• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 1521)
شنبه 4/6/1391 - 0:24 -0 تشکر 527627
بحران خشونت در خانواده

خشونت ، رفتاری است که در آن ، یک نفر با عمل یا کلام به فرد دیگری حمله می کند و او را مورد آزار و اذیت جسمانی یا روانی قرار می دهد . آنچه درانجام خشونت بسیارآزار دهنده می باشد ، تحقیری است که نسبت به فرد مقابل صورت می گیرد .

شنبه 4/6/1391 - 0:25 - 0 تشکر 527632

بحران خشونت در خانواده


خانواده اساسی ترین نهادی است كه به اعضای خود احساس امنیت و آرامش می دهد و مهمترین فضای ارضای نیازهای طبیعی و جنسی انسانها است. این نهاد طی هزاران سال پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی های فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسل های بعدی بوده است. اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامنی را گسترش می دهد كه پیامد آن بیماریهای روان تنی، گسترش پدیده قتلهای خانوادگی، همسركشی و كودك آزاری است. كارشناسان اجتماعی معتقدند خشونت در خانواده ، نشان رشد خشونت در سطح جامعه است.
صفحات حوادث روزنامه ها، هفته نامه ها و اخبار رادیو و تلویزیون منعكس كننده صور مختلف پرخاشگری و خشونت هستند كه بیشترین مخاطب را نیز دارند . این گونه رفتارها چنان روبه رشد است كه گویی در جان جامعه جای گرفته و بخشی از رفتارهای معمولی افراد شده است.



افرادی که از خشونت استفاده می کنند ، همواره خود را محق می دانند و اعتقاد دارند فرد مقابل با رفتاری که داشته ، آنها را وادار به خشونت کرده است . بارها شنیده ایم که گفته اند : « وقتی عصبانی می شوم کنترلی بر رفتارم ندارم ، همسرم باید مراقب باشد تا مرا عصبانی نکند . »
این جمله تکراری هیچ گونه توجیه منطقی ندارد و هرگز قابل قبول نیست . موضوع ناراحت کننده تر اینکه چنین افرادی پس از اِعمال خشونت از همسرشان عذر خواهی می کنند و توقع دارند به سرعت بخشیده شوند و همه چیز به حالت عادی باز گردد که این غیر ممکن است .
ممکن است همسر افراد خشن ، پس از تلاش بسیار و گذر زمان ، آنها راببخشند ، ولی فراموش کردن رفتار پرخاشگرانه آنها ممکن نخواهد بود . افراد پرخاشگر باید به یاد داشته باشند تکرار این گونه رفتارها موجب می شود همسرانشان نتوانند آنها را عمیقاً دوست داشته باشند و این امر قطعاً منجر به دوری قلبها خواهد شد .


بیشتر ما خود را جزو افراد پرخاشجو نمی‌دانیم‌. ما تصور می‌کنیم‌ شبیه‌ پدران‌ و مادران‌ بد رفتاری‌ که‌ نامشان‌ عناوین‌ مهم‌ خبری‌ را در رسانه‌های‌ گروهی‌ تشکیل‌ می‌دهد نیستیم‌. با این‌ حال‌، شاید با عصبانیت‌های‌ نامنتظرجو ناشناخته‌یی‌ پر از خشم‌ در خانه‌ ایجاد کنیم‌. مطمئناص در فرهنگ‌ ما نمونه‌های‌ زیادی‌ از خصومت‌ و جدال‌ وجود دارد. در هر مقطع‌ از زمان‌، جاهای‌ مختلفی‌ از این‌ سیاره‌ درگیر جنگ‌ بوده‌ است‌، جنایت‌هایی‌ ناشی‌ از دشمنی‌ و کینه‌ ، بدرفتاری‌ و تجاوز به‌ عنف‌ درگیری‌های‌ گروهی‌، نمونه‌های‌ مشابه‌ جزیی‌ از آگاهی‌های‌ روزمره‌ ماست‌.



