• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 1335)
چهارشنبه 1/6/1391 - 19:56 -0 تشکر 523667
ازدواج ....

تست میزان پایداری ازدواج  

آوای آبی : اگر می خواهید ازدواجی پایدار داشته باشید و ارتباطی صادقانه بین شما و همسرتان برقرار شود و اگردر ازدواج با فردی به خصوص دچار شک و تردید شده اید اگر می خواهید بدانید که همسر رویایی تان در مورد زندگی مشترکتان ، خانه آینده تان مسایل مادی و نظایر آن چه نظری دارد باید حتما"" به پرسش های مربوط به همسان بندی پاسخ دهید . باید تک تک سوالات پاسخ دهید . جواب دادن به این پرسش ها برای شما تجربه ی بسیار مفیدی خواهد بود که به پیوندتان استحکام می بخشد .اگر می خواهید پیمان ازدواجی که می بندید سرشار از عشق و علاقه و تفاهم باشد این مرحله میتواند شما را در راه رسیدن به این خواسته مهم تان یاری کند . سری اول پرسش های همسان بندی در مورد خانه مشترکتان است زیرا بسیار حائز اهمیت است و شما و همسرتان در مورد فضایی که می خواهید در آن با هم زندگی کنید گفتگو کنید . هر چه قدر که یکدیگر را دوست داشته باشید وضع ظاهری فضایی که در آن با هم زندگی خواهید کرد ، روی جریان روابطتان تاثیر خواهد گذاشت بسیار اهمیت دارد که نیازهای همسرتان را در ارتباط با خانه آینده تان بدانید و نیازهای خودتان را نیز بیان کنید . پاسخ به این سوالات فرضیاتی را منعکس می کند که شما در مورد زندگی و آینده عمیقا"" به آنها معتقد و پای بند هستید . این سوالات به شما و همسرتان کمک می کند تا نظریات خود را در مورد خانه ای که می خواهید در آن زندگی کنید معلوم و مشخص کنید .

1- دوست داریم که نمای بیرونی خانه تان چگونه باشد ؟ نمای داخلی اش چطور ؟ آیا سبک خاصی را در نظر داریم ؟

2- می خواهیم خانه مان چند اتاق داشته باشد و هر اتاق به چه منظوری استفاده شود ؟

3- چه چیزی به ما در خانه مشترکمان احساس امنیت و شادمانی می دهد ؟ 4- دوست داریم که موقعیت جغرافی خانه مان کجا باشد ؟

5- می خواهیم در آپارتمان زندگی کنیم یا در یک خانه ویلایی مستقل ؟

6- آیا میزان نیاز ما به نظم و نظافت خانه با یکدیگر برابراست ؟ آیا یکی از ما منظم است و کارها را بخوبی برنامه ریزی می کند ؟

7- چه کسی مسئول خرید میوه و سبزیجات ، آشپزی و سایر کارهای مربوط به آماده کردن غذا است ؟

8- آیا اهل غذا خوردن در بیرون هستیم ؟ همیشه یا گهگاه ؟

9- آیا دوست داریم روی تخت خواب بخوابیم یا روی زمین و تشک ؟

10- حاضریم چند درصد درآمد ماهیانه یا سالانه خود را صرف خریدن وسایلی که در خانه نیاز داریم بکنیم ؟

11- چه مقدار هزینه صرف وسایل خانه خواهیم کرد ؟

12- تا چه مدت در اولین خانه ای که تهیه می کنیم زندگی خواهیم کرد ؟

13- سبک مورد علاقه ی ما چیست ؟

14- چه کس دیگری ممکن است در خانه ما زندگی کند ؟

15- آیا می خواهیم حیوان دست آموزی داشته باشیم ؟

16- بزرگترین آرزوو نقشه ای که من برای خانه مان دارم چیست ؟

تذکر: هر یک از طرفین به طور جداگانه و یا باهم ولی روی ورق کاغذهای جداگانه به سوالات فوق پاسخ دهند ممکن است برخی از سوالات به زمان زیادی برای پاسخ دادن نیاز داشته باشد شاید هم برخی از سوالات از نظر شما نداشته باشد . پس از پاسخ کتبی جداگانه به هر یک از سوالات هر دو نفر باید با هم به بررسی پاسخ ها و اختلاف سلیقه های خود بپردازید تا از تفاوت ها و شباهت های خود در انتخاب خانه آینده تان مطلع شوید . اگر توانستید اختلاف نظرها را حل کنید ، اگر نه آنها را بپذیرید و طرف مقابل خود را همان گونه که هست دوست بدارید نه آن گونه که خود را می خواهید !

چهارشنبه 1/6/1391 - 19:57 - 0 تشکر 523668


روابط دختر و پسر قبل از ازدواج

تا همین چند سال پیش، انتخاب همسر در خانواده‌های ایرانی غالباً به این صورت بود که پسر آماده ازدواج ، مشخصات و خصوصیاتی که برای همسر آینده‌اش در نظر داشت را با کلی خجالت و سرخ و سفید شدن به خانواده‌اش اعلام می‌کرد و بزرگ‌ترهای خانواده با توجه به آن مشخصات و خصوصیات، دختری را در نظر گرفته و خانم های خانواده به خواستگاری او می‌رفتند. اگر در این مراسم دو طرف همدیگر را می‌پسندیدند، خانواده پسر برای بار دوم و این بار به همراه داماد به خانه عروس می‌رفتند و معمولاً با پیشنهاد یکی از بزرگترها، دختر و پسر در اتاقی جدا از سایرین با هم حرف می‌زدند و نظرات و حساسیت‌ها و دیدگاه‌هایشان در مورد زندگی را بیان کرده و توقعاتی که از همسر آینده‌شان داشتند را مطرح می‌کردند. در این نوع انتخاب همسر که هنوز در بسیاری از خانواده‌ها مخصوصاً در روستا‌ها و شهرهای کوچک رواج دارد والدین نقش اساسی و مهمی در انتخاب همسر برای فرزندشان داشتند.



درباره شرایط امروزی جامعه نکته ای را باید مدنظر داشت. در روستاها و شهرستان‌ها از قدیم الایام مردم همدیگر را می‌شناختند و هنوز هم افراد بومی هر منطقه همدیگر را می‌شناسند و از خصوصیات خانوادگی، پایبندی به اصول مذهبی، تقیّد نسبت به حریم خانواده، خصلت‌های اخلاقی و تعصبات و حساسیت‌های همدیگر آگاهند. بنابراین هر کس می‌داند قرار است با چه خانواده‌ای وصلت کند. اما در کلان شهرها و شهرهای مهاجرپذیر، اقوام و گروه‌های مختلف با فرهنگ‌ها و اعتقادات و سلیقه‌ها و خلقیات گوناگون در همسایگی هم زندگی می‌کنند، از طرف دیگر ارتباط بین همسایه‌ها و هم‌محلی‌ها بسیار کاهش یافته. به همین دلیل آگاهی از پیشینه خانواده‌ای که قرار است با آنها وصلت صورت بگیرد و شناخت خصلت‌ها و خلقیات آن خانواده بسیار مشکل شده. بنابراین می‌توان گفت یکی از عوامل اصلی رشد آمار طلاق در شهرهای بزرگ نسبت به شهرستان‌ها و روستاها همین مسئله است.



شاید به همین دلیل است که امروزه، نحوه انتخاب همسر و ازدواج مثل بسیاری دیگر از فرایندهای اجتماعی در شهرها و کلان شهرها به تدریج در حال تغییر است. رواج شدید روحیه فردگرایی، افزایش دامنه آزادی‌های فردی بخصوص در مورد زنان و دختران، گسسته شدن و یا تزلزل روابط و پیوندهای خانوادگی و توسعه منفعت طلبی و خودمحوری، از دیگر مواردی است که در جوامع شهری رو به افزایش است. برخی معتقدند این تغییر و تحولات از پیامدهای محتوم دوران گذر از سنّت به مدرنتیه است. عده‌ای دیگر تأثیرات فرهنگ غرب در جامعه را عامل بروز این وضع می‌دانند. علت این تغییرات هر چه می‌خواهد باشد، آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که جامعه به تدریج از باورها و سنت‌ها و فرهنگ اصیلش فاصله می‌گیرد.



