• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 2479)
شنبه 16/6/1387 - 6:37 -0 تشکر 55760
نقد داغ "عشق آبی" عزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

در راستای اهداف انجمن صندلی داغ و با توجه به صندلی داغ خانم "عشق آبی" نقد داغ ایشون رو با امید به خدا شروع می‌کنیم.

دوستان و همراهان گرامی می‌تونن بعد از مطالعه صندلی داغ خانم عشق آبی، نکات و نظرات و پیشنهادهایی که به نظرشون جای بحث و بررسی داره رو، در اینجا مطرح کنن تا ایشالله در موردشون بحث بشه و به نکات مثبت و قشنگی برسیم.

اهالیه‌ی محترم انجمن صندلی داغ این فرصتی برای بهبود نقاط ضعف و ارتقاء نقاط قوت هستش و میشه نکات قشنگی رو از این میزگرد بدست آورد، امیدوارم با حضور سبزتون مثل همیشه شاهد این اتفاق قشنگ باشیم، با تشکر.

صندلی داغ "عشق آبی" مدیر...

 

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم

MCLAREN SUPER CARS

مسئول انجمن صندلی داغ

مسئول2 انجمن مکانیک و روباتیک

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

شنبه 16/6/1387 - 19:19 - 0 تشکر 55867

Reasearcher : یادگیری انگلیسی در خواب / * چیكار كنم ترسم از انجمن انگلیسی بریزه ؟

سلام

من اول یه عذرخواهی از عشق آبی عزیز بکنم بابت اینکه این تاپیک رو حواسم نبود پیگیری کنم. من کلا در مورد صندلی داغ کمی تبیل هستم. شما بر من ببخشید.

در مورد این سوال راستش من نمیدونم چرا بعضی از دوستان این رو میگن ... انجمن انگلیسی خیلی ملایم تر از این حرفهاست... اصلا چیز ترسناکی درش نیست. شما هم که بعضی وقتها اومدید و بهمون سر زدید ... بیشترش کنید اگه امکانش رو دارید. مکالمه و پرسش و پاسخ و تکلیف هم داریم .. موسیقی و مالتی مدیا برای یادگیری هم هست بعضا، هر چی با مذاقتون سازگار بود.

من صندلی رو میخونم با نقد بر میگردم


شنبه 16/6/1387 - 19:35 - 0 تشکر 55876

صندلیه داغه خوبو خنکی بود فکر نکنم سوالا زیاد داغ بوده باشن.

همه چیز خوب بود فقط یه کم آبی یود.

نقد خاصی که نیست ولی واقعا میشه تو ارتباطاته حقیقی هم اینجوری شوخیو طنزو وارد کردیا شاید محیطه اینجا اینجوری بوده!!!

         زندگی زنگ تفریح است             ساعت بعد حساب داریم....
يکشنبه 17/6/1387 - 8:12 - 0 تشکر 55963

آخ که من چه قدر سوال داشتم ولی کامپیوترتون که سوخت بی سوال شدم . انگار مخ منم سوخت .

این صندلی شما مقارن شد با نتایج کنکور و فلان و فلان و برای همینم فکر کنم من نتونستم سوال بپرسم ، البته نقد داغی که می تونم کنم این بود که صندلی داغ ایشون یا شما خانم عزتی یه مقدار حالت خانوادگی گرفته بود ، یعنی خیلی تخصصی نبود ، من خیلی دلم می خواست سوالات کامپیوتری بپرسم سوالات دانشجویی بپرسم ولی نشد و بقیه هم با اینکه با تخصص شما آشنا بودند ولی از شما سوالی نپرسیدند در موارد مزبور .

در کل صندلی جالبی بود فقط نمی دونم الان چند وقت تو فکرم واقعا من مرد تنهای شبم ! توی نظرتون نوشته بودین و واقعا جدیدا برای رجعت به خانه از قرآنه (واژه ای جدید برای نمایشگاه قرآن ) شدم مرد تنهای شب !!! اما حالا این به کنار زبل خان دیگه چی بود  دیگه بذار فکر کنم آهان با عجول بودن موافقم اینو خوب اومدین واقعا یه کمی همیشه عجله دارم البته دارم یه کمی جدیدا صبور بودن رو هم تمرین می کنم .

صندلی داغ واقعا عالی بود سعی کردم بعضی از سوالات رو بخونم البته فکر نمی کنم کسی توان خوندن سوالات نوای آسمانی رو داشته باشه اونقدر زیاد می نویسند  از روزی هم که گفتین از این شکلک بدتون میاد من عاشقش شدم نمی دونم چرا ولی خیلی حال میده یه جورایی ازش خوشم اومده حداقلش بیکار نیست یکسره با اجزای صورتش ور میره شایدم نمادی باشه برای کسانی که به اعمال جراحی اعتیاد دارند  .

