معمولاً چنین تصور میشود که آتشفشانها باعث تغییر آب و هوای زمین میشوند. در این زمینه به این امر استناد میشود که آتشفشانها چنان گرد و غباری ایجاد میکنند که باعث میشود میزان تابش خورشید که به سطح زمین میرسد کاهش یابد. اما به نظر میرسد گاهی این رابطهی علت و معلولی به طور معکوس عمل میکند، به این معنا که امکان دارد تغییرات آب و هوای برانگیزندهی آتشفشانها باشد.
نظر دانشمندانی که چنین احتمالی را میدهند مبتنی بر این واقعیت است که آتشفشانهای دوران یخبندان زمین خیلی مهمتر و بزرگتر از آتشفشانهایی بودند که در ظرف دو قرن اخیر فوران کردهاند. وسعت آن آتشفشانها به سادگی و مستقیماً قابل بررسی و مطالعه نیست بلکه به وسیلهی مطالعات زمین شناسی و به ویژه با مطالعه روی رسوبهای دریایی در نواحی مختلف آتش فشانی اندازه گیری میشود. آنها بر این باورند که بین اختلال کلی در وضع آب و هوا و آتش فشانهای شدید رابطه وجود دارد. چنین استنباط میشود که اختلال کلی در آب و هوا، قبل از آتش فشان شروع شده است. بنابر این میتوان از این نظر دفاع کرد که این اختلال در وضع آب و هواست که باعث آتش فشان میشود.
ممکن است گفته شود که این دروغ یا فریب زیبایی است که برای دورانهای خیلی دور ساخته و پرداخته شده است، و این که در بارهی زمین شناسی دورانهایِ سپری شده خیلی چیزها میتوان گفت بدون این که عملاً قابل اثبات باشد. اما اولاً چنین اظهار نظری بی عدالتی است زیرا زمین شناسی فی نفسه علمی دقیق و مبتنی بر عینیات میباشد. ثانیاً دانشمندان مزبور توجه و هَمّ خود را روی آتش فشانهای دو قرن اخیر معطوف کرده و خاطر نشان ساخته اند که بررسیها نشان میدهد که مثلاً آتش فشانهای عظیم سال 1902 میلادی و آتش فشانهای مونین پله و مانتاماریا درست بعد از آن که در ظرف یک دهه سرمای وسیعی در آب و هوای زمین گسترش یافت به وقوع پیوستند.