یکی از تغییراتی که از لحاظ فرهنگی به خصوص در شهرها به وجود آمده، حضور پررنگ زنان و دختران در جامعه است. امروزه کمتر اداره و کارخانه و سازمان و شرکت و فروشگاهی پیدا می‌شود که بخشی از کارمندان آن را زنان و دختران جوان تشکیل ندهند. همچنین تعداد زیادی از دانشجویان و هنرجویان دانشگاه‌ها و سایر مراکز آموزش عالی را دختران تشکیل می‌دهند. چنانکه گاهی اوقات تعداد آنان بیشتر از تعداد پسران پذیرفته شده در این مراکز و موسسات است.




کاملاً طبیعی است نتیجه این حضور، برخورد و تعامل بیشتر بین دخترها و پسرهاست و در این برخورد‌ها و مواجهه‌ها، عوارض و پیامدهای خاص خودش را دارد. یکی از این پیامدها شکل‌گیری و دوستی‌هایی بین جنس‌های مخالف است، دوستی‌هایی که اصطلاً به آنها «دوستی‌های خیابانی» گفته می‌شود.




در سری مقالاتی که در مورد حجاب، تقدیم کاربران عزیز شد ، گفتیم زن و مرد بصورت غریزی نسبت به هم کشش و تمایل دارند. این کشش و تمایل، زمانی نمود و تظاهر خارجی و عملی پیدا می‌کند که دختران با سر و وضع و لباس و آرایشی در جامعه حاضر شوند که باعث تحریک و واکنش مردها و پسرها شوند. به همین دلیل است که اسلام برای پیش‌گیری از شکل‌گیری این ارتباطات و عوارض منفی و ناخوشایند آن، رعایت حجاب از سوی بانوان و نگاه‌های معنی‌دار از سوی هر دو طرف را الزامی کرده است.



اما سوالی که پیش می‌آید اینست که چرا چنین دوستی‌هایی قبیح و زشت دانسته می‌شود؟ آیا وقت آن نرسیده که در مورد حُسن و قبح این دوستی‌ها با توجه به شرایط جامعه و رشد فکر و تکنولوژی، بازنگری صورت گیرد؟ آیا حقیقتاً این دوستی‌ها و رابطه‌ها عوارض منفی دارند یا مخالفت با این رفاقت‌ها یک سنت اشتباه است که از قدیم برجای مانده؟ اگر هدف از برقراری این ارتباط‌ها و مراوده‌ها، صرفاً شناخت همدیگر برای ازدواج باشد چطور؟ اگر دختر و پسری که با هم دوست می‌شوند متعهد شوند که ارتباط جنسی برقرار نکنند و به تعهدشان پایبند باشند، آیا بازهم باید با چنین رفاقتی مقابله کرد؟


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:57 - 0 تشکر 523669

صبر كنید ، ازدواج نكنید

1 - اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود ، مسئولیت كاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید. ( تنبلی و بی مسئولیتی)


2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (‌كه به نظر شما غیر منطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی كننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)


3 – اگر در زندگی ، مرتب شغل خود را عوض كرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشكلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترك تحصیل كرده اید، علائق خود را نیمه كاره رها كرده اید و ثبات فكری ، احساسی و رفتاری ندارید.( عدم ثبات فكری، احساسی و رفتاری)


4 – اگر تصور می كنید ؛ افكار ، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید. (خطای شناختی)


5 – اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی كه در زندگی مشتركتان در آینده با هیچ گونه مشكلی مواجه نشوید. (خطای شناختی)6


– اگر در پی كسب لذت و علائق خود ، كارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد. (اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری)


7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درك افكار ، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واكنش دفاعی و خود میان بینی)


8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید. (عدم خودآگاهی)


9 – اگر تا كنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتار های شما ایجاد نشده است. (عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی)


10– اگر مسائل كاری شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده ( خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشكلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگیتان تاثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد. (مشكل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها)


11 – اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید( حتی اگر شرایط تغییر كند) و بسیار متعصب ، خشك و غیر قابل انعطاف هستید. (‌عدم انعطاف پذیری لازم)


12 – اگر قادر به درك احساسات ، رفتار و افكار خانواده ، دوستان و همكارانتان(كه متفاوت از شما عمل می كنند)، نمی باشید. (عدم اگاهی اجتماعی)


13 – اگر بیشتر به جای گوش كردن ، صحبت می كنید و بیشتر از آنكه سعی كنید دیگران را بفهمید ، سعی دارید كه دیگران شما را درك كنند. (عدم مدیریت رابطه)


14– اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفاً ، هیجانات شما را به سویی می كشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید. (خود یا اگو ضعیف ، هوش هیجانی پائین)


15– اگر برای رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه ای ندارید و منفعلانه و واكنشی نسبت به دیگران عكس العمل نشان می دهید.( رفتار بی تعقل یا انعكاسی، مشكل در شیوه حل مسئله)


16 – اگر عادت دارید به جای حل مشكلات از آنها فرار كنید یا اجتناب بورزید یا واكنش شما به مسائل بی تفاوتی هست. (پاسخ اجتنابی به رویدادها)


17- اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تكانشی ( كسی كه یكباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید. (اختلال شخصیت)


18 – اگر فكر می كنید، از میان چند میلیارد ساكنین كره زمین ، فقط و فقط یك شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.( خطای شناختی ، عدم كنترل احساس ، هوش هیجانی ضعیف)


19 – اگر بدون اینكه خود را دقیقاً‌ ارزیابی كنید و بشناسید ،‌دنبال همسر مناسب می گردید. (‌عدم شناخت خود)


20 – اگر وضعیت فعلی اتان راضی كننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت ، اقدام به ازدواج می كنید.


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:57 - 0 تشکر 523670

نشانه های عشق ماندگار

بسیاری از رابطه ها بصورتی یكسـان آغـاز مـی شـونـــد: مـرد و زن نـسـبت به هر كلمه ای كه ابراز می دارنــد، هر نـفسی كه می كشند و هر حركتی كه انجام می دهـند، وفـادار و پایبندنـد. همه چـیـز در ابـتـدای هـر رابـطـه جـدی بسیار دلپسند و خوب است، اما از كجا میتوان فهمید كه این شرایط بعد از سه ماه باز بـهمین صـورت تداوم خواهد یافت یا خیر؟ چطور متوجه می شـوید كه همسرتان برای شما مناسب است؟ آیا او به شما علاقمندیش را خواهـد  گفت، آیـا او عـلاقمندیش را به شما نشان خواهـد داد یـا فقط به دیگران خواهد گفت كه میخواهد شما در زندگیش باشید؟


من در لحظه دوستت دارم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرگز بنظر نمیرسـد كـه خبرهای بدی در رابطه های تازه و نو وجود داشته باشد. زوجین
در مورد هر چیزی با یكدیگر موافقند، از نوع غذایی كه در رستوران سفارش می دهـنــد گرفته تا مقدار كره ای كه در سینما روی ذرت بو داده خود میریزند. متاسفانه، در نهـایـت
لبخندهای ساده حاكی از رضایت و موافقت و نیز ابراز علاقه های پـر شـور و نشاط پایان می یابند.


زمانی فرا میرسد كه جمله دو كــلمه ای معروف گفته شده و احساسات سرد و بی روح موجود در  آن آشكار می گردد. هرچند گـفتن "دوستت دارم،" لـزوما جهتی صـحیح برای حـركت كـردن نـــیست. این عبارت كوچك باید برای زمان مناسبش كنار گذاشته شـده و نباید همانند نقل و نبات در عروسی مرتب بالا انداخته شود.


