«شکوفه علم بر درخت معرفت»
در سنه 1265 هجری شمسی، مولودی گرانقدر در اصفهان از پدری مؤمن و سخاوتمند و مادری بسیار شریف، متعبد و خیرخواه پا به عرصه وجود نهاد و دریای هستی به رغم سرکوفتن بی امان بر صخره سرد دنیا، گوهری را در صدف خود از اعماق بحر بیکران ولایت بیرون راند تا مصلحت خداوند مبنی بر پروراندن گوهری اینچنین ساطع و لامع نصیب کدامین دریا گردد. هر چند که در کار گلاب و گل حکم ازلی این گونه بود که یکی شاهد بازاری و دیگری پرده نشین باشد.
این مولود شریف که به نقل از کتاب «شجره طیبه»، تألیف سید مصلح الدین مهدوی موسوی اصفهانی، نسب پاکش با سی واسطه به امام علی بن ابیطالب(ع) می رسد به «نصرت» نامگذاری می شود و بعدها لقب «امین» زیبنده تارک رخشان علوم لدنی و افاضی او می گردد آن گونه که نوشته های خویش را مدیون ارشاد و کمک «او» می دانست.
این درّه نادره از شجره آل طیبه، بعد از رسیدن به سن چهار سالگی توسط مادر روشن بین خود عازم مکتب می شود در حالی که فضای حاکم بر آن ایام به گونه ای بود که کمتر خانواده ای به خود اجازه می داد دختری را برای کسب دانش به مکتب یا مدرسه بفرستد؛ چه والدین بسیاری یافت می شدند که آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران خود جایز نمی دانستند. نصرت کوچک، بنا به تشویق مادر خویش در فضایی آمیخته به رعب مکتب خانه های همیشگی و خانم معلم پیری که همواره چوب بلند تنبیه در دست داشت و او را «گوشت ناپز» می پنداشت، تحصیل را آغاز می کند لکن به رغم شدت سختگیری معلم خویش تا حدود یازده سالگی به تحصیل زبان عربی می پردازد. حتی در اغلب مجالس عمومی باز هم در حال تفکر بود و در مقام اینکه پا را از جاده شریعت بیرون نگذارد. و در سنین بعد از بلوغ همواره لطف پروردگار بدرقه راهش بود و در حین تحصیل گه گاهی حالات خوش و نورانی نصیب وی می گردید تا سرانجام به دلیل اتصال به عالم عرفان و زحمات پیگیر در امر مطالعات حکمت الهی، به لقب «امین» مفتخر گشت.
«بانو امین» در حین علم آموزی سرانجام در سن 15 سالگی با پسر عموی خود به نام «حاج میرزا» ملقب به «معین التجار» که از بازرگانان سرشناس اصفهانی بوده ازدواج می کند و بار مسؤولیت سنگین خانه داری و تربیت فرزندان را بر دوش می کشد لکن این قبیل مسایل مانع کسب فیوضات علمی او نمی گشت کما اینکه شاهد مرگ 7 تن از فرزندان خویش بود و هر از چند گاه با چشمانی اشکبار و قلبی لرزان پرپر شدن غنچه های ناشکفته بوستان زندگانی خویش را نظاره گر بود و در این باغ تنها یک گل از ساقه وجودش از گزند طوفان حادثه در امان ماند و آن را «ابتلا» و «آزمایش حق تعالی» تعبیر می نمود.
عجبا! استعداد خودشناسی در آینه وجود آدمی است لکن او بی خبر از این موهبت الهی همچنان بر زورق اشتیاق سرگشته دریای لایتناهی هستی است. گوئیا نمی داند یار در خانه است و او گرد جهان می گردد و آب در کوزه و او تشنه لبان ... بانو امین از آنهایی بود که برای نیل به سرمنزل مقصود، آینه وجود خویش را از غبار شبهات و خرافات بی اساس زدوده و اصالت اصیل خویشتن را به عیان در آینه صیقلی دل و در یک کلام «جام جم» خود نگریستند و بر غفلت خواب زدگان سپنج سرای گیتی تاختند و بر ثانیه های عزیز و هدر رفته واماندگان قافله انسانیت، افسوسها خورده ولی باز هم نگران سیر «طلب» بوده که مبادا آتش شوق این لذت، در اثر لقای یار رو به خاموشی نهد که لذت طلب از مطلوب بهتر و به قول خواجه شیراز:
«از آن به دیر مغانم عزیز می دارند |
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست» |
این بانوی اندیشمند و عارف با پشتکار و تلاشی بی نظیر به تحصیل صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، علم حدیث، فقه، اصول، فلسفه و عرفان می پردازد و با وجود مشکلات متعددی که در فضای حاکم بر آن زمان بود در سن چهل سالگی مرتبت و تسلط علمی ایشان مورد تأیید علماء و مراجع تقلید وقت قرار گرفته و به دریافت درجه اجتهاد و روایت نائل می گردد.
