گوشه ای از سجایا و مکارم اخلاقی ثامن الحجج علیه السلام
شیخ صدوق روایت کرده از ابراهیم ابن عباس که گفت:
هرگز ندیدم که حضرت ابوالحسن الرضا علیه السلام کسی را به کلام خویش جفا کند. ندیدم که هرگز کلام کسی را قطع کند تا فارغ شود از کلام خود
و رد نکرد حاجت احدی را، که مقدور او بود برآوردنش.
هیچ گاهی در حضور کسی که که با او نشسته بود پا دراز نفرمود.
در مجلس مقابل جلیس خود تکیه نمی فرمود.
هیچ وقت ندیدم او را که به یکی از موالی و غلامان خود بد بگوید و فحش دهد.
هیچ گاه ندیدم که آب دهان خود را دور افکند.
هیچ گاه ندیدم که در خنده ی خود قهقهه کند بلکه خنده ی او تبسم بود.
چون خلوت می نمود و خوان طعام نزد او می نهادند ممالیک خود را تمام سر سفره می طلبید حتی دربان و میرآخور او با آنها طعام میل می فرمود.
عادت آن جناب آن بود که شبها را تا به صبح بیدار بود. روزه بسیار می گرفت. روزه ی سه روز از هر ماه، که پنج شنبه ی اول ماه چهارشنبه ی میان ماه و پنج شنبه ی اخر ماه از او فوت نشد . می فرمود روزه ی این سه روز مقابل روزه ی دهر است.
آن حضرت بسیار احسان می کرد و صدقه می داد در پنهانی. بیشتر صدقات او در شبهای تار بود.
از ابراهیم ابن عباس روایت شده که گفت: ندیدم هرگز حضرت رضا علیه السلام را که از او چیزی بپرسند و نداند.. ندیدم از او داناتر به احوالی که در زمان پیش تا زمان او گذشته است مامون او را امتحان می نمود به هر سوالی و او جواب می گفت.
همه سخن و جواب او و مثل ها که می آورد همه از قرآن منتزع بود.
او در هر سه روز قرآن را ختم می کرد. می گفت: اگر خواهم در کمتر از سه روز ختم می کنم؛ اما هر گز به ایه ی نمی گذرم مگر آنکه فکر می کنم در آن و تفکر می کنم که در چه چیز فرود آمده و در کدام وقت نازل شده. ازین روی به هر سه روز ختم می کنم.