گاهی از استخاره، توقّع داریم كه غیب بگوید یا از آینده خبر بدهد یا عواقب كار را نشان بدهد. استخاره چنین كاركردی ندارد! فالگیری كه نیست! جادو و پیشگویی هم نیست! استخاره، فقط برای گرفتن تصمیم برای انجام دادن یكی از دو كار است، همین!
***
حالا برویم سر اصل مطلب! همان استخارهی رایج با همان اصطلاح شایع آن كه مشهور شده؛ همان كه میگوییم "مشورت با خداوند".
وقتی برای تصمیمگیری در مورد امر مهمّی دچار تردید و دودلی میشویم، اوّل از همه باید از آن بزرگترین نعمت الهی -عقل- استفاده كنیم. خداوند بارها در كتابش به ما تشر زده كه "أفلا تعقلون...: چرا از عقلتان استفاده نمیكنید؟" همین بس نیست برای به فكر افتادنمان؟! واقعاً عقل را به كار بیندازیم و ببینیم آیا دین و دانش، برای این مسأله، راه حلّی دارد یا نه؟ اصلاً این كاری كه میخواهیم انجام بدهیم، پسندیدهی پروردگار هست یا نه؟ با خرد و منطق جور در میآید یا نه؟
اگر با چراغ عقل نتوانستیم راه را پیدا كنیم، در مرحلهی بعد، بهترین ابزار تصمیمگیری مشورت است. "همهچیز را همگان دانند ..." و "هر سری یك عقلی دارد ..." فرد یا افرادی آگاه، دلسوز، خیرخواه و بیطرف، بهترین یاور ما در تصمیمگیری هستند.
بدیهی است اگر با فكر و یا مشورت به تصمیم رسیدیم، دیگر جایی برای استخاره نمیماند؛ اگر در مورد كاری كه میخواهید بكنید فكر كردهاید و آن را بدون اشكال عقلی و شرعی دیدید، دیگر تردید نكنید و با توكّل به خدا به پیش بروید؛ مطمئن باشید خواست خدا هم همان است و دیگر "استخاره" و "مشورت با خداوند" معنایی ندارد!
حالا فرض میكنیم واقعاً عقل و مشورت راه به جایی نبُرد و واقعاً همچنان بر سر دو راهی ماندیم. یعنی با فكر و مشورت به این نتیجه رسیدیم كه واقعاً هر دو راه و هر دو تصمیم كاملاً خوب هستند و كاملاً مساوی! (این حالت خیلی خیلی بعید است! دقّت كنید: هر دو راه در درجهی مساوی از خوب بودن هستند! یعنی مثلاً آن دو خواستگار، هر دو در همهی جهات كاملاً همسانند كه در این مورد خاص اصلاً امكان ندارد!) اینجاست كه خدای مهربان چاره استخاره را برای رفع تحیّر و سردرگمی پیش پایمان گذاشته. از خوب بودن هر دو طرف مطمئن هستیم، استخاره دلمان را برای گزیدن یك كدام محكم میكند، و انتخابمان را انجام میدهیم و خلاص!
با همهی این اوصاف، حتّی اگر بعد از استخاره، به تصمیم دیگری مبتنی بر عقل و مشورت رسیدیم، میتوانیم به آن عمل كنیم، عمل به استخاره واجب نیست!