گفـتن این كـه صادقانه به شریك زندگی خود علاقمندید، ارزشش بسیـار والاتـر از ادعای دروغین دوسـت داشتــن او می باشد. دروغگویی همچنین ممكن است یك رابطه خوب بالقوه را به خطر بیندازد. این قانون در مورد زن و مرد هر دو صادق است ، از آنـجـایی كه زوجین گاهی اوقات مایل میگردند احساسات خود را طریق نشان دادن علایق خـود بــه دیـگری بــزرگ جلوه دهند. این به آن معنا نیست كه برخی از زوج ها هـرگـز هـمـدیـگر را دوست نخواهند داشت، بلكه منظور این است كه نباید گرفتار لحظات لذت بــخش كاذب و زودگذر شد و آنچه كه واقیعت درونی نیست را بروز داد.



واقعیات را به او نشان دهید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از قدیم گفته اند "دو صـد گفته چو نیم كردار نیست،" این جمله در مورد روابط خانوادگی نـیـز صادق است. ما عادت میكنیم جمله ای قدیمی و تكراری را بارها و بارها بشنـویـم، اما برای اینكه آن كلمات مؤثر واقع شوند، باید عمل خـود را نـیـز به آنها اضافه كنیم. پس دفعه بعدی كه به همسرتان میگویید كه برای شما ارزشمند اسـت، فــراموش نـكنید كه چگونگی احساس خود را در عمل به او نشان دهید.


برای این كار لازم نیست برایش گوشواره الماس بخرید. چرا كمی نوازشش نكرده و او را جایی كه همیشه دوست داشته برود، نبرید؟ گفتن به یك زن كـه او دنـیـای شـمـا است خیلی آسان اســت، اما آیا ثابت نمودنش هم به این آسانی است؟ چه تعدادی از شما در این لحظه از رابـطه تان به همسر خود می گویید كه برای او هر كاری انجام میدهید و در فـرصـت بـعـدی خــلاف جـهـت حرك كرده و جمعه شب به جای این كـه وقــت خود را با همسرتان سپری كنید با دوستان خود به گردش و تفریح میروید؟


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:57 - 0 تشکر 523671

مردان،بی احساس های احساساتی

چرا مردها نباید گریه کنند؟!


تحقیقات جدید نشان می‌دهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است اما در اغلب موارد این امر از مردان- و همچنین از زنان – پوشیده باقی می‌ماند.


با اینکه احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار می‌رود ، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی می‌شوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف می‌کنند. در یک بررسی در رابطه با هوش عاطفی 500 هزار فرد بالغ ، ثابت شد که هوش عاطفی مردان به اندازه زنان است. مطالعاتی که بر روی زوج‌ها صورت گرفته نشان می‌دهد که مردان هم به اندازه زنان با میزان استرس همسرشان هماهنگ‌اند و به همان اندازه قادر به حمایت از آنها هستند.



مردان و زنان آه می‌کشند ، گریه می‌کنند ، شادی می‌کنند ، خشمگین می‌شوند و داد و فریاد راه می‌اندازند ، اما شیوه پردازش و ابراز احساسات در آنها متفاوت است.


دکتر کلمن، روان‌شناس و نویسنده می‌گوید: « احساسات در زندگی مردان در پشت سر و در زندگی زنان در پیش رو قرار دارند.» هورمون تستوسترون بر احساسات مردان تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود آنها بیشتر به طبقه‌بندی و تفکر منطقی بپردازند. به نظر می‌رسد زنان طبیعتاً با عواطف خود بیشتر در تماس هستند ، در حالی که مردان باید روی این قضیه کار کنند و اگر این کار را بکنند شرایط کاملا برابر می‌شود. آنها دارای روابط شادتر و زندگی سعادتمندانه‌تری خواهند بود.


چرا بسیاری از مردان از نظر احساسی ضعیف هستند؟ خوب این تقصیر مغزمردانه است. دکتر دیوید پاول، رییس مرکز بین‌المللی مطالعات سلامت می‌گوید: « سیم‌کشی مغز مردان متفاوت است.» او توضیح می‌دهد که ارتباط بین نیم‌کره چپ مغز، جایگاه منطق، و نیم‌کره راست مغز، محل عواطف و احساسات، در زنان قوی‌تر است: «ارتباط بین دو نیم‌کره در زنان شبیه یک بزرگراه است، بنابراین می‌توانند به راحتی بین دو نیم‌کره حرکت کنند. اما در مردان این ارتباط مانند یک کوره راه باریک است که باعث می‌شود دسترسی به احساسات برای ما مردها چندان آسان نباشد.»



این می‌تواند توضیحی برای نتایج 125 مورد مطالعه در فرهنگ‌های مختلف باشد: در این بررسی‌ها مشاهده شد که مردها  و پسرها همواره  در تفسیر پیام‌های غیرکلامی نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت کمتری دارند.


هم‌چنین واکنش مردان نسبت به احساسات ضعیف‌تر است و زودتر هم آنها را فراموش می کنند. در آزمایشی که در دانشگاه استانفورد انجام گرفت، عکس‌هایی از صحنه‌های تکان‌دهنده یا ناراحت‌کننده باعث تحریک بخش گسترده‌تری در مغز زنان شد. پس از سه هفته، زنان در مقایسه با مردان جزییات بیشتری از این تصاویر را به خاطر داشتند. به همین صورت محققان گمان می‌کنند که یک زن ممکن است به خاطر بگو مگو یا بی‌اعتتنایی کوچکی که شوهرش مدت‌هاست فراموش کرده هم‌چنان ناراحت و عصبانی باشد.



پسرها در سن یک سالگی در مقایسه با دختران ارتباط چشمی کمتری برقرار می‌کنند و به اشیای متحرک مثل ماشین توجه بیشتری نشان می‌دهند تا چهره انسان‌ها. هم پدرها و هم مادرها با پسران‌شان کمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت می‌کنند (به جز خشم)، و دایره لغات ذهن پسرها شامل تعداد کمتری از واژه‌های مربوط به احساسات می‌شود.




در زمین بازی- اگر نه در خانه- پسرها یاد می‌گیرند که جلوی اشک‌شان را بگیرند و ترسی از خود نشان ندهند. چهره آنها، که زمانی به اندازه دختران نشان دهنده احساس‌شان بود، با رسیدن به سنین دبستان جدی تر می‌شود.




در سنین بزرگ‌سالی مردان از کلمات کمتری استفاده می‌کنند و صحبت کردن را حداقل در جمع ابزاری برای بالا بردن موقعیت خود می‌دانند، برعکس خانم‌ها که برای نزدیکی به دیگران با آنها وارد صحبت می‌شوند. مردان حتی هنگام صحبت با دوستان‌شان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خرید ، ورزش، ماشین یا کامپیوتر هستند. 



چرا مردان منفجر می‌شوند؟


اگر چه زنان هم به اندازه مردان عصبانی  می‌شوند ، اما خشم هم‌چنان یک ویژگی مردانه به حساب می‌آید. دکتر کنث دیلیو کریستین، روان‌شناس و نویسنده می‌گوید: «خشم به این علت به وجود می‌آید که شخص به علت سرکوب کردن احساسات خودش دچار سرخوردگی شدید می‌شود با این وجود این کاری است که مردان انجام می‌دهند، چون می‌ترسند که اگر کمی به احساسات‌شان بها بدهند دیگر کنترل آن از دست‌شان خارج می‌شود. اگر شما همه ابعاد وجودتان را رشد ندهید اگر یاد نگرفته باشید که چه‌طور با احساسات‌تان کنار بیایید، تبدیل به سایه‌ای می‌شوید که فقط بخش کوچکی از شخصیت‌تان را نشان می‌دهد و طولی نمی‌کشد که این بنای سستی که از خود ساخته‌اید فرو می‌ریزد.»


