• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 1063)
پنج شنبه 16/6/1391 - 8:50 -0 تشکر 545151
مادری، شایستگی ها و بایسته ها

از آنجا که تعلیم و تربیت یکی از مهم ترین و اساسی ترین مباحث انسانی است و گستره ای به وسعت تمامی دانش های بشری دارد، از ارزش والایی برخوردار می باشد و با توجه به اینکه محوری ترین نقش در آموزش و پرورش به عهده مادران می باشد تنها نظر به خطیر بودن مسئولیت مادری و حساسیت این وظیفه، حسن نیت مادر و یا به تعبیر عده ای، غریزی بودن مادری، کیفیت مراقبت ها را تضمین نمی کند.

مادران باید بدانند که مادری هنر است و فن بسیار پیچیده، و جز آشنایی با رموز این هنر بزرگ و برخورداری از صلاحیت هایی که باید مادر داشته باشد، عنصر دیگری نمی تواند در ایفای رسالت مادری توفیق دهد.

به بیان دیگر امکان تربیت فرزندان، در ضمن برخورداری مادر از صلاحیت های لازم، در گرو اصول شناخته شده ای است که آشنایی و رعایت آنها موفقیت مادر را تضمین می کند و تحقق اهداف را ممکن ساخته، سرعت می بخشد.

در این نوشتار به یکی از مهم ترین مباحث تربیت که بحث صلاحیت های مادری و اصول آن است می پردازیم و بایدها و نبایدهایی را مطرح می کنیم که باید در تربیت فرزندان مورد توجه باشد تا اهداف تربیت که شکوفا ساختن استعدادهای همه جانبه فرزندان است، تحقق یابد. چرا که وجود ناهنجاری های فراوان تربیتی در نسل جوان و ناکامی های بسیاری که در تربیت دینی، اخلاقی و اجتماعی فرزندان مان می بینیم، به علت عدم آشنایی مادران با اصول تربیت و به کارگیری آن می باشد، به ویژه در زمان فعلی که تمامی محدودیت ها و حصارها شکسته شده و عوامل تأثیرگذار در تربیت کودکان، گستره ای به وسعت جهان پیدا نموده است و به جهت وجود امکانات متعددی چون رایانه، اینترنت و ماهواره ... امر تربیت بسیار سخت و پیچیده و یک امر کاملاً فنی و حساس شده است. در این شرایط تنها وجود غریزه مادری، تربیت نسل را ضمانت نمی کند. در عصری که دشمن قسم خورده به صورت پنهان و آشکار کمر همت، برای دگرگونی و تغییر فرهنگ نسل جوان بسته است، می طلبد که مادران مجهز به سلاح تربیتی برای مقابله با نقشه های شوم دشمنان فرهنگ اسلامی شوند.

مادران باید بدانند در عصر حاضر هیچ سلاحی همچون آگاهی از اهمیت و نقش کلیدی مادر در تربیت و آشنایی دقیق با مسائل تربیتی، برنده تر و مؤثرتر نخواهد بود.

از این رو یکی از رسالت های مهم رسانه ها و عوامل فرهنگ ساز مثل صدا و سیما و مطبوعات و نشریات ارتقای سطح آگاهی و بینش و درایت مادران نسبت به امر خطیر تربیت می باشد. چرا که اولین و مهم ترین عامل فرهنگ ساز در جامعه، مادران می باشند. شاید بدین جهت است که تمامی توجه دشمن در همسان سازی فرهنگی و جهانی شدن متوجه زنان و مادران می باشد، زیرا آنان به خوبی دریافته اند اگر بتوانند فرهنگ مادران را تغییر دهند، به جهت نقش محوری آنان در فرهنگ سازی، موفق به تغییر فرهنگ تمامی جامعه شده اند.

به هر حال به تعبیر مقام معظم رهبری باید برای مقابله با نقشه های دشمن از همان راهی که وارد شده اند، وارد شد و مقابله نمود. آنها از راه تغییر فرهنگ زنان و مادران وارد شدند و متولیان فرهنگی جامعه باید با ارتقای سطح علمی، تربیتی و اجتماعی مادران، با دشمنان مقابله نمایند.