به یاد بسپاریم شاید در مواقع بسیاری ، پرخاشگری های کلامی ، آسیب بیشتری به همسر ما بزند . همسران توقع دارند همواره و درهرشرایطی احترام بین ایشان حفظ شود که این یک انتظار منطقی است . همسر ما درهرشرایطی انتظار دارد از او حمایت کنیم و این با پرخاشگری در تضاد مطلق است.
پرخاشگر، یاد گرفته است هرزمان که دچار ناکامی یا ناراحتی شد ، از پرخاشگری استفاده کند ؛ همه ما می دانیم رفتار یاد گرفته شده را می توان کنار گذاشت .



عمده ترین مشخصه افراد پرخاشگر پایین بودن اعتماد به نفس و ناتوانی در برقراری یک ارتباط انسانی است. معمولاً افراد پرخاشگر، زمانی چنین رفتاری دارند که در وضعیت قدرت یا برتری باشند ؛ یعنی زمانی که فرد مقابل آنها قوتی تر باشد ، پرخاشگری نخواهند کرد که این نشان می دهد افراد پرخاشگر ، حسابگرانه پرخاشگری می کنند .
توجه داشته باشید اگر پرخاشگری از طرف یک شخص غریبه باشد ، شاید آن را فراموش کنید ، ولی این برخورد از سوی عزیزانتان یا افرادی که به شما نزدیک ترند ، به خصوص از طرف همسرتان ، اثرات مخرب بسیار قوی تر و ماندگار تری خواهد داشت . بخش خطر آفرین رفتارها یا کلمات پرخاشگرانه این است که افراد دیگری که شاهد این رفتارها هستند ، پس از آن به خود اجازه می دهند به همسرتان بی احترامی کنند و حتی فرزندان شما نیز این روش را خواهند آموخت و هر زمان که احساس ناراحتی کنند ، به راحتی به دیگران پرخاش خواهند کرد .



برای آن که از این پس نسبت به همسر خود خشونت به خرج ندهید ، این دو نکته مهم را به خاطر بسپارید :
۱. آنچه برای خود می پسندید، برای همسرتان نیز بپسندید .
۲. در ذهن خود تکرار کنید که درهیچ موقعیت و به هیچ دلیلی ، حق ندارید نسبت به همسرتان با خشونت رفتار کنید .



هر روز با انواع خشونت و پرخاشگری از قبیل قتل های خانوادگی، آدم ربایی، نوزاد دزدی، نزاعهای خیابانی و ... مواجه هستیم. در این مقاله سعی شده به سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود.
این كه واقعاً خشونت و پرخاشگری چه مفهومی دارد؟ انواع آن كدام است؟ به چه علت یا عللی از افراد در جامعه سر می زند؟ خشونت با انسان متولد می شود یا معلول محیط و یادگیری های اجتماعی است؟

شنبه 4/6/1391 - 0:25 - 0 تشکر 527635

تعریف خشونت

معمولاً خشونت با مفهوم پرخاشگری به كار برده می شود و در تعریف پرخاشگری آمده است اعمال خصمانه ای كه از روی عمد صورت می گیرد و به افراد و اشیاء آسیب می رساند. در تعریفی دیگر خشونت پدیده جدیدی نیست اما به علت بعد گسترده آن به تازگی مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسی ها نشان داده كه خشونت در درون خانواده از دو جهت تأثیرگذار است: شخصی و اجتماعی. در جنبه شخصی، قربانی خشونت آسیب بدنی می بیند، تحقیر می شود. شخص خشونت دیده اگر كودك باشد، تا آخر عمر بقایای آثار خشونت با او همراه است.
از بعد اجتماعی نیز خشونتهای خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسبت به افراد به وجود می آورد. به طور كلی خشونت پدیده ای است كه به مذهب ، به طبقه اجتماعی و سطح سواد كمتر ارتباط دارد. تظاهرات خشونتی با شرایط اجتماعی كه روز به روز رو به خشونت می رود، نمود پیدا می كند.
آسیب شناسان و جامعه شناسان اجتماعی عمده اختلافات خانوادگی را حول محور مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ناموسی تقسیم می كنند.

