تبیان، دستیار زندگی

امروز كه رئیس جمهور آمریكا به نمایندگی از سوی كل استكبار غرب اعلام می كند دوره جدید جنگ های صلیبی آغاز شده است, فهم این نكته كه روح صلیبی گری همچنان در غرب در حال جوش و خروش می باشد, هنری محسوب نمی شود. امروز كه نخبگان و نظریه پردازان وابسته به استكبار غرب, صریحا از ضرورت جنگ علیه جهان اسلام سخن به میان می آورند, فهم این موضوع كه روح صلیبی گری زنده تر از گذشته است, احتیاج چندانی به تدبر و تامل ندارد. امروز كه افراد و موسسات وابسته به استكبار غرب با گستاخی تمام از ضرورت حمله اتمی به شهرهای مهم جهان اسلام, به ویژه مكه و مدینه سخن می گویند و طرح هایی را كه در این باره وجود دارد, برای ترساندن مسلمانان به طور آشكار بیان می كنند, فهم این نكته كه روح صلیبی گری تمام وجود سران كینه توز استكبار غرب را فرا گرفته است , نیازی به ژرف اندیشی ندارد و اكنون اوضاع به گونه ای شده است كه اگر به رسانه های عمومی استكبار چشم بیندازیم و به سخنان شخصیت های سیاسی و فرهنگی و نظامی غربی ها گوش فرا دهیم و سیاست ها و رفتار بسیاری از قدرت های سیاسی غرب را از نظر بگذرانیم, به راحتی متوجه اوج گرفتن روح صلیبی گری خواهیم شد.
همین چیزی كه امروز روشن شده است, پیش از این در اثر تبلیغات ونفاق استكبار غرب, چندان آشكار نبود و خیلی ها نمی توانستند باور كنند كه آنچه را دستگاه نفاق و تزویر غرب تبلیغ می كند و از برابری انسان ها, صلح و دوستی, لزوم احترام به حقوق همه ملل و. . . سخن می گوید, چیزی غیر از فریب نیست و غربی ها می خواهند همین واژه هاو همین مفاهیم را دستاویزی برای از بین بردن روح مقاومت مسلمانان قرار دهند و جوامع اسلامی را به خامی و خواب بكشانند تا در فضایی كه آكنده از سستی, ساده لوحی و تسلیم پذیری و عدم حساسیت به خطر تهاجمات فرهنگی و سیاسی غرب است, بنیادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جوامع اسلامی را براندازند.
در روزگاری كه غربی ها روح صلیبی گری خود را در هزار توی نفاق و تبلیغات استكباری پیچیده بودند, ژرف اندیشانی مثل آیت الله شهید مرتضی مطهری حدود سه دهه پیش از این, زنده بودن روح صلیبی گری را در میان غربی ها كشف و بیان می كردند. آیت الله مطهری هنگامی كه از سیدجمال الدین اسدآبادی و تفكرات و مبارزات او سخن به میان آورده اند, پیرامون زنده بودن روح صلیبی گری چنین گفته اند: « سیدبه مسلمانان هشدار می داد كه روح صلیبی همچنان در غرب مسیحی, بالاخص در انگلستان زنده و شعله ور است. غرب علی رغم این كه با ماسك آزادمنشی, تعصب را نكوهش می كند, خود را در دام تعصب, خصوصا تعصب مذهبی علیه مسلمانان, سخت گرفتار كرده است, سید, علیرغم آنچه فرنگی مابان متعصب را نكوهش می كنند, مدعی بود تعصب بد نیست. تعصب مانند هرچیز دیگر افراط و تفریط و اعتدال دارد.
افراط در تعصب كه در انسان حس جانبداری بی منطق و كور ایجاد می كند, بد است. اما تعصب به معنی تصلب و غیرت حمایت از معتقدات معقول و منطقی , نه تنها بد نیست, بسیار مستحسن است. سید می گفت: « اروپائیان , چون اعتقاد دینی مسلمانان را استوارترین پیوند میان آنان می بینند, می كوشند تا با نام مخالفت با تعصب, این پیوند را سست كنند ولی خود بیش از هر گروه و كیش به تعصب دینی گرفتارند. گلادستون ترحمانی است از روح پطرس راهب, یعنی بازنمای جنگ های صلیبی, » واقع بینی سید پس از حدود نیم قرن به خوبی آشكار شد.
