• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 531)
جمعه 3/6/1391 - 2:46 -0 تشکر 525334
چرا فقیهان شیعه در مقایسه با اهل سنت خمس را توسعه داده‌اند؟

 

 

چرا فقیهان شیعه در مقایسه با اهل سنت خمس را توسعه داده‌اند؟
 

فقیهان سنی خمس را فقط در غنائم جنگی واجب می‌دانند، چرا فقیهان شیعه آن را توسعه داده‌اند؟ پرسشی است که حضرت آیت الله العظمی سبحانی به ان در پایگاه خود پاسخ داده اند. متن پاسخ ایشان به این شرح است:

پاسخ: پاسخ: خمس، همان گونه كه در غنائم جنگی واجب است، در دیگر درآمدهای مشروع نیز، با شرایطی كه فقها در كتاب خمس گفته‌اند، واجب و لازم است. اکنون مسأله را بر قرآن و سنت پیامبر(ص) عرضه می‌كنیم.

قرآن كریم می‌فرماید:

«وَاعْلَمُوا أَنّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیء فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُربی وَالْیَتامى وَالْمَساكِینِ و ابنِ السَّبیلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرقانِ یَوْمَ التَقَى الْجَمْعانِ وَاللّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».[1]

«بدانید هرگونه غنیمتی كه به دست آوردید، یك پنجم آن برای خدا و پیامبر و نزدیكان و یتیمان و مسكینان و واماندگان در راه است، اگر به خدا و آنچه كه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل و روز درگیری دو گروه نازل كرده، ایمان دارید، خداوند بر هر كاری تواناست».

آیا آیه مباركه تنها ناظر به غنائم جنگی است، یا مدلول وسیع و گسترده دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، باید مادّه «غنم» از نظر لغت مورد بررسی قرار گیرد.

در كتاب‌های فقهی هرگاه كه لفظ غنیمت به كار رود، ، معمولاً مورد آن، غنائم جنگی است، ولی این سبب نمی‌شود كه ما دلالت آیه را محدود به درآمدهای جنگی كنیم، بلكه اطلاق آیه كه هر درآمدی را شامل است، برای ما حجت می‌باشد.

لغت نویسان عرب برای لفظ غنیمت معنی وسیعی ذكر می‌كنند كه اختصاص به غنائم جنگی ندارد. برخی را یادآور می‌شویم:

1. خلیل بن احمد فراهیدی (م170هـ) می‌گوید:

«هر چه را كه انسان بدون رنج به دست آورد، غنیمت است».[2]

2. ازهری می‌گوید:

«غنم به دست آوردن چیزی است و اغتنام، بهره‌برداری از غنیمت است».[3]

3. ابن فارس می‌نویسد:

«غنم یك ریشه بیش نیست كه حاكی از به دست آوردن چیزی است كه پیش‌تر دارای آن نبوده است و بعد، در مورد غنائم جنگی به كار می‌رود».[4]

در این جا به همین مقدار از گفتار بزرگان ادب اكتفا می‌كنیم، با ذكر این نكته كه تفسیر غنیمت به مطلق «درآمد»، در اغلب لغتنامه‌های عربی وارد شده است.[5]

اتفاقاً قرآن این واژه را در مطلق «سود بردن» به كار می‌برد، آنجا كه می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلا تَقُولُوا لِمَنِ أَلْقى إِلَیْكُمُ السَّلام لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللّهِ مَغانِمُ كَثِیرَةٌ».[6]

«ای افراد با ایمان، هنگامی كه در راه خدا گام می‌زنید ـ برای جهاد سفر می‌كنید ـ تحقیق كنید. و به كسی كه بر شما سلام می‌كند نگویید مؤمن نیستی، تا بخواهید از این راه به كالاهای دنیوی دست یابید، زیرا نزد خداوند بهره‌های فراوانی است».

جمله «فعند اللّه مغانم» در این آیه، پاداش‌های دنیوی و اخروی را شامل می‌شود، هر چند مربوط به درآمدهای جنگی نباشد، بلكه می‌توان گفت مراد از آن، پاداش اخروی است، در مقابل «عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنیا»، «كالاهای زندگی دنیوی».

ابن‌ماجه در سنن خود، از رسول خدا (ص) نقل می‌كند كه پیامبر(ص) به هنگام دریافت زكات می‌فرمود:

«خداوندا! این زكات را برای پردازنده آن سود و پاداش قرار ده و آن را ضرر و زیان قرار مده».[7]

احمد بن حنبل از رسول خدا(ص) نقل می‌كند:

«سود مجالسِ یاد خدا، بهشت است».[8]

حضرتش ماه رمضان را چنین توصیف می‌كند: «غنم للجنّة»[9] «سودی برای بهشت است».

