امام خمینی احیاگر تفكر شیعی و فرهنگ و اندیشه علوی در قرن حاضر بود. بر این اساس برخی ویژگیهای این شیعه علی (ع) را بر می شماریم :
1- جامعیت امام
علی (ع) انسان كامل است و یقیناً شیعیان حقیقی او نیز باید در مراتب پائینتری این جامعیت را در خود ایجا نمایند. امام خمینی شخصیتی بود كه از نظر كمال عقلانی،سیادت، شجاعت، زیركی،اعتدال جسمانی، برخی ذوقها در شعر و ادبیات و ... زبانزد خاص و عام بود. از نظر علمی نیز از جمله نوادری بود كه فقه، اصلو، فلسفه،اخلاق، عرفان، رجال، تفسیر، سیاست، علوم اجتماعی و مردم شناسی را در حد اعلای آن در خود جمع كرده بود و مهمتر از همه در بعد اخلاق و رفتار او جامع اضداد بود.
2- زهد ، ساده زیستی و مصرف امام
زهد و سادگی امام یادآور زهد علوی بود. بدور از تجمل و ساده می زیست،ساده می پوشید و ساده می خورد.
در زمانی كه می توانست در یك كاخ زندگی كند خانه محقر جماران را برگزید، خانه ای كه از فرط سادگی تعجب جهانیان را برانگیخت.
-خوراك امام : امام از هر گونه غذای چرب و نرم پرهیز كرد و به گفته اطرافیانشان غذای مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود.
- صرفه جویی امام : امام به شدت صرفه جو و اسراف گریز بود. در منزل ایشان یك چراغ روشن اضافه پیدا نمی شد و حتی گاهی اوقات كه خود امام در حال ملاقات با شخصیتها و افراد متوجه روشنی بی مورد چراغ دستشویی می شدند بلند شده و بدون آنكه به دیگران امر كنند، خودشان آنرا خاموش می كردند.
- همسانی با مردم ضعیف : امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند :
« خداوند بر رهبران حق واجب كرد كه خود را با افراد ضعیف تطبیق دهند تا تنگدستی بر فقیر سنگینی نكند»
به نقل از دختر امام ، ایشان همانند همه افراد كشور كوپن داشتند و همانطور كه خیلی خانه ها كوپن كم می آورند، در خانه امام هم زیاد شنیده می شد كه می گویند: روغن ما تمام شده، مرغ نداریم و كوپن هم نداریم.
3- عبادت، معنویت و غیرت دینی امام
- پافشاری بر اقامه نماز اول وقت : امام بر انجام واجبات و ترك محرمات بسیار مصمم بود و بیش از هر چیز بر اقامه نماز اول وقت پافشاری می نمود. امام در اواخر عمر شریفشان پس از عمر شریفشان پس از عمل جراحی از اینكه نمازشان ده دقیقه به تأخیر افتاده با گلایه به حاج احمد آقا می فرمایند :
ناراحتم ، از اول عمر تا به حال نمازم را اول وقت خوانده ام، چرا الان كه پایم لب گور است ده دقیقه به تأخیر افتاد؟
- اولویت دادن به مستحبات : امام اهمیت ویژه ای برای مستحبات قائل بوده و تحت هیچ شرایطی حاضر به ترك آنها نمی شد. او در تأسی به مولایش علی ابن ابیطالب با شب انس و الفتی دیرینه داشت. نماز شب او ترك نمی شد و حتی به هنگام بازگشت از فرانسه شب خود را در هواپیما به جا آورد.
- روز جمعه ای در ایام اقامت امام در پاریس، وقتی آمریكایی ها برای انجام مصاحبه مستقیمی كه برای نشان دادن مواضع و روند انقلاب بسیار مؤثر بود خدمت امام رسیدند، ایشان فرمودند: «حالا وقت انجام مستحبات ″غسل واجب″ است وقت مصاحبه نیست.»
و بدین ترتیب مصاحبه را به بعد از مستحبات روز جمعه موكول نمودند.
- غیرت دینی : امام پایبندی عجیبی به احكام اسلام داشت و هیچ گونه مصلحت اندیشی در این زمینه را نمی پذیرفت. یكی از سفیران وزات خارجه از ایشان سؤال می كند: «در برخی مجالس كه دعوت می شویم مشروبات الكی وجود دارد و اگر نپذیریم حمل بر چیزهای دیگر می شود و مشكلاتی در روابط پیش می آید.» حضرت امام فرمودند :
«به جهنم! نباید از این چیزها بترسند، نباید بروند. دلیلش را هم بگویند تا آنها هم كم كم بفهمند برای چیست؟»
4- دشمن شناسی و قاطعیت امام
امام خمینی روحیه ای بسیجی و دشمن ستیز داشت. او هرگز به مذاكره با شاه و دشمنان اسلام اعتقاد نداشت و اگر هم چنین اعتقادی داشت هرگز پیروز نمی شد و عزت خود را هم از دست می داد. خود می فرمود : «خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد.»
آنروزی كه امریكا از ما تعریف كند باید عزا گرفت، آن روز كه كارتر و ریگان
(رؤسای جمهور امریكا) از ما تعریف كنند معلوم می شود كه در ما اشكالی پیدا شده است.
قاطعیت امام قاطعیت جدش امیرالمؤمنین را تداعی می كرد. او همچون علی (ع) احدی جز خداوند را در نظر نمی گرفت و می فرمود :
مولای ما امیرالمؤمنین (ع) آن مرد نمونه عالم، آن انسان به تمام معنا انسان، آن كه در عبادت آن طور بود كه و در زهد و تقوا و در رحم و مروت با مستضعفین آن طور بود، با مستكبرین و با كسانی كه توطئه می كنند، می كشت هفتصد نفر در یك روز، چنانچه نقل می كنند.
«دفاع از اسلام و نظام شوخی بردار نیست و در صورت تخطی هر كس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد.»
مگر بیش از این است كه ما ظاهراً از جهانخواران شكست می خوریم و نابود می شویم؟ مگر بیش از این است كه ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می كنند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین كند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل كنیم.
آری امام كسی بود كه علی وار زیست و علی وار به دیار باقی شتافت.
(او به ما فهماند علی وار زیستن و تا نزدیكی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست.»