• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 643)
پنج شنبه 2/6/1391 - 7:55 -0 تشکر 524213
روان‌شناسی رنگ‌ها‌در قرآن‌وحدیث

جهان هستی به همه شگفتی هایش پیش روی ماست. خالق زیبا آفرین و حكیم اجزاء عالم را در اشكال و اندازه های مختلف آفرید و با رنگهای گوناگون و جذاب بیاراست تا بشر ـ برترین مخلوقش ـ با جهان و پدیده های آن ارتباطی عمیق و سرشار از احساس برقرار كند در درك و فهم اسرار آن توفیق یابد و آسانتر به اهدافش دست یابد.
آیات وحی و كلمات پیشوایان دین بر نقش رنگها و گوناگونیشان در خلقت جهان به گونه مستقیم و غیرمستقیم توجه داده اند. كشف این ارتباطات و دلالت رنگها بر مفاهیم در زندگی معنوی و مادی بشر نقش به سزایی خواهد داشت.

پنج شنبه 2/6/1391 - 7:57 - 0 تشکر 524214

در ژرفای اسرار قرآنی، می توان از رموز رنگها و هر آنچه سبز و زرد، سیاه و سرخ و كبود در دل دارند و با ما گفتگو می گویند، نام برد.
«... ولا رطب و لابس الا فی كتاب مبین» ؛(انعام:آیه59) هیچ تر وخشكی در جهان نیست، مگر آن كه دركتاب مبین [گنجانده] شده است.
فصول سال حاوی رنگهای مختلف است و رنگهای مختلف گیاهان نشانه هایی است برای خردمندان:
«الم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلكه فینابیع فی الارض ثم یخرج به زرعاً مختلفاً الوانه ثم یهیج فتریه مصفراً ثم یجعله حطاماً ان فی ذلك لذكری لاولی الالباب»؛ (زمر:آیه 21) نمی بینی كه خداوند آب باران را از آسمان فرو فرستاد، و نهرها را در روی زمین جاری كرد، و بعد انواع گیاهان، به رنگهای مختلف را به این وسیله رویاند، و بعد از این كه سبز و خرم شد، آن را می بینی كه زرد شده است. آنگاه خداوند آن را چوب و علف خشك می گرداند؛ همانا در آن صاحبان عقل متذكر شوند.
رنگارنگی ،در خوراكی ها، خوردنشان را لذت بخش تر می كند:
«...فاخرجنا به ثمرات مختلفاً الوانها...»(فاطر:آیه27) ... سپس به واسطه باران میوه های رنگارنگ را خارج كردیم...
با وجود این كه آب باران یكی است، اگر مقتضای بیرون آمدن میوه ها همین باران بود، باید همه میوه ها به یك رنگ باشند. پس همین اختلاف رنگها دلیلی بر تدبیر الهی در این رنگ آمیزی است (تفسیرا لمیزان:ج17ص62).
علاوه بر این از ویژگی های برخی گیاهان این است كه در رنگ آمیزی اشیاء كاربرد دارند و این نشان از اهمیت رنگها نزد خالق هستی است دگرگونی زبانها و رنگهای مردم نیز آیتی برای دانشمندان دانسته شده است:
«ومن آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتكم و الوانكم ان فی ذلك لآیات للعالمین»؛(روم:آیه22)و یكی از نشانه های قدرت الهی، خلقت آسمانها و زمین و اختلاف زبانها و گویشها و اختلاف در رنگ پوست مردم است. همانا در این موارد نشانه هایی برای دانشمندان آشكاراست.
این ناهمگونی شكلهای مردم، یا اختلاف در رنگ و زبانشان طبق فرمایش امام صادق ( علیه السلام) در كتاب توحید مفصل به دلیل معاملاتی است كه در میان ایشان جریان دارد و آنها باید یكدیگر را با آن ویژگی ها بشناسند. همچنین به اعتقاد امام علی (علیه السلام) رنگارنگی پرهای طاووس، سبب بروز احساسی همچون«تكبر» در وی می شود. ایشان در خطبه 164 در نهج البلاغه می فرمایند:
... كانه قلع داری عنجه نوتیه، یختال بالوانه... .
گویا آن دُم، مانند بادبان كشتی است كه كشتیبان، آن را از جانبی به جانبی می گرداند، و او به رنگهایش تكبر نموده ،به خود می نازد.
اینگونه است كه علم روانشناسی امروزه ثابت كرده است كه هر كدام از رنگها نشانه یا درمان هستند و می توانند در ایجاد جاذبه و دافعه، توازن و تعادل بین ذرات عالم موثر باشند. حتی گاهی همین رنگها راز دل خلایق را رو می كنند، به گونه ای كه علاقه هر شخص به رنگی خاص حكایت از شخصیت درونی و ذوق او دارد. پس ما را بر آن می دارند كه تا از دیدن این همه نظم در خلق موجودات، فتبارك بر زبان جاری كنیم.
گفته شده است كه رنگهای روشن، شادی آفرین و رنگهای تیره غم انگیز هستند. رنگ قرمز، تقویت كننده و محرك است. پزشكان قرون وسطی، نور قرمز را در معالجه آبله و سرخك و مخملك و بسیاری از بیماریهای پوستی به كارمی بستند. اشتهاآور نیز است و مناسب استفاده در وسایل آشپزخانه. روستائیان نیز به اینگونه رنگها بیشتر تمایل دارند.
رنگ سبز، آرامش دهنده و استراحت دهنده است ،و شهرنشینان معمولاً رنگهای سردی، مثل آبی و سبز را می پسندند. رنگ زرد ،بسیاری از حشرات را دور می كند و حال آنكه اكثر گلها به جهت وجود رنگهای مشتق از قرمز، جاذب زنبورند. قابل توجه است كه اگر این گلها در دامنه تپه ای قرمز رنگ وجود داشته باشند ،زنبورها به یقین در یافتن مسیر خود به سمت گلها دچار مشكل و اشتباه می شوند!!
در بیمارستاهای روانی بیماران تندخو را تحت تاثیر مداوم رنگ آبی و بیماران منزوی و بی تحرك را با رنگ زرد مداوا می كنند، كه این رنگ یك نوع حالت محرك ذهنی و هوشی نیز دارد ،و شدیداً موجب تقویت چشم است. خداوند این رنگ را برای تسكین و آرامش ناراحتی ها و ختسگی ها آفریده است .از این روست كه پزشكان آن را برای اتاق بیماران تب دار تجویز می كنند (برگزیده از فصلنامه پژوهشی دانشور:ش21؛ رنگ و تربیت:ص64).