در این مبحث سعی بر این است که مادران عزیز را به بخشی از صلاحیت ها و شایستگی هایی که باید از آن برخوردار باشند، همچنین اصول و قواعد تربیت آشنا نماییم.

پنج شنبه 16/6/1391 - 8:51 - 0 تشکر 545152


صلاحیت


بعد از توجه به ضرورت وجود صلاحیت ها در رسالت مادری، لازم است منظور از صلاحیت ها بیان شود. منظور از صلاحیت های مادری، شناخت ها و مهارت هایی است که مادر با کسب آنها می تواند در تعلیم و تربیت به پرورش عقلی، جسمی، عاطفی و معنوی فرزندان کمک نماید.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:52 - 0 تشکر 545153


صلاحیت های شناختی مادر


منظور از صلاحیت های شناختی مادران، آگاهی و مهارت های ذهنی است که مادر را در شناخت و تحلیل مسائل و موضوعات مرتبط با تعلیم و تربیت توانا می سازد. به عنوان مثال شناخت روحیه و سلیقه و نیازها و تمایلات فرزند در مراحل مختلف رشد، یکی از صلاحیت های شناختی مادر است.


مهم ترین صلاحیت های شناختی عبارتند از:


ـ شناخت نیازهای روانی فرزندان


ـ شناخت اصول تعلیم و تربیت


ـ شناخت دوره های مختلف زندگی فرزند، به ویژه دوره نوجوانی


ـ شناخت اهداف و روش های تعلیم و تربیت


طبیعی است که محصول تربیتی یک مادر آگاه و با اطلاع، با محصول یک مادر بدون اطلاع و دارای شناخت لازم، بسیار متفاوت می باشد، همان طور که محصولات یک باغبان آگاه به اصول و فنون کشاورزی با یک کشاورز بدون شناخت های لازم، از نظر کمّی و کیفی متفاوت می باشند. درست است که هر دو سیب پرورش می دهند، ولی بین سیب پرورش یافته کشاورز آشنا به مسائل کشاورزی با یک کشاورز ناآشنا تفاوت های آشکار و غیر قابل انکاری وجود دارد. طبیعی است هر چه دامنه اطلاعات مادران در زمینه تعلیم و تربیت افزایش یابد، در انجام رسالت مادری توفیق بیشتری خواهند داشت.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:53 - 0 تشکر 545154


صلاحیت یکم


شناخت نیازهای روانی فرزندان


یکی از شناخت های ضروری که مادر باید از آن برخوردار باشد، شناخت نسبت به نیازهای روانی فرزندان است. اگر مادر نسبت به این نیاز از شناخت لازم و کافی برخوردار نباشد، نسبت به تأمین این نیازها مسئولیت و حساسیتی نشان نمی دهد. در این صورت بسیاری از مشکلات روانی بچه ها و عدم موفقیت های آنان در رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی، ناشی از بی توجهی مادر نسبت به این نیازها، و مهم تر از آن عدم تأمین و برآوردن نیازهاست. یکی از عوامل بزهکاری در کودکان و نوجوانان همین مسئله است. در آموزه های دینی این مسئله مورد توجه قرار گرفته، یکی از نیازهای روانی فرزندان، مثلاً حرمت و احترام است.


تحقیقات روان شناختی رابطه معناداری بین حرمت و «عملکرد اجتماعی ـ رفتاری» نشان می دهد.


امام هادی(ع) فرمود: «مَن هانتْ علیه نفسُه فلا تأمَن شرَّه؛


هر که برای خود شخصیت و حرمت قائل نباشد، از شرّ او ایمن مباش.»


توجه به این نیاز روانی، نفس را از ابتذال و تباهی حفظ می کند. آن کس که برای خود حرمت قائل است، شهوات نفسانی و تمایلات حیوانی، برای او جلوه های ناچیز و بی مقدار است و همواره خواهد کوشید گوهر والای انسانی خود را با عزت پاس دارد.


علی(ع) فرمود: «مَن کرمتْ علیه نفسُه هانتْ علیه شهوته؛


هر که برای خویش کرامت و بزرگواری قائل باشد، شهوت و هوای نفس، برای او حقیر و پست است».


