حرف حساب دوم: من، حرم و محدوده خدمتگزاری به حضرت ثامنالائمه علیهم السلام را فقط همان فضای محصور در چهاردیواری نمیدانم كه لزوماً باید با بازرسی بدنی واردش شوید. من، سرتاسر رُبع مسكون این كره خاكی (و بلكه همه گیتی) را حرم، قلمرو حكومت و سرزمین تحت اشراف حضرتش میدانم، شما غیر از این فكر میكنید؟!
حرف حساب سوم: خدمتگزاری امام رضا علیهالسلام، فقط چوبپر دست گرفتن و ویلچر هُل دادن و دربانی و كفشداری و امثال آن نیست؛ گرچه هركدام به جای خود تلاشی مقدّس و فعالیّتی لازم است، ولی به نظر شما، سرزمین تحت حكومت حضرت عالم آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین، فقط اینها را میخواهد؟!
حرف حساب چهارم: فرض بفرمایید قلب و دیدهمان بصیر شده و حضرتش را چنانچه هست، بر مسند حكومت و ولایت ببینیم؛ حضرت امام علی بن موسی علیهما السلام، حكیمانه و عادلانه فرمانروایی میكنند و میدانیم كه از لوازم عدالت، گذاشتن هر چیزی سر جای خودش است. به نظر شما، به حكومت و ریاست حضرتش زیبنده است كه یك "پزشك" و یا "معلّم" و یا "وكیل" را به جاروكشی بگُمارد و یك "روحانی" یا "وزیر" یا "صنعتگر"را به كفشداری؟ آری! حقیر هم مانند شما میدانم كه هركدام از این خدمتها در محضر آن مولا، مایه فخر و امتنان است، ولی اگر حرمش را همانطور كه گفتم به گستره جهان، وسیع ببینیم چه؟