• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 571)
چهارشنبه 1/6/1391 - 14:47 -0 تشکر 523349
جنگ غذا

چكیده:

در حالی كه مواد غذایی اساسی در كشورهای توسعه یافته، بیش از اندازه و غیر ضروری مصرف می شوند ـ مانند سوخت یا آبجو یا علوفه دام ـ اقشار ضعیف در كشورهای در حال توسعه، غذای كافی برای خوردن ندارند.آنها بیشتر نگرانی هایشان این است كه اگر در حال تماشای مسابقات اتومبیل رانی هستند، راننده گاز بیهوده ندهد، یا اینكه مشروبات الكلی به اندازه كافی برای مهمانی آخر هفته ذخیره كرده باشند، یا اینكه برای سگشان بهترین غذا را فراهم كنند. از سال 2006 تا 2008، قیمت مواد غذایی به طور غیر قابل كنترلی افزایش یافت و در بسیاری از كشورها هنوز در حال افزایش است. پیامد چنین اتفاقی این است كه بیش از ده میلیون نفر از مردم دچار فقر و گرسنگی شدند، آتش خشونت تظاهرات و شورش تمام دنیا را فرا گرفت و نیز بی توجهی به همبستگی و یكپارچگی مردم، اتفاقی بود كه در كشورهای در حال توسعه رخ داد.
مقاله پیش رو معرفی كوتاهی از كتابی است كه اخیرا توسط والدین بلو؛ استاد جامعه شناس دانشگاه فیلیپین نگاشته شده است. وی یكی از منتقدین و صاحب نظران مسائل جهان سوم است و در این كتاب از تأثیرات منفی كشورهای توسعه یافته روی غذای كشورهای در حال توسعه سخن به میان آمده است.
بر اساس اعلام سازمان خواربار و كشاورزی سازمان ملل (فائو)، سالانه نزدیك به یك میلیون انسان بر اثر گرسنگی جان خود را از دست می دهند. حدود چهل سال پیش، نوام چامسكی، منتقد اجتماعی گفت:
«ما امروز از لحاظ فنی و منابع مادی پاسخگوی نیازهای غریزی بشر می باشیم، اما منابع اخلاقی و فرهنگی و یا شكل های دموكراتیك نهادهای اجتماعی خود را آن مقدار توسعه نداده ایم تا بشر امكان استفاده منطقی از این منابع را به طور قدرتمند و با ارزش داشته باشد. [...] برای ایجاد چنین حركتی ما با یك چالش روبرو می باشیم و اگر می خواهیم راهی برای رهایی از این بربریت معاصر پیدا كنیم باید بر این چالش غلبه كنیم».
نه تنها راهی برای خلاصی از این «بربریت معاصر» یافت نشد، بلكه این مشكل عمیق تر و نشانه های شكاف در ساختار جامعه نمایان تر شده است. اگر چه ممكن است كه این مسئله، فرصتی را برای ساختن «دنیایی دیگر» به وجود آورده باشد تا در آن نسبت به نیازهای همگان، بیشتر احساس مسئولیت كنیم، اما باید نسبت به اقشار آسیب پذیری كه از روی بیچارگی در این مشكلات گرفتار شده اند، توجه بسیاری كنیم.
در حالی كه مواد غذایی اساسی به طور رایج و معمول در كشورهای توسعه یافته، بیش از اندازه و غیر ضروری مصرف می شوند ـ مانند سوخت یا آبجو یا علوفه دام ـ اقشار ضعیف در كشورهای در حال توسعه، غذای كافی برای خوردن ندارند. آنها بیشتر نگرانی هایشان این است كه اگر در حال تماشای مسابقات اتومبیل رانی هستند، راننده گاز بیهوده ندهد، یا اینكه مشروبات الكلی به اندازه كافی برای مهمانی آخر هفته ذخیره كرده باشند، و یا این كه برای سگشان بهترین غذا را فراهم كنند.