طبق تحقیقات جامعه شناسی در نهایت، رنگها نه تنها افراد را تحت تاثیر خود قرار می دهند، بلكه منجر به پیشرفت و یا ركود یك جامعه می شوند(رنگ وتربیت:ص19). با انتخاب ناصحیح رنگ در مكان خود و به كارگیری نادرست آن در محیطهای انسانی صدمات روحی شدیدی بر انسان وارد خواهد آمد (همان:ص26). «اصلاح املاء كودك با خط قرمز توسط معلم»، «چراغ قرمز هشدار دهنده برای رانندگان»، «سفید بودن پاكت شیر»،«رنگ آبی یا سبز روشن دیوارهای كلاس درس یا كتابخانه برای مطالعه بهتر» و«استفاده از پوشش سفید در عالم پزشكی و سبز برای بیماران» همه و همه ،مؤید این مطلب است كه یك ارتباط تنگاتنگ بین نظام خلقت انسان و طبیعت وجود دارد. ولی در دنیایی ورای این طبیعت،«حقیقت» چیز دیگری است. حقیقتی كه مولانا آن را اینگونه بیان می كند:
ندارد رنگ آن عالم ولیك از تابه دیده
چو نور ازجام رنگ آمیز این سرخ وكبود آمد

پنج شنبه 2/6/1391 - 7:57 - 0 تشکر 524215

رنگ آبی:



آنجا كه خداوند متعال فرمود:
«فالق الاصباح و جعل اللیل سكنا» (انعام:آیه96)؛ خداست شكافنده پرده صبحگاهان، و او شب را برای آسایش خلق قرار داد.
رنگ شناسان معتقدند: رنگ آبی تیره (رنگ شب)،‌ساختار آرامش و سكوت كامل دارد و تاثیر آرام بخشی در سیستم اعصاب بر جای می گذارد و فشار خون، نبض و تنفس را می كاهد و در عین حال بدن تجدید قوا می یابد (روانشناسی رنگها)، از این رو بعید نیست كه یكی از دلایل تأكید اسلام برای تهجد و شب زنده داری نیز همین باشد. چرا كه انسان در لباس شب از آرامشی بهره مند می شود كه حتی اثرآن به معاش روز هم كشیده می شود. در اصل این رنگ یك رنگ مقدسی است كه در بین مردم محترم شمرده می شود. گنبدها و مناره های آبی به مانند پلی بین زمین وآسمان محسوب می شوند (رنگ و تربیت:ص62).

