• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 296)
شنبه 22/7/1391 - 10:35 -0 تشکر 566068
دری یا فارسی دری

دری یا فارسی دری، نامی است که در ابتدایی‌ترین برهه‌های تاریخی به زبان ادبی فارسی نو داده می‌شده و کاربرد آن از سده دهم میلادی به بعد بطور گسترده در نوشته‌های عربی (همچون استخری، ص. ۳۱۴؛ مقدسی، ص. ۳۳۵؛ ابن حوقل، ص. ۴۹۰) و متون فارسی تصدیق شده‌است. در منابع دوران اسلامی نام زبان فارسی را "فارسی دری" و "دری" نیز نوشته-اند و تمامی آنها نشان میدهد که "دری" یک نوع خاص از زبان فارسی است و این زبان ادامه شاخه-ای از پارسی میانه در خراسان میباشد.

شنبه 22/7/1391 - 10:36 - 0 تشکر 566070

تاریخچه نام


گویش فارسی درباری یا دری همانطور که از نامش بر می آید بیشتر در دربار پادشاهان ساسانی بکار می رفت. مطابق با گفته ابن مقفع در اواخر عصر ساسانی دو شاخه از زبان فارسی در میان مردم کاربرد داشت که به آنها به اختصار پارسی (پهلوی) و دری (پارسی درباری) می گفتند. پارسی یا همان زبان پهلوی (پارسی میانه) بیشتر در میان موبدان، دانشمندان و مردم استان فارس کاربرد داشت و دری را مردم شهرهای مداین و در دربار پادشاهان ساسانی بکار می بردند. با اینحال تردیدی نیست که کماکان زبان رسمی و اجرایی ساسانیان، پارسی میانه یا همان پهلوی بود.

شنبه 22/7/1391 - 10:37 - 0 تشکر 566071

زبان فارسی دری علاوه بر دربار پادشاهان ساسانی در بخشهای شرقی امپراطوری ایران (خراسان) هم رواج داشت.  پس از اسلام در اثر نفوذ خاندانهای ایرانی در بخشهای شرقی ایران و تشکیل دولتهای محلی، فارسی دری در دیگر بخشهای ایران هم نفوذ کرد و کاربرد وسیع تری یافت. در زبان فارسی از هر دو عنوان فارسی و دری و گاه فارسی دری برای زبان فارسی امروزی استفاده می کنند.در ادبیات فارسی هم لغت فارسی و دری را به یک معنا بکار می برند. برای نمونه بیت معروف از ناصر خسرو قبادیانی که مداحی شعرا و اشعار عنصری در وصف سلطان محمود غزنوی را نکوهش می کند.


من آنم که در پای خوکان نریزم//مر این قیمتی دُر لفظ دری را و در جای دیگر به دیوان خود در دو زبان پارسی و تازی اشاره میکند: بخوان هر دو دیوان من تا ببینی// یکی گشته با عنصری بحتری را// و درست همین نکته است که میگوید: اشعار به پارسی و تازی// بخوان و بدار یادگارم//


ابن سینا در مقدمه دانشنامه علائی خود مینویسد: ".. زندگانیش دراز باد, و بخت پیروز , پادشاهیش برافزون-آمد بمن بنده و خادم در گاه وی - که یافته اماندر خدمت وی همه کامهای خویش از ایمنی و بزرگی و شکوه و کفایت و پرداختن بعلم و نزدیک داشتن -- که باید مرخادمان مجلس وی را کتابی تصنیف کنیم بپارسی دری.."

شنبه 22/7/1391 - 10:38 - 0 تشکر 566072

حکیم میسری در دیباچه کتاب دانشنامه پژشکی خود, تصمیم میگیرد که فارسی بنویسند و نه تازی و این اشعار را در این مورد سروده است:


"بگویم تازی ار نه پارسی نغز // ز هر در بگویم من مایه و مغز // وُ پس گفتم زمین ماست ایران // که بیش از مردمانش پارسیدان // وُگر تازی کنم نیکو نباشد // که هر کس را از او نیرو نباشد // دری گویمش تا هرکس بداند // وُ هرکس برزبانش بر براند // "



بنابر نظر المقدسی و المسعودی, پارسی دری یک نوع از پارسی هست. المقدسی نیز ایران را به هشت بخش تقسیم کرده است و آذربایجان را از اقالیم ایران(عجم) میشمرد و در رابطه با این ناحیه مینویسد: "زبان این اقالیم هشتگانه ایرانی(عجمی) جز اینکه برخی از آنها دری و بعضی لهجات پیچیده و همه آنها فارسی خوانده میشوند".