در هائیتی، جایی كه شورش های خشونت آمیز به دلیل افزایش قیمت غذا در آن رخ داد، به مرگ بر اثر گرسنگی نام «گرسنگی كلروكس» (colorox hunger) داده شده است، چرا كه مقدار درد این گرسنگی « آن قدر آزار دهنده است كه مردم احساس می كردند معده آنها توسط اسید در حال خوردن می باشد.» این اتفاق در شبكه خبری الجزیره گزارش شد كه والدان بلو در كتاب جدید خود «جنگ غذا» به ان اشاره كرده است. ولدان بلو استاد جامعه شناسی دانشگاه فیلیپین و تحلیل گر ارشد تمركز بر جنوب جهان می باشد كه تعداد زیادی كتاب و مقاله از او منتشر شده است. بلو متولد 1945 در شهر مانیل است كه در اوایل دهه 70 میلادی برای ادامه تحصیل در دانشگاه هاروارد، به آمریكا سفر كرد و دكترای خود را در رشته جامعه شناسی از همین دانشگاه دریافت كرد. او فعالیت های سیاسی خود را در زمان حكومت نظامی رئیس جمهور سابق فیلیپین، فردیناند ماركوس، آغاز كرد.
این سؤال ها و پاسخ آنها در كتاب بلو مطرح شده است: چه اتفاقی باعث افزایش قیمت غذا شده است، آثار و دلایل این افزایش قیمت چیست و با این رویه ما به كجا خواهیم رسید؟
از سال 2006 تا 2008، قیمت مواد غذایی به طور غیر قابل كنترلی افزایش یافت و در بسیاری از كشورها هنوز در حال افزایش است. پیامد چنین اتفاقی این است كه ده ها میلیون نفر از مردم دچار فقر و گرسنگی شدند، آتش خشونت تظاهرات و شورش در تمام دنیا مردم را فرا گرفت و نیز بی توجهی به همبستگی و یكپارچگی مردم، اتفاقی بود كه در كشورهای در حال توسعه رخ داد.
دلایل بسیار مختلفی برای این پیشامد مطرح شده است؛ بلو می گوید كه بسیاری از رسانه ها و دانشمندان بیان كرده اند كه شكست كشورهای فقیر در توسعه بخش كشاورزی، فشارهای وارده بر عرضه غدای بین المللی به واسطه تغییر رژیم غذایی طبقه متوسط در حال رشد كشورهای چین و هند، احتكار كالاهای اساسی، تغییر كابری زمین های زراعی به زمین های شهری و همچنین انحراف استفاده از نباتات و غلات به جای محصولات غذایی در محصولات سوخت كشاورزی، از جمله دلایل قابل طرح برای این اتفاق است.
بلو همچنین بیان می كند كه یقیناً یكی از دلایل مهم، اگر نگوییم اصلی، ایجاد بحران قیمت غذا در فاصله سال های 2003 تا 200 تغییر سیاست های كلان كشاورزی تحت عنوان «تغییراتی ساختاری» بود [...] كه از سوی بانك جهانی و صندوق بین المللی پول بر نظام اقتصادی بیش از نود كشور در حال گذار و توسعه از اوایل دهه 1980 میلادی به مدت بیست سال تحمیل شده است.
روش های تنظیم ساختاری كه به منظور كمك از سازمان های مالی بین المللی پیشنهاد شده بود، اصلی ترین دلیل «شكست كشورهای فقیرتر در توسعه بخش های كشاورزی بود.» به عبارت دیگر، آنها توانایی تطبیق با چهارچوب های جهانی شدن برآمده از نظام اقتصادی كشورهای پیشرفته را نداشتند، به همین دلیل شكست خوردند. جایگاه این كشورها نه به عنوان یك رقیب، بلكه به عنوان تهیه كننده منابع ارزان برای كشورهای توسعه یافته و نیز به عنوان دریافت كننده یارانه هایی ارزان برای كالاهایی مانند گندم یا ذرت كه در همین جا یعنی آمریكا تولید می شود، می باشد (در فصل دوم كتاب، مطلبی با این مضمون پرسیده می شود كه «چگونه ممكن است مكزیك هایی را كه ذرت به عنوان محصول بومی آنها به شمار می آمد، حالا به عنوان اولین وارد كننده ذرت از آمریكا، به این كشور وابسته شوند؟»).
از بین بردن زمین های زراعی كوچك نیز تأثیر منفی بسیار زیادی بر بهره وری داشته است. مزارع صنعتی در هر جریب، نسبت به مزارع كوچك تر بازدهی كمتری داشته است. تأثیرات زیست محیطی نیز عامل موثر دیگری محسوب می شود، چرا كه مزارع كوچك به اندازه مزارع صنعتی به سموم دفع آفات و كشت تك محصولی وابسته نیستند.
