سلامت و بیماری در دختران و زنان
دختران از زمان تولد از امتیاز بیولوژیک خاصی برخوردار هستند که آنها را در مقابل عفونت و سوء تغذیه مقاوم تر می سازد. در بعضی از جوامع به دلیل مشکلات اجتماعی، اثر این امتیاز بیولوژیک از بین می رود. فرق گذاردن بین دختر و پسر، فشار کار بیشتر بر زنان در داخل و خارج از منزل، تأمین نکردن نیازهای خاص بهداشتی زنان بخصوص در سنین باروری از جمله این مشکلات می باشند.
در بعضی از نقاط دنیا که ارزش های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنان فرزندان پسر را ترجیح می دهند، دختران از مراقبت کمتری برخوردار می شوند.
مطالعه در بحرین، عمان و تونس نشان داده که طول مدت شیردهی برای نوزادان پسر طولانی تر از دختران است. برخی از مطالعات در آمریکای لاتین نشان داده که تغذیه کمکی برای پسرها زودتر از دخترها شروع می شود.
در مطالعه ای که توسط هیئت علوم و فن آوری برای توسعه بین المللی صورت گرفته، مشاهده شده است که علی رغم اینکه در تحقیقات به عمل آمده، میزان بروز عفونت های حاد تنفسی در دخترها و پسرها تفاوت بسیار اندکی دارد (کمی در پسرها شایع تر است) اما در مراکز درمانی و بیمارستان ها مراجعه سرپایی و بستری شدن پسرها بسیار بیشتر از دختران است. به عنوان مثال در پاکستان 74 درصد از موارد بستری به دلیل عفونت تنفسی فوقانی و 66 درصد از موارد بستری به دلیل عفونت تنفسی تحتانی را پسرها تشکیل می دهند.
پتانسیل بارداری و تولید مثل، قبل از اینکه دختران از نظر جسمی و اجتماعی از بلوغ لازم برخوردار شوند فرا می رسد. بارداری و بچه دار شدن در دوران بلوغ و بخصوص در اوایل این دوران، مخاطرات قابل ملاحظه ای را برای مادر و کودک به همراه دارد. از طرف دیگر آنهایی که زودتر بچه دار می شوند، معمولاً نهایتا فرزندان بیشتر و با فواصل زمانی کمتر پیدا می کنند.
سالیانه بیش از نیم میلیون زن در سرتاسر جهان عمدتا به دلیل عوارض حاملگی و زایمان جان خود را از دست می دهند. در کشورهای رو به توسعه امید به زندگی هم برای مردان و هم برای زنان کوتاه تر از کشورهای توسعه یافته است. و در کشورهای رو به توسعه به طور متوسط طول عمر مردان 10 سال و طول عمر زنان 15 سال کوتاه تر است.
سلامت زنان در سنین 15 تا 45 سالگی عمدتا تحت تأثیر نقش باروری و مادری آنان است. در بیشتر نقاط دنیا زنان در قسمت عمده ای از این دوران یا حامله اند و یا شیر می دهند. سلامت آنان در این مدت بر سلامت درازمدت خود و اعضای خانواده و بخصوص کودکانشان اثر می گذارد، در بنگلادش 63 درصد، پاکستان 52 درصد، سوریه 40 درصد و اندونزی 43 درصد از سنین باروری زنان به حاملگی و شیردهی اختصاص دارد.
تنظیم خانواده نقش حیاتی در نجات جان ها و کیفیت زندگی زنان دارد. از طریق تنظیم خانواده می توان از حاملگی های ناخواسته و سقط های غیر قانونی و خطرناک جلوگیری نمود.
تنظیم خانواده می تواند از ساعاتی که زنان روزانه به کار منزل و کودکان اختصاص می دهند، بکاهد و انرژی و فرصت بیشتری برای فعالیت در عرصه های دیگر باقی گذارد، به علاوه راه اصلی پیشگیری از مرگ و میر ناشی از حاملگی و زایمان در مادران، جلوگیری از حاملگی های نابهنگام و ناخواسته است به همین دلیل برنامه های تنظیم خانواده علاوه بر پیامدهای متعدد اجتماعی و اقتصادی مستقیما با جان و سلامت زنان ارتباط دارد.
اگر زمان وضع حمل برنامه ریزی و به نحو مناسب فاصله گذاری شده باشد و تعداد حاملگی ها محدود گردد، همه ساله از مرگ حدود 6/5 میلیون شیرخوار و 200000 مادر جلوگیری می شود. نباید فراموش کرد که حتی حاملگی های خواسته و مطلوب هم می تواند برای مادر و کودک مشکل آفرین باشد.