فقط در آخر بگم کاش صندلیتون داغ تر می بود چون سوالات داغ نبود حیف شد تموم شد وگرنه با سوالات داغ میومدم حداقل فضاسازی می کردم ببینم تو موقعیتهای مختلف چی کار می تونین کنین . خوب دیگه یه عذر خواهی هم باید کنم بابت بسته ی داغ من تا اونجایی که مطلع شدم تمامی بچه های سایت نقاشند ولی جسور ترینشون منم که حالا هیچ چی هم بلد نیستم ولی بالاخره نترسم دیگه می کشم . باید اینجا بگم که طرح نقاشی شما رو یه تقنگدار بی تفنگ داد از آوردن اسم معذوریم . یه روز داشتم به نقاشی نگاه می کردم دیدم حق با شماست علاوه بر بینی ناجور چشم و ابرو هم همچین جور نیست و امیدوارم در آینده بتونم بهتر از این بکشم ولی اون نقاشی رو در عرض 15 دقیقه کشیدم و کار راحتی هم بود چون با یه اسلحه شروع کردم . راستی تو اون عکس یکی از تفنگدارها نبود همین نکته ی هوشش بود که اون یکی کجاست ؟

خوب دیگه زیاد حرف زدم صندلی خوبی بود امیدوارم خوب جزغاله شده باشید و از نکات کلاس امداد برای رفع سوختگی استفاده کنید فقط امیدوارم سوختگی درجه 3 نشده باشین خدایی نکرده که بدون عشق آبی اصلا نمیشه انجمنها رو تصور کرد [منظور خاصی از این چشمک نیستشا یه وقت سوءتفاهم نشه ]

چه قدر من حرف می زنم . ببخشین

خدانگهدار

دوشنبه 18/6/1387 - 7:59 - 0 تشکر 56171

سلام .

من اول یه عذرخواهی از عشق آبی عزیز بکنم بابت اینکه این تاپیک رو حواسم نبود پیگیری کنم. من کلا در مورد صندلی داغ کمی تبیل هستم. شما بر من ببخشید.

سلام . اشکالی نداره .. چون تعداد پاسخها زیاد هست بعضی ها دنبال نمی کنن مگه اینکه از اولش باشن .

اصلا چیز ترسناکی درش نیست. شما هم که بعضی وقتها اومدید و بهمون سر زدید ... بیشترش کنید اگه امکانش رو دارید.

قول نمیدم ولی سعی خودمو می کنم .. باید اعتماد به نفسمو تقویت کنم !

من صندلی رو میخونم با نقد بر میگردم

خوشحال میشم ..منتظرم


صندلیه داغه خوبو خنکی بود فکر نکنم سوالا زیاد داغ بوده باشن

داغ بودن ! شایعه نکنید ! من از تجربیات صندلی داغ بقیه دوستان استفاده کردم !

همه چیز خوب بود فقط یه کم آبی یود.

آبی یا آبی ؟ اشکالش چیه که آبی بود ؟ باید به شناسه عِرق ملی داشته باشیم !

نقد خاصی که نیست ولی واقعا میشه تو ارتباطاته حقیقی هم اینجوری شوخیو طنزو وارد کرد یا شاید محیطه اینجا اینجوری بوده!!!

من شوخ هستم اما محیط مجازی و واقعی فرق می کنه .. در محیط واقعی هم برای دوستام شوخ هستم .. ممنون از حضورتون

دوشنبه 18/6/1387 - 10:5 - 0 تشکر 56184

نقد داغی که می تونم کنم این بود که صندلی داغ ایشون یا شما خانم عزتی یه مقدار حالت خانوادگی گرفته بود ، یعنی خیلی تخصصی نبود

منظورتون از خانوادگی دوستانه است ؟ ما سه تا دیگه به نوعی داریم با هم زندگی می کنیم ! ولی منم دوست داشتم یه کم بیشتر تخصصی تر میشد

من خیلی دلم می خواست سوالات کامپیوتری بپرسم سوالات دانشجویی بپرسم ولی نشد و بقیه هم با اینکه با تخصص شما آشنا بودند ولی از شما سوالی نپرسیدند در موارد مزبور

بله متاسفانه کم پرسیده شد ! البته سواد تخصصی من 4 واحد مبانی کامپیوتر و برنامه نویسیه !

در کل صندلی جالبی بود فقط نمی دونم الان چند وقت تو فکرم واقعا من مرد تنهای شبم ! توی نظرتون نوشته بودین و واقعا جدیدا برای رجعت به خانه از قرآنه (واژه ای جدید برای نمایشگاه قرآن ) شدم مرد تنهای شب !!!

البته من بیشتر " صد قصه مانده بر لبم " مد نظرم بود ! ولی خوبه که حالا قسمت اولشم در شما صدق کرده ! خدا رو شکر حرفم درست در اومد

اما حالا این به کنار زبل خان دیگه چی بود

خلاصه شما ببخشین ! مشورت با دوستان بود !

با عجول بودن موافقم اینو خوب اومدین واقعا یه کمی همیشه عجله دارم البته دارم یه کمی جدیدا صبور بودن رو هم تمرین می کنم

قبول کردن مسئولیت حسنش اینه که انسانو صبور می کنه !

