• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 956)
چهارشنبه 15/6/1391 - 22:23 -0 تشکر 544755
زنان هم می توانند از جنگ بنویسند

گفتگو با فاطمه نیرومندان، نویسنده

پدید آورنده : طیبه مزینانی


وقتی با او تماس گرفتم مثل همیشه خوش رو بود و با مهربانی حرف می زد. گفتم می شناسم تان. توی جلسات نقد دیده ام تان. نقدهای زیبای تان را شنیده ام و تحسین کرده ام. هیچ وقت تصور نمی کردم برای مصاحبه از شما وقت بگیرم. می دانستم نویسنده هستید اما نه اینقدر که معرفی تان کنند.

هر چه تلاش کرد من را به یاد نیاورد اما قبول کرد همدیگر را ببینیم. قرارمان شد صبح سه شنبه تالار پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان رضوی.

وارد ساختمان می شوم و از پله ها بالا می روم. طبقه سوم، تالار پژوهش. وارد می شوم. می بینمش مثل همیشه لبخند بر لب دارد.

می نشینیم به صحبت کردن و بالاخره حرف هایمان تمام می شود می گویم: تموم شد، همه رو جواب دادید.

باورش نمی شود، می گوید: واقعا.

این بار هر دویمان می زنیم زیر خنده.

چهارشنبه 15/6/1391 - 22:24 - 0 تشکر 544756


خانم نیرومندان در چه رشته ای تحصیل کرده اید؟


در ابتدا طراحی می خواندم اما بعد رشته ادبیات فارسی را انتخاب کردم و ادامه دادم.


از فعالیت های تان بگویید.


در حوزه آزاد و اجتماعی. می نویسم که سوژه هایش نشأت گرفته از ذهن خودم است. در حال حاضر نیز دبیر سرویس ادب و هنر نشریه حرم مطهر رضوی هستم به صورت جنبی نیز با توجه به اینکه در رشته طراحی سنتی درس خوانده ام در زمینه مینیاتور و تهذیب نگارگری ایرانی کار می کنم. قبلاً آموزشگاه داشتم و بیشتر فعالیت هایم در این زمینه بود اما بعدها فهمیدم با نوشتن می توانم حرف بزنم و بهتر است در زمینه نویسندگی فعالیت کنم البته از آن فضا دور نشدم چون تصور می کنم در نوشته هایم تأثیر مثبتی دارد به هر حال توانستم راه اصلی ام را پیدا کنم و ادامه دهم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:24 - 0 تشکر 544757


آیا در جشنواره ها و مسابقات خاصی شرکت کردید؟


بله در همایش «در سایه سار ولایت»، جشنواره «غدیر»، جشنواره «جوان» شهرستان بندرعباس، جشنواره «شهر بهشت» شهرستان مشهد و ... .


در این جشنواره ها افراد برگزیده ای که اثر یا آثاری ارائه کرده بودند اعلام شد و من نیز جز آنها بودم در سال 1384 نیز در جشنواره شهر بهشت به عنوان یکی از داوران بودم.


از آثارتان بگویید.


در ابتدا داستان های کوتاهی در مورد دفاع مقدس نوشتم با نام های «چشمه»، «دارم دیوانه می شوم»، «پوتین های گل آلود»، «زهر»، «عشق های در هم تنیده»، و «جای خالی یک لبخند». این داستان ها را بدون سفارش نوشتم با همین آثار شناخته شدم و از من خواستند در این زمینه برایشان قلم بزنم البته در همین مدت داستان هایی آزاد با موضوعات اجتماعی نیز به رشته تحریر در آوردم. کتابی هم در زمینه دفاع مقدس دارم به عنوان مثال «چزابه، از نگاه فرماندهان خراسان» و فعالیت هایی که نیروهای خراسانی در عملیات چزابه داشتند این کتاب در اصل یک میزگرد بود که به صورت مستند گردآوری شد در حال حاضر نیز کتاب هایی در دست چاپ دارم با عناوین «لحظه لحظه تا خدا» که مربوط به آخرین لحظات حیات مادی شهداست. کتاب دیگرم «از نگاه من» گفتگویی در مورد همسران شهدا و مشکلاتی است که در زمان حیات همسران شان و بعد از آن داشتند همچنین مصاحبه با همسر شهید کاظم حدید و فرزندی که در دوران جنگ تأثیرات شیمیایی گرفته و اکنون همسر شهید از وی پرستاری می کند.