كماكان مسئله «فشارهای وارده برای دریافت كمك های غذایی بین المللی» قابل بحث و بررسی است. به وضوح فشاری وجود دارد، اما نه از نوع سازنده آن، بلكه همان گونه كه بلو اشاره می كند برای توزیع در بازارهایی كه سرمایه داران جهانی آن را طراحی كرده اند.
سرمایه، غذا، غذای حیوانات و سوخت كشاورزی به عنوان محل های سرمایه گذاری با نرخ سود مشخصی كه سرمایه در آنجا اختصاص داده می شود، قابل جانشینی است. برطرف كردن نیازهای واقعی جامعه جهانی در مرحله دوم اهمیت قرار دارد، كه البته اگر واقعاًٌ همین مقدار نیز مورد توجه قرار بگیرد. به گفته منتقدان كشاورزی سرمایه داری، گره اصلی این بحران سیستم غذایی جدید، كاهش ارزش در توجه به نیازها و نیز جابه جایی تناسبات واقعی با تناسبات انتزاعی است.
احتكار نیز تأثیر داشته است . هنگامی كه احتمال افزایش قیمت ها وجود دارد ، بعضی برای بالا بردن بیشتر قیمت ها و سود بیشتر، مواد غذایی را خریداری و ذخیره می كند.
مسئله بعدی، صادرات انبوه كالا زیر قیمت تولید است كه بلو این چنین درباره آن نوشته است: مشكل اصلی اروپا با تولیدات كشاورزی خود، تولید اضافی و صادرات زیر قیمت تولید ان است كه ناشی از اختصاص یارانه های سنگین می باشد.
این مسئله اخیراً در بحران لبنیات موجوددر اروپا، برجسته شده است. گروه Via Campesina در یك اطلاعیه رسمی اعلام كرده است كه «از مالیات دهندگان درخواست می شود كه این مسئله را نپذیرند كه بودجه اروپا برای صادرات محصولات لبنی زیر قیمت تولید آن (دامپینگ) صرف شود، كه این كار محصولات لبنی محلی را در كشورهای جنوبی از بین می برد.» بحث مطرح شده از طرف حامیان جهانی سازی بازار فروش در كشورهای پیشرفته این است كه محصولات كشاورزی (مشمول یارانه) اروپا و آمریكا، غالبا ارزان تر از تولیدات كشورهای در حال توسعه است، به همین دلیل آن كشورها مجبور به خرید این محصولات هستند؛ اما همان طور كه Via بیان می كند، این محصولات ارزانتر، صنعت مواد غذایی محلی آن كشور ها را نابود می كند و باعث بیكاری بسیاری از آنها می شود. این سؤال باقی می ماند كه: این قیمت ارزان در صورتی كه آنها توانایی پرداخت آن را نداشته باشند، چه فایده ای برای آنها دارد.
هنگامی كه كتاب بلو را مطاله می كردم، راه حلی به ذهنم خطور نكرد، اما به فكر فرو رفتم كه اگر ما از مزارع كوچك تر و آزاد و مستقل استفاده می كردیم (كه مجموعه كارگران و مصرف كنندگان متنوعی را شامل می شد) و مواد شیمیایی و سموم دفع آفت كمتری به كار می بردیم، محیط زیست ما در چه موقعیتی قرار می گرفت. اگر ما با زیر قیمت تولید صادر نمی كردیم، هدر نمی دادیم، تولید اضافی انجام نمی دادیم و بیش از حد مصرف نمی كردیم، اگر ما به سمت منفعت طلبی حركت نمی كردیم و به دنبال پاسخگویی به نیازها بودیم و به جای استفاده از راه های سلطه طلبانه سیاسی و اقتصادی، به دنبال استفاده از امتیازات نسبی در راه منافع اجتماعی بودیم، آیا انجام این كارها، تأثیرات مثبت بر ساختار سیاسی و اقتصادی، روابط اجتماعی، فقر، گرسنگی و محیط زیست نمی گذاشت؟ هر چند پاسخ به این سؤالات، موضوع مورد بحث این كتاب نیست، اما زمینه ی خوبی را در ذهن ایجاد می كند و بر این اساس می توان با تلفیق حوزه های مختلف به بررسی مباحث مربوط به هر یك از آنها پرداخت.
