موسیقی دستان
كنسرت گروه موسیقی دستان با خوانندگی سالار عقیلی، ۱۸ شهریور در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد.
در این كنسرت كه با نام میخانه خاموش روی صحنه میرود، حمید متبسم (تار)، سعید فرجپوری (كمانچه)، حسین بهروزینیا (بربط)، پژمان حدادی (تمبك) و بهنام سامانی (دف و دایره) نوازندگی كردند. گروه دستان در این برنامه در كنار تصنیفخوانی و اجرای ساز و آواز، قطعات بدون كلام را نیز خواهند نواخت كه به كنسرتشان رنگآمیزی متنوعی بخشیده است.
قطعات بدون كلام باد، خفته در آتش و باران خاكستر در دستگاه نوا از ساختههای حسین بهروزینیا آغازگر این كنسرت است كه در ادامه تماشاگران شاهد اجرای دو تصنیف شمع جان روی شعری از عطار و ساغر از غزلیات حافظ با صدای سالار عقیلی در مایه اصفهان خواهند بود كه آهنگهایش را سعید فرجپوری ساخته و پیش از این در آلبوم «دریای بیپایان» منتشر شده است.
تصنیفهای میخانه خاموش با شعر مهدی اخوان ثالث، غم دوست سروده سیاوش كسرایی، احوال دل و راز من از مولانا در كنار سه قطعه ساز و آوازی با اشعاری از ه. الف. سایه و ابوالقاسم لاهوتی از ساختههای سعید فرجپوری كه سالار عقیلی آنها را در دستگاه ماهور و آواز اصفهان خواهد خواند، قسمت دوم كنسرت گروه دستان را شكل میدهند. از آنجا كه بیشتر قطعات این كنسرت از ساختههای سعید فرجپوری است، گفتوگویی با این آهنگساز و نوازنده انجام دادهایم كه میخوانید.
در كنسرت میخانه خاموش، قطعاتی از ساختههای شما با سرودههای شاعران كلاسیك فارسی همراه است و تعدادی از آهنگهایتان را روی شعر نوی ایران ساختهاید. بسیاری از آهنگسازان اعتقاد دارند در فضای موسیقی ردیف دستگاهی، كار روی آثار شاعران نو پرداز دشوارتر از قالبهای كهن است. شما هم این اعتقاد را دارید؟
چون من نمیخواهم از واژه دشوار یا سخت استفاده كنم، به جایش میگویم آهنگسازی روی شعر نو به نسبت قالبهایی مثل غزل، مثنوی و قصیده وقتگیرتر است و دقت و تخصص بیشتری میخواهد.
دلیلش چیست؟
برمیگردد به وزن شعر كلاسیك كه بر ساختار عروضی استوار است و به گوش خوش مینشیند. این ویژگی به آهنگساز در كارش كمك میكند و درك قطعه از سوی مخاطب را هم آسان میسازد. البته میان شاعران كهن ایران زمین هم در این مورد تفاوت است و برای مثال آهنگسازی روی سرودههای شاعری چون مولانا به دلیل ریتمهای تندی كه غزلیاتش دارد، راحتتر است.
سرودههای شاعران نوپرداز از نظر مضمون هم با شعر كهن فارسی تفاوتهای زیادی دارد. این در كار شما تاثیر نمیگذارد؟
بدون شك تاثیر میگذارد. وقتی یك آهنگساز شعری را انتخاب میكند، مضمون و محتوای آن اولین چیزی است كه نظرش را جلب میكند. پیام نهفته در هر شعر، بدون تردید در كار آهنگساز تاثیر میگذارد.
از آنجا كه سرودههای شاعران كهن با شعر نوی ایران از نظر معنی، مضمون و پیام تفاوت دارد، آهنگسازی روی آنها هم متفاوت میشود.
البته همین جا به یك غزل از هوشنگ ابتهاج (سایه) اشاره میكنم كه در كنسرت میخانه خاموش خوانده میشود. اگر چه این شعر در یكی از قالبهای كلاسیك سروده شده است، اما به دلیل مضمون تازهاش، آهنگی كه برایش ساختهام با كارهایم روی شعرهای مولانا، سعدی و حافظ تفاوت زیادی دارد.
در كنسرت تازه گروه دستان، تركیب متنوعی دیده میشود. قطعات بدون كلام در كنار تصنیف، ساز و آواز نواخته میشود. برای پاسخگویی به سلیقههای مختلف مخاطبان این برنامه را چیدهاید؟
همراهی ساز و آواز، سنتی دیر پاست كه برای سالهای سال، موسیقی ایرانی چیزی جز آن نبود. در دورهای نیز تصنیفسازی متدوال شد و اوج گرفت كه بدون آن نمیتوان كنسرت یا آلبومی را تصور كرد.