آنگاه كه افسر اروپایی فرمانده ارتش یهود در جنگ اول اعراب و اسرائیل بیت المقدس را از مسلمانان گرفت و تحویل یهودیان داد و دولت صهیونیستی اسرائیل تشكیل شد, گفت: « الان جنگ های صلیبی پایان یافت, » رواج اندیشه قومیت پرستی و ملیت پرستی و به اصطلاح ناسیونالیسم كه به صورت های پان عربیسم, پان ایرانیسم, پان تركیسم, پان هندوئیسم و غیره در كشورهای اسلامی با وسوسه استعمار تبلیغ شد, و همچنین در سیاست تشدید نزاع های مذهبی شیعه و سنی, و همچنین قطعه قطعه كردن سرزمین اسلامی به صورت كشورهای كوچك و قهرا رقیب, همه برای مبارزه با آن اندیشه ریشه كن كننده استعمار, یعنی اتحاد اسلامی بوده و هست » . (نهضت های اسلامی در صد سال اخیر, ص 29 و 30 ) گرچه شدت گرفتن روح صلیبی گری از همه در و دیوار كاخهای استكباری جهان غرب عیان است و حتی برخی از سران غرب بدون هیچ پروایی در این زمینه سخن می گویند و این سخنان را نیز هر روز به عناوین و شكل های مختلف تكرار می كنند, ولی هم اكنون در داخل جامعه ما كسانی هستند كه پیوسته برای خواب كردن مردم و بی تفاوت كردن آن ها به خطرهای بزرگی كه در پیش است, می كوشند. در هر جامعه, مهم ترین وظیفه فرهیختگان متعهد و آگاهان دلسوز این است كه مردم را نسبت به خطرهایی كه در كمین جامعه قرار دارد, آگاه كنند و صادقانه و بدون درنظر گرفتن منافع فردی و گروهی آنی و زودگذر, به روشنگری و بیدارگری بپردازند, ولی اكنون گروهی هستند كه ادعاها و غوغاهایشان در باره فرهیختگی, روشن بینی, تفكر راهبردی , صلاح اندیشی, دلسوزی به ملت و.. . سقف آسمان را نیز می شكافد, اما به جای بیدارسازی جامعه, سعی می كنند برای مردم لالایی بخوانند تا خطرات را نبینند و كینه توزی های استكبار و دشمنان جهانی دین و میهن را نسیم نوازش بپندارند و در نهایت زمانی بیدار شوند كه كار تمام شده و همه چیز از دست رفته است.
البته نمی توان باور كرد در این فضایی كه استكبار بر طبل جنگ می كوبد و غلیان روح صلیبی گری در همه جا آشكار شده است, كسانی كه ادعای آشنایی و تخصص در مسائل سیاسی و راهبردی داخلی و خارجی را دارند, متوجه خطرهای آشكاری كه وجود دارد, نشوند; بنابر این در این زمینه نیز باید به دنبال دست های پنهان استكبار بود كه می خواهد از طریق عوامل داخلی خود جوامع اسلامی را به خواب عمیق فرو برد. به هر حال, به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی, اكنون دوره آزمایش نخبگان و فرهیختگان است و آیندگان در هر حرف یا سكوت و یا اقدام و یا بی عملی امروز ما قضاوت خواهند كرد. بنابراین, حق نداریم حتی یك اشتباه بكنیم (روزنامه جمهوری اسلامی 28 اسفند 80 ص 3 ) .
ژرف اندیشانی مثل آیت الله شهید مرتضی مطهری حدود سی سال پیش وضعیت امروز را پیش بینی می كردند و می دانستند كه دیر یا زود, صلیبی گری به دلیل زنده بودنش, علیه اسلام و مسلمانان فعال خواهد شد و این بار اشخاصی مثل دبلیو بوش ,ترجمانی از روح گلادستون و پطرس راهب می شوند. اكنون باید فرهیختگان و نخبگان متعهد جوامع اسلامی با ژرف اندیشی های مطهری وار, به روشنگری و بیدارگری بپردازند تا مسلمانان بتوانند با تمام امكانات در برابر خطرهایی كه جهان اسلام را تهدید می كند, بایستند و در نهایت, این دوره دشوار را با موفقیت و سرافرازی پشت سر بگذارند.
منبع:http://www.e-resaneh.com