به گزارش خبرگزاری فارس،
صنعت سینمای هالیوود با تولید بیش از 700 فیلم در سال پس از بالیوود پرتولیدترین سینمای جهان است که به دلیل زرق و برق و جذابیتهایی که دارد، طرفداران زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کرده است ولی به قول «برندی نایت» نویسنده آمریکایی، در کتاب «لایههای مخفی هالیوود از دور، صنعتی پر از زرق و برق، ثروت و شهرت است ولی زمانی که به آن نزدیک میشوی با دنیایی پر از سردی، تاریکی، رسواییها و روابط غیراخلاقی روبرو میشوی».
هالیوود، صنعت فیلمسازی در آمریکا وجود داشت، آنچنانکه تنها طی یک سال، از سال 1895، اولین کمپانیهای فیلمسازی تحت عنوان «سلیج پلیاسکوپ» و «بیوگراف» توسط دو شخص به نامهای «ویلیام سلیج» و «کندی دیکسون» راهاندازی شد و در این میان چند فیلم کوتاه نیز ساخته شد.
افتتاحکنندگان کمپانی سلیج
کندی دیکسون، موسس استودیوی بیوگراف، یکی از اولین استودیوهای فیلمسازی
اولین فیلم سینمایی که در هالیوود ساخته شد، فیلمی کوتاه و 17 دقیقهای بود که به سفارش کمپانی «بیوگراف» و توسط «دیوید وارک گریفیث» فیلمساز امریکایی، ساخته شد و 10 مارس سال 1910 به نمایش درآمد.
_اولین فیلم سینمایی هالیوود سال 1911 ساخته شد.
البته اولین فیلم برجسته هالیوود، تحت عنوان «مرد زن نما» در سال 1914 به کارگردانی «سسیل دمیل» ساخته شد و از یک سال بعد نیز هالیوود به طور گسترده تولیدات خود را آغاز کرد.
هالیوود نیز کم کم به این مطلب پی برد که دوره فیلمهایی چون «زایش یک ملت» به پایان رسیده و مردم دیگر خواهان چنین فیلمهایی نیست و از همین زمان بود که کمکم فیلمهایی با صحنههای غیراخلاقی و خشن رونق یافت که از جمله آنها میتوان به فیلم «خارج از قانون» محصول سال 1920 میلادی اشاره کرد که در ژانر جنایی یکی از فیلمهای مطرح زمان خود بود.
فیلم خارج از قانون
-سیل عظیم فیلمهای خشن و فاسد، در جامعه آمریکا باعث ترویج خانههای فساد و رمانهای غیراخلاقی شد، آنچنانکه بسیاری از مردم ارزشگرای جامعه و گروههای مذهبی عصبانی از وضعیت پیش آمده، نگران تاثیرات بیشتر این فیلمها در جامعه بودند.
در چنین اوضاعی بسیاری از خانوادهها، معلمان، سازمانهای حقوق شهروندی و گروهای مذهبی از همان نیمه اول دهه 20 به طور مکرر خواستار سانسور فیلمهای
هالیوودی شدند. نگرانی اصلی این افراد این بود که آثار هالیوود ی به شدت بر ارزشهای مدرن و سنتی جامعه آمریکا تاثیر میگذاشت و حضور فعال جوانان در این فیلمها نسل جوان جامعه آن زمان آمریکا را نیز به سمت فساد و بیارزشیها سوق میداد.
* سانسور از چه زمانی وارد سینمای هالیوود شد و تا کی ادامه داشت؟
دوره سانسور فیلمها در آمریکا 44 سال به طول انجامید.به دنبال اعتراضهای گسترده به فساد موجود در سینمای
هالیوود، در سال 1915 پروندهای در دادگاه عالی آمریکا تشکیل و چند سال بعد در سال 1921 کمیته فیلم امریکا تاسیس شد که از چندی بعد وظیفه نظارت و سانسور فیلمها را به عهده گرفت.
البته این کمیته تنها یک نهاد تشریفاتی بود و نظارت چندانی بر محتوای فیلمها نداشت، آنچنانکه هالیوود
همچنان به کار خود ادامه میداد ولی طی دهه 20 با وقوع سه رسوایی جنجالی در این سینما، این کمیته مجبور شد تا جوابگوی اعتراضهای گسترده شکل گرفته در آمریکا باشد.
