• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 1187)
يکشنبه 19/6/1391 - 11:44 -0 تشکر 553005
نگاهی از درون(«افسردگی» از دید استاد بهاءالدین خرمشاهی)

بر گرفته از  http://www.mahtab-e-ma.org/Khoramshahi.htm

افسردگی بعد از اضطراب، یا دلهره/ دلشوره كه همه می‌توانند موقّت یا ماندگار باشند. شایع‌ترین بیماری یا اختلال روانی در روزگار ماست. قدمت آن بیش از آن است كه تصور شود، همچنین وسعت آن. بقراط و حكما و اطبای باستان آن را با عنوان مالیخولیا كه صورت تخریب یافتة ملنكولیاست ‍]خط سیاه = سودا] می شناخته‌اند. در قدیم هم پزشكان و هم مردم به انسان‌های افسرده سوادوی/ سودایی مزاج می‌گفتند.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:44 - 0 تشکر 553007

افسردگی با افشردگی و در نهایت «فشار»هم‌ریشه است. معادل عربی قدیمی/ عرفانی آن هم «قبض» (در مقابل بسط) است. معادل انگلیسی آن depression نیز ازprees (فشردن)، و pressure (فشار) آمده است.


افسردگی، یك حال یا حالت‌روانی یا عارضه‌ای در خُلق و خوست كه علائم یا لوازم آن عبارتنداز: اندوه، نداشتن حس و حركت یا تحرك عادی، نداشتن روحیه و حوصله و تمركز، كاهش شور و شوق و ذوق زندگی، كمرنگ‌شدن انگیزه‌ها، ارزش‌ها و در یك كلام نداشتن اشتها به زندگی است. گسترده‌تر هم می‌توان از این نشانگان یاد كرد: ناامیدی، بی‌توجهی به آینده، افتادن در دام اندیشه‌ها و نیم ـ اندیشه‌ها و خاطرات ناخوش و ناخوشایند گذشته، بدبینی، كاهش عزّت نفس و اعتماد به نفس، دست‌كم گرفتن خود و بی‌‌اعتبار شمردنِ داشته‌ها و دستاوردها، فقدانِ دل‌زندگی و سرزندگی، احساس دلمردگی (آری مُردگی دل)، كندی حركات ذهنی علاوه بر كاهش جُنب و جوش جسمی، از دست دادن اشتها به غذا، كاسته شدن میل یا حتی نیروی جنسی، و نیز اختلال در خواب یا گرفتار شدن به بی‌خوابی. چنین است كه افسردگی جدّی است و باید درمان آن جدّی گرفته شود؛ و دریغا كه با همة پیشرفت علوم رفتاری و روان‌شناختی كه شامل روان‌پزشكی و روان‌‌درمانی نیز هست، با آنكه می‌توان از شدّت و مدّت و احتمالاً بازگشت و تكرار حملات آن كاست، اما درمان قطعی و قاطع، و برای همه یكسان ندارد.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:45 - 0 تشکر 553008

دربارة منشأ این بیماری پیچیده و چند علتی و پردامنه و مجموعه‌وار، حدس‌های علمی مهمی زده‌اند. فی‌المثل برای آن خاستگاه توارثی (هم) قائل شده‌اند. اما ژن یا ژن‌های خاصی برای آن نیافته‌اند. ولی در هر حال جنبة ارثی داشتن آن، به مشاهده و سپس تجربه و نهایت اذعان علمی رسیده است.


منشأ محیطی هم دارد. ضربه‌های عصبی ـ روانی كه حتی در زمان جنین بودن و یا در ایام نوزادگی،‌ یا خردسالی، یا نوجوانی به فردی وارد شده؛ دچار شدن به بیماری‌هایی كه جنبة روان ـ تنی دارد، فقر غذایی/ تغدیه، ناكامی‌ها و حوادث تلخ مانند شكست خوردن در عشق، یا از دست دادن عزیزان، نیز شكست یا ناكامی یا ورشكستگی در كار یا برنامه‌ای كه از حد شغل عادی فراتر است، تا زندگی در مناطق سردسیر همه و همه می‌توانند به صورت فردی یا جمعی، با نظر به زمینة ارثی (تباری) و توارثی (ژنتیك) در بروز افسردگی مؤثر باشند. و پژوهشگران یكایك و همة این عوامل را با درجة تأثیر‌گذاری آن‌ها بررسی كرده‌‌اند.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:46 - 0 تشکر 553009

یكی از مهم‌ترین و گرچه شایع‌ترین دردها و دردمندی‌های انسانی از دست دادن عزیزان است، كه خود درجاتی دارد. تحمل از دست دادن پدر (و) مادر پیر، كه به مرگ طبیعی و بر اثر كهنسالی و كهولت درگذشته‌اند، البته از تحمل از دست دادن فرزند ـ و هرچه جوان‌تر و ناگهانی‌تر تلخ‌تر ـ آسان‌تر است.