فرجپوری: وقتی یك آهنگساز شعری را انتخاب میكند، مضمون و محتوای آن اولین چیزی است كه نظرش را جلب میكند. پیام نهفته در هر شعر، بدون تردید در كار آهنگساز تاثیر میگذارد
علاوه بر دو شكل تصنیف و آواز، موسیقی ایرانی این توانایی را دارد كه بدون كلام هم با مخاطب ارتباط برقرار كند. اگر سی سال پیش، مخاطب این نوع كار را دوست نداشت، امروزه تا حد زیادی با آن آشنا شده است. برای همین فكر میكنم ما باید از همه تواناییهای موسیقی ایرانی بهره ببریم تا هرچه بهتر با مخاطب ارتباط برقرار كنیم.
اما به نظر میآید در برنامه كنسرت شما، وزن تصنیف به قطعات ساز و آوازی میچربد. چرا؟
نه این طور نیست.
شش تصنیف در مقابل سه قطعه ساز و آوازی اجرا میكنید. درست نیست؟
چرا سه قطعه بدون كلام را در نظر نمیگیرید. با احتساب آنها، تصنیفها از نظر زمان اجرا، بخش كوچكتر كنسرت را در بر میگیرند.
اما به نظر میرسد مخاطب امروز، بیشتر تمایل به شنیدن تصنیف دارد تا آواز. موافق نیستید؟
شاید اگر مخاطب عام را در نظر بگیرید، این نتیجهگیری درست باشد كه البته باید رویش كار تحقیقاتی شود تا اثبات گردد. اما برای تماشاگری كه بلیت میخرد و به كنسرت موسیقی اصیل ایرانی میآید، تجربه نشان داده او میداند به دنبال چیست. این مخاطب همه ظرایف و ابعاد موسیقی ردیف دستگاهی را دوست دارد و ادعای شما در موردش صدق نمیكند.
اگر چه در سه آلبوم و كنسرت آخرتان با سالار عقیلی همكاری كردهاید، اما هیچ گاه گروه دستان، خواننده ثابت نداشته است. چرا؟
چون كار با چند خواننده، رنگ و طعم متفاوتی به كنسرتها و آلبومهایمان میدهد.
انتخاب آهنگها و قطعات هر كنسرت بر چه اساس است؟ یكسال میبینیم نقش حمید متبسم بیشتر است و بار دیگر با آهنگهای شما یا حسین بهروزینیا روبهرو میشویم. روند كار چگونه است؟
ما یك گروه هستیم كه همیشه با هم در ارتباط بوده و میدانیم چه كسی در حال ساخت كدام آهنگ است. این را با هم به اشتراك میگذاریم و به مرور تصمیم میگیریم كه چه قطعاتی را برای برنامه هر سالمان در كنسرت یا آلبوم بگنجانیم. علاوه بر كار در گروه، همه ما دغدغهها و برنامههای فردی خودمان را داریم و برای همین ممكن است برای مدتی یك نفر وقت آزاد بیشتری پیدا كند و روی آهنگسازی متمركز شود كه در نتیجه پیشنهادهای بیشتری هم برای گروه دارد.
از آنجا كه اعضای گروه دستان در كشورهای مختلف زندگی میكنند، مشكلی در هماهنگی پیدا نمیكنید؟
نه. ما از طریق اینترنت با آهنگها، پیشنهادها و كارهای یكدیگر آشنا میشویم و دربارهاش بحث میكنیم. وقتی به جمعبندی رسیدیم، دیدارهای حضوری هم میگذاریم و عاقبت دو هفته قبل از كنسرت، تمرینهای مشترك را شروع میكنیم.
آلبومهایتان نیز این روند را طی میكند؟
در اجراهای ایران همیشه سعی میكنیم كار جدید به مخاطب ارائه دهیم و آثار را پس از اجرا ضبط میكنیم تا منتشر شوند. در واقع آلبومهای ما، نتیجه كنسرتهایی است كه میگذاریم و برای همین در راستای هم هستند.
تركیب گروه دستان از سازهای تار، كمانچه، بربط، تمبك و دف تشكیل شده است. احتمال دارد در این تركیب تجدیدنظر كنید؟
ما چند بار كه به فراخور قطعات به سازهای جدید نیاز داشتهایم، این كار را كردهایم. از جمله در كنسرت به نام گل سرخ یك نوازنده مهمان از هند داشتیم.
منظورم تركیب ثابت گروه است. امكان تغییر در آن وجود دارد؟
این تركیب سازی بعد از تجربه ما، تبدیل به یك الگوی موفق شده است كه نیاز به صداهای اصلی را برطرف میكند و به گوش مخاطب هم خوش مینشیند. برای همین در حال حاضر به فكر تغییر آن نیستیم.
منبع : جام جم