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:57 - 0 تشکر 523672

با ازدواج مناسب متعالی شوید

تمرین در ارتباطات :


در ازدواج فرد سالها تمرین می كند كه رابطه محبت آمیز را چگونه حفظ كند و آنرا در حد عالی نگه دارد و این تلاش خود بخود تغییرات عمیقی را در افراد به وجود می آورد ، وقتی فرد عادت كند سالها به خوبی صحبت كند ، اهل عطوفت و گذشت باشد ، رفتار مهربانی داشته باشد ، اهل خیر و انفاق باشد و آنقدر روحش بزرگ شود كه دیگری را برخود مقدم بشمارد یا حداقل به اندازه ی خودش به او اهمیت دهد ، مطمئناً بعد از گذشت چندین سال ، خواهید گفت این فرد بافرد قبل از ازدواج خیلی فرق كرده و خیلی بهتر شده است .



شخصیت مفیدتر و مستقل تر :


در ازدواج بدلیل اینكه افراد با واقعیتهای زندگی بیشتر مرتبط می شوند و مسئولیت های بیشتری را بر عهده می گیرند ، لذا جسم و ذهن هر دو برای بهبود و رفاه زندگی تلاش بیشتری را می كنند و در نتیجه فرد از لحاظ فردی از حالت نیاز و وابستگی به سوی استقلال و خودكفایی گام  برمی دارد و از لحاظ اجتماعی فرد كم كم از یك وجود مصرف كننده به وجود تولید كننده یا خدمات دهنده در اجتماع تبدیل می شود .



زمانی كه فرزندانی هم به جمع زوجین اضافه شوند ، این بار زن و مرد از مقام زوجیت به مقام والدین ارتقا می یابند و چه زحمتها ، تلاشها و كوششها برای اینكه انسانی دیگر به این دنیا قدم بگذارد و رشد و پروش یابد را متحمل می شوند.


 و باز هم ادامه خط سیر بزرگ شدن انسان :


زمانی كه فرزندانی هم به جمع زوجین اضافه شوند ، این بار زن و مرد از مقام زوجیت به مقام والدین ارتقا می یابند و چه زحمتها ، تلاشها و كوششها برای اینكه انسانی دیگر به این دنیا قدم بگذارد و رشد و پروش یابد را متحمل می شوند و اگر زمانی زن و مرد به یكدیگر عشق می ورزیدند به این دلیل بود كه از همدیگر لذت می بردند ، با آمدن فرزندان ، علاوه بر خود به كسانی دیگر نیز مهر و محبت می ورزند ، اما این دفعه نه به این دلیل كه نفعی و لذتی ببرند ، بلكه بدین علت كه نفعی برسانند و بهره ای را ارزانی كنند . و در این مقام است كه انسانها با كمی توجه ، به رشحاتی از مفهوم خدا بودن و بنده پروری پی می برند .



ممكن است یك سؤال برای شما به وجود آید كه چرا در برخی ازدواجها این مسائل دیده نمی شود ، این لذتها و شیرینی ها و این رشدها و بزرگ شدن ها یا مشاهده نمی شود یا كمتر مشاهده می شود ؟


و این بحثی است مفصل و جالب و جذاب كه برخی علل آن برمی گردد ، به نامناسب بودن انتخابها در قبل از ازدواج و برخی علل دیگر كه بسیار مهم تر و اساسی تر است ، برمی گردد به كیفیت رفتارها پس از ازدواج كه از حوصله ی این مقاله خارج است .



اما سخنی مهم با شما كاربران عزیز تبیان!


یك دلیل بسیار محكم برای ازدواج كردن خود قائل شوید ، دلایلتان برای ازدواج بسیار بیشتر و وسیع تر از ارضاء نیاز جنسی باشد ، حتی هدفتان از ازدواج ، از ارضاء نیاز عاطفی هم بیشتر باشد ، چون ازدواج بیشتر از ارضاء این دو نیاز ، اهداف والاتر و مهم تری را نیز در خود داراست و همین اهداف والاست كه برخی در اثر ازدواج رشد می كنند و اوج می گیرند و همچون حضرت امام خمینی (( ره )) این جمله پر از تأمل و پر رمز و راز را می گویند كه: (( مرد از دامن زن به معراج می رسد )) و برخی هم در اثر ازدواج كم می آورند و بازی را می بازند و در نتیجه نظرشان نیز نسبت به ازدواج تغییر می كند .


ازدواج گرچه با ضرورت ارضاء نیازها قوت می گیرد ، اما شیرینی و دوام آن با قائل شدن و متوجه بودن به اهداف والای آن محقق می گردد .




(( مرد از دامن زن به معراج می رسد ))




ازدواج مثل تحصیل علم می باشد ، گرچه ممكن است ضرورت خواندن و نوشتن و احتیاج به سواد ، پای ما را به مدرسه بكشاند ، اما علم منافعی بسیار بیشتر از سواد خواندن و نوشتن در خود نهفته دارد و خیلی از رشدها ، توانمندیها ، ابتكارات و … بواسطه ی علم صورت می گیرد و سختی های علم نباید مجوز این گردد كه علم تخطئه شود .



ازدواج نیز همین طور است ، ازدواج گرچه به نیازهای جنسی و عاطفی انسان پاسخ می دهد و او را سرشار از احساس و هیجان می كند اما در عین حال بواسطه ی زمینه های تلاش و فعالیت و تصمیم گیری كه برای انسان فراهم می كند وجود او را پخته تر می كند و او را از مدار خودبینی به دیگری بینی و غیربینی ارتقا می دهد و روح و روان او را لطیف تر ، خیرخواهانه تر و دوست داشتنی تر می كند و باعث بزرگ شدن روح انسان می شود .




ازدواج گرچه به نیازهای انسان پاسخ می دهد و او را سرشار از احساس و هیجان می كند اما در عین حال وجود او را پخته تر می كند و او را از مدار خودبینی به دیگری بینی و غیربینی ارتقا می دهد .




بنابراین سعی كنید به رشد همه جانبه در تمامی ابعاد وجود خود فكر كنید ، تفكرتان را از بهره بردن به بهره رساندن بالا ببرید ، و از توقع داشتن ازدیگری به توقع داشتن از خود برای خدمت كردن به دیگری ، روح خود را بزرگ كنید و از شرط و شروط های بی مورد گذاشتن برای دیگری به جهت اینكه وی امكانات رفاهی شما را در حد عالی فراهم كند یا بواسطه وجود او به نان و نوائی برسید ،تغیر دهید . به بزرگ شدن وجود خودتان برای مفیدتر بودن برای همسر آینده تان فكر كنید .


وقتی دیدتان نسبت به ازدواج متعالی شود آن وقت حتی مشكلات و سختی ها نیز شیرین و سازنده اند ، آن وقت آسان گیرتر نسبت به دیگران و سخت گیرتر نسبت به خودتان خواهید شد . چرا كه آمده اید در میدان زندگی بازی كنید و خوب  هنرنمایی كنید و نیامده اید كه فقط تماشا كنید كه اگر دیگران خوب بازی كردند سوت و كف بزنید و اگر مطابق میل شما بازی نكردند لعن و نفرین بفرستید .


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:57 - 0 تشکر 523673


راه هایى ساده براى یك ازدواج بى درد سر!!