مادر علاوه بر شناختِ نیازهای روانی باید به خطر تثبیت آن نیازها هم توجه داشته باشد، زیرا روانشناسان معتقدند اگر یک نیاز روانی در انسان برطرف نشود، آن نیاز در او تثبیت می شود و امکان توجه به نیازهای متعالی در وی وجود ندارد. همچنین یکی از علل دیگر تثبیت را برطرف شدن افراطی یک نیاز روانی می دانند. باید مادران به اندازه و به دور از زیاده روی، نیازهای روانی فرزند را برآورند. در غیر این صورت، نیاز در وی تثبیت می شود و از یک نیاز به نیاز روانی دیگر عبور نخواهد کرد.


با توجه به اهمیت موضوع، به اساسی ترین نیازهای روانی فرزندان اشاره می نماییم. نیازهای روانی انسان را در سه بخش می توان دسته بندی نمود:


اوّل: نیازهای بدنی


دوم: نیازهای اجتماعی


سوم: نیازهای فردی



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:54 - 0 تشکر 545155


نیازهای بدنی


نیازهای بدنی آن دسته از نیازهایی هستند که زیربنای جسمانی دارند. به عنوان مثال مرکز گرسنگی در مغز ما وجود دارد. دانشمندان قدیم فکر می کردند معده احساس گرسنگی می کند، ولی دیدند کسانی که معده ندارند نیز احساس گرسنگی دارند. نیازهای بدنی، ریشه در بدن ما دارند و مرکز احساس این نیازها در بدن ما وجود دارد.


عمده ترین نیازهای جسمانی: گرسنگی، تشنگی، جنسی و نیاز به ایمنی است.


تئوری پرداز مشهور مسائل روانی «ایراهام مزلو» گستره نیازهای جسمانی انسان را وسیع تر و گسترده تر از نیازهای متعالی او می داند. چرا که انسان هر چه از نظر رشد فکری، علمی و عاطفی در سطوح پایین تر قرار داشته باشد، به همان اندازه از نیازهای جسمانی بیشتری برخوردار است، از این رو نیازهای انسان را این گونه ترسیم می کند:


-----


همان طور که ملاحظه می نمایید قسمت های بیشتری از نیازهای روانی انسان را نیازهای فیزیولوژی و ایمنی که همان نیازهای جسمانی است در برمی گیرد.


«مزلو» بر این باور است که اگر به موقع و به اندازه نیازهای جسمانی کودکان مورد توجه قرار نگیرند و تأمین نگردند، کودک در این نیازها تثبیت می شود و عبور به مراتب بالاتر را نخواهد داشت. او در این زمینه می گوید:


نیازهای فیزیولوژیک بر ارگانیزم بدن تسلط می یابند و در این صورت نیازهای دیگر به سادگی، موجودیت خود را از دست می دهند یا به عقب رانده می شوند. برای شخصی که به حد مفرط گرسنه است هیچ دلبستگی جز غذا در او وجود ندارد. برای فردی که از گرسنگی مزمن و مفرط رنج می برد «مدینه فاضله» او را می توان صرفا به مکانی تشبیه کرد که در آن غذا به حد وفور وجود داشته باشد. او میل دارد چنین تصور کند که اگر فقط تأمین غذا برای بقیه دوران زندگی اش تضمین شود، کاملاً خوشبخت خواهد بود. او آزادی، عشق، امنیت، احترام و ... را ممکن است به عنوان جلوه های بی ارزشی که چون از عهده پر کردن شکم او برنمی آید و سودی در بر ندارد، کنار بزند. چنین فردی تنها با نان زندگی می کند.


اگر نیازهای جسمانی، نسبتا خوب ارضا و برآورده شوند، مجموعه جدیدی از نیازها پدید می آیند که می توانیم آنها را جزء نیازهای ایمنی طبقه بندی کنیم، مانند: امنیت، ثبات، وابستگی، حمایت، رهایی از ترس و آشفتگی، نیاز به سامان، نظم، قانون محدودیت، داشتن حامی مقتدر و ... .