شنبه 4/6/1391 - 0:25 - 0 تشکر 527638

اختلافات

اختلافات ناموسی نشأت گرفته از خشونتهای خانوادگی در جوامع شرقی و سنتی از لحاظ فرهنگی نمود بیشتری دارد. به طوری كه دلایل عمده قتلهای ناموسی را تعصب، انگیزه انتقام شخصی، حسادت، شكاك بودن، ذهنیت بسته، وجود شخص ثالث، رهایی از دست شریك زندگی كه حكم مانع را دارد و از بین رفتن آبرو تشكیل می دهد. ناگفته نماند كه اختلافات ناموسی كه منجر به قتل می گردد بیشتر توسط مردان صورت می گیرد، در مورد زنان كمتر دیده شده زنی به تنهایی و بدون همكاری شخصی دیگر اقدام به قتل كرده باشد.
در بسیاری از مواقع، موانع حقوقی مثل عدم جدایی زن از مرد، سپردن حضانت فرزندان به مرد، اخلاق بد شوهر و ... از عواملی است كه زن را به سوی ارتكاب جرم سوق می دهد.
دكتر شهلا اعزازی، معتقد است كه زنان بسیار متحمل هستند و بسیاری از آنان خشونت پذیرند. چون در جامعه پذیری طولانی خودشان خشونت نسبت به مادر و ... را دیده اند. ولی وقتی حامی پیدا كنند اعم از پدر، برادر یا مردی دیگر مرتكب اعمالی می شوند كه منجر به حق خواهی آنها می گردد. چون به صورت هنجار یا ناهنجار(قتل، طلاق) این امر نشانگر آن است كه زن واقعاً به پشتیبانی قانونی، اجتماعی و حقوقی... نیاز دارد. به طوری كه اگر این كمك به جای یك فرد از طرف اجتماع باشد، زندگی زیبایی به او هدیه می شود ، شهلا اعزازی معتقد است وجود مكانهای امن برای زنان تحت ستم از بسیاری عواقب وخیم خشونتهای خانوادگی جلوگیری می كند.

شنبه 4/6/1391 - 0:26 - 0 تشکر 527642

خشونت و هزاره سوم

افكار عمومی باید بپذیرند كه در قرن ۲۱ دیگر خشونت جایز نیست و بشر به مرحله ای از تكامل و پیشرفت رسیده كه این پیشرفتها جهانی شده است. به طوری كه امروزه در جامعه به جایی رسیده ایم كه دولتها در واقع دولتهای زورگو نیستند. دولتهای رفاه اجتماعی و مردم سالارند.
دولت امروز خود را موظف كرده كه از حقوق شهروندان دفاع كند. در محیط خانوادگی نیز دیگر نمی توان گفت «چهار دیواری اختیاری» و خانواده محیطی است خصوصی و هیچ كس حق دخالت ندارد زیرا یك تعامل میان دولت و مردم به وجود آمده است.
مدرسه رفتن و واكسن زدن به بچه ها، كنترل تعداد فرزندان و ... باید بپذیریم كه خشونت در خانواده یك مسأله خصوصی نیست. وقتی پدر یا مادری فرزندش را كتك می زند اثرات سوء این حركت در نسل بعد باقی می ماند و مسأله گردش خشونت مطرح می شود. چه كودك خود قربانی پرخاشگری و خشونت باشد و چه شاهد خشونت به سایر افراد خانواده. این گردش خشونت از نسلی به نسل دیگر ادامه خواهد داشت و به این ترتیب پایانی برای خشونت وجود ندارد. برای جلوگیری از خشونت در هزاره سوم به یك عامل قدرتمند به عنوان دولت قانونمند نیاز است كه در یك محدوده خصوصی كه خانواده است برای جلوگیری از تبعات ویرانگر خشونت دخالت كند.

