• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 596)
يکشنبه 19/6/1391 - 17:10 -0 تشکر 553605
دین‌های عرب جاهلی در عربستان

وقتی از عربستان عصر جاهلی نام می‌برند همه گمان می‌کنند که دین تمامی مردم آن عصر و مکان بت پرستی بوده است، در صورتی که این یک ذهنیت اشتباه می‌باشد. در صحراهای عربستان و در بین قبایل گوناگون ادیان و عقیده‌های مختلفی یافت می‌شد که کمتر به آن پرداخته شده است و همین امر باعث ذهنیت غلط در بین مطالعه کنندگان تاریخ شده است. البته در کتاب‌هایی که به عصر جاهلی اختصاص دارد جسته گریخته در این باره سخن گفته شده است اما مقاله و کتابی که اختصاصاً به این مطلب پرداخته باشد من سراغ ندارم؛ لذا بر آن شدم به صورت اختصار این مطلب را به رشته تحریر در آورم بلکه مورد استفاده کسانی که در این باره تحقیق می‌کند قرار بگیرد. ویل دورانت مورخ نامی درباره دین می‌گوید: دین صد جان دارد هر چیزی اگر یک بار بمیرد برای همیشه از بین می‌رود، مگر دین که اگر صد بار بمیرد باز زنده می‌شود. عقیده ما مسلمین این است که دینداری و متوجه خداوند بودن ریشه در جان انسان دارد، که هر چقدر نیز فطرت خداپرستی انسان بی‌رمق و کم سو باشد اما به طور کلی از بین رفته نیست و یک زمانی ممکن است این آتش زیر خاکستر شعله ور شود و وجود انسان را روشن کند. ما اگر در طول تاریخ به اقوام مختلف نگاه کنیم و زندگی آن‌ها را مورد کنکاشی قرار دهیم می‌بینیم که هر قومی به تناسب محیط خود به خدائی و دنیا ماوراء الطبیعه‌ای عقیده دارد. حال می‌خواهد این عقائد آن‌ها صحیح و بر پایه تعلیمات پیامبران الهی باشد، یا احتمالاً مبنا و زیر بنای عقائد آن‌ها خرافات و اباطیل باشد. چرا که انسان بدون دین و عقیده نمی‌شود. آن که می‌گویند من هیچ عقیده‌ای در این دنیا ندارم دروغ می‌گوید.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:10 - 0 تشکر 553606

او هم به نوعی به خدا و دین معتقد است. اما شاید خدای او به مثل خیلی‌ها شیطان باشد و دین او شیطان پرستی، چنانچه در دنیای امروز از این نوع فرقه‌ها فراوان یافت می‌شود. به هر حال او هم به دینی و خدائی هر چند باطل اعتقاد دارد. به طور کلی دین در زندگی آدمی لازم و نقش اساسی دارد. بقول منتسکیو:اگر شخصی یا ملتی مذهب داشته باشد در عین حال گاه‌گاه از اصول آن تمرد نماید و یا سوء استفاده کند بهتر از آن است که مطلقاً دین نداشته باشد. یا ولتر می‌گفت: اگر خدا و دینی وجود ندارد انسان باید آن را با دست خود بسازد و آن را عبادت کند، چرا که خدا و دین نقش اساسی و مهمی در زندگی هر فردی دارد. عرب هم به تناسب ظرفیت خود ندای فطرت خود را شنیده بود و به واجب بودن اعتقاد به مبدأ و معاد پی برده بود، از همین رو در صدد پاسخ گوئی و لبیک به این ندای الهی بر آمد ولی عده زیادی از آن‌ها در این مسیر دچار انحراف شدند و از جاده مستقیم خارج شده و بقول معروف به جاده خاکی زدند و در بیابان و صحرای گمراهی نابود شدند.
مرد عرب هم مثل تمامی مردم دیگر دنیا می‌دانست باید خدایی را پرستید، اما این که این خدا چه کسی است و چه چیزی است دچار گمراهی شد و به ورطه نابودی افتاد. البته در گوشه هائی از زمان، پیامبرانی برای آن مردم مبعوث شدند و راه و رسم خدا پرستی را به آن‌ها یاد دادند ولی خیلی‌ها به واسطه همان جهلشان از پذیرش دعوت پیامبران و راهنمایان و هدایتگران به سوی خدای حقیقی سرباز زدند و آ نهائی که نیز دعوت پیامبران الهی را دریافتند و پذیرفتند دیر زمانی نگذشت که با فوت آن پیامبر دوباره او و فرزندان او دچار همان انحراف قبل می‌شدند. مخلص کلام آن که در عربستان نیز بمانند جاهای دیگر، دین‌های حق و ناحق زیادی وجود داشت که در این مختصر سعی داریم به بخشی از عقاید و ادیان عرب بپردازیم و توضیحی هر چند کوتاه راجع به هر یک از دین‌های عرب جاهلی بدهیم.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:11 - 0 تشکر 553607