پنج شنبه 2/6/1391 - 7:58 - 0 تشکر 524216

رنگ زرد:



در سوره مباركه بقره آیه 69 اشاره به درخواست قوم موسی شده است كه:
«قالوا ادع لنا ربك یبین لنا ما لونها. قال: انه یقول انها بقره صفراء فاقع لونها تسر الناظرین»؛ گفتند از پروردگارت بخواه كه رنگ گاو[كه باید ذبح شود] را مشخص كند. خداوند فرمود: گاوی كه به رنگ زرد خالص است به طوری كه بینندگان را شادمانی و سرور می بخشد.
در عین حال در روانشناسی رنگها رنگ زرد نشاط آور و چشمگیر عنوان شده است و اثر آن به صورت روشنی و شادمانی و درخشانی ظاهر می شود(همان). رنگها در بسترهای مختلف معانی متفاوتی دارند، همچنان كه در جای دیگری از قرآن كریم شراره های آتش به شتران زرد مو تشبیه شده اند، تا این زردی شدت و حِدّت شراره های آتش را به تصویركشد ،و بر روان آدمی اثر گذارد.
«انها ترمی بشرر كالقصر كانه جملت صفر»؛(مرسلات:آیه32و 33) آن زبانه آتش مانند كاخی شراره می افكند گویی آن شراره (در بزرگی و رنگ) مانند شتران زرد موی است.
چنان كه در دعایی از حضرت زهرا(سلام الله علیها) جهت درخواست نزول مائده آسمانی از خداوند برای خانواده اش آمده است كه:
ان النبی دخل علی فاطمه(سلام الله علیها) فنظر الی صفار وجهها و تغیر حدقتا، فقال لها: یا بنیه، ما الذی اراه من صفار وجهك و تغیر حدقیتك؟ فقالت: یا ابه ان لنا ثلاثاً ما طعمنا طعاماً... .
پیامبر داخل شدند و دیدند كه دخترشان روی زرد و چشمان بیمارگونه دارد. به او فرمودند: دخترم! چرا اینگونه ای؟ خانم حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرمودند: پدر سه روز است كه من و خانواده ام چیزی نخورده ایم ...(بحارالانوار:ج43ص73؛ تفسیر رازی: ج1ص463؛ تفسیر فرات:ص199).
در سنت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیه السلام) به كفش سیاه و نعل زرد رنگ سفارش شده است، چنان كه در روایتی از امام جعفر صادق(علیه السلام) وارد شده است كه:
من السنه:الخف الاسود و النعل الصفراء (سنن النبی:ص132).
و از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه:
بر تو باد به نعل زرد كه چشم را جلا دهد و ذكر را سخت كند (محكم و قوی می كند) و غم را بر طرف نماید (حلیه المتقین:ص12و 13).
و از امام باقر نیز نقل شده است كه:
كنا نلبس المعصفر فی البیت.
ما درخانه لباس زرد رنگ می پوشیم (سنن النبی:ص134).

پنج شنبه 2/6/1391 - 7:58 - 0 تشکر 524217

رنگ سبز:



در مورد رنگ سبز نیز آیات زیادی وجود دارد، آنجا كه فرموده است:
«الذی جعل لكم من الشجر الاخصر ناراً فاذا انتم منه توقدون (یس:آیه80)؛ آن خدایی كه برای بهره برداری شما از درخت سبز (و تر وتازه)(2) آتش قرار داده است، تا وقتی كه می خواهید برافروزید.
بنابراین كشاورزی در اختیار صنعت قرار می گیرد و در نتیجه سبز به سرخ تبدیل می شود(مجله نگاه حوزه) و همچنین در مورد لباس و تكیه گاه بهشتیان، درسوره مباركه الرحمن آیه 76 فرموده است:
«متكئین علی رفرف خضرٍ و عبقری حسان؛ در حالی كه بهشتیان بر بالش ابریشمی سبز و بساط زیبا تكیه زده اند.
همینطور در آیه 31 سوره كهف می فرماید:
«... یلبسون ثیاباً خضراً من سندس و استبرق...؛ و لباسهای سبز از حریر و دیبا می پوشند.
پس بی دلیل نیست كه در دائره المعارف تشیع آمده است:
سبز، شعار حیات و زندگی است و اهل بهشت ،پیوسته زنده اند (دایره المعارف تشیع:ج9ص57).
بعلاوه، این رنگ نمایانگر عزم راسخ، پایداری و مقاومت در برابر تغییرات نیز می باشد(روانشناسی رنگها). مصداق این صبر و پایداری را در درختان سبز می بینیم. در سوره مباركه الرحمان آیه 64 به رنگ سبز درختان بهشتی اینگونه اشاره شده است:
«مدهامَّتان؛ آن دو بهشت سبز پر رنگ و پر درخت، كه ابتهاج(3)درختانش، به نهایت رسیده است(تفسیرالمیزان:ج9ص222).
و در دعای حضرت امیر(علیه السلام) این معنا از رنگ سبز درختان وارد شده است كه:
فانبتنا به حدائق ذات بهجه...؛ پس به وسیله باران، باغهایی شادی آور و نشاط آور ایجاد كردیم...(موسوعه ادعیه: دعای روز دوم ماه از حضرت علی(علیه السلام).
و درجایی دیگر ایشان نگاه به سبزه و چمن را دعا و تعویذی برای درمان بیماریها دانسته اند و فرموده اند:
والنظر الی الخضره، نشره(نهج البلاغه:حكمت400).
امروزه دانشمندان رنگ سبز را برای درمان بیماریهای عصبی و اختلالات روانی بكار می برند و آن را خنك كننده ،تعدیل كننده نور خورشید ،مُسَكن و هیپنوتیك توصیف كرده اند. رنگ سبز در سیستم عصبی ،برای بی خوابیها و خستگیها موثر است. فشار خون را كم می كند و مویرگها را منبسط می سازد(دایره المعارف تشیع:ج9ص58).
عده ی بسیاری از سادات در عصر حاضر به نشانه ی انتساب به خاندان پیامبر، عمامه سبز یا لباس سبز می پوشند؛ شال سبز به گردن می اندازند(همان)؛زیرا روایات در این زمینه موجود است كه:
وكان یعجبه الثیاب الخضر.
پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله)، از لباس سبز خوششان می آمد(سنن النبی:ص20؛ محجه البیضاءص140).