یك جوان نیاز دارد قبل از ازدواج چند چیز اساسى را مشخص كند ،‌ هدف از ازدواج ؛ انتخاب شخص ایده آل نه آرمانى ، چگونگى مقدمات یك زندگى دو نفره راحت نه تجملاتى ، تدارك یك كار مشخص ولو با حقوق اندك حالا نوبت به راهایى میرسد كه ازدواج شما را به یك ازدواج آرمانى و شاعرانه نزدیك‌ می‌كند:
1.هدف ازدواج : بیاید نیاز‌هاى خود به ازدواج را به دو بخش تقسیم كنید نیاز‌هاى روحى و جسمى . همیشه سعی كنید ساده به همه آنها بنگرید و آنها را با نیاز‌هاى طرف مقابل هماهنگ كنید . با گفتمان میتوانید به این شناخت دست یابید و كم كم با یكدیگر هماهنگ شوید . 3.فیلم‌هاى برتر در زمینه ازدواج یا روابط خانوادگى را تماشا كنید : این فیلم‌ها مطابق با هر فرهنگى و در هر كشورى شاخصه‌هایى دارد ، با دیدن آنها یك الگوى خوب از زندگى مشترك به دست مى آورید. 4.به متون قدیمى و كتب معروف در این زمینه مراجعه كنید : اسطوره‌ها همیشه سخنانى دارند كه تا سالها باقى و اثر گذار است ، آنها را به كار بندید. 6.محدوده استقلال خود را مشخص كنید: با همسر آینده خو صحبت كنید و از او بخواهید محدوده استقلال خود را معلوم كند ، چه در روابط خانوادگى اش چه روابطش با همسر آینده اش . شما هم از خود بگویید ولى اصرار به موقعیت خود نورزید . چرا كه در زندگى مشترك همه اینها دستخوش تغیر خواهد بود. 7.از بحث نهراسید : این بحث و جدل‌هاست كه شما را بیشتر با هم آشنا‌ می‌كند و برای هم‌ می‌سازد . ولى در كل در این بحث‌ها هم خوبى‌ها و هم بدى‌ها را توامان ببینید. 8. بیاد داشته باشید زمان همه مشكلات حل خواهد كرد چرا كه شناخت ها را تكمیل و علاقه را دو چندان مى كند

2.سوال از دیگران : حتما شما در اطراف خود زوج‌هایى را‌ می‌شناسید . چه موفق ؛ چه نا موفق ، از ایشان تا محدوده ایكه‌ می‌توانید سوال كنید و راهكارها و نوع تنش‌ها و نقاط ضعف و قوت ازدواج آنها را دریابید . و از همه آنها نكته بگیرید. 5.به سایت‌هایى مراجعه كنید كه سوال و جواب زوج‌ها در آن و جواب مشاوران در آن آمده . این سایت‌ها بسیار به شما كمك‌ می‌كند مشكلات احتمالى را بیابید و چاره آن را پیش از وقوع بدانید یا جلو پیشامد آن را بگیرید..

چهارشنبه 1/6/1391 - 19:58 - 0 تشکر 523674

چگونه پیشنهاد ازدواج دهیم؟

پیشنهاد ازدواج دادن بی شك یكی از مهمترین و بزرگترین گامهایی میباشد كه تا به حال برداشته اید. شما خواهان آن هـستـید كه در آن لحظه همه چیز عالی و بـه بـهتـریـن نحو پیش رود و از آن مهمتر كه میخواهید پاسخ وی مثبت بـاشـد! ایـن نكـات را هــنگام دادن پیشنهاد ازدواج مد نظر قرار دهید تا شانس موفقیت شما افزایش یابد:
1- مطمئن گردید كه فرد مناسبی را برگزیده اید: واضح است نه! امــا حـقـیقت امر آن است كه ازدواج چیزی نیست كه بخواهید بـخاطـر انــگیــزه هــای آنــی وارد آن گردید. ممكن است شما دیوانه وار همدیگر را دوست داشته باشید اما اگر هــمسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه، ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا آنكه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد. اگر در مورد فردی كه میخواهید با وی ازدواج كنید تردید دارید، بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید.

2- مطمئن شوید هر دوی شما آمادگی دارید: پیـش از آنـكه پیـشنهاد ازدواج دهید درباره آن كه در زندگی بدنبال چه اهدافی میباشید، حتــی اهداف 50 سال آینده خود با یكدیگر صحبت كنید. هر چه بیشتر بــا یـكدیگر در مــورد آن چـه بــرای شـما حائز اهمیت میباشد گفتگو كنید بیشتر متوجه آن میگردید كه آیا با یكدیگر تفاهم و سازگــاری داریـد یــا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید. اگر شما قادر نیستــیـد كــه مخارج خود را تامین كنید، بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید.

3- از پدر و مادر وی اجازه بگیریـد: شـما ابـتـدا باید بدانید كه آیا اگر پـیش از ازدواج با پدر و مادر وی مشورت كرده و اجازه بخواهید، آنها را خوشنود میسازد یا خیر. ایـن نـكته شـایـد عـجیـب بـــنظر آید اما شما كه نمی خـواهید پـدر زن و مادر همسر آیـنـده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنكه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود.

4- بطریقی پیشنهاد بدهید كه خوشایند وی باشد: به پیـشنهاد ازدواج هـمچون یك هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید. آن را بـطریقـی طـرح ریزی كنید كه باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد. آیا وی رومـانتـیـك اسـت و یـا اهـل تـفریح و شوخ طبعی؟ آیا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستـگـاری كنـیـد و یا روی دیــوار درخـواست خود را بنوسید؟

5- در باره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید: بـرای دختـرهـا و زنـان هیچ چیز مبهوت كننده تر از یك هدیه غیر منتظره و غافلگیر كننده حلقه برلیان نمی بـاشد. امـا اگـر تـوان مالی شما اجازه این كار را به شما نمیدهد، برای یك حلقه مناسب بودجه شما كفایت میكند. اما حتما پیش از آنكه حلقه را خریداری كنید از نوع سلیـقه وی اطلاع یابـید. ایـن كار را میتوانید با سوال كردن از دوستان و یا خانواده وی و یـا مشـاهـده نوع جواهرآلاتی كه وی استفاده می كند انجام دهید. اما بسیاری از دختران تـمایـل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند. بهرحال باید به خواسته های وی احترام بگذارید.

6- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت میباشد: هنگامیكه پیشنهاد ازدواج میدهید، بـاید مطمئن باشید كه پاسخ وی ""بله"" خواهد بود. شما میباست از قبـل در مــورد ازدواج بـه انــدازه كافی صحبت كرده و كــامـــلا از آن چه طرف مقابل از یك شریك زندگی بلند مدت انتظار دارد، آگاهی یافته باشید. درست است كه میخواهید پیشنهاد ازدواج شــما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این كار بزنید.

7- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید: شـما مـمكن اسـت وسوسه شوید كه قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید. امـا عـاقلانه تر آن است كه این خبر را تنها با یكی دو تا ازدوستان و یا نزدیكان صمیـمــی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید كه رازدار و محرم اسرار شما میباشند.

8- پیشنهاد خود را از حفظ نكنید: صرفنـظر از آنـكه كـجـا و چــگـونــه پــیشنهاد ازدواج می دهــید، باید آن با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبـت بـه وی هـمــراه باشد. از قبل در مورد حرفهایی كه میخواهید به او بـزنــید یادداشت بردارید اما دقیقا آنها را از بر نكنید. در آن لحظه به وی بگویید كه چرا وی یـك فرد استـثـنایی بـوده و چـرا شما خواهان آن میباشید كه باقی عمر خود را با وی سپری كنید. بـایـد جملات شما از دلتان برآید او میخواهد با یك مرد ازدواج كند و نه یك ربات!

9- مكان و زمان مناسب را بیابید: مكانی كـه پیـشـنهاد ازدواج مـی دهـید می تواند: رسـتوران، پارك، سینما و یا لب دریا باشد.اما بهتر است مكانی انتخاب گردد كــه بــرای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد. فـاكتور زمان نیز بسیار مهم می بـاشــد اگر وی شرایط سختی را سپری می كند، اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود میباشد و یا آنكه از دست كسی عصبـانـی اسـت، زمان مناسبی برای این كار نمیباشد.