اما این که در این کشور داغ و سوزان چه دین هائی وجود داشت می‌توان گفت در عربستان جنوبی یک دیانت نسبتاً مترقی از ستاره پرستی به نام صائبین به وجود آمده بود که حول ماه پرستی دور می‌زد و نفوذ مبادی بابلی و زرتشتی در آن آشکار و واضع بود. در اماکن دیگر هر جا که یهود و مسیحیان پا نهاده بودند من جمله در مراکز تجاری عربستان، اعراب بومی به دین آن‌ها در آمده بودند و مبادی ساده و اولیه خود را ترک کرده و به سوی آن ادیان گرایید بودند. ولی اکثر قوم عرب چه در بلاد و چه در بادیه‌ها، خدایان محلی از جنس مذکر و مؤنث برای خود اختراع می‌کردند و آن را عبادت می‌کردند که هر یک از این خدایان خاص قبیله‌ای واحد بود. بعضی از این الهه‌ها در نواحی جغرافیائی معین انتشار می‌یافتند و مردم آن ناحیه ناگزیر آن‌ها را پرستش می‌کردند و از جمله می‌توان هبل را نام برد که خاص شهر مکه و حول و حوش این شهر بود و یا خدای ذوالشری در شهر پترا. عبادات عامیانه در غالب نواحی این کشور رایج بود. از آن جمله پرستش بعضی از اجرام آسمانی که هر یک به نام مخصوص نامیده می‌شدند «و از اسامی آن‌ها معلوم می‌شود که ریشه خارجی داشته‌اند و از ممالک همسایه خاصه از شهر بابل به آنجا نفوذ کرده بودند. سیاحان رومی یا یونانی، این خدایان را صورتی از خدای ژوپیتر، مرکوری، کونوپوس و امثال آن‌ها می‌پنداشتند».(۱) در این که دین اکثریت مردم عرب را بت پرستی تشکیل می‌داد شکی نیست ولی به خاطر کشدار بودن و طولانی بودن بحث بت پرستی آن را به آخر این بخش وا می‌گذاریم، در ابتدا از دین‌های درجه دوم و سوم مردم عربستان صحبت می‌کنیم.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:11 - 0 تشکر 553608

مسیحیت و یهودیت در خاک عربستان
از جمله ادیان رایج بین مردم عربستان یهودیت و مسیحیت بود که کم و بیش گروندگان خاص به خود را در این سرزمین داشت و با آزادی کامل می‌توانستند مراسم و عبادات خود را برگزار کنند. ولی چطور شد این دو دین وارد خاک عربستان شدند خود قصه مفصل دارد. از شواهد تاریخی بر می‌آید تنها عاملی که باعث ورود یهودیت و نصرانیت به این خاک شد، مهاجرت عده‌ای از یهودیان و مسیحیان از سرزمین‌های دیگر بود. چرا که در سرزمین اصلیشان و خاک مادریشان به خاطر عقاید و مذهب خاص خودشان تحت آزار و اذیت و شکنجه بودند. حال یا این آزارها و اذیت‌ها از طرف حکومت و دولت بود و یا از طرف مردم، چندان مهم نیست ولی همین امر باعث مهاجرت این دو قوم به بیابان‌های عربستان شد. زیرا در این بیابان‌ها از آزادی خاصی برخوردار بودند و از هفت دولت آزاد بودند و می‌توانستند به راحتی آداب و رسوم خود را در این مکان انجام دهند و دیگر کسی که بگوید بالای چشم شما ابروست وجود نداشت. «عربستان پناهگاه ستم دیدگان شام و مصر و عراق بود و هر قومی که از استبداد و جور حکام ستمگر به جان می‌آمد رو به عربستان می‌کرد؛ و بیش از همه یهود به عربستان آمدند زیرا قوم یهود از موقع بیرون آمدن از مصر تا زمان رومیان در دوره تیتوس غالباً در فشار و عذاب می‌زیستند.»(۲) و بیشتر یهود وقتی به عربستان آمدند در شهرهای مکه و مدینه و طائف اقامت گزیدند.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:11 - 0 تشکر 553609