پنج شنبه 2/6/1391 - 8:0 - 0 تشکر 524218

سیاه و سفید:



«... و من الجبال جدد بیض و حمر مختلف الوانها و غرابیب سود»؛(فاطر:آیه 27) ... و از كوهها نیز راههایی را خلق كرد؛ سفید و سرخ و به رنگهای مختلف و به رنگ كاملاً سیاه.
طبق این آیه، كوهها به رنگ سفید خالص نیستند؛ چنانچه در علم روانشناسی رنگها آمده است كه:
رنگ سفید كامل، حتی در مدت كم، قدرت دید را (به علت خستگی اعصاب وعضلات چشم) تغییر داده و دچار حوادث حاد و مزمن می كند، كه در صورت مداومت ممكن است تا مرحله ایجاد كوری پیش رود، مانند تماس طولانی با برف، یا منبع نور شدید طبیعی یا مصنوعی (آیین بهزیستی اسلام:ص75).
و در ادامه این آیه می فرماید:
«ومن الناس و الدواب و الانعام مختلف الوانه كذلك انما یخشی الله من عباده العلماء ان الله عزیز غفور»؛(فاطر:آیه 28) و همچنین آدمیان و جانوران و چارپایان را به رنگهای مختلف آفریدیم، و از جمله بندگان خدا، تنها دانایان از او بیم دارند و خدا نیرومند و آمرزگار است.
بدین معنا كه بعضی از حیوانات و انسانها نیز مثل كوهها و میوه ها دارای رنگهای مختلف هستند، بعضی سفید، بعضی سرخ و بعضی سیاهند و مختصر در این سه رنگ هم نیستند(تفسیر المیزان:ج17ص65).
«... لتعارفوا...»؛(حجرات:آیه13) صرفاً به خاطر این كه با این اختلاف رنگ و...، مردم یكدیگر را بهتر بشناسند.
درآیاتی از قرآن كریم تضاد بین رنگها به عنوان نشانه قرارگرفته است:
«...وكلوا واشربوا حتی یتبین لكم الابیض من الخیط الاسود من الفجر...»؛(بقره:آیه187).
این آیه حكایت از این دارد كه خط سفید و سیاه مرزی و مشخص است كه می تواند نشانه آشكاری از فجر برای بندگان باشد. حتی در آیاتی، سیاهی و سپیدی چهره انسانها در قیامت هم علامت است:
«یوم تبیض وجوه و تسود وجوه فاما الذین اسودت وجوههم اكفرتم بعد ایمانكم فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون و اما الذین ابیضت وجوههم ففی رحمه الله هم فیها خالدون(آل عمران:آیات 106 و107)؛ روزی بیاید كه گروهی روسفید و گروهی روسیاهند. اما سیه رویان را نكوهش می كنند ،كه چرا بعد از ایمان آوردن بازكافر شدید. پس اكنون بچشید عذاب خدا را. اما روسفیدان در بهشت كه محل رحمت خداست در آیند و در آن همیشه متنعم می باشند.
علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) در تفسیر المیزان در ذیل این آیه می فرماید:
چون مقام، مقام كفر و ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی است و كفران نعمت هم خیانتی است كه موجب انفعال و خجالت صاحبش می شود. لذا خدای متعال در ذكر عذاب آخرتی اینگونه افراد آن را كه با خجالت و انفعال مناسب می باشد، یادآوری نموده است، یعنی از سیاه شدن چهره گناهكاران نام برده است ـ كه در دنیا هم سیاه شدن چهره را كنایه از همین خجالت می دانند ـ .
همچنین در طرف مقابل كه ثواب شاكرین را ذكر می فرماید موضوع سفید شدن چهره را تذكر می دهد كه آن هم مناسب با مقام شاكران است ،همانطور كه در دنیا نیز سفیدی چهره را كنایه از خشنودی و راضی بودن می دانند (تفسیرالمیزان:ج3ص610).
به همین دلیل در دعایی كه از امیرالمؤمنین ( علیه السلام)هنگام وضو گرفتن وارد شده است ،می خوانیم:
اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه و لا تسود وجهی یوم تبیض فیه الوجوه.