10- او را دستپاچه نكنید: شما ممكن است بخواهیـد پیـشنـهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود! امـا مـراقب باشیـد اشـتـیاق بـی حد شما كار دستتان ندهد. اگر وی شخص درونگرا بوده و از آن كه مـركز تـوجـه دیـگـران واقع گردید بیزار میباشد، بهتر است این كار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید.

11- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید: صـرفنـظر از هـمـه نقشه ها و طرح ریزی ها، امكان دارد امور دقیقا آن طوری كه شما و یا وی تصور میكردید پیـش نرود. خود را برای واكنشهای احتمالی آماده كنید.او مـمكن است دستپـاچـه شـده و یا هیجان زده گـردد و یـا آن كه كاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند. وی ممكن است بگوید: ""بله-خیـر"" و یــا ""شاید"". شمـا مـمكن است تصور كنید وی را كاملا می شناسید امـا از پـیـش داوری و آنكه پاسخ وی چگونه خواهد بود پرهیز كنید چون ممكن است مایوس گردید.

12- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید: هـمـواره احـتـمال آن كـه وی ""نه""بگوید وجود دارد. اما دلسرد نشوید با او صحبت كنید و علت عــدم آمـادگـی وی را جـویا گردید. وی ممكن است تـنـها بـه زمـان بـیشتـری نـیـاز داشتـه بـاشـد و یا آن كـه اصلا وی دختر مناسبی برای شما نباشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی بـه آن بـبـرید تا آنكه پس از ازدواج.

13- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید: زمـان معـیـنـی برای پیشنـهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنایی خـود بـا وی پـیشـنــهاد ازدواج ندهید! زمان پیشنـهاد ازدواج هنـگامی اسـت كـه شـمـا بـــرای مــدتــی كافی به یكدیگر متعهد شده باشید. همچنین زیاد وقت را تلف نكنید شجاع باشید و حـرف دلتان را بزنید. اگر هم خیلی هم كمرو می باشید، می تـوانـید پیــشنهاد خود را در قالب نامه برای دختر مورد علاقه خود ارسال كنید.


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:58 - 0 تشکر 523675


اشتباه بزرگ مردان در اولین ملاقات

با كلی امید و آروز به خواستگاری دختر رویاهایتان رفته و پس از تشریفات و مراسمات فراوان تصمیم به ملاقات او میگیرید. قرار را تنظیم كرده و با اشتیاق فراوان در روز تعیین شده به سراغش میروید. ولی در هـمان لحـظات ابتدایی متوجه تغییر ناگهانی در طرز برخورد او نسـبـت به خود میشود.
ممكن است هرچه بافته اید پنبه شده باشد. اما چـرا؟
متاسفانه برخی از افراد تـا مـحـوطـه هـجده قـدم خـوبجلو میروند ولی در ضربه نهایی مرتكب اشتباه شـده و همه تلاشها را بر باد میدهند.
در این قسمت پنج اشتباه بزرگی كه مردان هنگام ملاقات اولیه شریك زندگی آینده خود مرتكب میشوند را میخوانید.

1- او را لمس نكنید

چه از لحاظ شرعی و چه از لـحاظ اجـتـماعی نباید تا زمانیكه با همسر آینده خود محرم نشده اید او را لمس نمایید.سعی نكنید دست او را بگیرید و یا چسبیده به او بنشینید. برخی مردان به اشتباه تصور می كنند كه لمـس كردن باعـث روشـن شـدن موتـور طرف مقابل شـده و وی نـیـز همان كار را انجام خواهد داد. در حالی كه برعكس این مسئـله درست میباشد. هرقدر بیشتر سعی كنیـد دسـت او بـگیرید، بـه همان اندازه تمایل وی برای گرفتن دست شما كمتر خواهد شد.

یك مرد عاقل خودش را كنار كشیده و به همسرش اجازه میـدهد كه در صورت تمـایلـش دسـت او را بـگیرد. بـه ایـن تـرتیب انسانی باكلاس و متشخص در نظر وی جلوه خواهید كرد.

2- درباره زنان دیگر صحبت نكنید

درمورد همسر یا نامزد قبلی خود حرف نزنید. در مورد دختر شگفت آوری كه روزی خیال ازدواج با او را داشتید و در رویاهای خود او را می پروراندید، سختی به میان نیاورید. فكر كنید. وقتی زنی از مرد دیگر پیش شما تعریف میكند، دچار پریـشان حالـی مـی شوید. فضای اولین دیدار خود را با همسر آینده تان با صحبت نكردن درباره زنان دیگر رومانتـیـك و جذاب نگاه دارید.

3- فخر فروشی نكنید

همه زنان بارها و بارها شندیده اند، صدها و یا هزاران مرتبه.هرقدر بیشتر به لاف زدن و بالیدن به خود بپردازید، از جذابـیت كـمـتـری بـرخوردار خـواهیـد گشت. اجازه دهید او به تدریج به محاسن شما پی ببرد.بجای بیان قابلیتهای خود برای تحت تاثیر گذاشتن وی، بگذارید شما را به عنوان انسانی مبهم و اسرار آمیز كه نمی تـواند دركـش كـنـد، تجربه نماید. این عمل باعث خواهد شد كه او میزان علاقه اش برای خبردار شدن از وضعیتهای گوناگون شما از قبیل شرایط پولی، ورزشی، كاری و غیره افزایش چشمگیری بیاید.

4- گفتگو را ملایم و مثبت نگاهدارید

برخی اوقات مردان بدون فكر كردن و حتی بدو ن اینكه بدانند چه كار میـكنند، صحـبت را به موضوعاتی سـنگین و منفی می كشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای بـرای اینـكار وجود نداشته و تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و كاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. این كاری روماتیك نیست! در مـورد تـروریسم، ویـروس سارس و یا اینكه مدیر شما آدم بداخلاقی است،صحبت نكنید.جزئیات دلایل جدا شدن از همسر یا نامزد قبلی خود را بازگو ننمایید. موضوعات سنگین را كنار بگذارید!

5- در مورد مسائل جنسی صحبت نكنید

زنان از شنیدن صـحبـتهای جنسی متنفرند. برخی از مردان اینكار را انجام میدهند ولی شما قرار نـیـست بـه ایـن عـمـل مـبـادرت ورزیـد چون می خواهید متفاوت باشید. مایل نیستید از طریق گفتن اینكه چقدر به مسائل جنسی اهمیت میدهید او را تـحـت تاثـیـر قرار دهید. دوسـت ندارید به برخی چیزها تلویحا"""" اشاره كنید تا این تصور را در او بوجود آورد كه میتوانید قهرمان رویاهای جنسی او باشید. خیر. شما میخواهید آرام و با كلاس باشید. اگر در ملاقات آغازین با شریك آینده زندگی خود مسائل جنسی را پیش بكشید در حقیقت به میزان احساس راحتی و آرامش او حمله خواهید كرد.


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:58 - 0 تشکر 523676


10 قانون طلایی ازدواج موفق

1) سعی كنید بیشتر از آن كه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید، چیزی به او ببخشید. اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد، مطمئن باشید فرصت های بی شماری برای رسیدن به این هدف پیدا خواهید كرد. در این صورت شما نیز از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. زیرا انسان ها همواره سعی می كنند خوبی های دیگران را جبران كنند.
2) از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیرواقعی می تواند از بروز بسیاری درگیری ها، عصبانیت ها و سرخوردگی ها جلوگیری كند. انتظار نداشته باشید همسرتان كامل و بی نقص باشد. در ضمن هیچگاه او را با دیگران مقایسه نكنید.
3) سعی كنید نسبت به همه چیز دیدی مثبت داشته باشید.
4) به راه هایی فكر كنید كه می توانید همسرتان را نسبت به انجام كارهایی كه دوست دارید ترغیب كنید. اگر این روش مؤثر نبود روش های دیگر را امتحان كنید و به یاد داشته باشید كه تحسین و تعریف به موقع می تواند یك انگیزه قوی باشد.