الان هم تلاش می کنم مجموعه داستان های کوتاه خودم را تکمیل و برای چاپ آماده کنم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:24 - 0 تشکر 544758


مخاطب آثار شما چه کسانی هستند؟


همان طور که گفتم من بیشتر در حوزه ادبیات دفاع مقدس قلم می زنم. در مورد آثار پژوهشی این حیطه بیشتر توجه افرادی که پژوهشگر یا نویسنده ها و افرادی که قصد کار کردن در این زمینه را دارند. جلب می کند عده ای هم وجود دارند که به طور کلی علاقمند به ادبیات دفاع مقدس می باشند.


در حوزه داستان کوتاه دفاع مقدس نیز کار دشوارتر است چرا که داستان کوتاه مانند رمان فهم ساده ای نمی طلبد که هر کسی بتواند سراغش برود.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:25 - 0 تشکر 544759


چه شد که نویسنده شدید؟


از وقتی که یادم می آید پدر و مادرم کتاب می خواندند همیشه کتاب توی دست شان بود خود به خود من هم به کتاب و کتابخوانی علاقه پیدا کردم از طرفی مادرم اهل قصه گویی بود و من هم همیشه شنونده پر و پا قرص قصه هایش به محض اینکه وارد مدرسه شدم اشتیاق زیادم به خواندن کتاب باعث شد مادرم را در کلاس های کانون پرورش فکری کودکان ثبت نام کند یادم است اولین کتابی که خواندم سال اول ابتدایی ام به نام «گل تشنه» بود که در صفحه اول آن با خط کودکانه ای نوشته بودم این کتاب مال فاطمه نیرومندان است!.


از همان زمان برای خودم می نوشتم بیشترشان هم قطعات ادبی بود بعدها به دلیل تحصیل در رشته طراحی سنتی آموزشگاهی در همین رابطه برقرار کردم روزی در حین گفتگو با یکی از شاگردان متوجه شدم در جلسات نقد شعر و شعرخوانی حوزه هنری شرکت می کند آن زمان رمان هم می نوشتم البته باید گفت تلاش می کردم رمان بنویسم چون به اصول رمان نویسی واقف نبودم اما کار کردن در این حیطه برایم خیلی جذاب بود نوشته هایم را برایش خواندم و او نیز مرا برای شرکت در جلسات شان تشویق کرد این جلسات باعث شد من از سال 1379 کار نوشتن را به صورت جدی شروع کنم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:25 - 0 تشکر 544760


خانم نیرومندان گفتید در ابتدا رمان می نوشتید چرا به سمت نوشتن داستان کوتاه گرایش پیدا کردید؟


بنا به موقعیت بود هر کسی به نوشتن علاقه دارد نوشتن را با رمان می شناسد چرا که رمان می خواند و علاقه ابتدایی اش با رمان آغاز می شود.رمان به نوعی انرژی خاصی برای خواندن به انسان می دهد از نظر من انرژی اولیه برای خواندن با رمان آغاز می شود.


وقتی وارد جمع کسانی شدم که می خواستند نویسنده شوند فهمیدم نویسنده وظیفه اش نوشتن است ما باید در جلسات، داستان کوتاه می خواندیم زیرا فرصتی برای خواندن نوشتن و نقد رمان نبود همه سعی می کردند داستان کوتاه بنویسیم و نوع نگارش و قلم مان را محک بزنیم و نظر استادمان را بدانیم تصور می کنم جو موجود در کلاس ها باعث شد من به سمت نوشتن داستان کوتاه گرایش پیدا کنم به همین دلیل نمی توانم تأکید کنم که آگاهانه به سراغ داستان کوتاه رفتم و انتخابش کردم من نیز مانند خیلی ها برای یافتن راه اصلی ام خیلی تلاش کردم از خواندن و ارائه مطالب به نشریات گرفته تا شرکت در جلسات نقد و داستان خوانی و ... .


رفته رفته با حوزه های ادبی بیشتری آشنا شدم و در نهایت «قصه ماه» (نشریه تخصصی حوزه هنری) به من واگذار شد.


