. الهام اثری است که شاعر در درون خود آن را حس می کند. مانند یک صاعقه آن را می گیرد و تمام وجود خود را معطوف بدان می گرداند. پس الهام یک امر درونی است. تا شاعر در پرتو نور الهام قرار نگرفته به مشکل می توان شعری را بسراید. اگر هم شعری را بگوید شعر را ساخته است نه اینکه شعر را سروده باشد. از این لحاظ شعر امر روانی دانسته اند وامروزه یک بخش از طب روانی به شمار می رود. شعر درمانی یکی از روش هایی است که داکتران روانی از آن برای بهبود حال مریض خود از آن سود می جوید. اما باید دید که آیا الهام بدون حضور كدام چیز به وجود می آید یا این كه محرك هایی هم وجود داشته باشد؟یعنی این محرك هاست كه سبب می شوند تا الهام صورت گیرد. محرك های الهام چه چیز هایی می توانند باشند؟