كه نشانه از همان بهجت و سرور و خوف و خجلت است.سفید، روشن ترین رنگها و نمادی از شادی و نشانه ای از صلح و صفا و تسلیم، و كنایه از پاكی و بی آلایشی و فضیلت و بزرگواری است، و سیاه، تیره ترین رنگها در مقابل سفید، و نشانه هیبت و وقار، و شعار حزن وعزا می باشد(دائره المعارف تشیع:ج9ص193 و451). همچنان كه در دعای 49 صحیفه سجادیه آمده است:
اللهم فانی اتقرب الیك بالمحمدیه الرفیعه و العلویه البیضاء و اتوجه الیك بهما ان تعیذنی من شر كذا و كذا... .
همانا به واسطه مقام رفیع پیامبرت و مقام سفید و نورانی علی(علیه السلام) به سوی تو نزدیكی می جویم و به واسطه آن دو بزرگوار به تو توجه می كنم؛ اینكه مرا پناه دهی از شربدیهاو... .
تعبیر به ولایت یا درجه والای حضرت امیرالمؤمنین، علی(علیه السلام) كنایه از فضیلت و بزرگواری اوست. روزهای 15و 14و 13 در هر ماه را ایام الابیض نامند؛ چون ماه در این شبها از اول تا آخر شب، طالع است (دایره المعارف تشیع:ج9ص194؛ سفینه البحار:ج1ص116).
در مورد رنگ سفید در سوره مباركه صافات، آیات 45و 46 آمده است:
«یطاف علیهم بكاس من معین بیضا لذه للشاربین؛ به معنای جام شرابی ذلال و صاف كه برای نوشندگان لذت بخش است، و آن را بر بهشتیان دور می چرخانند.
یا در مورد معجزات حضرت موسی، در سوره مباركه شعراء آیه 33 ذكر شده است:
«و نزع یده فاذا هی بیضاء للناظرین»؛ همه دیدند كه دستش سفید و تابان از گریبان بیرون آمد.
این ویژگی برای رنگ سفید به این دلیل مطرح می گردد كه اشیاء سفید در محیط به خصوص در تاریكی، حكم منبع نوری را دارند كه اطراف خود را روشن می كنند(آیین بهزیستی اسلام:ج2ص88).
در جایی دیگر بر خلاف معانی سابق آمده است كه یعقوب از كثرت اندوه و حزن از دیگران روی بگردانید و گفت:
«وتولی عنهم و قال یا اسفی علی یوسف و ابیضت عیناه من الحزن فهو كظیم»؛(یوسف:آیه84) وا اسفا، بر فراق یوسف عزیزم! و از گریه و غم، چشمانش سفید گشت.
همانطوركه پیش از این ذكر گردید، این رنگ، سمبل خلوص، عفت، پارسایی، عصمت، بی گناهی و حقیقت و مهمتر از همه صلح و پایان جنگ می باشد (رنگ و تربیت:ص87).
"استحباب پوشیدن لباس سفید در نماز " و همچنین "پوشیدن لباس سفید احرام در مراسم حج "،شاید به همین دلیل باشد و از طرف دیگر امروزه ثابت شده است كه رنگ سفید كفن، از شدت نفرت و كراهت وحساسیت روحی زندگان نسبت به اجساد مرده و بی جان، می كاهد، و اثرات مطلوبی در روح میت دارد (آیین بهزیستی اسلام2: ص155 و156؛ سفینه البحار:ج1ص116)، به طوری كه در روایتی از حضرت رسول( صلی الله علیه و آله) به انتخاب كفن سفید برای مردگانمان و لباس سفید برای خودمان سفارش شده ایم، و خود ایشان نیز بیشتر لباس سفید می پوشیدند؛ «وكان اكثر ثیابه بیاض و یقول البسوها احیاكم و كفنوا موتاكم»؛(به شماره 198رجوع شود).
و اما از جمله آیاتی كه به رنگ سیاه پرداخته است، سوره نحل آیه58 است، كه خداوند می فرماید:
«واذا بشر احدهم بالانثی ظلّ وجهه مسوداً و هو كظیم؛ هنگامی كه به یكی ازآنها خبر دختر زادن همسرش را می دهند از خشم چهره اش سیاه می شود.
و در مورد افرادی كه مرتباً مرتكب گناه می شوند در سوره یونس آیه 27 می خوانیم:
«...كانما اغشیت وجوههم قطعاً من اللیل مظلماً...»؛ گویی صورت آنها را پاره های تاریك شب پوشانیده است... .
و همچنین از آنجایی كه وضع گیاهان خشك و مرده بازگو كننده فنای دنیاست، با رنگ سبز سیر متمایل به سیاهی مطرح می شود.
