آنچه میخوانید بخشهایی از بیانات قرآنی مقام معظم رهبری میباشد که در مناسبتهای گوناگون پیرامون موضوع « غرور از منظر قرآن » ایراد گردیده است.
«اگر بخواهیم دل، نورانى و مهبط رحمت و هدایت الهى باشد، باید به آن بپردازیم. رها كردن دل - كه به جاذبهها و مغناطیسهاى مادى بهسرعت و آسانى قابل جذب است - خطرناك است؛ دچار خودشیفتگى، غرور و غفلت مىشویم؛ احتیاج داریم كه بدانیم.
در دو جاى از قرآن این عبارت هست كه: «ثمّ اذا خوّلناه نعمة منّا قال انّما اوتیته على علم»(1) - هم در سورهى زمر هست و هم در سورهى لقمان - خدا نعمتى به انسان مىدهد، اما انسان از دهندهى نعمت غافل مىشود و تصور مىكند كه این خود اوست كه توانسته این نعمت، این موقعیت و این فرصت را به دست آورد.
عین همین عبارت دربارهى قارون هست كه وقتى به او اعتراض كردند كه این نعمتها را از خدا بدان، سهم خودت را هم ببر؛ اما آن را در راه خدا مصرف كن، او در جواب گفت: «انّما اوتیته على علم عندى»(2)؛ خودم به دستش آوردم، هنر خودم بود؛ این همان خطاى بزرگى است كه ممكن است همهى ما دچارش بشویم؛ غرّه شدن به خود.
عین همین قضیه، غرّه شدن به خداست. آیهى شریفه: «فلا تغرّنّكم الحیاة الدّنیا و لا یغرّنّكم باللَّه الغرور»(3)دربارهى غرّه شدن به خداست؛ به خدا هم غرّه نشوید.
در دعاى صحیفهى سجادیه مىفرماید: «فالویل الدائم لمن اغترّ بك»، «ما اطول تردّده فى عقابك»، «ما ابعده عن الفرج»(4). مغرور شدن به خدا یعنى نابحق از خدا توقع كردن؛ بدون اینكه انسان عمل صالحى را به میدان بیاورد، از خدا پاداش بخواهد؛ این كه انسان بگوید، ما كه بندهى خوب خدا هستیم و خدا حتماً به ما كمك خواهد كرد؛ این كه انسان از حلم الهى سوء استفاده كند و به گناه ادامه بدهد؛ از عذاب خدا خود را ایمن بداند؛ اینها همه غرّه شدن به خداست.
امام سجاد مىفرماید: خدایا! مصیبت دائمى براى آن كسى است كه به تو غرّه بشود. این غرّه شدن به خدا، همان بلایى است كه بر سر بنىاسرائیل آمد.
خداى متعال آنها را ملت برگزیده قرار داده بود؛ اما چون به خدا غرّه شدند و وظایف خودشان را انجام ندادند، خداى متعال دربارهى آنها فرمود: «ضربت علیهم الذّلة و المسكنة».(5)
آنها همانهایى هستند كه خداى متعال در چند جاى قرآن تصریح كرده كه من اینها را مردمان برگزیده قرار دادم؛ «و انّى فضّلتكم على العالمین»(6)؛ اما همینها با عمل بد خود كارى كردند كه خداى متعال دربارهى آنها فرمود: «ضربت علیهم الذّلة و المسكنة و باۆوا بغضب من اللَّه»(7)، و مورد خشم الهى قرار گرفتند.
اى انسان نادان! چرا سركشى مىكنى؟! چرا اشتباه مىكنى و مىگویى «منم كه این مال را به دست آوردم»؟! «من» كیست؟! خداى متعال به مبارزان فداكارى كه به میدان جنگ رفتند؛ جانهایشان را در مقابل تیرهاى دشمن سپر كردند؛ جنگیدند و بینى دشمن را به خاك مالیدند و نهایتاً دشمن را شكست دادند، مىگوید: «و ما رمیت اذ رمیت و لكن اللَّه رمى»
(8) این تیرى كه تو قبلاً نحوهى انداختنش را یاد گرفتى، سپس نشانه گرفتى، دقّت كردى و زدى تا اینكه به هدف خورد، كارِ تو نبود. تو آن را به هدف نزدى، بلكه خدا زد. نیروى من هم مالِ خداست، ارادهى من هم مالِ خداست. دقّت نظر من هم مالِ خداست. اصلاً هر چه دارم مالِ خداست. آن وقت در مقابل این قدرتِ مالكِ محیطِ مدبّرى كه همه چیز من در قبضهى قدرت اوست، گردن بالا بگیرم و بگویم «من»!؟ این، آن نقطهى فسادِ بشرى است. هر جا این باشد، بد است و موجب فساد مىشود.(9)
مغرور شدن ملتها و مسۆولان ملتها همیشه مایهى سرنگون شدن و سقوط آنها شده است. هیچكس نگوید «من» كردم. خداى متعال در قرآن با لحن استهزاءآمیزِ نافذِ خود مىگوید كه قارون گفت: «قال انّما اوتیته على علم عندى» من خودم بودم كه با توانایى خودم توانستم به این نقطه برسم! خداى متعال او را در اعماق زمین سرنگون كرد. ما باید تلاش كنیم؛ ما باید مجاهدت كنیم. هیچ ملتى بدون مجاهدت، بدون تلاش، بدون ابتكار، بدون نوآورى، بدون فتح مراحل گوناگون پیشرفت، به جایى نمىرسد؛ اما بركت از خداست، توفیق از خداست.(10)
غرّه شدن به خدا، این چیزها را دنبال خودش دارد. بایستى به خودمان، دلمان و جانمان و به شستشوى روانى خودمان بپردازیم و وظایف سنگین، ما را غافل نكند. البته، راه باز است؛ همین نمازهاى پنجگانه، همین امكان دعا، همین نافله، همین نماز شب؛ همه از راههاى به خود پرداختن است؛ این راهها را در مقابل ما باز گذاشتهاند. اگر تنبلى نكنیم، مىشود؛ آن وقت انسان اعتلاء و نورانیت پیدا مىكند و كارهایش بركت پیدا مىكند.»