در دوران حکومت رضاشاه، در راستای اجرای سیاست های شبه مدرنیستی و مقابله با سنت، کشف حجاب اجباری، را به جامعه زنان تحمیل کرد و در نتیجه گروهی را برای دل کندن از همان حضور اجتماعی محدود مصمم تر کرد و گروهی دیگر را به بهای جدا شدن از سنت و ارزش های آن روانه اجتماع ساخت. این شکاف در دوران پهلوی دوم به اوج خود رسید و به رغم اقدامات سطحی و تبلیغاتی حکومت در اعطای حق رای به زنان و اصلاح برخی قوانین مرتبط با آنها نتوانست پاسخگوی آزادی و حقوق مدنی مورد انتظار زنان باشد.
آنچه شگفتی همگان را برانگیخت حضور یکپارچه زنان اما با شکلی متفاوت از الگوهای مرسوم گذشته در عرصه مبارزات انقلابی بود. زنانی که از یک سو مانند الگوی سنتی زن مسلمان حجاب داشتند و از سوی دیگر فعالانه در عرصه اجتماع برای تعیین سرنوشت و احقاق حقوق خود و هموطنان شان به پا خاسته بودند.