«فجعله غثاءً احوی»؛(اعلی:آیه 5) سپس خداوند آن را خشك و سیاه قرار داد (تفسیر نمونه:ج26ص387).
در این رابطه امام علی (علیه السلام) می فرماید:
ما من عبد الا و فی قلبه نكته بیضاء فاذا ذنباً خرج فی النكته سوداء، فان تاب ذهب ذلك السواد و ان تمادی فی الذنوب زاد ذلك السواد حتی یغطی البیاض فان غطی البیاض لم یرجع صاحبه الی خیر ابداً.
هر بنده ای، در دلش نقطه سفیدی است كه چون گناهی كند، خال سیاهی در‌آن پیدا شود. سپس اگر توبه كند، آن سیاهی برود و اگر به گناه ادامه دهد، به آن سیاهی اضافه شود، و تا جایی كه روی سفیدی را بپوشاند، و وقتی سفیدی پوشیده شد، دیگر هرگز صاحب آن دل ،به سمت خیر نمی رود(اصول كافی:ج3ص375).
البته رنگ سیاه ،دارای اثرات مثبتی نیز می باشد، كه حتی ضروری و لازم به نظر می رسد. از آنجا كه این رنگ تحریكات روحی را تخفیف می دهد و رنگی صامت و غیر محرك است، لذا نه تنها وسیله توجه دیگران نمی شود ،بلكه كمك به انصراف و عدم توجه نیز می كند(آیین بهزیستی اسلام:ج2ص146). استفاده از حجاب در بانوان در واقع از این اصل تبعیت می كند كه باعث عدم توجه جنس مخالف می گردد(رنگ و تربیت:ص79).
همچنین انتخاب فطری سیاه پوشی در مقام عزا، در حقیقت سمبل فقدان شوق و ذوق بوده و شخص با اختیار كسوت سیاه ،در حقیقت عملاً می خواهد به دیگران اعلام كند كه آمادگی برقراری روابط گرم اجتماعی و یا دوستی تحت این شرایط را ندارد(آیین بهزیستی اسلام:ج2ص141؛ سفینه البحار:ج1ص670).
اقدام همگانی جهت سیاه پوشی، در سوگ ائمه اطهار واولیای الهی از طرف مسلمانان، می تواند در زنده نگه داشتن خاطره فجایع دشمنان اسلام و ظلم و ستم جباران و ستمگران، و رسوا ساختن آنها از یك طرف ،و احیاء یاد بود فداكاری ها و از خودگذشتگی های بزرگان از طرف دیگر، منشا اثر واقع شود. البته این سیاه پوشی به قصد و نیت تعظیم شعائر الهی است كه اثر و ارزش حقیقی پیدا می كند.
پس رنگ سیاه به خاطر فقدان بازتاب نور همیشه و در همه جا آثار شوم و نامطلوب در زمینه روحی انسان برجا نمی گذارد؛ بلكه در مواردی (مثلاًً در عالم هنر)، همانقدر ارزش و اثر پیدا می كند، كه سكوت در لا به لای اصوات و الحان موسیقی (آیین بهزیستی اسلام: ج2ص149)!!
در مورد مذمت رنگ سیاه روایات معتبری وارد شده است، از آن جمله فرمایش امام صادق ( علیه السلام)است:
كان رسول الله( صلی الله علیه و آله) یكره السوداء الا فی ثلاثه: العمامه و الخفّ والكساء.
رسول خدا در پوشیدن چیزی به رنگ سیاه اكراه داشت، مگر سه چیز: عمامه، كفش، عبا (سسن النبی:ص130 ـ 131).
و در مورد مدح رنگ سیاه ،وارد شده است كه:
قال رسول الله( صلی الله علیه و آله): احب خضابكم الی الله الحالك
خداوند رنگ سیاه را برای خضاب بیشتر دوست می دارد (بحارالانوار:ج76ص98؛ثواب العمال:ص20).
و یا در ورایتی به نقل از امام صادق ( علیه السلام)آمده است:
ان رجلا دخل علی رسول الله ... و قد خضب بالسواد فضحك الیه فقال هذا احسن من ذاك و ذاك.
مردی در حالی كه ریشهایش را به رنگ زرد، و برای بار دوم به رنگ قرمز حنا ،و برای بار سوم به رنگ سیاه خضاب كرده بود، نزد رسول خدا آمد، و ایشان كار او را پسندیدند، و بار سوم به او خندیدند و گفتند: این رنگ برای خضاب از دو رنگ قبل بهتر است(بحارالانوار:ج76ص99)