ولی بیشتر تمرکز یهود در مدینه بود. چرا که عده زیادی از هم کیشان آنان یعنی طوایف اوس و خزرج در این شهر سکنی کرده بودند و از قضا یهود توانست نفوذ بسیاری در اعراب پیدا کند و اعراب تأثیرات زیادی از آئین یهود پذیرفتند. به خصوص زبان عرب‌ها بسیاری از اصطلاحات یهودیان را اخذ کرده و در زبان خودشان وارد کردند. کلمه جهنم- شیطان- ابلیس از همان دست از لغات هستند که به تأثیر از یهود وارد زبان عرب‌ها شد. همچنین مسیحیان به همان علتی که قوم یهود مجبور به ترک سرزمین خود شدند آن‌ها نیز از سرزمین‌های خود هجرت کردند و وارد خاک عربستان شدند و در آنجا کلیساها و صومعه‌ها بر پا کردند و کشیش‌های مسیحی مشغول تبلیغ شدند. شما اگر سفری در عربستان آن روز می‌کردید بیابان‌ها را مملو از دیرها و صومعه‌های راهبان مسیحی و یهودی می‌دیدی که گوشه عزلت گزیده بودند و فارغ از دنیا مشغول عبادت بودند. جان دیون پورت درباره این تارکان دنیا و عزلت گزیدگان می‌گوید: «سراسر صحرای عربستان مملو بود از جایگاه رهبانان و تاریکان دنیا؛ و این‌ها کسانی بودند که کمترین بهره‌ای از فکر و عقل نداشتند و وقتشان را به بطالت می‌گذراندند و عمرشان را با خیالات پوچ ضایع می‌کردند و چه بسا اوقاتی رخ می‌داد که همین صومعه‌نشینان دسته دسته با اسلحه به شهرها هجوم می‌آوردند و همان خیالات پوچ و هوس‌های خودشان در کلیسا را بر فکر مردم تحمیل می‌کردند و آن‌ها را با زور شمشیر بقبول آن وادار می‌کردند».(۳) و بدین صورت یهودیت و مسیحیت بعد از بت پرستی یکی از مهم‌ترین دین‌های عرب آن روز بود؛ و «بیشتر مسیحیان در قبیله‌های ربیعه و غسان و بعضی از قضاعه بود؛ و قبیله‌های کنانه و بنی الحرث بن کعب و کند یهودی بودند».(۴)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:11 - 0 تشکر 553610

مذهب دهری
بعضی از عرب مذهب تعطیل داشتند و دهری بودند. (۵) که امروزه به آن آئرئیسم می‌گویند. آن‌ها منکر خدا و روز قیامت بودند به چیزی اعتقاد نداشتند. چنانچه قرآن از قول این افراد می‌فرماید: «کافران گفتند که زندگی ما جز همین نشئه دنیا و مرگ و حیات طبیعت نیست و ما را جز روزگار، هلاک نمی‌کند و برای آنها به این مسئله آگاهی نیست جز خیالی».(۶) و بارها شعرای عرب بی‌عقیدگی خود را نسبت به معاد و روز قیامت در قالب شعر می‌آوردند. مثلاً شاعری سروده بود:
أاتراک لذه الصهباء یوماً
لما و عدوه من لبن و خمر
آیا لذت شراب را روزی ترک بکنم برای آنچه از شیر و شراب (خداوند) وعده داده است. یا دیگری سروده است:
حیاه ثم موت ثم نشر؟
حدیث خرافه یا ام عمرو(۷)

ترجمه:
زندگی بعد مرگ و دوباره زنده شدن؟‌ای مادر عمرو! این مطلب جز خرافات چیزی نیست.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:12 - 0 تشکر 553611