شنبه 22/7/1391 - 10:39 - 0 تشکر 566073

ابو الحسن مسعودی در التنبیه و الاشراف میینویسد:«پارسیان قومی بودند که قلم‌روشان دیار جبال بود از ماهات و غیره و آذربایجان تا مجاور ارمنیه و اران و بیلقان تا دربند که باب و ابواب است و ری و طبرستان و مسقط و شابران و گرگان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر ولایت‌های خراسان و سیستان و کرمان و فارس و اهواز با دیگر سرزمین عجمان که در وقت حاضر به این ولایت‌ها پیوسته‌است، همهٔ این ولایت‌ها یک مملکت بود، پادشاه‌اش یکی بود و زبان‌اش یکی بود، فقط در بعضی کلمات تفاوت داشتند، زیرا وقتی حروفی که زبان را بدان می‌نویسند یکی باشد، زبان یکی است وگر چه در چیزهای دیگر تفاوت داشته باشد، چون پهلوی و دری و آذری و دیگر زبان‌های پارسی.».



در شاهنامه, نام این زبان "پارسی دری" نوشته شده است (و خوانش "پارسی" و "دری" اشتباه است). (این بخش مربوط به اشعار رودکی و ترجمه کلیله و دمنه است که به یک زبان انجام شده است....هرچند آن بیت را میتوان تاکید بیشتر دانست زیرا بنابر اسناد فوق, دری یک نوع از پارسی هست که از پارسی میانه در خراسان تحول یافت.)

شنبه 22/7/1391 - 10:39 - 0 تشکر 566074

سنایی: گداخت مایهٔ صبرم ز بانگ شکر لفظت// گه عتاب نمودن به پارسی و به تازی// مولوی: اخلائی اخلائی زبان پارسی گویم// که نبود شرط در حلقه شکر خوردن بتنهائی// فرزند مولوی (سلطان ولد که خود اعتراف میکند ترکی/یونانی را خوب نمیداند): گذر از گفت ترکی و رومی// چون از آن اصطلاح محرومی// لیک از پارسی گوی و از تازی// چونکه در هر دو خوش همی تازی// باز فرزند مولوی: فارسی گو که جمله دریابند// گرچه زین غافلاند و در خوابند// شمس تبریزی نیز در مقالات میگوید: زبان پارسی را چه شده است؟ بدین لطیفی و خوبی، که آن معانی و لطافت که در زبان پارسی آمده است و در تازی نیامده است. (شمس تبریزی-مقالات) عطار: آنچه من گفتم زبور پارسی است

سعدی: چو آب میرود این پارسی به قوت طبع// نه مرکبی است که از وی سبق برد تازی//

شنبه 22/7/1391 - 10:41 - 0 تشکر 566077

در افغانستان


در نگارش‌های رسمی دولتی افغانستان از زبان فارسی با نام زبان دری یاد می‌شود، ولی مردم افغانستان در زبان گفتاری، زبان خود را با نام فارسی می‌شناسند. فارسی دری و پشتو در افغانستان دو زبان رسمی در کل کشور هستند.

شنبه 22/7/1391 - 10:42 - 0 تشکر 566078

نظر بهار در مورد ریشه دری



به نظر محمدتقی بهار، زبان دری زبانی است که از خراسان به دربار ساسانیان رفته است. به نقل از وی در اصل معنی کلمهٔ «دری» اختلافاتی وجود دارد. مثلاً برهان قاطع ذیل حرف دال می‌نویسد:




گویند لغت ساکنان چند شهر بوده است که آن بلخ و بخارا و بدخشان و مرو است، و طایفه‌ای بر آن‌اند که مردمان درگاه کیان بدان متکلم می‌شده‌اند و گروهی گویند که در زمان بهمن اسفندیار چون مردم از اطراف عالم به درگاه او می‌آمدند و زبان یکدیگر را نمی‌فهمیدند بهمن فرمود تا دانشمندان زبان فارسی را وضع کردند و آن را دری نام نهادند یعنی زبانی که به درگاه پادشاهان تکلّم کنند و حکم کرد تا در ممالک به این زبان سخن گویند ــ و منسوب به درّه را نیز گویند همچو کبک دری و این به اعتبار خوش‌خوانی هم می‌توان بوده باشد زیرا که بهترین لغات فارسی زبان دری‌است.




بر اساس این توجیه‌ها و منابع دیگری از این دست، دو چیز را می‌توان فرض کرد: یکی این که در دربار و در میان بزرگان در خانه و رجال مداین (تیسفون پایتخت ساسانیان) به این زبان سخن می‌گفته باشند. و دیگر آن که این زبان، زبان مردم خراسان و مشرق ایران و بلخ و بخارا و مرو بوده باشد. اجتماع این دو حالت نیز مشکلی ایجاد نمی‌کند و منابعی وجود دارد که هر دو وجه را تأیید می‌کند:



  1. روایت ابن‌الندیم از ابن‌مقفع که می‌گوید «دری لغت شهرهای مداین است و در دربار پادشاه بدان زبان سخن می‌گفتند و منسوب است به مردم دربار و لغات اهل خراسان و مشرق و بلخ در آن غلبه دارد». روایت یاقوت از حمزة بن الحسن نیز مطابق روایت ابن‌الندیم است.

