دارو های ضد افسردگی و هزار و یک چیز دیگر، در درمان خمودگی شما بی تاثیر نیستند اما آنچه می تواند زندگی شما را برای همیشه دگرگون کرده و شما را از مصرف چنین ترکیباتی بی نیاز کند، داشتن یک هدف در زندگی است. شادی حقیقی، با آمدن چنین هدفی، به زندگی شما می آید. هدفی که موجب می شود درجا نزنید و هر لحظه از زندگی تان، با لحظه قبل تفاوت داشته باشد. همین است که باعث می شود قدم برداشتن به جلو، به یک اتفاق عادی در زندگی شما تبدیل شود.
با مهار ذهنتان، شما تنها از پس افسردگی های مزمن یا گاه و بی گاه برنمی آیید، بلکه می توانید تمام زندگی تان را زیر و رو کنید و یک سروگردن از خود قدیمی تان بالاتر بروید. اگر می خواهید چنین زندگی ای را آغاز کنید، از راهنمایی های دکتر اوز کمک بگیرید. او که سال هاست کتاب هایش از پرفروش ترین کتاب های روانشناسی و سبک زندگی بوده ، حتما به شما در این مسیر کمک می کند.
● هوای خوابتان را داشته باشید
بی خوابی دشمن شادی است. ساعات خواب نامنظم و خواب آشفته، نه تنها در طول روز شما را خسته و بی رمق می کند، بلکه افسردگی و اضطراب را هم به یکی از مشکلات جدی زندگی تان تبدیل می کند. خواب، عمیق ترین تاثیر را روی هورمون هایتان می گذارد و باعث می شود بدنتان روی روال طبیعی قرار گیرد. بررسی ها ثابت کرده بی خوابی هم می تواند یکی از عوارض افسردگی باشد و هم یکی از عواملی باشد که شما را بیشتر به سمت افسردگی می برد. اما یاد تان نرود یک خواب آرام و شادی آور، اصول خودش را دارد؛ پس اگر می خواهید خنده از لب هایتان نرود، از این اصول پیروی کنید:
ساعات معینی را برای خوابیدن و بیدار شدن انتخاب کنید. بعد از ساعات کاری تنها ۳۰،۲۰ دقیقه چشم هایتان را ببندید و تاریکی شب را برای خواب اصلی تان انتخاب کنید. شب زنده داری می تواند خیلی زود شما را افسرده کند.
بدون نور چراغ و دیگر عوامل مزاحم بخوابید. سعی کنید یک اتاق آرام و بدون وسایل اضافی را انتخاب کرده و حتی عامل مزاحمی مثل ساعت هایی که صدای تیک تاک بلندی دارند را هم در اتاقتان نگذارید.
قبل از رسیدن زمان خواب تان، ۱۰ دقیقه برای مشخص کردن کار های فردایتان وقت بگذارید، ۱۰ دقیقه به پوست و ظاهر تان برسید و ۱۰ دقیقه هم برای رسیدن به آرامش، حرکات کششی ذهن و جسم یا راه های دیگر تمرکز را امتحان کنید.