شنبه 4/6/1391 - 0:26 - 0 تشکر 527644

اختلافات خانوادگی

فقر فرهنگی یكی از عواملی است كه خانواده و اعضای آن را تهدید می كند. آگاهی نداشتن از قوانین و حقوق رایج جامعه كه منجر به این می شود فرد دست به عملی زند و تصور كند كه می تواند از آن رهایی یابد. اگر چه بعضاً افرادی نیز یافت می شوند كه علی رغم آگاه بودن از نتیجه اعمالشان به خاطر جهالت و فقر فرهنگی مرتكب اعمال خلاف می شوند.
«مانع شوهرم بود. ۱۵ سال اعتیادش جانم را به لبم رسانده بود. قرار گذاشتیم بكشیمش و بعد برویم خارج. اما حالا... در انتظار قصاص هستم.»
گذار از سنت به مدرنیته همیشه عواقب و تبعات خودش را دارد. عواقبی كه با ناهنجاری های اجتماعی نمود پیدا می كند و شاید از بستر خانواده شروع و تا آنجا پیش رود كه همه مرزها را در هم شكند و نهاد خانواده را نیز به زیر سؤال برد.
«اختلاف فرهنگی داشتیم. حرف هم را نمی فهمیدیم. با زن دیگری آشنا شدم خیلی خوب مرا می فهمید. نمی توانستم با او ازدواج كنم. مخارج دو خانواده را هم نداشتم. نقشه كشیدم كه زنم را به ساختمان بلندی ببرم و بگویم كه اینجا را می پسندی برایت اجاره كنم؟ همانطور كه كنارش راه می رفتم. هولش دادم. افتاد پایین روی ایوان طبقه پایینی ولی نمرد ؛از دستم شكایت كرد و... »

شنبه 4/6/1391 - 0:27 - 0 تشکر 527647

اختلافات اقتصادی

با نگاهی به پرونده های خشونتهای خانوادگی می توان یك نقطه مشترك را مشاهده كرد. عامل اقتصادی كه در حال حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگری در خانواده است. والدین كه برای تأمین مخارج خود بعضا در دو شیفت كار می كنند و هرگز نمی توانند آرام و خونسرد، مهربان و صمیمی باشند و كارشناسان مسائل اجتماعی بیكاری را نیز جز اولین و مهمترین آسیبهای اجتماعی كشور عنوان می كنند كه خود عامل اصلی پرخاشگری نیز محسوب می شود.
«یاز اداره كه می آمدم با ماشینم مسافركشی می كردم. زنم با قرص اعصاب زندگی می كرد. چون هر روز با صاحب خانه وهزاران گیر و گرفتاری روبرو بود. یه شب كه بچه سه ماهه خیلی گریه كرد و نتونستم آرامش كنم و مادرش هم كه بیدار نشد عصبی شدم، متكا را گذاشتم روی صورت بچه و نگه داشتم. دیگه گریه نكرد. »
از آنجایی كه ریشه همه آسیبهای اجتماعی را باید در خانواده جست وجو كرد با نگاهی به پرونده های خشونت خانوادگی می توان به یك نقطه مشترك رسید. نقطه ای كه از زبان بیشتر متهمان (عاملان خشونت) شنیده می شود.

