بخش نخست : طبری و جامع البیان ، ابوالفتوح رازی و روض الجنان و روح الجنان
فصل اول : طبری و جامع البیان
طبری بر دو فرد اطلاق می شود كه هر دو محمدبن جریر نامیده می شوند و هر دو اهل طبرستان می باشند. (1)
ابن جریر طبری شیعه كه نام او ابوجعفربن جریر بن رستم طبری آملی از بزرگان علمای امامی در سده چهارم و از رجال قابل اعتماد آن دوره و صاحب كتاب دلائل الامامه بود. (2)
ولكن طبری عامه معروف به محمد بن جریر، ابوجعفر و محمد بن جریر بن یزید بن كثیر غالب طبری، پیشوا، مورخ، مفسر و دانشمند بزرگ تازی نویس ایرانی اهل آمل طبرستان در سال 224 هـ .ق متولد شد و از آنجا كه آن ناحیه را جزو طبرستان می شمردند ، او به طبری معروف گردید و در سال 310 هـ.ق در بغداد وفات یافت.
وی از سنین پیش از نوجوانی در زادگاهش به فراگرفتن فنون و دانش از جمله دانش حدیث مشغول گردید، دربارة سالهای نخستین عمر خود چنین می نویسد:
من قرآن را در هفت سالگی از بركردم و در هشت سالگی با مردم به نماز جماعت ایستادم و در نه سالگی به نوشتن حدیث پرداختم سپس پدرم بر آن شد كه از همان كودكی مرا در كار فراگرفتن دانش یاری كند. (3)
طبری حافظ كتاب خدا و آگاه به قراء ات مختلف بود و نسبت به معانی و سنت ها و سره از ناسره و ناسخ و منسوخ آنها و حدیث های صحابه و تابعین شناخت داشت و به مسائل روز مردم و اخبار آنها مطلع بود. (4)
طبری پس از فراگرفتن علوم ابتدائی زادگاه خود را ترك كرد و به شهر ری روی آورد و پس از ملاقات با عالمان و رجال دینی به فراگرفتن حدیث پرداخت و در همان ابتدای حركت خود محدثی نامور شد پیش از آنكه به ابوالمفسرین لقب بگیرد.
طبری با احاطة كاملی كه بر علوم اسلامی بالاخص فقه، حدیث و تفسیر داشت سرآمد عالمان هم عصر خود بود و این دالّ بر گستردگی علمی و برتری وی دارد چنانكه بسیاری از عالمان را نظر بر این است كه طبری از پیشوایان مجتهد بوده و از كسی تقلید نكرده است. (5)
در باب مذهب وی ، اقوال گوناگونی گفته شد ولی آنچه كه مشهود است اینكه ایشان ابتدا به جهت آشنایی و ملاقات با دو امام شافعی حسن بن صباح و ابوسعید اصطخری ـ و بررسی مذاهب مختلف، مذهب شافعی را برای خود برگزید.
وی ده سال در بغداد طبق مذهب شافعی فتوا می داد سپس به مطالعه و بررسی مجدد مسائل و موضوعات فقهی پرداخت و با تأسیس مذهبی در فقه بنام مذهب (طبریه) یا (طبری) منجر شد كه تنها خود طبری آن را اظهار و در كتابهایش یاد كرده است. و تا مدتی بعد از خودش نیز دوام یافت و اما در باب شیعه بودن وی اقوالی ذكر شده است از جمله در مورد مرگ وی روایتی نقل شده دالّ بر اینكه طبری را از خوف اعتراض مردم ، شبانه و مخفیانه دفن كردند زیرا وی به مذهب تشیّع متهم بوده است. قول دیگر نگارش كتابی در صحت حدیث غدیرخم و تكذیب گفته ابی داوود كه حدیث غدیرخم را جعلی می دانست و لكن خوانساری در كتاب روضات الجنات فی احوال العلماء بر تشیّع بودن طبری استدلالهایی را ذكر می كند از جمله اینكه شهر آمل مهد تشیع بوده. (6)
زیرا جغرافی دانان اسلامی یادآور شده اند كه همزمان با بازگشت طبری به آمل ، تشیع بوضع چشمگیری بر محیط طبرستان حاكم بود. (7)
دلیل دیگری كه خوانساری یادآور میشود، اینكه طبری پیرو هیچ كدام از مذاهب چهارگانه نبوده است و اما مذهب دیگری كه به او نسبت داده اند اینكه وی سلفی گری بود و این نسبت را مترجمان طبری و كسانی كه به تفصیل و توضیح و بیان شرح حال زندگی او پرداختهاند ، نقل كرده اند ظاهراً نخستین كسی كه طبری را سلفی خوانده و او را به داشتن طرز تفكر سلفی گری موصوف داشته ، شاگردش عبدالعزیز بن محمد طبری است.(8)
طبری در سن 12 سالگی از آمل به شهر ری كوچ كرد. سفر ری رهاورد علمی عظیمی نصیب ابوجعفر كرد چنانكه ایشان در این شهر علمی با اساتید بیشماری ملاقات كرد و بر آموختههای خود افرود.