  2. بیشتر عبارت‌های فارسی‌ای که در کتب عربی از قول شاهنشاهان ساسانی و رجال آن دوره به شکل دقیق نقل شده‌است به زبان دری است، نه به زبان پهلوی. از آن جمله عبارتی است که جاحظ در کتاب المحاسن و الاضداد می‌گوید: «و وَقَّعَ عبد الله بنِ طاهر: مَنْ سَعَى رَعَى وَ مَنْ لَزمَ المنامَ رای الأحْلامَ، هذا المَغنی سِرقةٌ مِنْ توقیعاتِ انَوشَرْوان فانه یقول: هرک رَوَذ چَرَذ، و هرک خُسپَذْ خواب بینَذْ». جاحظ در کتاب التّاج نیز عباراتی از شاهنشاهان ساسانی ذکر می‌کند مانند «خرّم خفتار» و غیره که همه به زبان دری است.

  3. محمد بن جریر طبری در تاریخ طبری عبارتی از قول اسماعیل ابن عامر یکی از سرداران سپاه خراسان که مروان ابن محمد آخرین خلیفهٔ اموی را دنبال کرد و در مصر به او رسید، که مروان در آن جنگ کشته شد، می‌گوید که: «اسمعیل به خراسانیان گفت: «دهیذ یا جُوانکان!»» و جای دیگری نیز از قول همین شخص می‌گوید: «یا اهل خراسان مردمان خانه بیابان هستید برخیزید؟» که هردوی این عبارت‌ها به دری است.

  4. ابن قتیبه در عیون الاخبار در شرح رزم «وَهْرَزْ سُوار» با حبشیان در یمن حکایتی ذکر می‌کند و می‌گوید:



سواران ایرانی بر تیرهای خود نام‌ها می‌نوشتند گاه نام شاهنشاه گاه نام خودِ سوار و گاه نام پسر و گاه نام زن ــ وهرز دیلمی چون با صف حبشه برابر آمد، غلام را گفت تیر از ترکش برآور و فرا من ده، غلام تیری برآورد و به‌دست سوار داد که بر آن تیر نامِ زنِ وهرز نوشته بود، وهرز آن را به فال بد گرفت و با غلام گفت: تویی زن! و این فال بد به تو باز گردد! برگردان و تیری دیگر ده. غلام تیر را به جعبه درانداخت و دست بزد و تیری دیگر برآورد و به‌دست خداوند داد. چون وهرز نگریست باز همان تیر بود! پس وهرز در فالی که زده بود به اندیشه رفت و ناگهان با خود آمده گفت: زنان! سپس گفت زن آن! (یعنی بزن آن را) نیکو فالی‌است این! ...




این داستان می‌رساند که وهرز به زبان دری سخن می‌گفته است یا نقل سخنان او را عرب‌ها از آنجا که زبان بزرگان ایران دری بوده است به همان زبان شنیده و روایت کرده‌اند. به این علت که در زبان پهلوی زن را «کن» می‌گویند و دختر را «کنیزک» ولی فعل زدن با صدای «ز» می‌آید و بنابراین این جناس (بین نام همسر وهرز و بن مضارع «زن») نمی‌توانسته است در زبان پهلوی برقرار باشد، بلکه فقط در دری برقرار است.


از اسناد فوق و منابع دیگر می‌توان نتیجه گرفت که زبان دری که خاص مردم خراسان و شرق ایران بوده است در دربار تیسفون و میان درباریان و رجال ساسانی نیز متداول بوده است. ریشهٔ «دری» را نیز احتمالاً باید «دَر» دانست که در زبان دوران ساسانی به معنی پایتخت و دربار است.


در چگونگی ورود زبان مشرق ایران به مغرب آن محمدتقی بهار عقیده دارد که شاید در عهد آزرمی و پوران و یزدگرد این زبان به‌همراهی «پهلویان» یعنی اتباع فرخ هرمز پدر رستم فرخزاد که همه از مردم خراسان بودند و طبری از آنان با نام «فهلویان» نام می‌برد به دربار تیسفون راه یافته است و در مدت طولانی نفوذ آن طایفه در پایتخت، این زبان در دربار ریشه دوانده است و مصادف با ورود عرب‌ها در مداین زبان دری در دربار شایع بوده است.

شنبه 22/7/1391 - 11:9 - 0 تشکر 566103

زبان دری زرتشتی یا گویش بهدینیکه به گبری نیز مشهور است زبان ویژه زرتشتیان ایران است که این اقلیت در استان‌های یزد و کرمان به‌آن سخن می‌گویند.زبان دری یک زبان هندوایرانی و از شاخه زبان‌های ایرانی شمال‌غربی بشمار می‌رود. این زبان با زبان‌های مرکزی ایرانی و سورانی نزدیکی دارد. این زبان با زبان فارسی دری که گونه ادبی زبان فارسی و نیز نام رسمی زبان فارسی در افغانستان است متفاوت است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.