در انتهای فصل اول، سرمایه داری علیه كشاورزان بلو می نویسد: یك كشاورز و مزارعه دار خرد كه به وسیله كشاورزی، بازار محلی و منطقه ای را تأمین می كند، می تواند به طور فزاینده ای به عنوان یك راه قابل قبول تر برای سازمان دادن تولید مواد غذایی دانسته شود.
با توجه به اینكه او نامی برای این نظریه ننهاده است، به نظر می رسد كه منظور او نظریه زیست منطقه ای است. كفایت و تساوی، بسیار پسندیده و مطلوب است، اما ممكن است بیان شود كه تمام مناطق توانایی خودكفایی را ندارد اما به نظر من عجیب است كه طرح جایگزین دیگری مانند طرح مشاركتی ـ كه رابین هانل و مایكل آلبرت در اقتصاد مشاركتی آنرا بیان كرده اند ـ بیشتر در خور توجه باشد.
كتاب جنگ غذا به طور عمیق به این مسئله كه چگونه نئولیبرالیسم شرایطی ایجاد می كند كه باعث بحران قیمت مواد غذایی می شود، می پردازد و تأثیرات آنرا بر كل دنیا مورد بررسی قرار می دهد. بلو ما را با بحران های موجود در مكزیك، فیلیپین، آفریقا و چین آشنا می كند.
در مكزیك ما می بینیم كه اصلاحات ارضی در انقلاب مكزیك، چگونه نواحی روستایی را برای چند دهه تثبیت كرد؛ اما هنگامی كه روش های تنظیم ساختار به اتفاق آراء در واشنگتن و IFIs به تصویب رسید، مكزیك را مجبور به تغییرات بنیادی كرد، مزرعه داران خرد نابود شدند، كشور درگیر قاچاقچیان دارو شد و میلیون ها نفر برای دریافت كمك از كشورهای شمالی از كشور خارج شدند. بلو در ادامه می گوید: بحران قیمت مواد غذایی در مكزیك باید به عنوان یكی از اركان مورد توجه قرار بگیرد كه كشور را بیش از سه دهه به وحشت انداخته و آن را به آستانه نابودی كشانده است.
بلو در فیلیپین و آفریقا نیز همان مشكلات زیربنایی یعنی روش های تنظیم ساختار سرمایه داری را عامل اصلی بحران می داند كه باعث شده است كشورهایی كه قبلا صادرات جهانی داشته اند، در حال حاضر به واردات مواد غذایی بپردازند. مداخلات دولت در حمایت از كشاورزان به طریق پرداخت یارانه و انجام اصلاحات ارضی قطع و راه برای ورود محصولات كشاورزی یارانه ای كشورهای توسعه یافته باز شد، به طوری كه كشورهای وارد كننده توانایی رقابت با محصولات ارزان آنها را نداشتند. سرانجام این گونه شد كه قیمت خرید یك ذرت از فروشگاه، ارزانتر از قیمت كاشت آن شد.
نمونه بعدی مورد مطالعه بلو، كشور چین است كه نشان می دهد كه چگونه این كشور، سال ها برنامه ریزی كرد تا تقریبا به خود كفایی رسید، اما تغییر رژیم غذایی بسیاری از چینی ها توسط افزایش مصرف گوشت، چین را بیشتر وابسته به دیگر كشورها مانند برزیل كرد تا خود را با الگوی مصرفی جدید تطبیق دهد. همچنین عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO) كه همراه با تغییر اولویت از محصولات كشاورزی (همراه با بیكار شدن میلیون ها كشاورز) به صنعتی سازی (تولید بر اساس نیاز جهان) بود، یك تأثیر نامطلوب بر محیط زیست و توانایی تأمین مواد غذایی توسط خود چین دارد كه در آینده نیز به عنوان یك شاخص قیمت مواد غذایی خواهد بود. وی در ادامه می گوید كه «افزایش بحران اقتصاد جهانی در شرایط كنونی می تواند مانع ادامه این روند ها شود.» اما نباید از این مسئله خوشحال بود، زیرا بدون شك، اقشار پایین دست جامعه بیشترین بها را خواهند پرداخت. در عوض باید به دنبال راهی برای (الف) جلوگیری از فروپاشی این نظام در حال تخریب باشیم و (ب) آن را با یك نظام كارآمدتر، عادلانه تر و انسانی جایگزین كنیم.