فکر نمی کنم کسی توان خوندن سوالات نوای آسمانی رو داشته باشه اونقدر زیاد می نویسند

ایشالله قسمتتون بشه اما جواب دادن بهش توان صد برابر میخواد ! .. ایشالله قسمتتون بشه ( برای اثر بخشی بیشتر دعا دو بار نوشتم )

از روزی هم که گفتین از این شکلک بدتون میاد من عاشقش شدم

ای بابا ! همینه که میگن نقطه ضعفتونو رو نکنین ! من سرگیجه می گیرم این شکلک رو می بینم !

فقط در آخر بگم کاش صندلیتون داغ تر می بود چون سوالات داغ نبود حیف شد تموم شد

ای بابا ! والله ! بالله ! ایهاالناس ! این صندلی داغ بود ! من خوب جواب دادم ! من از درون سوختمو دم نزدم ! حالا هی بگین داغ نبود ! سوالات دو هفته رو دو روزه جواب دادن سوزیدن نداره ؟ .. یه کمی هم سیستم من مقصر بود اگه داغیشو حس نکردین ! شاید اگه من آنلاین تر جواب میدادم داغیشو حس می کردین .. شرمنده

با سوالات داغ میومدم حداقل فضاسازی می کردم ببینم تو موقعیتهای مختلف چی کار می تونین کنین

چیکار می خواستین بکنم ؟ خوب جونمو بر میداشتم فرار می کردم !

طرح نقاشی شما رو یه تقنگدار بی تفنگ داد از آوردن اسم معذوریم

ایده خوبی بوده .. مرسی تفنگدار بی تفنگ ! یادم بنداز برات تفنگ بخرم !

اون نقاشی رو در عرض 15 دقیقه کشیدم و کار راحتی هم بود چون با یه اسلحه شروع کردم

ممنون از نقاشیتون ! تا حالا کسی نقاشی منو نکشیده بود .. با اسلحه شروع کردن کار راحتیه ؟ خطرناک شدین !

تو اون عکس یکی از تفنگدارها نبود همین نکته ی هوشش بود که اون یکی کجاست ؟

احتمالا سر کلاس بوده

امیدوارم خوب جزغاله شده باشید و از نکات کلاس امداد برای رفع سوختگی استفاده کنید فقط امیدوارم سوختگی درجه 3 نشده باشین خدایی نکرده که بدون عشق آبی اصلا نمیشه انجمنها رو تصور کرد

خودم که نه ! سیستمم جزغاله شد ! ترسوئه دیگه ! با دیدن سوالات کپ کرد ! .. من نکات ایمنی رو رعایت کردم فقط یه کم گرمم شد .. عشق آبی بره همزادش میاد ، همزادش بره عشق آبی میاد !

ممنون از نقدتون .. ( آقای محسن خسرو تا نرفتین یه نکته ای ! من داستان دانشجویی رو هنوز وقت نکردم بخونم ، می خونم و ادامه میدم .. منتظر حضور شما بقیه بچه ها هستم )

سه شنبه 19/6/1387 - 17:34 - 0 تشکر 56541

به نام مهربانترین

سلام

و اون عکس یکی از تفنگدارها نبود همین نکته ی هوشش بود که اون یکی کجاست ؟

احتمالا سر کلاس بوده

این که نبوده من بودم؟یا تفنگ دار بی تفنگ وسطی؟هوم؟

چرا من هیچی نفهمیدم؟

من واقعا کجا بودم؟

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
پنج شنبه 21/6/1387 - 15:50 - 0 تشکر 57006

سلام
خوب! مثل اینکه یه مقدارکی (مقدار بسیار کمی) دیر رسیدم؛ نشد توی این آتیش بازی من هم فیضی ببرم... حالام نشد که نشد دیگه؛ فدای یه تار موی سر کچلم؛ انشاالله دفعه بعد و نفر بعد و آتیش جیزتر...
من نرسیدم که مطالب صندلی رو بخونم (تمام و کمال که اصلا، تیکه پاره هم نشد) اما از اونجاییکه بشدت خودشیفته ام، رفتم و نظری که درباره من لطف کردن و نوشتن رو خوندم؛ اول تشکر کنم بابت نمره اش، همچینی حال کردم. دومندش، الان که دیگه شورشی نیستم، یعنی از اولش هم نبودم، شاهدمم اون فالنیکه، یعنی فال نیکه؛ نمیدونم کجاست اما اگه گیرش آوردین ازش بپرسین که چقد خودمو به آب و آتیش زدم که این دوطرف باهم مصالحه کنن اما نشد که نشد. اینوریا منو شورشی میخوندن، اونوریا هم گاها خائن میدیدن منو؛ این وسط من مونده بوده میون زمین و آسمون (که الانشم بدلایل دیگه همین وضعیت رو دارم)...
بگذریم... نشد که به صندلی داغ شما برسم که یه جورایی هم برای خودم متاسفم و هم برای شما... هه هه... حالا هم فقط خواستم بگم که بخاطر امتیازی که گرفتم خوشحالم؛ خیلی مرسی و دست و پنجولتون هم درد نکنه...
خوش باشید و موفق
یاحق
مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.