اگر نیازهای فیزیولوژیک (جسمانی) ارضا شود، در پی آن می توانیم تمامی ارگانیزم (ابزار و استعدادها) را به عنوان مکانیزم (شیوه و راه) جویای ایمنی توصیف کنیم. در این صورت گیرنده ها، عقل و دیگر استعدادهای انسان، ابزار برای جستجوی ایمنی می شوند.


به هر روی یکی از عوامل مهم در رشد انسان توجه به نیازهای جسمانی است. در صورت بی توجهی به این نیاز، نیازهای اساسی دیگر مورد تهدید قرار می گیرد.


در یکی از آموزه های حکیمانه امیر مؤمنان، علی بن ابی طالب(ع) به فرزندشان محمد بن حنفیه آثار سوء فقر و تهیدستی و تأثیر آن در جنبه های گوناگون زندگی چنین مطرح شده است:


«فرزند، من از تهیدستی بر تو هراسناکم! از فقر به خدا پناه ببر که فقر دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان می کند و عامل دشمنی است.»


در جای دیگر حضرت می فرماید: «تهیدستی مرد زیرک را در بیان برهان کُند می کند.»


توجه به نیازهای جسمانی در رشد انسان


آن قدر اهمیت دارد که روانشناسان معتقدند طریق محو انگیزه های عالی این است که ارگانیزم بدن را به حد مفرط گرسنه و تشنه نگه داریم.


گفتنی است هنگامی که نیازهای فیزیولوژیک به طور مداوم ارضا شوند، موجودیت خود را به عنوان عوامل تعیین کننده فعال یا سازمان دهندگان رفتار از دست می دهند.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:55 - 0 تشکر 545156


نیاز به ایمنی


بعد از نیازهای فیزیولوژیک و توجه و تأمین آن، نیاز به احساس امنیت و آرامش خاطر از جمله نیازهای اساسی انسان است. احساس امنیت و آرامشِ خاطر پدیده ای روانی است که ریشه در فطرت آدمی دارد. به همین علت روان پژوهان زمانی که به بررسی نیازهای اساسی انسان می پردازند، نیاز ایمنی را در شمار نیازهای اساسی قرار می دهند.


بعد از نیازهای فیزیولوژیک، یکی از نیازهای جدی کودک این است که در کنار دیگران باشد و به دور از تهدید زندگی کند. او می خواهد دیگران در کنار او باشند، بدون اینکه او را تهدید یا ترک کنند.


در نیاز به امنیت کودک سه عنصر اساسی مطرح است: حضور دیگران، تهدید نکردن و استمرار حضور دیگران.


نبود هر یک از این سه عنصر موجب می شود که این نیاز برآورده نشود. مادران برای تأمین این نیاز باید به نکات زیر توجه داشته باشند:


الف) کودک را به صورت مکرر رها نکنند و او را تنها نگذارند.


ب) کودک را هرگز تهدید به تنها گذاشتن، تنها ماندن و ترک شدن نکنند.


ج) پیوسته در کنار کودک بودن و او را لحظه ای ترک نکردن یا جلوگیری از کوچک ترین عامل تهدیدکننده، موجب تثبیت این نیاز می شود.


از این رو رها کردن مکرر، تهدید و یا ارضای افراطی موجب تثبیت می شود، ولی ارضای نسبی این نیاز موجب عبور فرزندان از این نیاز به نیازهای بالاتر می گردد. اگر کودک احساس کند که می تواند روی حضور دیگران حساب باز کند و با آرامش بتواند تنهایی را تجربه نماید، توانسته است به این نیاز پاسخی درست بدهد و به سمت نیازهای بالاتر رود.


