زناشویى و نكاح از حساسترین دوران زندگى زن محسوب مىشود كه خوشبختى و بدبختى او در آن رقم مىخورد و از صحنه هایى است كه زن از حالت فردى به حالت اجتماعى تغییر زندگىمىدهد.
از طرف دیگر نكاح مقدمه تشكیل خانواده یا اجتماع كوچك است كه هسته اصلى اجتماع بزرگ بشرى به شمار مىآید، به همین جهت از آداب و رسوم مربوط به نكاح مىتوان به جایگاه و شخصیت زن و مرد در آن جامعه پى برد.
به بخشى از آداب و رسوم مربوط به نكاح در دوران جاهلیت توجه نمایید:
1- نكاح اختصاصى
در این نكاح مرد از وابستگان زن تقاضاى ازدواج مىنمود و این زن فقط منحصر به او بود و حق ارتباط با مردان دیگر را نداشت.
در این نوع نكاح چند مطلب باید مورد توجه قرار مىگرفت :
الف)كمترین توجه و عنایتى به اراده و خواست دختر نمىشد. او مجبور بود با كسى ازدواج كند كه پدر و خانواده او تصمیم گرفته بودند و لذا خواستگاران به رؤساى قبیله یا پدر یا برادر و عموهاى زن مراجعه كرده آنها نیز قبول یا رد مىكردند.
ب)مهر و صداق در میان عرب یك رسم و سنت بود. آنها به روز خواستگارى )یومُ الاملاك( مىگفتند. صداقى معین مىشد و دختر هیچ سهمى از آن نداشت بلكه رئیس قبیله و اولیاى دختر از آن برخوردار مىشدند. در حقیقت آنها دختر خویش را به آن قیمت مىفروختند و او هم مجبور به این خرید و فروش و لوازم آن بود.
ج) بعد از ازدواج و تشكیل خانواده زن مقهور اراده و تمایلات مرد بود. او كنیزى بود كه مطابق هوسهاى شوهرش باید عمل مىنمود و پس از مرگ شوهر، این قیمومیت ادامه پیدا مىكرد و او حق ازدواج با كسى را نداشت بلكه تحت فرمان پسران شوهر و اگر پسرى نبود تحت ولایت بستگان شوهر باید زندگى مىكرد و در حقیقت به عنوان ارث به بازماندگان شوهر منتقل مىشد.