_«راسکو آربوکل»، کارگردان
هالیوودی، که به علت چاق بودنش به «فتی آربوکل» معروف بود، پس از روابط غیراخلاقی با «ویرجینا رپ»، بازیگر جوانهالیوود، او را به قتل رساند.
فتی آربوکل، کارگردان هالیوودی متهم به قتل
_«مابل نورماند»، بازیگر هالیوودی، «ویلیام دسموند تیلور»، کارگردان هالیوود، را به قتل رساند.
_کمی بعد نیز دو بازیگر جوان هالیوودبه نامهای «اولیو توماس» و «والاس رید» براثر استفاده بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست دادند.در پی وقوع این سه جنایت هالیوود مرکز فساد غرب نام گرفت و اعتراضات اینبار در بعد گستردهتری در جامعه از سر گرفته شد.
_هالیوود برای فرار از سانسور دولت دست به خود سانسوری زد.سرمداران هالیوود
نیز مجبور بودند دست به اقدامی فوری بزنند تا از یک سو بار دیگر اعتماد از دست رفته مردم را به دست آورند و از سوی دیگر جلوی از سر گرفته شدن جریان سانسور بگیرند، بنابراین دست به تاسیس سازمان تهیهکنندگان و پخشکنندگان آمریکایی زدند که ریاست آن را شخصی به نام «ویلیام اچ. هایز» به عهده داشت.
«هایز» در زمان ریاست خود تلاش کرد تا به هالیوودیها بفهماند ساخت فیلمهای سالم به مراتب به صرفهتر است تا اینکه فیلمی ضد ارزشی ساخته شود و بسیاری از صحنههای آن سانسور شود.
«هایز» طی مدت زمانی نه چندان طولانی که اواخر دهه 20 را نیز در بر میگرفت، توانست با این طرز تفکر هالیوودرا پیش ببرد ولی از نتیجه حاصله نه هالیوودیها راضی بودند و کسانی که به فیلمهای هالیوودمعترض بودند
_شکل گرفتن لیست نبایدها و مراقب باشهای هالیوود:
با پخش اولین فیلم ناطق سینمای هالیوود ، یکی از رهبران مذهبی آمریکا در سخنرانی خود ضمن محکوم کردن این جریان گفت: فیلمهای صامت غیراخلاقی هالیوود، بد هستند ولی فیلمهای ناطق غیراخلاقی، در واقع فریاد انتقام این فیلمها از جریان سانسور است، در پی این سخنرانی، هالیوودبار دیگر زیر آتشبار انتقادها قرار گرفت و «هایز» به این فکر افتاد که به نوعی این افراد را راضی کند، بنابراین دست به انتشار فهرست «نبایدها» و «مراقب باش»های هالیوود زد که هالیوودی های ملزم به رعایت بودند.
_نبایدها: نبایدهای این فهرست 10 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «ناسزاگویی و توهین به مقدسات»، «قاچاق مواد مخدر»، «بردهداری»، «صحنه تولد نوزاد»، «هرزگی و برهنگی» اشاره کرد.
مراقبباشها:مراقب باشهای این فهرست نیز شامل 22 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «دزدی»، «وحشیگری»، «روشهای قاچاق»، «همدردی با جنایتکاران»، «استفاده از پرچم»، «تجارت زنان»، «استفاده از مواد مخدر» و «ظلم به کودکان و حیوانات» اشاره کرد.
_تهیهکنندگان سینما به طمع پول و ثروت بیشتر، بار دیگر بیاخلاقی را در هالیوود رواج دادند:
اگرچه در ابتدا این موارد تا حدودی در فیلمها رعایت میشد ولی از آنجاییکه فیلم سانسور نشده طرفداران بیشتری داشت، پول بیشتری نیز در اینگونه فیلمها نهفته بود و تهیهکنندگان که به دنبال پول بیشتر بودند،به سراغ پروژههایی از این دست میرفتند و طی مدت زمان بسیار کمی، بار دیگر همه چیز به روال سابق بازگشت و از پایان دهه 20 و اوایل دهه 30 فیلمهای هالیوودروز به روز غیراخلاقیتر از قبل روی پرده رفت.
در چنین اوضاعی که خشم گروههای مذهبی و ارزشی بار دیگر برانگیخته شده بود، به همه اثبات شد که هالیوود توانایی نظارت بر خود را ندارد و «هایز» نیز رسما اعلام کرد که در اجرای پروژه خود با شکست روبرو شده است،بسیاری از مردم نیز حمایت خود برای تاسیس یک نهاد دولتی که وظیفه سانسور فیلمها را به عهده داشته باشد، از سر گرفتند.