روشن‌ترین گواه بر این كه آیه هر چند در مورد غنائم جنگی نازل شده است، ولی حكم آن اختصاص به مورد نزول ندارد، این است كه فقهای چهار مذهب اهل سنّت، در مواردی كه مال به دست آمده از غنائم جنگی نبوده است، پرداخت خمس را لازم دانسته‌ و با آیه شریفه استدلال نموده‌اند .

خمس در معادن

خمس در معادن یكی از مالیات‌های اسلامی است كه اسلام آن را واجب كرده است و فقیهان حنفی به هنگام استدلال بر وجوب خمس در معادن با دو چیز استدلال كرده‌اند:

1. آیه غنیمت (كه پیش‌تر آن را ذكر كردیم.)

2. حدیث پیامبر(ص): «وفی الرِّكازِ الْخُمُسُ»[10] «در چیزهای زیر خاكی ـ معدن و گنج ـ خمس واجب است».

بررسی كتب حدیث بیانگر آن است كه در روایات متعددی جمله یاد شده از پیامبر (ص) وارد شده است.

خمس درآمد كسب و كار

از نظر شیعه به كلیه درآمدهای كسبی یك فرد، پس از  كسر هزینه سال، خمس تعلق می‌گیرد. البته در این مسأله شرایط دیگری لازم است كه اینجا مجال بیان آن نیست، بلكه هدف این است كه نشان دهیم قول امامیه در این جا با روایاتی كه اهل سنّت از پیامبر اكرم(ص) نقل می‌كنند، كاملاً موافق است. از آنجا كه در این مختصر نمی‌توانیم همه آنچه را كه در این مسأله آمده است، نقل كنیم، به نقل برخی از آنها بسنده می‌كنیم:

1. هیئت اعزامی «عبدالقیس»

قبیله عبدالقیس در منطقه شرق عربستان زندگی می‌كردند، و امروز نیز مردم قطیف و احساء و حتی بحرین منتسب به همین قبیله می‌باشند. رئیس قبیله به نام عبدالقیس به حضور پیامبر (ص) رسید و گفت: میان ما و شما، قبایلی زندگی می‌كنند كه مشرك هستند و اجازه نمی‌دهند ما، جز در ماه‌های حرام، به حضور شما برسیم. از شما می‌خواهیم آموزش‌های لازم را به ما بدهید و ما نیز آنها را به دیگران منتقل كنیم، پیامبر (ص) فرمود:

«من شما را به چهار كار فرمان می‌دهم و از چهار كار باز می‌دارم: 1. فرمان می‌دهم به ایمان به خدا ـ و می‌دانید ایمان به خدا چیست؟ ـ شهادت به یگانگی او، 2. به برپایی نماز، 3. پرداخت زكات، 4. پرداخت خمس از غنیمت».[11]

باید دقت شود كه مقصود از مغنم چیست؟ در اینجا دو احتمال وجود دارد:

أ. غنائم جنگی.

ب. درآمدهای حلال.

مسلّماً احتمال نخست منفی است، زیرا هیئت عبدالقیسی آشكارا می‌گفتند كه ما توان ملاقات با شما را جز در ماه‌های حرام نداریم؛ زیرا خروج ما از منطقه و عبور از میان قبایل، مایة خطر و خونریزی است. چنین مردمی چگونه می‌توانستند به جنگ با دشمن بپردازند و از آنها غنیمت بگیرند؟! از این گذشته جهاد با دشمن بدون اذن پیامبر و جانشین او جایز نیست.

ممكن است تصوّر شود كه مقصود، شبیخون زدن و غارت كردن است. این احتمال نیز صحیح نیست، زیرا پیامبر اكرم (ص) از هر نوع غارت نهی کرده و سخن ایشان در كتب حدیث وارد شده است كه: «نهی النبیّ عن النهب...»؛[12] «پیامبر از غارت‌گری نهی کرد.»

در این صورت جز درآمدهای حلال انسان ، پس از كسر هزینه‌ها، چیز دیگری مورد نظر نخواهد بود.

