انقلاب 14 ژوئیه 1958
در بامداد 14 ژوئیه 1958 کودتایی به رهبری ژنرال عبدالکریم قاسم فرمانده تیپ 19 مستقر در خانقین به وقوع پیوست که در آن سرهنگ عبدالسلام محمد عارف فرمانده تیپ بیستم زرهی مقیم در پادگان الرشید بغداد که در ضمن معاونت ضداطلاعات ارتش عراق را برعهده داشت، توانستند حکومت را ساقط کنند. در این کودتا پادشاه (فیصل دوم)، عبدالاله (ولیعهد) و نوری سعید نخست وزیر به قتل رسیدند. کودتاچیان قبلاً با عناصر بعثی مانند فواد الرکابی و عناصر ملی مانند دکتر ابراهیم کبه تماس حاصل کردند و در کابینه یی که اسامی اعضای آن را شورای انقلاب عراق در چند روز بعد اعلام کرد، نشان می داد اعضای تشکیل دهنده کابینه از تمام احزاب سیاسی هستند. عراق به رهبری ژنرال قاسم از پیمان بغداد خارج شد و این پیمان با نام جدید سنتو که مرکز آن به آنکارا منتقل شد، تغییر سازمان داد ولی سه حادثه سرنوشت ساز وضع حکومت ژنرال قاسم را برهم ریخت. اول؛ چند ماه از انقلاب 14 ژوئیه نگذشته بود که سرهنگ عبدالسلام محمد عارف، در مقر حکومت ژنرال قاسم در حالی که معاونت او را بر عهده داشت، قصد ترور قاسم را داشت که فوراً دستگیر و زندانی شد و به این ترتیب شکاف عمیقی در بین طرفداران ژنرال قاسم پدید آمد. دوم؛ در 7 مارس 1959/ 16 اسفند 1337، سرهنگ عبدالوهاب شواف از افسران پادگان موصل کنترل منطقه را به دست گرفت و اعلام کرد حکومت ژنرال قاسم را به رسمیت نمی شناسد. ژنرال قاسم با فرستادن هواپیماهای بمب افکن به موصل این کودتا را در هم شکست و شواف کشته شد. از جانب دیگر اکراد ناراضی هم آماده قیام بودند.
سوم؛ در بامداد 7 اکتبر 1959 (9 مهر 1338) اتومبیل ژنرال قاسم مورد هجوم مسلحانه چندین تروریست که معروف ترین آنها صدام حسین و عبدالکریم شیخلی بودند، قرار گرفت و ژنرال قاسم از ناحیه کتف مجروح شد و چون بعثی ها در آن ترور دست داشتند، عناصر بعثی از کابینه و همه ادارات دولتی تصفیه شدند و فعالیت زیرزمینی خود را آغاز کردند. از جانب دیگر ژنرال قاسم با ناصر رئیس جمهور متحد عربی (اتحاد مصر و سوریه) اختلاف شدید داشت و هر دو رهبر عربی یعنی قاسم و ناصر بر سر رهبری جهان عرب با یکدیگر رقابت داشتند به طوری که جنگ تبلیغاتی بین رادیو بغداد از یک طرف و رادیو قاهره از طرف دیگر از سال 1959 به بعد برقرار بود.
ژنرال قاسم در حالی که مخالفان خود را تحویل دادگاه نظامی که ریاست آن با پسرخاله اش یعنی سرهنگ فاضل عباس مهداوی بود، می داد و او برای همه تقاضای اعدام می کرد، باعث نارضایتی افسران ارتش شد. از میان کسانی که محکوم به مرگ شد، همرزم او یعنی سرهنگ عبدالسلام محمد عارف بود که ژنرال قاسم به او یک درجه تخفیف داد و سپس او را بخشید. او بود که عاقبت با بعثی ها تبانی کرد و در 8 فوریه 1963 ترتیب کودتای خونین بر ضد ژنرال قاسم را داد و عاقبت منجر به اعدام قاسم در 9 فوریه و نشان دادن جسد او از طریق تلویزیون به مردم شد. حوادث بعد از این را طی مقاله کودتا علیه کودتا در یکشنبه 4 اسفند 1387 از نظر خوانندگان گذرانده ایم.