پرداختن به كم و كیف شهر ری خود بحث گسترده ای را می طلبد ولكن مجال آن در این مقال نیست ولی همین بس كه شهر ری را پیش از اسلام مركز دینی و پایگاه مغان و زردشتیان می دانستند و شهری مقدس بشمار آمده و نوعی حكومت دینی نظیر حكومت پاپ بود.
از حوادث پر اهمیت ری در دوران طبری، مبارزة علویان طبرستان باطاهریان و سپس با سرداران تُرك و تصرف این شهر توسط اسماعیل سامانی را می توان ذكر كرد.(9)
ابن جریر طبری در این شهر با علوم مختلف اسلامی آشنا شد و خود با قابلیت و استعداد ویژهای كه در این زمینه ها دارا بود بر این علوم افزود بگونه ای كه وی را عالم و دانشمندی بینظیر در عصر خود می نامیدند.
طبری ، فراگیری و كتابت علم حدیث را در آن زمان در شهر ری از محمد بن حمید رازی ـ از بزرگترین حافظان حدیث از اهالی ری ـ آموخت. ایشان در همان زمان فقه را از ابومقاتل و كتاب مبتدا را از احمد بن حماد دولابی و مغازی محمد بن اسحاق را از سلمه بن فضل فرا گرفت. (10)
طبری چون نام و آوازه بلند امام احمد بن حنبل را شنید به شوق بهره گیری از محضر او رهسپار بغداد گشت ولی در نیمه راه خبر مرگ امام احمد بن حنبل را شنید دل از بغداد كند و بسوی بصره رفت، در بصره از محضر دانشمندانی چون محمد بن موسی قرشی و عمار بن موسی قزاز و محمد بن عبدالعلی صنعانی و بشر بن معاذ و محمد بن بشار بهره مند شد. وی حدیث را به روایت هنادبن سری و اسماعیل بن موسی باز نوشت. و اصول قرائت را از سلیمان بن خلاد طنجی آموخت و ابوكریب محمد بن علایی همدانی را دیدار كرد. ابوكریب او را گرمی داشت و حق صحبت به او داد.
طبری بعد از به شهرت رسیدن به بغداد بازگشت و آهنگ آموختن علوم قرآنی كرد و احمد بن یوسف تغلبی را كه از استادان قرائت روزگار خود بود خدمت كرد و نكته ها آموخت.
طبری در بغداد پس از بررسی مذاهب مختلف فقه شافعی را برگزید . در اقوال و دلائل سفر طبری از آمل به بغداد، ذكر مواجهه علمی وی با ابی داوود سجستانی نوشتهاند كه گویا ابی داوود در مقام تكذیب حدیث غدیر خم برآمده بود طبری برای مقابله با وی كتاب موسوم به الولایه را در مقام اثبات حدیث غدیر خم با استدلال و احتجاج نگارش كرد.(11)
وی در سال 253 هـ . ق قصد سفر به بلاد غربی ممالك اسلامی كرد از این رو به مصر كه از مراكز علمی آن روزگار بود رفت و چندین سال در مصر ماند و در خلال آن سالها به شام سفر كرد.
طبری در مصر فقه مالكی را از شاگردان ابن وهب فراگرفت و نیز احادیث بسیاری از ائمه اهل سنت جمع آوری كرده و بعد از آن به بغداد بازگشت . در بغداد مورد آزار و اذیت فرقه حنابله ، قرار گرفت زیرا طبری بعد از تألیف كتابی در فقه، امام حنابله احمد بن حنبل را جزء فقها ندانست بلكه جزء محدثان می دانست و همین امر موجب نارضایتی حنابله قرار گرفت تا جایی كه از مهمترین دشمنان طبری، حنابله بودند كه وی را به الحاد متهم كردند.
طبری شاگردانی را به همراه داشت كه همین شاگردان سَبك وی را پیمودند و تالیفات وی را املاء میكردند. از مهمترین شاگردان طبری ابوالفرج اصفهانی را می توان نام برد.(12)
ابوجعفر بعد از سالها رنج و تلاش و سفر به بلاد اسلامی و تألیف كتب مشهور در زمینه های مختلف، سرانجام در سال 310 هـ.ق در بغداد وفات یافت.