این درد وداغ‌ها با همة تلخی و ناباورانه بودن، دیر یا نسبتاً زودتر تسلّی یا تسلّی‌گونة خود را مخصوصاً با مرهم تسلّی‌بخشی و همدردی‌ها و همدلی‌های صمیمانة خویشان و نزدیكان و دوستان و آشنایان همراه با مرهم شگفت‌آور گذشت زمان، پیدا می‌‌كند.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:46 - 0 تشکر 553011

آری این رویدادهای ناگوار، غالباً پس از طی دوره‌ای از اندوه و حتی افسردگی، به قبول واقعیت می‌انجامد. در مواردی هم ممكن است افسردگیِ پایدار یا ادواری پدید آورد. مراد این است كه اندوه را نباید با افسردگی همسان و یكسان گرفت. به قاعدة منطقی می‌توان گفت هر اندوهی، افسردگی نیست، یا لزوماً افسردگی در بر ندارد، ولی هر افسردگی، ولو بی‌دلیل آشكار، اندوه را به همراه دارد. اصولاً عمده‌ترین و پایدارترین یا حتی ژرف‌ترین افسردگی‌ها، آن‌هایی است كه دلیل آشكار ندارد. و از نظر خود بیمار، حتی علّت آشكار هم ندارد. طبق آمار در آمریكا كه روی هم رفته پیشرفته‌ترین كشور جهان (با نظر به وسعت آن) است، از هر ده نفر یك نفر، گاهی، یا همواره، یا ادواری گرفتار افسردگی است. و در سال 1990، هزینه‌های درمانی مستقیم و غیرمستقیم و هزینه‌های ناشی از اُفتِ ‌كاری، یا تحمل زیان پیدا و پنهان یا عدم‌النفع ناشی از انواع افسردگی بالغ بر 43 میلیارد دلار برآورد شده است؛ و بدتر آنكه هم آمار ده درصدی و هم این هزینه و زیانِ هنگفت رو به افزایش دارد.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:47 - 0 تشکر 553013

 باز طبق آمار، افسردگی در زنان بیشتر از مردان، و اوج آن بین 35 تا 45 سالگی است، كه نشان می‌دهد یائسگی زنان در این آمار مؤثر یا مطرح نبوده است. برای افسردگی، بسته به نوع و عمق و مدت و شدّت آن، سه راه درمان متعارف در وضعیت كنونی در جهان وجود دارد. 1) دارو درمانی 2)روان‌درمانی (از جمله با روانكاوی و گفت‌و گو درمانی، معنی درمانی logotherapy و شناخت درمانی cognitive therapy كه به آن بیشتر می‌پردازیم) و 3) درمان یا شوك الكتریكی. البته گاه جمع بین دو یا سه روش هم، لازم یا ناگزیر می‌شود

يکشنبه 19/6/1391 - 11:47 - 0 تشکر 553015

دربارة انواع افسردگی باید گفت راحت‌ترین تقسیمی كه نگارندة این سطور یافته است،‌ از این قرار است: 1) حاد 2) مزمن 3) خفیف 4) عمده كه این‌ها خود به الف) تك قطبی ب) دو قطبی تقسیم می‌شود. تقسیم به درجات ریزتر، یا بر شمردن تركیب‌هایی از 1و2و3و4 با الف و ب هم وجود دارد. ولی بسط و بیان علمی آن‌ها در حد بضاعت علمی نگارنده نیست. اینك شرحی از هر یك و سپس تمركز دادن بحث بر یك قسم.


