دوشنبه 10/7/1391 - 17:17
-0 تشکر
563738
اندر حکایت مظلومیت حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگترین حماسه سرای جهان
اندر حکایت مظلومیت حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگترین حماسه سرای جهان
==========================================
ای شیخ مرا گبر و آتش پرست خواندی.اگر برمن نماز نخواندی ایزد تعالی چندین هزار فرشته فرستاد بر من نماز گزاردن
========================================
اگر پدیده ای یا شخصیتی بزرگ و ارزشمند در زمان خود شناخته نشود و تكریم و تعظیم نگردد..........
گر"حکیم فردوسی "در زمان خود بی مهری دید و با فقر و تنگدستی بدرود زندگی گفت ولی خود به اهمیت رسالت خویش و نجات بخشی فرهنگ و هویت ایرانی به خوبی آگاه بود ومی دانست كه پس از او قدرش را خواهند دانست.
......................................................
در مظلومیت فردوسی همین بس كه آرامگاه او تا صد سال پیش به درستی شناخته نبود.
.از آنجا كه فردوسی طبق فتوای رهبران مذهبی و متاسفانه از روی سطحی نگری یك مسلمان شناخته نشد،از تدفین او در گورستان مسلمانان جلوگیری شد و از این رو وی در باغ شخصی خود مدفون گردید.
از فصیحی خوافی نقل است كه وقتی فردوسی درگذشت،او را در باغ خودش دفن كردند.همه مردم در اندوه غوطه ور بودند،اما امام شهر،ابوالقاسم گرگانی به نماز و جنازه حاضر نشد و گفت كه او به مدح گبران و آتش پرستان و اسمار(داستانها)به لایطال عمر گذرانید.بر چنین كس نماز نكنم.
چون شب درآمد،شیخ بهشت را در خواب دید و قصری به عظمت در نظر او آمدبه آنجا درشد،سریری از یاقوت دید فردوسی بر آنجا نشسته تاجی بر سر شیخ از خجلت خواست كه بازگردد،فردوسی برخاست و سلام كرد و گفت ای شیخ اگر تو بر من نماز نكردی،ایزد تعالی چندین هزار فرشته فرستاد تا بر من نماز كردند و این مقام جزای یك بیت به من دادند:
جهان را بلندی و پستی توئی
ندانم چه ای هرچه هستی توئی
.............................................................................................
و عطار در اسرار نامه این حكایت را به نظم در آورده و درین معنی گفته است:
خطم دادند بر فردوس اعلی
كه فردوسی به فردوس است اولی
خطاب آمد كه ای فردوسی پیر
اگر راندت ز پیش آن طوسی پیر
پذیرفتم منت تا خوش بخفتی
بدان یك بیت توحیدم كه گفتی tara59