از ابومحمد فرغانی نقل شده كه یك روز قبل از مرگ طبری زمان ظهر روز دوشنبه بود و ابن جریر درخواست آب برای تجدید وضو نمود. به او گفتند نماز ظهر به تاخیر افتاد پس نماز ظهر و عصر را با هم اقامه كن ولی ایشان از این كار جلوگیری كردند و نماز ظهر را به تنهایی و نماز عصر را در وقت دیگری اقامه كردند. (13) در مورد جدال ابن جریر با حنابله در بغداد كه بیشتر ذكر آن رفت در هنگام تشییع جنازه ، حنابله از دفن وی جلوگیری كردند. روایتی در باب مرگ وی نقل شده كه گروهی از مردان خدا كه شمار آنان را جز خدا نداند در تشییع جنازه او شركت جستند و چندین ماه شب و روز بر قبر او بر او نماز خواندند و جماعتی از اهل ادب او را مرثیه گفتند(14)
نهایتاً نقل می كنند كه در مصر بر روی پوست نازكی در كنار قبری كه مردم آن را زیارت میكردند دیدم در بالای سنگ نوشته بود (هذا قبر ابن جریر طبری) و مردم می گویند: این قبر متعلق به صاحب تاریخ است ولی این صحیح نیست بلكه صحیح آن است كه در بغداد دفن شد. (15)
ابوبكر خطیب آورده كه وی بامداد روز یكشنبه در خانهای در رحبه یعقوب به خاك سپرده شد(16) ابوجعفر ، در تمام علوم عصر خود دارای تبحر و مهارت خاصی بود و بنظر دانشمندان وی سرآمد عالمان عصر خود بود.
همگام با این مهارت، در هر علمی دارای تالیفاتی است چنانكه تالیفات ایشان در عصر بعد از مرگ وی مورد استفاده عالمان قرآن پژوه قرار می گرفت.
طبری بقدری غرق مطالعه و تالیف بود تا جایی كه از خطیب بغدادی نقل شده كه وی شنید: ابی عبدالله و اللغوی حكایت میكنند محمد بن جریر طبری چهل سال عمر داشت كه در هر روز 40 ورق می نگاشت(17)
با بررسی انجام شده مشخص شد كه هر یك از تالیفات طبری در زمینه های فقه، تاریخ، تفسیر ، قراءات و اختلاف علمای قرائت و غیره بنا به اهداف و انگیزه هایی نگارش یافتهاند و در این مقال چند اثر مشهور ایشان تشریح می شوند.
از دو كتب مشهور این دانشمند عالی مقام در دو زمینه تاریخ و تفسیر ، كتاب تاریخ طبری و تفسیر جامع البیان است.
كتاب تاریخ ایشان بنام تاریخ الامم و الملوك و معروف به تاریخ طبری و از منابع موثق تاریخ جهان است كه مورد ارجاع اكثر مورخان قرار گرفت.
در مورد ارزش این كتاب تاریخی معتبر نقلهای زیادی بیان شده از جمله :
شیخ عباس قمی بنقل از مسعودی گفته : تاریخ محمد بن جریر طبری درخشش خاصی نسبت به تالیفات دیگر ایشان دارد كه شامل انواع اخبار و غیره كه دارای فواید زیادی برای كسانی كه از این كتاب استفاده كرده اند(18)شایان ذكر است كه این اثر كهن در دوران پادشاهی منصور بن نوح سامانی بفارسی ترجمه شد.
از دیگر كتب مشهور وی، تفسیر جامع البیان عن تاویل ای القرآن و معروفی به تفسیر طبری در سده چهارم هجری است كه در ادامه بیشتر به معرفی این تفسیر پرداخته میشود.
از دیگر تألیفات ایشان ، كتاب لطیف القول فی احكام شرایع الاسلام كه طبری در این اثر خود به تشریح مذهب جریریه و احكام فقه آن میپردازد.
از كتب دیگر بجای مانده از ابوجعفر ، كتاب موسوم به الولایه است كه طبری متوجه تناقض گویی ابی داود سجستانی در حدیث غدیر خم شد و استدلالهایی را در صحت حدیث غدیرخم و مدح علی (ع) نوشت و به این نام معروف گردید.
از آثار دیگر وی ، كتابی در زمینه فقه است كه وزیر مكتفی عباسی از طبری كتابی در زمینه فقه ازوطلب كرد و طبری كتاب الخفیف فی احكام شرائع اسلام را كه مختصر كتاب لطیف القول است برای وزیر تألیف كرد(19)