پنج شنبه 2/6/1391 - 8:0 - 0 تشکر 524220

رنگ قرمز:



در میان كلماتی كه در سوره مباركه فاطر آیه 27 آمده است، كلمه حمر به معنای رنگ قرمز دیده می شود:
«و من الجبال جدد بیض و حمر مختلف الوانها و غرابیب سواد»؛ و از كوهها نیز راههایی به رنگ سفید و سرخ و رنگهای مختلف و همچنین كاملاً سیاه خلق كرد.
زیرا در تركیبات شیمیایی عناصرتشكیل دهنده كوهها و سنگها رنگهای مختلف مانند سیاه، سفید، خاكستری، آبی، بنفش و حتی قرمز وجود دارد.
آزمایشاتی كه بر روی افراد متفاوت انجام داده اند و آنها را وادار به تفكر به رنگ قرمز سیر كرده اند، نشان داده است این رنگ، سیستم عصبی را تحریك می كند؛ یعنی فشار خون را بالا می برد و تنفس و ضربان قلب را سریع تر میكند. لذا رنگ قرمز از لحاظ تاثیری كه بر سیستم اعصاب دارد یك عامل محرك به شمار می آید و معنای فیزیولوژیك آن، داشتن آرزوهای بسیار، شور و شوق زندگی و تهور و قدرت اراده است(روانشناسی رنگها:ص21).
كاربردی كه از رنگ قرمز در روایات شده است، كما بیش با این معنا سازگار است، مانند: "الموت الحمر " به معنای "مرگ سرخ " كه همان كشتار و خونریزی و مرگ سخت و خونین است ( نهج البلاغه : خطبه 101) یا "یوما احمر " به معنای " روز سرخ "، كه همان روز قتل و غارت و انواع سختی ها است(نهج البلاغه: خطبه71)، و " یا احمر الباس "، كه كنایه از سخت شدن كارزار جنگ است(نهج البلاغه:نامه9). در فرهنگ ملت و عرف ما نیز رنگ سرخ نشانه شهادت و خون دادن در راه حق است. البته قرمز در روایات به معانی دیگر هم به كار فته است .مانند: "حمرالنعم "به معنای گشتران سرخ مو " كه منظور، بهترین چارپا و زیور دنیاست و یا "كبریت احمر "به معنای كبریت روشن و سرخ، كه منظور اكسیر كمیابی است كه كیمیاگران در پی آن هستند.
در هر صورت آنچه از سنت رسول خدا در این زمینه به ما رسیده كراهت ایشان در استفاده از رنگ قرمز برای لباس بوده است، مگر در اعیاد و در روز جمعه و برای جشن و شادمانی كه علت آن را می توان در تاثیر این رنگ بر روان آدمی جستجو كرد.(سنن النبی:ص133 ـ 135 ـ 137) و استفاده ایشان در زمینه هایی خاص از این رنگ به همان معنا بر می گردد. مانند اینكه در كافی از امام صادق ( علیه السلام) نقل شده است:
كان فی منزل رسول الله(صلی الله علیه و آله) زوج حمام احمر.
در خانه رسول خدا یك جفت كبوتر قرمز رنگ بود، و ایشان از آنها نگهداری می كردند(سنن النبی:ص138 ـ 143).
زیرا در روایت دیگری از امام صادق ( علیه السلام) در كتاب مكارم الاخلاق آمده است كه:
لیس من بیت نبی الا و فیه حمام، لان سفهاء الجن یعبثون فی البیت، فاذا كان فیه حمام عبثوا بالحمام و تركوا الناس.
درخانه همه انبیا، كبوتر نگهداری می شده است ؛زیرا سفیهان جن، همواره با كودكان خانه بازی می كنند و آنان را به خود سرگرم می كنند، و اگر كبوتر درآن خانه باشد، جنیان با كبوتران مشغول می شوند و دیگران را رها می كنند (سنن النبی:ص138 ـ 142).
حال این سؤال پیش می آید كه چرا كبوتران قرمز؟ شاید بشود اینگونه گفت كه اگر كبوتران قرمز رنگ باشند، به دلیل جاذبیت و محرك بودن این رنگ موثر واقع شوند و جلب توجه بیشتری كنند.