5) اهداف خود را طبقه بندی كنید و افكار خود را بر مهمترین هدفتان یعنی داشتن یك محیط خانوادگی آرام و شاد متمركز كنید.
6) هیچ گاه با همسرتان وارد جنگ قدرت نشوید؛ به جای این كار با او به توافق برسید.
7) همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نكنید. در عوض سعی كنید روشی در پیش بگیرید كه از تكرار این اشتباهات جلوگیری كند. وقتی شما همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می كنید، احساسات او را جریحه دار می كنید و باعث آزار او می شوید.
8) اگر خدای ناکرده همسرتان به شما توهین کرد، سكوت كنید و با او مقابله به مثل نكنید. با این كار از بروز بسیاری از بحث های غیر ضروری جلوگیری می كنید. این لحظات به سرعت سپری خواهند شد و شما می توانید در زمان بهتری با همسرتان درباره رفتارش صحبت كنید (البته این بدان معنا نیست که تصور کنید الزاماً باید با یک همسر بدزبان و بدخو کنار بیایید و همیشه تمام کج رفتاری های او را تحمل کنید؛ این مشکل دیگری است و راه حل های دیگری دارد).
9) در زمان حال زندگی كنید. اشتباهات و وقایع تلخ گذشته را فراموش كنید و سعی كنید شرایط زندگی امروزتان را تغییر دهید.
10) همواره از همسرتان بپرسید: برای این كه زندگی ما شاد و دلپذیر باشد، من چه كاری می توانم انجام بدهم؟


چهارشنبه 1/6/1391 - 19:58 - 0 تشکر 523677


اشتباهات منجر به طلاق

هرساله میلیون ها نفر در سراسر دنیا از یكدیگر جدا مى شوند و خود، والدین و كودكان خود را دچار پیامدهاى بعد از طلاق مى كنند. متاسفانه آمار طلاق نیز در كشور ما به طرز وحشتناكى در حال گسترش است. پدیده طلاق از آنجایى براى جامعه شناسان حائز اهمیت است كه هسته مركزى خانواده هاى نسل آینده بشر در خطر است. امروزه زوج هاى جوان بدون توجه به عواملى كه والدین آنها در گذشته براى شناخت همسر مناسب استفاده مى كردند ازدواج كرده و فكر مى كنند كه روش هاى مطمئن ولى قدیمى گذشته براى زندگى در عصر حاضر كاربردى ندارند. متاسفانه ازدواج هایى كه این روزها صورت مى گیرد بیشتر از آنكه جنبه خانوادگى داشته باشد جنبه عاطفى داشته و بدون شناخت كافى از روحیات و ویژگى هاى اخلاقى طرف مقابل صورت مى گیرد. در كنار مواردى كه از درون باعث از هم پاشیدگى خانواده مى شود گاه عواملى از دنیاى خارج باعث ایجاد مشكلات گوناگون در محیط خانواده و نهایتاً طلاق مى گردد. این مقاله براساس نظرات بیش از ده ها خانم و آقایى نوشته شده است كه از همسران سابق خود جدا شده اند و زمانى متوجه اشتباهات خود شده اند كه دیگر دیر شده و فرصتى براى آنها باقى نمانده بود ولى شاید هنوز براى شما دیر نشده باشد و بتوانید با انجام اقدامات موثر زندگى خانوادگى تان را از تباهى نجات دهید. اولویت مطالب ذكر شده براساس بیشترین مواردى است كه زندگى زناشویى را به سمت دروازه طلاق هدایت مى كند.
۱- به والدین تان اجازه دخالت ندهید
این قانون طبیعت است كه هر موجودى در طبیعت روزى باید مستقل شده و روى پاى خود بایستد. این حقیقت همان قدر كه براى حیوانات صدق مى كند براى انسان ها نیز صادق است. انسان ها ازدواج مى كنند تا مستقل شوند. اشتباهى كه تعدادى از والدین مرتكب مى شوند این است كه آنها با نیت خیرخواهانه خود یا بعضاً سنگ اندازى در زندگى فرزندان خود دخالت مى كنند. والدین با دخالت در زندگى فرزندان خود تنها زندگى آنها را تلخ مى كنند. بعد از ازدواج اگر زن یا شوهر به طور كامل از والدین خود جدا نشده باشند احتمال بروز این مشكل در زندگى زناشویى آنها بیشتر است. معمولاً خانواده هاى تك فرزندى دوست ندارند كه فرزندان آنها بعد از ازدواج از آنها جدا شوند و بدون توجه به این نكته كه این كار ممكن است باعث به وجود آمدن مشكلاتى در زندگى زناشویى شود سعى مى كنند تا همسر فرزند خود را مجبور به زندگى در خانه مشترك كنند. ممكن است زوجین به علت بعضى از مشكلات مالى بخواهند تا در خانه اقوام یا والدین خود زندگى كنند. بسیارى از زوج هایى كه از همسر خود طلاق گرفته اند به این موضوع اشاره مى كنند كه دخالت هاى بى جاى والدین نه تنها مشكلى را حل نمى كند، بلكه باعث جدایى آنها از یكدیگر مى شود.
۲- از مشاور خانواده كمك بگیرید
در واقع مشورت با متخصصان مسائل خانوادگى به یك ضرورت اجتماعى در دنیاى امروز تبدیل شده است و نباید با بى توجهى از كنار آن گذشت. اگر امروز مى خواهید كه زندگى آرامى داشته باشید و در پرورش و راهنمایى درست فرزندان و غیره راه خطا را نروید (همیشه ریشه همه مشكلات در روابط زناشویى نیست، گاهى مشكلاتى كه به وجود مى آید و ریشه زندگى خانوادگى را خشك مى گرداند به علت اختلافاتى است كه بر سر نحوه تربیت فرزندان به وجود مى آید) مى توانید از نظرات یك كارشناس براى اداره هرچه بهتر زندگى خود كمك بگیرید. براى این كار زوجین فقط باید كمى انعطاف پذیرى از خود نشان دهند و از گوش شنواى خود براى شنیدن نظرات درست طرف مقابل استفاده كنند. با این حال پرسش هایى وجود دارند كه زوج ها به تنهایى نمى توانند براى آنها پاسخى پیدا كرده و در این صورت باید به مشاور خانواده مراجعه كنند. مشاور خانواده فقط براى تنظیم خانواده نیست. در كشورهاى اروپایى مشاور خانواده نقشى بسیار بیشتر از آن چیزى دارد كه مشاوران در كشورهاى آسیایى دارند. طبق طبقه بندى هاى تشخیص روانپزشكى مسائل و مشكلات زناشویى و خانوادگى یكى از بالاترین علل رجوع به كلینیك ها و مراكز خدمات مشاوره اى است كه این خود گواه صحت مطالب ذكرشده است.
۳- به همسر خود بى توجهى نكنید
زوجین باید از هر طریقى كه مى توانند به یكدیگر محبت كنند. بعضى از زوج هاى جوان اینطور فكر مى كنند كه فقط با خرید كادوهاى گرانقیمت است كه مى توانند علاقه خود را به همسرشان نشان دهند. گاهى یك شاخه گل سرخ و یا یك عبارت «عزیزم دوستت دارم» تاثیرى بر روى همسر مى گذارد كه گرانقیمت ترین هدیه دنیا نمى تواند جاى آن را بگیرد. گفت وگو با زوج هاى جوان نشان داده است كه آنها از طریق مادیات نمى توانند به عشق و عاطفه مورد نیاز برسند، چیزى كه آنها خواستار آن بودند محبت و صمیمیت بدون قید و شرط همسرانشان بوده است. روش هایى مثل كادو دادن، گل خریدن، بیرون شام خوردن یا... فقط جنبه كمكى دارد و به تنهایى نمى تواند در زندگى مشترك تولید عشق كند. یكى از خانم ها در صحبت هاى خود به این موضوع اشاره كرد كه «شوهرم هر وقت من را كتك مى زد بعدش برایم هدیه مى خرید تا از من معذرت خواهى كند، من هم به خاطر زندگى مشتركمان او را مى بخشیدم ولى این كار در او به عادت تبدیل شده بود. شوهر من پیش خود این طور فكر مى كرد كه هر وقت بخواهد مى تواند مرا كتك بزند و بعدش براى من یك هدیه بخرد و همه چیز را حل كند.» این خانم علت شكست زندگى زناشویى خود را بى توجهى همسرش به نیازهاى عاطفى زندگى خود مى دانست، چیزى كه هیچ همسرى تحمل آن را ندارد.