حاملگی های ناخواسته بیانگر نیاز بیشتر زنان به دسترسی و آموزش راههای کنترل جمعیت است. طبق مطالعات انجام شده در کشور نیز نزدیک به 40 درصد حاملگی ها ناخواسته هستند (زن، شوهر و یا هر دو) و به طور کلی 1/51 درصد از زوج ها از روش های مطمئن جلوگیری از بارداری استفاده می کنند.
اما در کنار پیشگیری از مرگ و میر مادران باید امکانات لازم برای حاملگی و زایمان بدون خطر را نیز در سطح گسترده در اختیار زنان قرار داد. مرگ و میر مادران حتی ممکن است با بهبود وضع بهداشت عمومی و تغذیه زنان نیز کاهش عمده ای پیدا نکند.
بین 20 تا 45 درصد زنان سنین باروری در کشورهای در حال توسعه به طور معمول رژیم غذایی توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت را که حاوی 2250 کالری است، مصرف نمی کنند. در یک برآورد کلی بیشتر از 500 میلیون نفر از جمعیت جهان به سوء تغذیه دچار هستند.
نکته اینجاست که اغلب اوقات زنان آخر از همه و کمتر از همه می خورند و سعی در برآورد نیازهای افراد دیگر خانواده قبل از خود هستند.
کم خونی ناشی از سوء تغذیه و فقر آهن در بیشتر از 40 درصد زنان کشورهای رو به توسعه دیده می شود. در دوران کودکی، در صورت وقوع سوء تغذیه به هر دلیل که باشد و از جمله تبعیض بین دختر و پسر در خانواده، این امر موجب محدودیت رشد و کاهش وزن زنان شده و جثه نحیف مادر اغلب به کمی وزن نوزاد در زمان تولد منجر می شود و حلقه معیوبی تشکیل می گردد. نیازهای غذایی در دوران شیردهی مساوی و یا بیشتر از زمان بارداری است. نیمی از زنان جهان در همه سنین و 32 آنان در دوران بارداری کم خون بوده و در نتیجه ضعیف و مستعد بیمار شدن هستند. البته این مطلب درست است که بسیاری از مردان و پسران هم دچار سوء تغذیه هستند ولی بالاتر بودن موقعیت جنس مذکر، اغلب موجب می شود که آنها هم اول غذا بخورند و هم بهترین قسمت غذا را تناول کنند.
علی رغم تصور عمومی که برای زنان خانه دار خطرات ناشی از عوامل محیطی را ناچیز می شمارند، مشکلات ناشی از دود آشپزی آنها را در معرض خطر ابتلا به برونشیت مزمن و بیماری های وخیم قرار می دهند. در گزارشی از سوی گروه تحقیق سازمان جهانی بهداشت آمده که استنشاق ماده سرطان زای بنزو ـ آ ـ پیرن توسط زنانی که در اتاق های دربسته بر روی آتش های روباز آشپزی می کنند، به گونه ای است که می توان آن را معادل با کشیدن 20 بسته سیگار در روز دانست. مسئول برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد می گوید:
«قرار گرفتن در معرض دود و گازهای سمی ناشی از آشپزی، احتمالاً شایع ترین عامل شغلی تهدیدکننده سلامت است که تا به حال شناخته شده است.»
عدم استفاده صحیح از فن آوری مناسب در امور روزمره خانواده ها در مرحله اول تهدیدکننده سلامت زنان جامعه است. وسائل بسیار ساده ای که هزینه چندانی در بر ندارند از ساعات کار طاقت فرسای روزانه میلیون ها زن می کاهد و وقت و انرژی بیشتری در اختیار کارهای سازنده تر قرار می دهد. جمع آوری آب و چوب در اغلب مناطق روستایی بر عهده زنان است و حمل اشیاء سنگین، یکی دیگر از خطرات تهدیدکننده سلامت جسمانی آنان است.
اگر چه سرطان شایع ترین علت مرگ و میر انسان نیست ولی به دلیل ماهیت ناشناخته آن همواره توجه جامعه پزشکی را به خود جلب کرده است. به علاوه با دقت در الگوی توزیع مرگ و میر ناشی از سرطان ها در گروههای مختلف می توان منشأ علل به وجود آورنده آنها را به دست آورد. از جمله می توان به افزایش شیوع سرطان ریه در زنان اشاره کرد که عمدتا در کشورهای توسعه یافته اتفاق می افتد.
از جمله مشکلات شایع دیگر در زنان، بیماری های روانی گوناگون هستند که وضعیت نامطلوب بهداشت روانی و روابط ناسالم اجتماعی از عوامل مهم ایجاد و تشدید آنها به شمار می روند. رفتارهای خشونت آمیز و نامطلوب در خانواده و جامعه از جمله عوامل تشدیدکننده این بیماری ها به شمار می روند.