كتاب جنگ غذا به این نكته اشاره می كند كه چگونه سوخت های كشاورزی در توسعه شرایط اجتماعی ناكام مانده اند و عاملی بزرگ در ناامنی مواد غذایی بوده است. در حالی كه مدافعان سوخت كشاورزی ادعا می كنند كه این سوخت ها قابل تجدید هستند، به توسعه كمك می كنند و بر قیمت مواد غذایی تأثیر نمی گذارند و غیره، به سادگی تأیید شده است كه تمامی این موارد اشتباه است. از آنجایی كه آمریكا و اروپا در تلاش هستند تا بر روی سوخت كشاورزی به عنوان تجارت صنعتی در كشورهای در حال توسعه مانند برزیل، مالزی، فیلیپین و دیگر كشورها سرمایه گذاری كنند، فشارهای بیش از حد وارد شده از طرف بازار باعث شده است تا این كشورها، محصولات كشاورزی خود را به جای تولید مواد غذایی به سمت تولید سوخت سوق دهند. این مثال نشان دهنده نمونه ای از مدارك بلو در مورد تجاوز به حقوق بشر و محیط زیست می باشد. در نهایت، بلو با پیدایش جنبش های كارگری مانند Via Campesina، این مبحث را به پایان می رساند تا نشان دهد كه چگونه اقشار پایین دست جامعه، برای بازپس گیری زندگی خود، آماده و تجهیز شده اند. (یكی دیگر از نمونه های جدید، تلاش موفقی بود كه مردم بومی پرو در برابر فروش زمین های خود به سرمایه داران خارجی مانند آمریكایی ها، انجام دادند.) او به شخصیت های معروفی چون جوز بو در سال 1999 كه برای جلب توجه جهان به تخلیه یكی از فروشگاه های مك دونالد پرداخت و یا لی كیونگ های، فعال سیاسی كره ای كه در سال 2003 در كانسون مكزیك، هنگام برگزاری تظاهرات علیه WTO دست به خودكشی زد، می پردازد.
یك مورد ویژه كه مرا بسیار تحت تأثیر قرار داد، توصیف ساختار داخلی Via بود. ساختاری متحد و شبكه گسترده ای كه تحت تأثیر مستقیم اعضای خود می باشد، استفاده صحیح و دقیق از دموكراسی با توسل به روش های مختلف در زمان مناسب، موردی است كه به نظر من برای تغییر و ایجاد جامعه ای جدید در جای دیگر باید از آن تبعیت شود. در بطن جنبش های نوظهور كارگری این تشخیص وجود دارد كه سرمایه داری باید جایگزین شود و اگر ما می خواهیم یك جامعه مناسب و موفق بسازیم و اگر تصمیم داریم كه این جایگزین شود و اگر ما می خواهیم یك جامعه مناسب و موفق بسازیم و اگر تصمیم داریم كه این جایگزینی را شروع كنیم، ابتدا باید از تشكیلات خودمان آغاز كنیم. همچنین این گروه، ارتباط درونی میان روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خوبی تشخیص می دهد و به خوبی درك می كند كه مواردی كه امروز با آن مواجه هستیم، اثرات مهم تری تا تأثیر بر بازار مواد غذایی و توزیع آن دارد. این مسئله با مواد دیگری همچون محیط زیست، مهاجرت، دامداری، كشاورزی و تلاش های بومیان یك منطقه و نیز تلاش های زنان (در برابر دیگران) ارتباط دارد.
كتاب جنگ غذا به خوبی تحقیق و نوشته شده و در اختیار خواننده قرار گرفته است. همچنین این كتاب، موضوعات و سؤالات مختلفی برای بحث ایجاد كرده است كه برای هر كسی كه با این موضوعات رو به روست ـ با توجه به اداره آمار و سرشماری امریكا، تمام 786/6 میلیارد نفر جمعیت جهان ـ باید نسبت به آنها توجه داشته باشد.
(Michael McGehee، نویسنده مستقل و اهل تكزاس)**
منبع:سیاحت غرب، ش77

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.