۴- انتظارات تان را از همسرتان مشخص كنید
لازمه یك ارتباط خوب در زندگى زناشویى مشخص شدن خواسته ها و محدودیت ها است. اولین قانون زندگى مشترك این است كه انتظارات شما از همسرتان باید منطقى باشد و دوم اینكه همسر شما نیز دقیقاً متوجه مفهوم انتظارات شما شده باشد تا جایى براى هیچ سوءتفاهمى باقى نماند. بسیارى از زوجین انتظار دارند كه بعد از ازدواج وارد یك سرزمین رویایى و پر از شادى شوند، غافل از اینكه گاهى اوقات در زندگى مشكلاتى پیش مى آید كه ناشى از عدم درك صحیح طرف مقابل است. عدم درك نیازهاى طرف مقابل باعث ورود سرزنش به مرز عاطفى زندگى مشترك و نهایتاً از بین رفتن احساس احترام نسبت به یكدیگر مى شود.
یكى از سئوالاتى كه زوجین باید از خود بپرسند این است كه براى جلوگیرى از ایجاد تشنج در زندگى از چه چیزهایى باید صرف نظر كنیم؟ مطرح كردن این سئوال خیلى مهم است. چون نه زن و نه مرد هیچ كدام نمى توانند به تمام نیازهاى یكدیگر پاسخ مثبت دهند و از این رو باید از تعدادى از خواسته هاى خود صرف نظر كنند. گاهى اوقات صرف نظر كردن از یك خواسته مى تواند زندگى مشترك را از رسیدن به بن بست نجات دهد. هنگامى كه زوجین فكر مى كنند تمام اقدامات و تلاش هاى آنها بى نتیجه است مى بایستى موضع خود را عوض كنند. این یك اصل استراتژیك در زندگى زناشویى است. با این كار احساس عدم توانایى كاهش پیدا مى كند و خشم و كینه اى در زوجین نسبت به یكدیگر به وجود نمى آید. فراموش نكنید هنگامى كه به خاطر همسرتان از خواسته اى مى گذرید با این كار به او نشان مى دهید كه چقدر او را دوست دارید و با شهامت مسئولیت زندگى تان را به دست گرفته اید.
۵- از اعتیاد دورى كنید
پدیده شوم اعتیاد نه تنها باعث از بین رفتن فرد مى شود بلكه كانون زندگى مشترك را نیز از بین مى برد.این درست نیست كه زندگى مشترك فقط به بهانه اعتیاد همسر به طلاق منتهى شود. در اعتیاد یك شخص عوامل مختلفى نقش دارند. بهترین كمكى كه كسى مى تواند به همسر معتاد خود بكند این است كه به جاى اینكه او را در این زمان طرد كند به او فرصتى بدهد تا سلامتى خودش را بازیابد. طلاق در زمان اعتیاد نه تنها وضعیتى را بهتر نمى كند بلكه سبب پیچیده تر شدن درمان براى همسر بیمار مى شود. فراموش نكنید كه همسرانى كه در لحظات بیمارى و سختى همسر خود را رها نمى كنند و او را عاشقانه دوست مى دارند همسران واقعى هستند.
۶- طلاق آخرین مرحله است
متاسفانه بزرگترین اشتباهى كه زوج هاى جوان در ابتداى زندگى مشترك خود مرتكب آن مى شوند این است كه فقط به تفاهمات اولیه و زودگذر خود فكر مى كنند و به سراغ اختلاف نظرهاى اساسى نمى روند و بعد از گذشت مدت زمان كوتاهى به این نتیجه مى رسند كه به درد یكدیگر نمى خورند و تنها راهى كه براى آنها باقى مانده است طلاق است. در هر زندگى زناشویى مواردى پیش مى آید كه همسرى به وظایف خود عمل نمى كند و ممكن است رفتارى نامناسب نیز داشته باشد. این اتفاقات در زندگى غیرطبیعى نیستند. شاید به نوعى بتوان گفت كه این اتفاقات نوعى آزمایش الهى هستند و آزمون زوجین این است كه ببینند آیا مى توانند سربلند بیرون بیایند! مشكلات زندگى زناشویى فقط در خانواده شما وجود ندارد بلكه در تمام خانواده ها و در مقیاس مختلف وجود دارد. تنها كارى كه زوجین باید در قبال این مشكلات انجام دهند این است كه زیاد سخت نگیرند و با حمایت و راهنمایى هاى خود به همسرانشان كمك كنند تا زودتر به مدار طبیعى زندگى شان برگردند. در واقع با واقع گرایى و نه آرمان گرایى مى توان تمام مشكلات زندگى زناشویى را حل كرد، ولى مشكل این است كه زوجین زمانى را كه باید صرف ریشه یابى مشكلات خود كنند هدر مى كنند و به اصطلاح از این شاخه به آن شاخه مى پرند و در نهایت فكر مى كنند كه با عوض كردن همسر خود مى توانند مشكلات را از بین برده و زندگى جدید لذت بخشى آغاز كنند.
۷- حرف آخر: عشق وام بانكى نیست
خوشبختى در روابط زناشویى مانند پول است، به راحتى مى توان آن را به دست آورد اما نگه داشتن آن براى مدت زمانى طولانى كار هر كسى نیست. زوجین كار مى كنند، پول درمى آورند و هزاران سختى و مشكل را پشت سر مى گذارند تا به خوشبختى برسند و بتوانند با كسى كه دوستش دارند به راحتى زندگى كنند. وقتى كه هنوز با یكدیگر ازدواج نكرده اند حاضرند براى جلب رضایت همدیگر خودشان را به آب و آتش بزنند ولى بعد از ازدواج دیگر از تب و تاب اولیه مى افتند. چرا عشق برترین اسم و دوست داشتن قشنگ ترین فعل دنیاست و جملاتى كه در آنها از این اسم و فعل استفاده شده باشد براى انسان ها ارزش بسیارى دارد. شنیدن عبارت دوستت دارم حتى از زبان یك غریبه براى انسان خوشایند است، چه برسد به اینكه همسرى این جمله را از زبان كسى بشنود كه او را دوست دارد. آیا زندگى مشترك كمتر از آن است كه نخواهید براى حفظ آن دوباره خودتان را به آب و آتش بزنید؟ مطمئن باشید یك پدر موفق بودن، یك همسر فوق العاده بودن ارزش آن را دارد كه بخواهید به خاطر آن دوباره از خود فداكارى نشان دهید. فراموش نكنید كه با ازدواج به آخر خطر نرسیده اید بلكه تازه به شروع همه چیز رسیده اید و باید براى حفظ زندگى مشترك خود تلاش كنید تا نتیجه تمام زحمات گذشته شما به هدر نرود. اكنون كه صاحب یك زندگى شده اید باید بدانید كه به منظور تقویت آن باید چه كارهایى انجام دهید تا بتوانید خوشبختى را در روابط زناشویى تان بیمه كنید.


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.