مادران باید به این نکته توجه نمایند که رفتارهای اجتماعی فرزندان بر اساس نیازهای آنان و چگونگی تأمین این نیازها شکل می گیرد. اگر نیاز به ایمنی و امنیت کودک برطرف نشود ممکن است متوسل به چاپلوسی و ریاکاری و دروغگویی گردد و یا اینکه برای پیدا کردن امنیت به افراد نااهل پناه ببرد و یا به صورت افراطی پناه به حیوانات مثل کبوتر و سگ، و یا با دوستان همسال خود به صورت افراطی دوستی های بی حد و مرز ایجاد نماید و آنان را پناهگاه و محل امن در زندگی قرار دهد. مهم تر از همه کودکی که به نیاز ایمنی او در دوران کودکی پاسخ مناسبی داده نشده باشد، وقتی وارد مدرسه می شود، از جمله بچه های مشکل داری می باشد که به سختی حاضر است از مادر جدا شود و در جمع دانش آموزان به تحصیل بپردازد. غالبا این گونه بچه ها در مدرسه در رفتارهای اجتماعی خود دچار مشکلات عدیده ای مثل پرخاشگری، ناسازگاری، دیگرآزاری و یا گوشه گیری می شوند که می تواند از موانع مهم عدم رشد و پویایی در زندگی اجتماعی باشد.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:55 - 0 تشکر 545157


نیازهای اجتماعی


از جمله نیازهای روانی کودکان که توجه و تأمین آنها زمینه ساز رفتارهای اجتماعی در آینده می شود نیازهای اجتماعی است.


اگر چه این نیازهای روانی در طول زندگی وجود دارد، ولی با توجه به اینکه ساختار شخصیتی انسان در سال های اوّل زندگی شکل می گیرد، باید توجه بیشتری به برخی از این نیازها در دوران کودکی صورت گیرد.


نیازهای اجتماعی از دیدگاه روان شناسان عبارتند از: توجه، تعلق و نیاز به احترام.


نیازهای اجتماعی پایه مشخص بدنی ندارند و برآورد این نیاز توسط دیگران است.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:56 - 0 تشکر 545158


توجه


یکی از نیازهای روانی انسان در طول زندگی، توجه است. آدمی در زندگی، هر نقشی که داشته باشد، در پی جلب توجه دیگران است. مخصوصا این نیاز در دوره کودکی، به ویژه در دختران جلوه بیشتری دارد. در آموزه های دینی نیز این نکته مورد تأکید قرار گرفته است که مرکز توجه خانواده ابتدا دختران باشد، بعد پسران.


نظام تربیتی اسلام، در هدیه دادن، توجه به نیازمندی ها و ابراز عواطف، دختران را بر پسران ترجیح داده است. به این جهت که دختران بیش از پسران نیاز به توجه دارند.


توجه، نیاز روانی فرزند ما است و باید به آن عنایت نماییم. قبل از آنکه فرزندمان با راههای مختلف به دنبال جلب توجه باشد. عدم ارضای «نیاز به توجه» منجر به اختلالات روانی و در صورت تداوم به بیماری روانی منجر می گردد. افرادی که دچار بیماری هیستری (که از بیماری های نسبتا حادّ روانی است) می گردند تشنه توجه هستند. بیشتر معضلات اخلاقی و منشاء رفتارهای اجتماعی، نیازهای روانی است. به طور مثال یکی از دلایلی که نوجوانان هر روز از نظر ظاهر، تیپ های عجیب و غریبی را به هم می زنند، جلب توجه است. آنان به این وسیله می خواهند توجه دیگران را به خود جلب نمایند و در پی ارضای نیاز روانی خود می باشند.


اگر والدین بخصوص مادر، به موقع توجه لازم را به فرزندان داشته باشند، این نیاز ارضا می شود و فرزندان به فکر ارضای غیر منطقی و غیر معقول آن نمی افتند.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:56 - 0 تشکر 545159


تعلق


انسان از نظر روانی، نیاز دارد که در قلب دیگران جای داشته باشد و علقه و پیوند عاطفی بین او و دیگران ایجاد گردد. نوجوان نیاز دارد که هم در قلب اعضای خانواده جا داشته باشد و هم در قلب دوستان و همسالان. در دوره نوجوانی، صرف حضور در جمع خانوادگی او را ارضا نمی کند. آنچه نیاز دارد، احساس تعلق نسبت به اعضای خانواده، همچنین تعلق به گروه و همسالان است که از مهم ترین نیازهای دوره نوجوانی است. نوجوان در این دوره برای اینکه بین همسالان خود، جا پیدا نماید حاضر است تمامی ارزش های خانوادگی و مذهبی خود را زیر پا گذارد.


