چالش های فراروی آمریكا در خاورمیانه به خصوص مشكلات حادث شده برای این كشور از زمان اشغال عراق در شرایط فعلی به سمتی سوق پیدا كرده است كه بسیاری از كارشناسان و محققان آمریكایی این چالش ها را آغاز افول هژمونی مورد ادعای كاخ سفید و شكست طرح خاورمیانه بزرگ تفسیر می كنند.
پس از جنگ سرد نظریه پردازان امنیتی آمریكا معتقد بودند كه با وجود پیروزی كشورشان درجنگ، این پیروزی دوام نخواهد داشت،زیرا چالش های منطقه ای به گونه ای گسترش یابنده و فراگیر ظهور یافتند. در این میان برخی از نظریه پردازان افول قدرت غرب را اجتناب ناپذیر می دانستند، اما محافظه كاران جدید معتقد بودند كه باید از طریق تداوم برتری اقتصادی و بهینه سازی قدرت راهبردی بر مخاطرات امنیتی غلبه كرد. «فرید برگ آرون» از نظریه پردازان آمریكایی در بهار ۱۹۹۴ میلادی در نشریه معتبر علوم سیاسی این كشور در مقاله ای با عنوان «آینده قدرت آمریكا» تأكید كرده بود كه در سال های آینده، قدرت نسبی آمریكا در مقایسه با بسیاری دیگری از كشورها، سیر نزولی خواهد داشت. وی عنوان داشت كه سیاست جهان گرایانه و تنگ نظرانه آمریكا با سیاست یك جانبه گرایی سرسختانه آن به آمیزه ای مهلك تبدیل خواهد شد.
شرایط فعلی آمریكا و مواجهه با چالش های فراروی جهانی و منطقه ای نشان داده است كه گفته «آرون» در آن سال تا چه اندازه به واقعیت نزدیك شده است.
اگرچه فروپاشی نظام دوقطبی در دهه ،۱۹۹۰ فضایی برای حركت آزادانه و هژمون گرایی آمریكا فراهم آورد اما آمریكا ساختار موازنه قدرت در نظام بین الملل را با بن بست روبه رو كرد و دیگر كشورهای جهان كم وبیش ناچار شدند در برابر محدودیت های آمریكا، واقعیت های سیاست قدرت را پذیرا شوند، هر چند در این میان كشورهای اسلامی مبادرت به اتخاذ راهبردهایی كرده اند كه بیانگر مقاومت آنان در برابر هژمونیك گرایی آمریكا محسوب می شود. در این میان افكار عمومی جهان اسلام با علم به سیاست های سلطه طلبانه آمریكا و حمایت های بی چون و چرای كاخ سفید از اسرائیل نسبت به سیاست های آمریكا واكنش نشان دادند. این مسأله در كنار اهمیت یافتن منطقه حساس خلیج فارس و خاورمیانه در عرصه سیاست خارجی آمریكا به ویژه نقش امنیت انرژی برای منافع آمریكا، زمینه رویارویی جدیدی را فراهم كرد كه مبتنی بر جدال فرهنگی، تمدنی و ایدئولوژیك جهان اسلام در برابر آمریكا است.
كاخ سفید نیز می كوشید با استفاده از فضای به وجود آمده پس از بحران عراق و اعمال فشار و تهدید نسبت به كشورهای عربی و اسلامی ضمن كاهش حجم كمك ها به ملت فلسطین، هژمونی رژیم تل آویو را بر منطقه محقق سازد و از این طریق ضمن افزایش امنیت برای اسرائیل، عمق راهبردی خود را نیز در منطقه تقویت كند و از انرژی به عنوان ابزاری برای كنترل و تحت فشار قرار دادن رقبای بین المللی بهره گیرد.
به طور قطع یكی از اهداف عمده ایالات متحده در قالب طرح خاورمیانه بزرگ حاكمیت و سلطه اسرائیل بر منطقه بوده و هست.
طرح خاورمیانه بزرگ زمینه های حضور نظامی و سیاسی بیشتر آمریكا را در این منطقه فراهم كرده و تلاش می كند زمینه ساز پیشبرد رژیم اسرائیل و تضمین كننده بقای این رژیم باشد.
البته باید تأكید كرد كه تلاش آمریكا برای تضمین امنیت اسرائیل، دو دلیل دارد:
۱ ـ ناتوان شدن اسرائیل از ادامه جنگ با انتفاضه كه موجب خستگی و ناامیدی آن رژیم شده است. مهمتر این كه این رژیم دستخوش مهاجرت معكوس شده، چنان كه سرمایه داران و متفكران آن به دلیل ناامنی، مجبور به مهاجرت به اروپا و آمریكا شده اند.
از سوی دیگر اسرائیل تصمیم گرفته است در روند جهانی شدن، از قطب نظامی به قطب اقتصادی تغییر وضعیت دهد، چرا كه در این صورت می تواند به بازار سرمایه و كالا در خاورمیانه تبدیل شود و نیاز بازار ۲۶۰میلیون نفری اعراب را تأمین كند. اما این همه در گرو صلح با فلسطین است.
۲ ـ آمریكا متوجه شده است حمایت بی دریغ از اسرائیل موجب كاهش محبوبیت این كشور (ایالات متحده) در میان ملت های خاورمیانه شده و گره زدن سرنوشت تجاوزكارانه اسرائیل با منافع ملی خود در خاورمیانه ، موجب نارضایتی افكار عمومی داخل آمریكا شده است.
طبیعی است ادامه حمایت واشنگتن از تجاوزگری های اسرائیل، نه مقدور است و نه امكان تحقق استراتژی خاورمیانه بزرگ را مهیا می كند. بنابر این اسرائیل باید به مرزهای ۱۹۶۷ بازگردد تا آمریكا بتواند بر بازار پرمنفعت خاورمیانه مسلط شود.
به هر صورت مهندسی جدید خاورمیانه كه از سوی آمریكا دنبال می شود با مشكلاتی كه پیش روی خود دارد نه تنها اهداف اولیه و ثانویه خود را محقق نساخته بلكه با مشكلات حادتری از جمله در عراق و مخالفت های رو به افزایش داخلی و خارجی روبه رو شده است. شكست راهبرد آمریكا در عراق به طور قطع نه تنها آغاز تدریجی خروج نیروهای نظامی آمریكا را از این كشور تسریع خواهد كرد، بلكه هژمونی مورد نظر ایالات متحده را نیز شكننده تر از گذشته نمایان خواهد ساخت.
منبع: اندیشکده روابط بین الملل