جن پرستی، ستاره پرستی و آتش پرستی
جن پرستی نیز بسان سایر دین‌های دیگر در بین مردم عرب رایج بود. «بنی ملیح از طایفه خزاعه کسانی بودند که جن می‌پرستیدند و آیه ۱۹۴ سوره اعراف درباره آن‌ها نازل شده است».(۸) و صاعد می‌گوید: «طایفه حمیر، خورشید را می‌پرستیدند و طائفه کنانه، ماه را و طائفه تمیم، دبران را می‌پرستیدند و طائفه لخم و جذام، ستاره مشتری و طائفه قیس، ستاره شعری را می‌پرستیدند و طائفه اسد، عطارد را پرستش می‌کردند». (۹) شاید عقیده ستاره پرستان عرب نشأت گرفته از عقاید یونانی بوده باشد، چرا که به اعتقاد یونانیان قدیم plelades پلیادها هفت خواهر بودند که به مقام خدائی رسیدند و صورت فلکی پروین را که عبارت از هفت ستاره بود تشکیل دادند. از همین رو یونانیان قدیم این ستاره‌ها را مورد پرسش قرار می‌دادند. «عده محدودی از عرب نیز تحت تأثیر دین همسایه خود ایران، آتش پرستی و مجوسیت را انتخاب کردند و آتش پرست شدند».(۱۰) که اشبهی طایفه بنی تمیم را مجوسی می‌دانست و معرفی می‌کرد. آتش پرستی در عربستان با رسومات زیادی انجام می‌گرفت و آتش پرستان، آتش‌های گوناگونی داشتند که به ذکر چند تا از این آتش‌ها می‌پردازم.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:12 - 0 تشکر 553612

۱.اولین آتش نار التحالف بود که آن‌ها در مراسم پیمان گذاری با یکدیگر می‌افروختند.
۲. نارالوسم: آتش افروزی جهت داغ زدن و نشان دار ساختن حیوانات هر قبیله.
۳.نارالغدر: این آتش افروزی جهت مشخص ساختن عهد شکنان و نیز آدم کشان بود.
۴. نارالسلامه: که به شکرانه سلامت بودن شخص مسافر برپا می‌شد. هر وقت مسافر سالم بر می‌گشت این آتش برافروخته می‌شد.
۵.نارالطرد: اگر فرزندی با پدر خود سر ناسازگاری داشت و با او مخالفت می‌کرد پدر با یک آتش افروز، او را از خود طرد می‌کرد و از خانواده اخراج می‌نمود.
۶.نارالفداء: آتشی که برای گرفتن اسیران خود از قبیله دیگر با فدیه می‌افروختند.
۷.ناراللاهبه: علامت جنگ قبیله‌ای با قبیله دیگر بود.
۸. نارالقری الضیافه: که جهت راهنمائی مهمانان به منزل میزبان یا مهمان خانه‌ها می‌افروختند.
۱۰. نارالصید: که جهت شکار کردن مرغان و آهوان و یا فرار دادن شیران می‌افروختند.
۱۱.و بالاخره نارالاستمطار بود که اگر باران نمی‌آمد به دم گاو چیزهائی می‌بستند و آتش می‌زدند و این کار را برای آمدن باران موثر می‌دانستند. البته خیلی از قبایل دیگر که آتش پرست نبودند چنین آتش هائی داشتند و به مناسبت‌های که در بالا ذکر شد آتش هائی روشن می‌کردند بدون آن که آن را پرستش کنند؛ و به نظر می‌رسد کار آن‌ها تأثیر گرفته از کار آتش پرستان بود و آتش هائی که روشن می‌کردند برگرفته از رسوم آتش پرستان بود و احتمال چنین چیزی ناممکن نیست.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:13 - 0 تشکر 553613

حنفاء در جاهلیت
البته در بین تمام این ادیان گوناگون از حق گرفته تا باطل، از مسیحیت گرفته تا جن پرستی و آتش پرستی، دینی وجود داشت که پیامبرش فطرت و سرشت پاک آدم‌ها بود. آن‌ها که به پیروی از فطرت الهی خود، خدای واحد را پرستش می‌کردند و از هر گونه دوگانه پرستی و شرک و بت پرستی بیزار و متنفر بودند. آن هائی که در آن دوران ظلمات به حنفاء مشهور بودند. از آن رو به آن‌ها حنفاء می‌گفتند که بر آئین و دین حنیف حضرت ابراهیم (ع) بودند و خدای واحد را پرستش می‌کردند. همان چیزی که به نظر عرب کوته بین عجیب به نظر می‌رسید و متعجبانه سؤال می‌کرد مگر می‌شود فقط یک خدا را پرستید و این همه خدایان گوناگون، از مذکر تا مؤنث، از سنگی گرفته تا چوبی را به دور انداخت. این چیز عجیبی است. اما مردان پاک دل و روشن ضمیر به راستی می‌دانستند که فقط یک خدا وجود دارد، اما نه از نوع خدایان عرب که عموماً از سنگ، چوب، کشک، خرما بودند. او خدائی متفاوت با تمام این خدایان بود. یکی از این حنفاء جد پیامبر اسلام (ص) بود. او درباره خدای واحد می‌سرود:
اَرَبّاً واحِداً اَم اَلفَ رَبٍّ
اُدینُ اِذا تَقَسَّمتِ الاُمُورُ
تَرَکتُ اللت و العُزی جمیعاً
کذلکَ یَفعَلُ الرَّجُلُ البَصیرُ