اگر احساس کند که تعلق به گروه ندارد و یا دوستان، او را نپذیرفته اند این احساس او را دچار بیماری های روان تنی می گرداند. از این رو خیلی از تلاش های او و بسیاری از ناهنجاری های رفتاری و اخلاقی، حتی نوع آرایش ظاهری و پوشش وی به این مسئله برمی گردد. هراس از گمنامی و تنهایی، نوجوان را برمی انگیزد خود را در ارتباط با گروه همسالان قرار دهد. رنج ناشناخته ماندن آنچنان او را تحت تأثیر قرار می دهد که برای احساس تعلق به گروه، بیشترین فعالیت را نشان می دهد و همبستگی گروهی برای آنان به عنوان یک شاخص موفقیت محسوب می گردد. عدم پذیرش در گروه، نوجوان را دچار تزلزل، احساس بی اعتمادی به خود و عدم کفایت (بی عرضگی) خواهد نمود. نوجوان سرخورده از گروه به باندها و گروههای ناسالم اجتماعی می پیوندد تا بر تنهایی و عدم تعلق خویش فائق آید. از این رو مادران باید به نیاز روانی فرزندان خود آگاه باشند. به جای اینکه آنان را از برقراری روابط با دوستان همسال خود محروم نمایند، به آنان دانش اجتماعی، چگونگی برقراری روابط و آموزش های ضروری را بدهند، تا بتوانند با قرار گرفتن در گروههای سالم، نیاز به تعلق را ارضا نمایند.



پنج شنبه 16/6/1391 - 8:57 - 0 تشکر 545160

حرمت اجتماعی


(ocial Esteem)


از آنجا که انسان فطرتا موجودی طالب احترام است، یکی از نیازهای روانی او برخورداری از حرمت اجتماعی است.


انسانی که در جامعه از حرمت برخوردار است و اطرافیان او برایش احترام قائل می باشند، مسیر و راه موفقیت برای او هموار می گردد. بر عکس انسانی که از این حرمت در حد شأن اجتماعی خود برخوردار نمی باشد، همین مسئله موجب می گردد که راههای موفقیت روی او بسته گردد، یا برای به دست آوردن حرمت اجتماعی، دست به امور غیر معقول و غیر اخلاقی زند.


مادران باید بدانند تحقیر شخصیت فرزندان، آنها را به عقب نشینی وادار می کند و منزوی می سازد. در مقابل احترام به شخصیت، ایشان را به میدان گسترده روابط اجتماعی و حضور مؤثر و فعالانه در صحنه های جامعه سوق می دهد.


نوجوان، اگر احترام ببیند و مورد تکریم واقع شود، اعتماد می کند و نیروها و انرژی هایش را در مسیر سالم و سازنده ای به کار می اندازد. اما اگر از صحنه های فعال جامعه عقب رانده شود، نیروهایش را در خود مصرف می کند.


با نوجوان مشورت کردن، به او مسئولیت دادن، در حضور اعضای خانواده و بستگان و دوستان به شخصیتش احترام گذاشتن، برایش اهمیت قائل شدن و آزادی نسبی و معقول برای او فراهم نمودن، از شیوه هایی است که باعث می شود نوجوان، خود را در جمع، دارای پایگاه و موقعیت اجتماعی احساس کند و دیگر برای اینکه به درون خود بخزد و با خود مشغول شود و در ناامیدی به ارضای خویش بپردازد، نیازی احساس نمی کند

پنج شنبه 16/6/1391 - 8:58 - 0 تشکر 545161


نیازهای فردی


بخش دیگری از نیازها، فردی است. عمده ترین نیازهای فردی عبارتند از:


1 ـ حرمت خود


2 ـ استقلال طلبی


3 ـ خودشکوفایی


از ویژگی این نیازها آن است که این نیازها را خود فرد باید برآورده نماید، بر خلاف نیازهای اجتماعی که باید دیگران برآورده نمایند.