_معرفی نماینده رسمی میان هالیوودو کلیسای کاتولیک :
در این میان در سال 1929،فرد جدیدی با نام «مارتین کوئیگلی» وارد صحنه شد، او برای چندین سال رابط رسمی میان هالیوود و کلیسای کاتولیک بود.
برخلاف «هایز»، «کوئیگلی»، به دنبال رضایت هردو طرف بود، بنابراین آئیننامه «کد تولید» را تدوین کرد که دارای سه اصل زیر بود:
_هیچ فیلمی نباید خارج از استانداردهای اخلاقی باشد.
_قانون، طبیعت و وحی نباید در این فیلمها مورد تحقیر، تمسخر قرار گیرند و هیچ احساسات ضد قانونی و ضد مذهبی نیز نباید به مخاطب القاء شود.
_تا جایی که ممکن است نباید حقیقت زندگی در فیلمها تحریف شود به گونهای که ارزشهای زندگی در ذهن جوانان غیرواقعی و غلط تصویر شود.
واکنش مثبت «هایز» به قوانین تصویب شده:
هایز در واکنش به آئیننامه «رمز تولید» گفت: «زمانیکه این اساسنامه را که خواندم، کم مانده بود چشمانم از حدقه بیرون بزند و این درست همان چیزی بود که من از ابتدا به دنبالش بودم.»
«هایز» تمام تلاش خود را کرد تا به هالیوودیها بفهماند که بهترین و ارزانترین پاسخ به این مشکلات تاسیس استودیوهاست.
_30 سال بعد سیستم درجهبندی فیلمها جایگزین آئیننامه کد تولید شد:
استودیوها به خوبی میدانستند که لحاظ کردن این آئیننامه در فیلمهایشان کاملا اختیاری است ولی در صورت رعایت نکردن آن، مجبور به تحمل سانسور دولتی هستند، بنابراین «کد تولید» تا 30 سال به قوت خود باقی ماند و پس از آن نیز سیستم «درجه بندی» فیلمها جایگزین آن شد که این سیستم تا به امروز همچنان باقی است.
*چه فیلمهایی درباره فساد و بیاخلاقی در هالیوود، ساخته شده است؟
بیبند و باری در هالیوودآنقدر فراگیر است که در برخی از فیلمهای آمریکایی نیز این مسئله اعتراف شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
_فیلم «کوکب سیاه»: درامی جنایی به کارگردانی «برایان دی پالما» که بازیگرانی چون «جاش هارتنت»، «آرون اکهارت» و «اسکارلت جوهانسن» در آن بازی کردهاند.
این فیلم محصول سال 2006 میلادی است و داستان زندگی واقعی «الیزابت شورت»، دختری است که در دهه 1940 به امید آنکه بازیگر معروفی شود به هالیوود میآید ولی تنها 7 سال بعد به طرز وحشیانهای به قتل رسید. او پس از آن با نام «کوکب سیاه» معروف شد؛ البته هیچگاه این پرونده حل و قاتل هرگز شناسایی نشد.
_فیلم «8 میلیمتری»: این فیلم محصول سال 2001 میلادی است که کارگردانی آن را «جوئل شوماخر» به عهده داشته و «نیکولاس کیج» نیز در آن ایفای نقش کرده است.
فیلم 8 میلیمتری
این فیلم داستان یک کارآگاه خصوصی است که استخدام میشود تا کشف کند که آیا یک فیلم غیراخلاقی واقعی است یا ساختگی که در این میان به روابط غیراخلاقی پشت صحنه فیلمهای هالیوود ی پی میبرد.
_فیلم «جاده مالهالند»: این فیلم سینمایی در سال 2001 میلادی به کارگردانی «دیوید لینچ» ساخته شد.
جاده مالهالند
در این فیلم به روابط غیراخلاقی پشت صحنه پروژههای سینمایی هالیوودکه گاه به قتل و خودکشی نیز میانجامد، پرداخته شده است.
در این فیلم که با هزینه 15 میلیون دلاری ساخته شده، بازیگرانی چون «نائومی واتس»، «لورا النا هرینگ»، «جاستین تروکس» و «آن میلر»
صحنه قتل کارول لندیس
_«لوپه ولز»:
این بازیگر مکزیکی الاصل هالیوود13 دسامبر سال 1908 در مکزیک متولد شد، او اولین بار در سن 19 سالگی با بازی در فیلم «گائوچو» ساخته «داگلاس فیربانکز»، وارد عرصه سینما شد.