شنبه 4/6/1391 - 0:27 - 0 تشکر 527649

اختلافات اجتماعی

خانواده، جامعه و فرد یك مثلث را تشكیل می دهند كه اختلالات رفتاری در بین هر كدام از ضلعها سبب ایجاد مشكلات متعدد می شود. در هر حال نباید از نظر دور داشت كه« اعتیاد »یكی از عوامل خشونت زا در بستر خانواده است. بطوری كه موادمخدر جزو شایعترین ناهنجاریها محسوب می شود. فرد معتاد به ندرت می تواند پیوندهای مستحكم عاطفی، وفاداری و تعهد داشته باشد و ارتكاب جرایم معتادان به علت ضعف روابط انسانی هر روز بیشتر می شود و امنیت خانواده و جامعه را به خطر می اندازد.«پسری مادرش را به علت ندادن پول برای خرید مواد كشت .»
خشونتهای خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسب به افراد در انسان به وجود می آورد و فرد پرخاشگر و خشن هرگز نمی تواند مورد اعتماد جامعه باشد. در بسیاری از موارد نیز كسی كه در كاری شكست می خورد و یا به اصطلاح سرخورده می شود و یا در محل كار خود توبیخ می شود نمی تواند به خاستگاه ناكامی و شكست خود پرخاشگری كرده و خشونت روا بدارد، از این رو خشونت را به اطرافیان خود روا می دارد.به تعریفی دیگر پرخاشگری و خشونت با ناكامی جابه جا می شود و شخص به جای علت واقعی و خاستگاه اصلی به خاستگاه دیگری حمله ور می شود.

شنبه 4/6/1391 - 0:28 - 0 تشکر 527650

عوامل محیطی خشونت

بسیاری از محققان الگوهای خانوادگی نادرست و گسستگی خانوادگی به علت طلاق یا مرگ یكی از والدین و حتی تعارض والدین را عامل اصلی خشونت می دانند. تحقیقات نشان می دهد كه در صورت مرگ پدر در سنین كودكی و به عنوان الگوی همانندسازی برای پسران، میزان پرخاشگری و خشونت در این افراد در حد بالایی افزایش می یابد. بطوری كه آمار می گوید: ۷۵ درصد پسران پرخاشگر و خشن از وجود پدر محروم بوده یا الگوی فردی برای یادگیری نداشته اند. همچنین طرد با روشهای انضباطی غلط نیز در افزایش خشونت نقش مؤثری داشته اند، وجود پدر الكلی، معتاد یا دارای رفتار ضداجتماعی یا نوروتیك از عوامل اصلی آن به شمار آمده اند. همچنین مورد آزار و اذیت جنسی و جسمی، آزار و تنبه بدنی كودك، خشونت والدین، پایین بودن سطح سواد خانواده و وضعیت اقتصادی در بروز خشونت تا حد بسیار بالایی تأثیر دارد.