1 ـ حرمت خود


حرمت خود یک نیاز فردی است که پس از حرمت اجتماعی است. یعنی باید حرمت اجتماعی فرد تأمین شود تا به حرمت خود برسد. به بیان دیگر پیش نیاز حرمت خود، حرمت اجتماعی است. فردی که نیاز حرمت اجتماعی او تأمین نگردیده باشد، در وی احساس منفی شکل می گیرد که موجب می گردد فرد برای خودش حرمتی قائل نباشد. عدم حرمت برای خود موجب روی آوردن به خیالات، گریز از مسئولیت، خودنمایی و ریاکاری، جلب توجه دیگران، ترور شخصیت، تخریب دیگران و استفاده از غیبت و تهمت و استهزا، روی آوردن به لذات موقت و مواد مخدر، روشنفکرنمایی و هویت باختگی، شبهه افکنی و سنت شکنی و ریاست طلبی می گردد. این مسئله می تواند بسیار مخرب و ویرانگر باشد. علاوه بر مسائلی که گفته شد بعضی که برای خود حرمت قائل نمی باشند دچار بدبینی، کمرویی و کناره گیری می شوند.


دیدید در آموزه های دینی به این نکته اشاره شده که کسی که برای خود حرمتی قائل نیست، امکان دست زدن به هر کار خلاف و شرّی برای او وجود دارد. بر عکس کسی که برای خود کرامت و ارزش قائل است، همین مسئله مهم ترین عامل برای حفظ او از مفاسد و بزهکاری هاست. چنین فردی کنترل کننده خود است و نیاز به کنترل از بیرون ندارد، زیرا احترام و کرامتی که برای خود قائل است، عامل بازدارنده بسیار مهمی برای دوری از مفاسد اخلاقی است، همان طور که فرمود: «مَن کرمتْ علیه نفسُه هانتْ علیه شهواته».


2 ـ استقلال طلبی


انسان از زمانی که از وابستگی های خانوادگی رها می شود و وارد صحنه اجتماعی می گردد، به دنبال به دست آوردن استقلال نسبی می باشد، زیرا این مسئله جزء نیازهای روانی وی می باشد. از این رو خانواده به ویژه مادر باید تمهیداتی بیندیشد تا این نیاز روانی فرزند به خوبی تأمین گردد. آنان باید سعی کنند از ابتدا فرزندان را زیاد به خودشان وابسته و متکی نکنند تا زمینه جداسازی تدریجی از خانواده به سهولت و آرامی انجام پذیرد. باید سعی نمایند در روابط خود تعدیل نمایند و از هر گونه افراط و تفریط در این زمینه دوری گزینند. می بایست به اندازه توان و استعداد فرزندان به آنها مسئولیت هایی داده شود و در اجرای آن مسئولیت ها استقلال نسبی داده شود. در مرحله بعد جامعه سعی نماید این استقلال را تا حدّ امکان برای نوجوانان تأمین نماید.


3 ـ خودشکوفایی


منظور از خودشکوفایی، تمایل فرد برای بروز و ظهور استعدادهایش است، یا به بیان دیگر خواستار تحقق استعدادهای خود است. «ایراهام مزلو» معتقد است هر انسانی دارای گرایش ذاتی برای رسیدن به خودشکوفایی است، یعنی انسان ها هم با یک سری «نیازهای شبه غریزی» به دنیا می آیند که این نیازها انگیزه کمال و رشد را در انسان فراهم می سازند و وی را در رسیدن به آنچه در توان اوست فرا می خوانند. آدمی از بدو تولد با خود توان کمال و سلامت روان را به همراه دارد. رشد سالم و طبیعی انسان وقتی حاصل می شود که این فطرت و طبیعت خوب و مثبت در او شکوفا گشته و استعدادها و گنجایش های وی به حد نصاب فعالیت برسند.


«مزلو» ویژگی های انسانی را که به خودشکوفایی رسیده است، به دو دسته تقسیم می کند:


ـ ویژگی های کلی: به اعتقاد او انسان های خودشکوفا دو ویژگی کلی دارند:


الف) آنها نیازهای سطوح پایین تر یعنی نیازهای جسمانی، ایمنی، تعلق، محبت و احترام را برآورده ساخته اند.


ب) انسان خودشکوفا الگوهای بلوغ و پختگی و سلامت می باشند و از توانایی ها و قابلیت های خود حداکثر استفاده را نموده و خویشتن را محقق بخشیده اند.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.