پدر ولز یک نظامی بود و به شدت با ورود او به هالیوودمخالف بود، به همین دلیل او همواره از برای بازی در فیلمهایش، نام خانوادگی مادرش استفاده میکرد. یک سال بعد وی از سوی موسسه «ومپاس بیبی استار» (WAMPAS BABAY STAR) به عنوان یکی از 13 بازیگر زن جوان برگزیده سال انتخاب شد.
این کمپانی بازیگران جوان و زیبا را هرساله مورد تقدیر قرار میداد که یکی از علل پیشرفت بازیگران در آینده به شمار میآمد. این کمپانی در سال 1934 به دلیل انتقادهای فراوانی که بدان میشد منحل شد.
«ولز»، از آن پس به سرعت پلههای شهرت را پیمود، ولی علیرغم زندگی حرفهای موفقی که داشت، در زندگی شخصیاش چندان موفق نبود، آنچنان که تنها طی مدت زمانی کوتاه چندین ازدواج ناموفق داشت. او در سن 36 سالگی در اواسط دهه 40 با بازیگری جوان به نام «هارالد مارش»، رابطه غیراخلاقی برقرار کرد ولی کمی بعد او که تمایلات مذهبی کاتولیکی داشت، شرمگین از روابط غیراخلاقی خود و فرزند نامشروعش، دست به خودکشی زد و این نامه را از خود به جا گذاشت:
خطاب به هارالد، خداوند من و تو را ببخشد ولی من ترجیح میدهم که پیش از آنکه فرزندم را با شرمندگی به دنیا آورم و یا به زندگی او پایان دهم، خودم را بکشم.
_«مرلین مونرو»:
شواهدی مبنی براینکه «مرلین مونرو» توسط برادران کندی به قتل رسیده است، وجود داشت ولی این مطلب هیچگاه به اثبات نرسید.
او یکم ژوئن سال 1926 با نام «نورما جین مورتنسون»، در لسآنجلس بدنیا آمد، پدرش پیش از تولد او خانواده را ترک کرده بود و مادرش در پی شکست در رابطهای غیراخلاقی به دلیل مشکلات روحی راهی تیمارستان شد و «نورما جین» از همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.
«مونرو» در سن 16 سالگی برای رهایی از زندگی در پرورشگاه، مجبور میشود تا با کارگر یک کارخانه ازدواج کند ولی تنها 4 سال بعد با ورود به هالیوود از همسرش جدا میشود و از همان زمان نام خود را به «مرلین مونرو» تغییر میدهد.
او در اوج شهرت و در سن 29 سالگی با «آرتور میلر»، نمایشنامهنویس آمریکایی ازدواج میکند و از همان زمان به آیین یهودیت میپیوندد ولی این ازدواج نیز تنها 6 سال به طول میانجامد.
یک سال بعد جسد «مونرو» در خانهاش در کالیفرنیا پیدا میشود، علیرغم آنکه مرگ او در آنزمان مصرف بیش از حد داروهای خواب آور اعلام شد ولی همواره این شبهه وجود داشته است، که او توسط خانواده کندیهای به قتل رسیده است، گفته میشد که او با «جان.اف. کندی»، رییس جمهور آمریکا و برادرش «رابرت کندی» روابط غیراخلاقی داشته و تهدیدی برای موقعیت سیاسی آنها به شمار میرفته ولی این اتهام هیچگاه به اثبات نرسید.
جنازه مرلین مونرو در صحنه جنایت
الیزابت شورت:
«الیزابت اسکات» در سال 1946 دختر 22 ساله زیبایی بود که با رویاهایی طلایی از بوستون به هالیوود
آمد و در سال 1947 او تنها یک جسد بیجان بود.
کشف جنازه الیزابت شورت در حیاط خانهاش
جنازه «اسکات» چند روز پس از قتل او با شکایت همسایهها از بوی تعفنی که از خانه او میآمد در حالیکه قطعه قطعه شده بود توسط پلیس کشف شد.
او در همان مدت کم از سوی رسانهها به داشتن روابط غیراخلاقی متعدد متهم شده بود.
اگرچه هیچگاه راز قتل او کشف نشد ولی هالیووداز روی داستان زندگیاش فیلم «کوکب سیاه» را ساخت که جنجال زیادی به پا کرد.