شنبه 4/6/1391 - 0:29 - 0 تشکر 527653

نظریه هایی درباره خشونت

اریك فروم معتقد است كه انسان دارای نوعی از پرخاشگری بالقوه و ذاتی است كه اساساً در پاسخ به تهدید علایق حیاتی او به طور اعم بروز می كند. این خشونت برای حفظ زیست، دفاعی ضروری است ولی نوع دیگر آن غریزی نیست بلكه تحت تاثیر یادگیری و محیط فرهنگی و اجتماعی انسان است.
فلاسفه و دانشمندان هر یك به فراخور دیدگاه خود انسان را تعریف كرده اند . براساس این تعاریف؛ یكی از ویژگیهای او را در نظر گرفته اند مانند تفكر، نطق، اجتماعی بودن، خنده و... در یكی از تعاریف، الیوت ارنسون می گوید: انسان، حیوان پرخاشگر و ستیزه جوست. با این تعریف این سؤال مطرح می شود آیا واقعا ًپرخاشگری در انسان فطری است و در ذات او موجود است؟ یادگیری تا چه حد در پرخاشگری مؤثر است؟
ژان ژاك روسو می گوید: انسان در محیط طبیعی، موجودی مهربان، شاد و خوب است. قیود اجتماعی او را مجبور به پرخاشگری و فساد می كند این نظریه و نمونه های دیگر به جنبه اكتسابی یادگیری پرخاشگری تأكید دارند همچنانكه فرزند خانواده خشن هرگز مهربان و صبور نخواهد بود.
«حسن هرگز نمی توانست با فرزندش با مهربانی رفتار كند تمام وظایف خود را انجام می داد ولی توأم با خشونت و پرخاشگری. بررسی زندگی دوران كودكی حسن نشان می دهد كه او نزد نامادری خشن پرورش یافته و هرگز جز پرخاشگری رفتاری دیگر را نیاموخته است. »
بسیاری از اندیشمندان از جمله پروفسور عدل معتقد بوده اند كه انسان در محیط طبیعی خشن و بی رحم است و تنها برقراری نظم و تربیت در جامعه می تواند او را مهار كند و یا سبب تصعید غرایز طبیعی پرخاشگرانه او بشود.
نوربرت الیاس، جامعه شناس آلمانی در كتاب فرآیند تمدن (۱۹۳۹) چنین بیان می كند كه در تمدنهای ابتدایی بشری، استفاده از زور و اجبار عاملی بود كه افراد در جامعه را مجبور به قبول حقوق و حد و مرز زندگی دیگران می كرد. این تعریف از متدین بودن را می توان تا حد قابل قبولی به مفهوم«تقوا » منطبق دانست كه در ادیان الهی نسبت به آن تأكید بسیار شده است. نتیجه اینكه متدین بودن و تقوا داشتن عامل مهمی در رعایت حقوق، مدارا و پرهیز از رفتار خشونت آمیز با دیگران است. واقعیت نیز چنین است كه شخص هنگامی از روشهای خشونت گرایانه استفاده می كند كه نتوانسته باشد دیگران را تحمل كند و در مواجه شدن با دیگران برای رعایت و تحمل دیگری، ترمزهای درونش عمل نكنند.
نوربرت الیاس معتقد است كه خشونت پدیده ای است كه در فرآیند اجتماعی شدن آموخته می شود و از آنجایی كه عدم خشونت ورزی به سطح تمدن جامعه و رشد فرهنگ احترام به شخصیت و عقاید دیگران و روشهای زندگی و شیوه های رفتاری دیگری و شكل گیری فرهنگ دموكراسی در جامعه مربوط است به نظر می رسد كه محو خشونت ممكن نیست مگر آنكه در همه نهادهای رسمی و غیررسمی (مانند مدرسه و خانواده) خرد و كلان جامعه تغییر و تحولی بنیادین و مستمر و پایدار صورت گیرد، تنها در این صورت فرهنگ خشونت ورزی جای خود را به مدارای اجتماعی خواهد سپرد

شنبه 4/6/1391 - 0:30 - 0 تشکر 527654

خشونت در تلویزیون

از آ نجایی كه تلویزیون به عنوان تنها سرگرمی در دسترس خانواده ها همواره حضور دارد شایسته است كه خانواده ها نكته های زیر را رعایت نمایند:
- برنامه های مشخصی را تعقیب كنند كه عاری از خشونت باشد.
- برای جایگزینی تلویزیون از وسایل مورد علاقه كودكان مثل پازل، بازیهای فكری، مداد شمعی، مداد رنگی، كاغذ، كتاب و مجلات استفاده نمایند.
- تمام رسانه های حاوی خشونت را نفی نموده و این اصل را به عنوان قانون خانوادگی بپذیرند كه در خانه جایی برای خشونت وجود ندارد چه در فیلم های ویدئویی، چه در بازیهای كامپیوتری، برای فعالیتهای روزانه برنامه ریزی كرده و كودكان را به انجام فعالیتهای دیگر تشویق كنند و به گروههای مخالف نمایش خشونت در تلویزیون بپیوندند. چون امروزه استفاده از شیوه های خشونت آمیز در رسانه های گروهی به امری بدیهی تبدیل شده و خشونت عریان از طریق تلویزیون، سینما و رایانه به نمایش گذاشته می شود به طوری كه در بازیهای رایانه ای، فرد به تعداد آدمهایی كه به قتل می رساند امتیاز كسب می كند. این خود باعث نهادینه شدن خشونت در نظام شخصیتی- رفتاری افراد می شود.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.