احساس کردم باید این کار را شروع کنم در ابتدا برایم انجام آن فضای مه آلودی داشت که علاقمند بودم در آن کار کنم و نمی دانستم چه چیزی از آب در می آید به هر حال شروع کردم و خوشبختانه از نتایجش هم راضی بودم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:25 - 0 تشکر 544761


آیا تا به حال شعر گفته اید؟


بله اما احساس می کنم استعداد بیشتری برای نوشتن داستان و کار کردن در حوزه ادبیات منثور داشته باشم سعی نمی کنم شعر بگویم مگر اینکه الهام خاصی داشته باشم و برای دل خودم این کار را می کنم شعر برای من یک برون ریزی روح و ذهن است هر گاه این حس به سراغم می آید گوشه ای می نشینم و توی تقویم، سررسید و یا هر جایی که شد می نویسم در حقیقت شعر نمی گویم اما از خواندن شعر خوب لذت می برم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:25 - 0 تشکر 544762


آیا زمان خاصی را برای نوشتن انتخاب می کنید و نوشتن شما حال و هوای خاصی را می طلبد؟


زمانی شب را بیشتر از روز دوست داشتم حتی قبل از نوشتن. وقتی کار هنری می کردم شب ها بیدار می ماندم این مسئله که همه خواب هستند و کسی که بیدار است یک کار بیشتر از دیگران انجام می دهد این احساس را در من ایجاد می کرد که درهای الهام به رویم باز هستند و من کار بهتری می توانم انجام دهم.


اما اکنون نوشتن من زمان خاصی ندارد گاهی اوقات مدت ها می گذرد و من دست به قلم نمی برم و فقط مطالعه می کنم گاهی اوقات مدام کار می کنم تا به سوژه ای برسم که باید نوشته شود حال بستگی به این دارد که موضوع در چه قالبی بهتر می تواند با خواننده ارتباط برقرار کند و مفهوم را برساند داستان کوتاه، داستان بلند، رمان یا مقاله و روایتی مستند و ... آن وقت می نشینم و می نویسم تا به آنچه می خواهم برسم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:26 - 0 تشکر 544763


آیا شما تمام آثار خودتان را قابل چاپ شدن می دانید؟


بله. من وسواس شدیدی در مورد سوژه ها و موضوعات دارم خیلی دقت می کنم و تا به این اصل نرسم که سوژه به درد می خورد و به قول معروف مو، لای درزش نمی رود، سراغش نمی روم. وقتی سراغ سوژه ای می روم با این فکر است که اثرم به صورتی نوشته شود که قابلیت چاپ و در انتها خواندن داشته باشد البته کارهای ضعیفی هم دارم که دوست ندارم چاپ شود و بعدها با خودم گفته ام که اصلاً نباید نوشته می شدند.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:26 - 0 تشکر 544764


در کارهایتان از کدام نویسنده ایرانی تأثیر بیشتری می پذیرید؟


تأثیرپذیری دوره های مختلفی دارد به این صورت که گاهی من در مورد یک موضوع از «جلال آل احمد» تأثیر می گیرم و زمانی از «احمد محمود». ارزش دو اثر و دو نویسنده یکی است اما تأثیرات متفاوتی دارد من به همین دلیل به تمام نویسنده ها علاقمندم.



چهارشنبه 15/6/1391 - 22:27 - 0 تشکر 544765


بیشتر چه کتاب هایی را مطالعه می کنید؟


برای تولید مطلب، همیشه خواندن هر نوع کتابی تأثیر بسزایی روی نوشتن دارد. کتاب های تاریخی، روانشناسی برای مسئله شخصیت پردازی در داستان بسیار مناسب هستند این کتاب ها باعث می شوند در مورد شخصیت ها بهتر قضاوت کنیم و آدم ها را بهتر بشناسیم تصور من این است که نویسنده می بایست هر کتابی را در هر زمینه ای بخواند. به عنوان مثال زمانی من کتاب «خواجه تاج دار» را خواندم که متنی تاریخی است و قلم گیرایی نیز دارد.


این کتاب بدون هیچ قیدی و شرطی و بدون هیچ قالبی نگاشته شده است یا کتاب «تمدن شرقی» ویل دورانت، پر از مواد خام برای نوشتن است مطالعه کتاب هایی در حوزه علوم اجتماعی نیز باعث می شود نویسنده مردم ملل مختلف و فضاها و دیدگاههای متفاوتی را که امکان تجربه شان نیست، اشراف و آگاهی ما را در نوشتن بالا می برد و هر چه این آگاهی بیشتر باشد کار نوشتن بهتر صورت می گیرد بنابراین تفکر، من هر نوع کتابی را با موضوعات مختلف مطالعه می کنم در حال حاضر نیز بیشتر روی سفرنامه ها تمرکز دارم.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.