1) افسردگی عمدتاً در پی یك حادثة دردآور و غم‌انگیز رخ می‌دهد. امكان درمان آن به درجاتی وجود دارد.
2) گاه ممكن است افسردگی حاد به نحو قطعی درمان نپذیرد و به مزمن و ماندگار تبدیل شود.
 3) خفیف، نوعی از افسردگی است كه زندگی را به تعطیل نمی‌كشد و  حِدّت ندارد.
 4) عمده یعنی تعطیل كنندة زندگی بیمار.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:48 - 0 تشکر 553017

محض تنوع یا طنز می‌توان از یك نوع‌افسردگی مزمن كه مادرزاد است و اصولاً شخصیت فردی را تشكیل می‌دهد سخن گفت. گرفتاران به این قسم از افسردگی ممكن است نه خود، و نه دوستان و اطرافیان به وجود و بازشناسی آن پی‌نبرند و آن را جزو خُلق و خوی فرد تصور كنند. همة ما بسیاری كسان را در میان جمع دوستان و جمع وسیع‌تر آشنایان خود سراغ داریم كه انسان‌هایی كم‌شور و كم‌تحرك و كم حرف، و كم غذا، و كم خواب، و كم‌كار و طبق ارزیابی دیگران سردرگریبان و بی‌آزار هستند. غالباً نه می‌خندند،‌ و نه می‌خندانند. و گویی دَورِ مغز آنان كُند است. البته كندذهن نیستند اما به قول معروف slow-motion [تصویر سینمایی با دَورِ كند یا آهسته شده] هستند. و به ندرت ممكن است كه آدم فرزانه و همه چیزدانی كشف كند كه این عزیزان،‌افسرده‌اند. و اگر به خودشان بگویید، طبق عادتشان كه نرم‌گویی و نرم‌خویی است، با خودداری، لبخندی ناشی از خجالت، و نه نشاط و چیزهای دیگر، می‌زنند و می‌گویند نخیر چیزیم نیست. و به نظر می‌رسد كه این نرم‌گویان نرم‌خو را باید دستكاری نكرد و به امان خودشان رها كرد. این كار هیچ تالی فاسد یا پیامد منفی ندارد.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:49 - 0 تشکر 553019

الف) افسردگانی هستند كه نشانه‌های افسردگی را بیشتر از آن افسردگان مادرزاد دارند و فرقشان با دوقطبی‌ها این است كه گروه اول اعم از این كه افسردگی‌شان ادواری یا استمراری باشد، دارای دوره‌ها یا نوبت‌هایی از شادی و شیدایی نیستند. ب) افسردگان دوقطبی، تظاهرات بیماری‌شان به دو قسم و قطب شاد و غمگین تقسیم می‌شود. و گفتنی است كه بهرة شادی یا نوبت و دوران بسط در این بیماران، شادی تمام عیار و «سالم» نیست بلكه هیجانی و هیستریك است كه اصطلاحاً به آن mania می‌گویند. در واقع «شیدایی» است و قابلیت آن را دارد كه به سرعت به نقطة مقابلش (قبض) یا حتی در بعضی موارد و بعضی بیماران به خشم یا پرخاش زودگذر یاگاه ـ بسته به رویدادها كه پیش می‌آید ـ به گریه تبدیل شود.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:50 - 0 تشکر 553021

راهبرد نگارندة سطور در بررسی تیپ اخیر افسردگان، راهبردی بر وفق دیددرمانی/ شناخت‌درمانی توأم با معنی درمانی است. و این كه عنوان فرعی مقاله را «نگاهی از درون» نهاده از این جهت است كه خود به این نوع افسردگی دچار است، و این امر به او امكان تجربة بلاواسطه و دست اول از آن را داده است؛ لذا از این پس به «مورد پژوهی» خود می‌پردازد و از ضمیر اول شخص مفرد استفاده می‌‌كند.

يکشنبه 19/6/1391 - 11:50 - 0 تشکر 553024


«من در حدود ده سال است كه به بیماری خود پی‌برده‌ام. یا درست‌تر بگویم همسرم یك روز كه بیش از حد شادی‌زدگی داشتم و مدام به طنز می‌پرداختم و برای اطرافیان یا دوستان یا مهمانان لطیفه‌های پشت سرهم تعریف می‌كردم و بسیار می‌خندیدم و می‌خنداندم و حتی در یك شب كه سه مهمان عزیز داشتیم و برایشان «صد و پنجاه» جوك تعریف كرده بودم، در من نشانه‌هایی از رفتار یا خلق و خو یا احوال غیرعادی تشخیص داد و گفت بدون هیچ چون و چرا باید به روان پزشك مراجعه كنی. قبول كردم زیرا در یك رباعی چنین سروده بودم . . .  كس داور كارِ خویش نتواند بود/ هر كس بود آنكه دیگران می‌گویند.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.