قدرت تفکر و طرز نگرش این بانوی فاضله و گوهره شریعت، نسبت به قشر زن به حدی بود که خوشبختی و راه وصول به سعادت را برای خانمها مرهون «آرامش قلب» می دانست؛ چه به خوبی به این نکته مهم واقف بود که عقیده عوام چه از زمان گذشته و چه اینک نسبت به سعادت واقعی زنان جامعه چندان خوشبینانه نیست! ایشان به همین منظور یکی از تألیفات ارزنده خویش را به «روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی» اختصاص داده و به زنان مؤمن این پیام را آویزه گوش جان می نماید که:
«ای بانوان و دوشیزگان عزیز! بدانید که هیچ خوشبختی به قدر آرامش دل نیست و سعادت حقیقی بر روی فضیلت بنا شده است ... آیا فضیلت و آرامش روح را چه وقت می توان به دست آورد؟ البته زمانی چنین سعادتی نصیب انسان خواهد گردید که در این دریای بی پایان زندگانی دنیا، دست آویزد به ریسمان محکم توحید، همان طور که قرآن می فرماید:
«فَمَنْ یَکْفُر بالطّاغوتِ و یُؤمِن باللّه ِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالعُرْوَةِ الوثقی لاَانفِصامَ لَها و اللّه ُ سَمیعٌ عَلیِمٌ. اَللّه ُ وَلیُ الّذینَ آمَنوُا یُخْرِجُهُم مِّنَ
الظُلُماتِ اِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَروُا أَوْلیاؤُهُمُ الطاغُوُت یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدونْ».
(بقره/ آیات 256ـ257)
سعادت واقعی در اثر ایمان و یکتاپرستی و تقوا پدید خواهد آمد و اگر شما خواهان سعادت دنیا و دنیای ابدی دیگر که به نام آخرت خوانده شده هستید، پیرو قرآن گردید و قدم به قدم به سوی حق پا گذارید، آنگاه خوشبختی را احساس خواهید کرد.»
«بیهوده دست بر دل ما می نهد طبیب |
با شور بحر پنجه مرجان چه می کند» |
لازم به ذکر است که روش نیل به سعادت از دیدگاه حجت الاسلام بانو امین به دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» بستگی دارد که باید مراقب هر دو بود. چه جنبه روحانی چیزی جز تکمیل صفات نیک انسانی، و جنبه جسمانی چیزی جز عنصر عفت و پاکدامنی که عمده شرافت یک زن است نیست همان گونه که عمده شرافت یک مرد در شجاعت وی قلمداد می گردد. جالب اینجاست که طرز نگرش این بانو دقیقا با نظریه خواجه نصیرالدین طوسی در ارتباط با عنصر عفت در زن و شجاعت در مرد همخوانی دارد.
آثار بانو امین از سن چهل سالگی تا واپسین دم حیات گهربار خویش به تألیف کتابهای مختلف، تدریس و پاسخگویی به پرسشهای دینی مردم و ارشاد زنان می پرداخت. او آثاری را از خود به یادگار نهاد که هر کدام مبیّن ذوق عرفانی و واردات روحانی وی قلمداد می گردد. اهم این آثار به قرار زیر است:
1ـ اربعین الهاشمیه (به زبان عربی)
2ـ جامع الشتات (به زبان عربی)
3ـ معاد یا آخرین سیر بشر
4ـ النفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیه (به زبان عربی)
5ـ اخلاق (ترجمه کتاب ابن مسکویه)
6ـ مخزن العرفان (تفسیر قرآن در 15 جلد)
7ـ روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی
8ـ مخزن اللئالی در مناقب مولی الموالی امیرالمؤمنین علی(ع)
9ـ سیر و سلوک در روش اولیاء و طریق سیر سعداء
در اینجا به طور خلاصه به معرفی شرح آثار وی می پردازیم.