سخنان سیدحسن نصرالله درباره دادگاه مرحوم رفیق حریری هم بیانگر این مطلب بود كه آمریكاییها به دنبال این هدف در منطقه هستند. از طرفی چهار نفر از عناصر اصلی و رهبران حزبالله متهم به دخالت در ترور رفیق حریری میشوند و از طرف دیگر سوریه را با دخالتهای خود به هم میریزند. وقتی تكههای پازل را كنار هم بگذاریم، متوجه میشویم كه تشنجات ایجاد شده در سوریه هم همان حلقه مفقودهای است كه با وجود آن امنیت اسرائیل تضمین میشود.
حتی برخی اشخاص خارجی، رأساً در سوریه به صورت ناشناس حضور پیدا كرده و كمكهایی را به گروههای مخالف ارائه كردهاند. این دخالت تنها به این دلیل است كه بازی سوریه در منطقه بازی مستقلی است و این چیزی نیست كه برخی كشورهای عرب منطقه تحمل كنند.
با نگاهی به تاریخچه دفاع از رژیم صهیونیستی، خواهیم دید كه به طور مثال قبل از فروپاشی شوروی و در دوران جنگ سرد، سه محور اصلی سیاستهای آمریكا در منطقه عبارت بود از: تأمین امینت اسرائیل، تضمین جریان صدور نفت و قطع نفوذ كمونیسم. بر همین اساس است كه «ژوزف نای» میگوید: پروژه آمریكا در خاورمیانه سه محور دارد: نظم، نفت، اسلحه. در اینجا نظم به معنای برتری اسرائیل است كه این نقطه كانونی در سیاست خاورمیانه آمریكاست.
در واقع باید گفت هدف آمریكا برای تشنجآفرینی در سوریه این است كه اگر در مصر، رژیم مبارك كه طرفدار اسرائیل بود سقوط كرد و آمریكا امتیازی در منطقه از دست داد، حداقل بتواند با تضعیف سوریه امتیازاتی بگیرد كه به نفع اسرائیل باشد. لذا با شبیهسازی این حركتها، با ایجاد تشنجها و با هر وسیله ممكن میخواهد به این هدف برسد.
ضمن اینكه استفاده از وسائل نوین ارتباطجمعی، تحریك و شوراندن اپوزیسیون خارجنشین و ایجاد فشار توسط مجامع بینالمللی از ابزارهای نظام سلطه علیه سوریه است.