2. پیامبر (ص) آنگاه كه عمرو بن حزم را به یمن اعزام كرد، فرمانی برای او نوشت كه بخشی از آن چنین است:

«أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللّه فی أَمْرِهِ كُلّهِ، وَأَنْ یَأْخُذَ مِنَ الْمَغانِمِ خُمسَ اللّهِ وَما كَتَبَ عَلی الْمُؤْمِنینَ مِنَ الصَّدَقَةِ مِنَ الْعِقار عُشرُ ما سَقى البَعلَ، وَسَقَتِ السَّماءُ، وَنصفُ العُشر مِمّا سَقَى الغرب».[13]

نخست برخی از واژگان به كار رفته در فرمان را توضیح می‌دهیم:

الف. «العقار» به معنی زمین است و در این جا مقصود، زمین‌های كشاورزی است.

ب. «البعل» درختانی است كه نیاز به آبیاری ندارند؛ زیرا ریشه‌های آنان از آب‌های سطحی مجاور رودخانه‌ها استفاده می‌كند.

ج. «الغرب» به معنی دلو بزرگ است و منظور درختانی است كه با كشیدن آب با دلو، آبیاری می‌شوند.

پیامبر گرامی (ص) در این حدیث، پس از امر به تقوا، دو نوع مالیات اسلامی را یادآور می‌شود:

1. خمس غنائم.

2. زكات زمین، گاهی یك دهم و گاه یك بیستم زمینی كه به وسیله باران یا آبهای مجاور سیراب می‌شود. به خاطر كمتر بودن هزینه یك دهم و زمینی كه با دلو و كشیدن آب از چاه آبیاری می‌شود، یك بیستم.

پیامبر(ص)، عمرو بن حزم را به عنوان فرماندار یمن اعزام كرد، نه به عنوان یك فرد نظامی كه در آنجا با مشركان جهاد كند، زیرا اهل یمن اسلام را پذیرفته بودند، طبعاً مقصود از جمله «وأنْ یَأخُذ مِنَ المَغانِم خُمُسَ اللّه» درآمدهای حلال كسب است.

در این مورد، عهدنامه‌های فراوانی از جانب پیامبر (ص) به شخصیت‌هایی كه در اطراف شبه جزیره زندگی می‌كردند، نوشته شده و در همه آنها پرداخت خمس از غنائم وارد شده است، در حالی كه این افراد، فرماندهان نظامی و رجال جنگی نبودند، بلكه در منطقه خود رهبری و ریاست داشتند و پیامبر (ص) به آنها دستور می‌دهد كه خمس درآمدها را جمع كنند و برای او بفرستند.

3.پیامبر(ص) در ضمن عهدی به جهینة بن زید چنین نوشت:

«زیر زمین و روی آن و كف دره‌ها و روی آنها از آن شما باشد، از چراگاه‌های آن استفاده كنید و از آب آنها مصرف كنید، به شرط آن كه یك پنجم درآمد خود را بپردازید».[14]

گذشته از این، ائمه اهل بیت(علیهم السلام) كه همتای قرآن و هم سنگ آن هستند، در روایات فراوانی پرداخت یك پنجم درآمدها را ضروری و واجب دانسته‌اند. كسانی كه بر حدیث ثقلین مهر صحّت نهاده‌اند، باید پیروی از سخن آنان را لازم و واجب بدانند.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] .  انفال/41.

[2] .  كتاب العین، ج4، ص 426، ماده غنم.

[3] .  تهذیب اللغه، ماده غنم.

[4] .  مقاییس اللغه، ماده غنم.

[5] .  نهایة ابن اثیر، و قاموس فیروز آبادی، تاج العروس زبیدی، ماده غنم مراجعه فرمایید.

[6] .  نساء/894.

[7] .  سنن ابن ماجه، كتاب زكات، باب ما یقال عند اخراج الزكاة، حدیث 1797.

[8] .  مسند احمد، ج2، ص 330 و 374 و 524.

[9] .  همان، ج2، ص 377.

[10] .  الفقه الإسلامی وأدلّته، ج2، ص 776; مسند احمد، ج1، ص 314; سنن ابن ماجه، ج2، ص839، چاپ 1373.

[11] .  صحیح بخاری، ج4، ص 250، باب «واللّه خلقكم وما تعملون» از كتاب توحید; صحیح مسلم، ج1، ص 35 ـ36، باب الأمر بالایمان.

[12] .  التاج الجامع للاصول، ج4، ص 334، به نقل از صحیح بخاری.

[13] .  فتوح البلدان، ج1، ص 81، باب یمن; سیره ابن هشام، ج4، ص 265.

[14] .  الوثائق السیاسیة، ص 265، شماره 157.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.