پنج شنبه 2/6/1391 - 8:1 - 0 تشکر 524221

رنگ كبود:



رنگ ازرق یا كبود، یكی دیگر از رنگهایی است كه در قرآن كریم از آن یاد شده است. این رنگ منفورترین رنگها در نزد عرب محسوب می شود. مخصوصاً اگر رنگ چشم كبود باشد ؛زیرا اعراب به دشمن خود می گویند: "ازرق العین " یعنی "چشم كبود ". در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) در ذیل آیه 102 سوره طه آمده است كه:
«یوم ینفخ فی الصور و نحشر المجرمین یومئذ زرقا "؛ روزی كه در صور دمیده می شود و گناهكاران را در آن روز با چشم كبود محشور می كنیم.
مراد به ازرق، محشور شدن مجرمین و گناهكاران به صورت كور در قیامت است ؛زیرا وقتی چشم بیناییش را از دست می دهد كبود می شود(تفسیرالمیزان:ج14).
پس كبودی چشم علامتی برای گناهكاران است .التبه ممكن است از شدت تشنگی نیز چشم و یا بدن كبود شود، هم چنان كه در كتاب العرب این نكته ذكر شده است.
در بیانات ارزنده ای امام صادق ( علیه السلام) به مفضل، به معنای مثبتی از این رنگ اشاره شده است، و ایشان اینگونه فرموده اند:
فكر فی لون السماء و ما فیه الصواب التدبیر،فان هذا اللون اشد الالوان موافقه للبصر و تقویه حتی ان من صفات الاطباء لمن اصابه شیاً اضر ببصره ادمان النرّ الی الخضره و ما قرب منها الی السواد و قد وصف الحذاق منهم لمن كل بصره الاطلاع فی اجانه خضراء مملوه ماءاً فانظر كیف جعل الله جل و تعالی ادیم السماء بهذا اللون الاخضر الی لیمسك الابصار المنقلبه علیه فلا ینكا فیها بطول مباشرتها له...
در رنگ آسمان خوب فكر كن؛ كه موافق ترین رنگهاست برای تقویت دیده و نور چشم، تا آنجا كه اطبا می گویند: اگر كسی ضعف بینایی داشته باشد باید مرتب و پیوسته در تغار كبود رنگی نگاه كند كه پر از آب است. پس فكر كن كه چرا خداوند رنگ آسمان را به رنگ سبز مایل به سیاه(كبود) قرار داده است، كه مكرر نگاه كردن به آن بر چشمها ضرر نرساند (بحارالانوار:ج3ص111؛آیین بهزیستی اسلام:ج2ص83).

پنج شنبه 2/6/1391 - 8:2 - 0 تشکر 524223

حاصل كلام:



از تأمل در آیات و روایات به وضوح به دست می آید كه:
رنگها حسن و قبح ذاتی ندارند و هر رنگ دارای جنبه های روانی مثبت و گاه منفی در بسترهای متفاوت می باشد. قرآن انطباق وحی با واقعیت است و فطرت انسانی، با كلام خداوند متعال ،همواره یكسو و هم جهت است.


بهترین رنگها از جانب خداوند متعال در قرآن كریم (سوره مباركه ی بقره: آیه138) اینگونه معرفی شده است:
«صبغه الله و من احسن من الله صبغه و نحن له عابدون»؛ بهترین رنگها رنگ خدایی است و ما برای او بنده ایم. 



امام صادق ( علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
الصبغه هی الاسلام؛ آن رنگ آمیزی اسلام است(اصول كافی:ج3ص23).
و بندگی ما تنها رنگ خدایی معنا دارد و بس.

پنج شنبه 2/6/1391 - 8:3 - 0 تشکر 524225

سخن آخر


اگر چه بحث در زمینه آفرینش شگفت رنگها، صاحبان فكر را به سوی صانع متعال می كشاند، و دنیا طلبان را نیزمدهوش خود می سازد و ارتباط آنان را با عالم بالا قطع می كند، لیكن به یاد داشته باشیم كه از تعلق رنگها خارج شدن و به رنگی های معنوی دل سپردن خود بهترین نوع رنگ گرفتن است. كه البته این نیز، مقوله ای دیگر است و از خداوند توفیق درك این مقام را می طلبم.


نویسنده: حسین پهلوان


منبع: دو فصلنامه حدیث اندیشه شماره 6

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.