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:13 - 0 تشکر 553615

نخل‌های مقدس
وقتی کودکی خود را به یاد می‌آورم که تابستان‌ها که می‌شد به روستا می‌رفتم، می‌بینم در آن روزها کسانی را می‌دیدم که در بین درخت‌ها یک درختی را انتخاب کرده بودند و پارچه هائی به شاخه‌های این درخت آویزان می‌کردند و در ذهن خود این درخت را مقدس می‌شمردند. بعد که از روی کنجکاوی کودکانه می‌پرسیدم این درخت چیست؟ و شما چرا این پارچه‌ها را به این درخت آویزان می‌کنید؟ می‌گفتند: این درخت نظر کرده است. مثلاً فلان امام هنگامی که از این محل می‌گذشت در زیر این درخت نشست و استراحت کرد، در صورتی که اصلاً امامی به آن شهر نیامده و اصلاً پا به آن کشور نگذاشته بود. ولی آن فرد عامی به این بهانه و به عشق آن امام به آن درخت احترام می‌کرد. عرب جاهلی نیز درست دارای چنین عقائدی بود. با این فرق که آن درختی که من گفتم بلوط بود و آن درختی که در نزد عرب محترم و مقدس بود نخل بود. عرب در عربستان که بیشتر درختانش نخل بود و بیشتر غذای عرب خرما، نخل را جنبه قدسی بخشیده بود و شاید منشأ این امر از همان احتیاج عرب به این درخت ناشی می‌شد. حالا منشأ تقدس بخشیدن به نخل، آیا از همان جنبه احتیاج ناشی می‌شود یا نه، من درست نمی‌دانم ولی آنچه مسلم است نخل‌های زیادی در عرب بود که عرب به نزد آن نخل‌ها می‌رفتند و مانند آن فرد عامی در روستای ما، نذرها می‌کرد و پارچه‌ها به آن وصل می‌کرد و گهگاه به پای آن نخل مقدس قربانی می‌کرد. «اهل نجران که بر دین عرب بودند نخلی دراز را می‌پرستیدند و روزی را به عنوان عید آن نخل انتخاب کرده بودند و در آن روز عید، به نزد نخل می‌آمدند و لباس‌های زیبائی به آن درخت آویزان می‌کردند ... بعد هم یک روز پای آن درخت اعتکاف می‌کردند و می‌ماندند».(۱۱)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

يکشنبه 19/6/1391 - 17:13 - 0 تشکر 553616

«و گاهی هم عزنی را به صورت درخت خرما تصویر و نیایش می‌کرده اند. حتی سلاح خویش را بدان می‌آویختند و نزدیک آن قربانی می‌کرده اند. این مایه بزرگداشت که نسبت به نخل و هر گونه درخت می‌ورزیده اند بی‌شک به سبب فوایدی بوده که در آن سرزمین خشک و سوزان از نخل می‌یافته اند».(۱۲) حضرت علامه طباطبائی نیز می‌گوید: «هر وقت مرد عرب یک درخت یا سنگ زیبائی پیدا می‌کرد او را پرستش می‌کرد و در نزد آن درخت یا سنگ گوسفندی یا شتری ذبح می‌کردند؛ و هنگامی که مرضی به جان حیواناتش و گله‌اش می‌افتاد گله را به نزد آن درخت می‌آوردند و گله را به درخت می‌مالیدند به امید این که آن مرض از آن‌ها برطرف شود».(۱۳) البته عرب در این کار، یعنی احترام به درخت، بی‌همتا و بی‌شریک نبوده بلکه در گذشته‌های دور نیز ژرمن‌ها بعضی از درختستان‌ها یا بیشه‌های محل مسکونی قبیله را مقدس می‌شمردند و تمثال‌ها و پیکرهای مذهبی خود را درون آن‌ها نگهداری می‌کردند. (۱۴) مردم آفریقای استوائی نیز به تأثیر از تفکر مغربی‌ها و شمالی‌ها درخت‌هایی را در دهکده انتخاب می‌کردند و به پرستیدن آن درختان مقدس مشغول می‌شدند. چه کسی می‌داند شاید این رسم عرب ریشه در رسم ژرمن‌ها و اقوام آفریقائی دارد و با گذشت قرن‌ها به عنوان سوغات به عرب جاهلی رسید باشد. والله اعلم.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.