• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 610)
چهارشنبه 1/6/1391 - 14:46 -0 تشکر 523346
اتحاد جهان اسلام (1)

استعمار و هجوم گسترده آن به كشورهاى اسلامى جهش هاى جدیدى را باعث شد. چهره هاى بیدار و متفكر اسلامى به پى ریزى دژ استوارى بر آمدند كه بتواند در برابر جهان خوارگى و آزِ استعمار گران تاب بیاورد.آن دژ اتحّاد وتشكّل امّت قرآن بود.
در سده اخیر نخستین چهره اى كه ضرورت همبستگى میان مسلمانان را احساس وفریاد اتحّاد را در برابر استعمار گران بلند كرد سیّد جمال الدین اسد آبادى بود. زیرا در روزگارى مى زیست كه عزّت وشوكت واقتدار مسلمانان نابود شده بود.ثروت وامكانات ومنابع مسلمانان به تاراج مى رفت.داخل ممالك اسلامى تناز عات فرقه اى قوّت وتوان مسلمانان رافرسایش مى داد.سرزمینهاى اسلامى كه روزگارى گلهاى محبّت واتحّاد در آنها به بار مى نشست تبدیل به شوره زارانى گشته بودند كه جزخس وخار و بدبینى در آنها دیده نمى شد. ابرهاى تیره تفرقه گرماى اتحاد وهمبستگى را از گستره سرزمینهاى اسلامى سترده بوده سرما ویخبندانِ تشتت وتنازع راجایگزین تالیف وتعاون ساخته بود.
توفان تنازعات تمامى مظاهر آبادانى رشد صلاح وشكوفایى رادر سراسر ممالك اسلامى در هم كوبیده بود. این وضعیت دروازه هاى نفوذ ناپذیر ممالك اسلامى رابه روى بیگانگانِ هارو آزمند مى گشود. سه كشور: ایران عثمان ومراكش به ظاهر داراى سه حكومت مستقل بودند وبقّیه كشورهاى اسلامى مستقیم یا غیر مستقیم تحت سلطه استعمار. روابط ایران وعثمان تیره بود. وهر یك به دشمن مشترك احساس نزدیكى ییشترى مى كرد. مسلمانانِ هند وروسیه به شدّت دردمند وناراحت بودند ودر پى راهى براى نجات ورهایى و…
در این اوضاع وشرایط سیّد تنها راه چاره رااتحّاد وهمبستگى جهان اسلام در برابر استعمار گران دانست ودر این راه به تلاش وكوشش بر خاست:
(فالشرق الشّرق فخصصت جهاز دماغى لتشخیص دائه وتحرّى دوائه فوجدت أقتل ادوائه داء انقسام اهله وتشتت آرائهم واختلافهم على الاتحاد واتحادهم على الاختلاف فعملت على توحید كلمتهم وتنبیههم الخطر الغربى المحدق بهم.)1
سازمان مغز واندیشه خود رابه تشخیص درد اصلى شرق وجستجوى درمان آن اختصاص دادم. دریافتم كه كشنده ترین درد شرق جدایى افراد آن از یكدیگر وپراكندگى اندیشه هاى آنان واختلافشان بر سر اتحاد و اتحادشان در اختلاف است. پس در راه وحدت عقیده وبیدار كردن آنان نیست به خطر غربى كه ایشان رافراگرفته دست به عمل زدم.

سیّد و اندیشه اتحاد جهان اسلام

سیّد در مراحل نخست فعالیتهاى اصلاحى خود در افغانستان. هندوستان ایران مصرو عثمانى بیشتر متوجه مسائل داخلى هر یك از این كشورهابود.امّا به تدریج وبا مشاهده پیوند مشكلات ونابسامانبهاى مسلمانان با استعمار دریافت كه نجات مسلمانان واصلاح وضع داخلى آنان پیش از رهایى از قید وبند استعمار گران غیر ممكن است. او با تجربه اى كه در كشورهاى اسلامى اندوخته بود به این نتیجه رسیده بود كه هر گونه تلاش وكوشش اصلاح طلبانه در كشورهاى اسلامى با تزویر سیاستمداران غربى وایادى خائن آنان نقش بر آب مى شود وبه نتیجه مطلوب نمى رسد. از این روى مبارزه با استعمار رادر رأس بر نامه خود قرار داد.
برخى از نویسندگان تاریخ شروع اندیشه اندیشه اتحاد اسلامى ومبداء حركت سیّد در این راه را دوران توقّف وى در كلكته دانسته اند ویاد آور شده اند: سیّد در آن جا به نتیجه نرسید وبا وعده پشتیبانى عدهّ اى از مسلمانان روشنفكر هند عازم اروپا شد وبا انتشار مجلّه عروة الوثقى اصول اصلاحى خویش بویژه اتحاد اسلامى را دنبال كرد.2 هر چند سیّد همزمان با انتشار این مجّله مقالاتى در سایر روز نامه ها مى نوشت وبر اتحاد اسلامى پاى مى فشرد ولى مهمترین منبع مربوط به آرمان اتحاد اسلامى ودیگاهها و پیشنهادات وى در ارتباط با اتحاد مجّله عروة الوثقى است. مى توان گفت: همه مقالات سیّد از راستاى اتحاد اسلامى نگارش یافته است.

استاد محیط طباطبائى مى نویسد:

(این مقالات در عین حال كه آمیخته از روح مذهبى وعرفانى وسیاسى در هم بود گوئى موادّ واصول طراحى راكه سیّد براى اتحاد اسلام طرح كرده بود تشریح وتجزیه و تطبیق مى كرد.)3
انتشار این مجّله گاهى بس بزرگ در راه تفاهم واتحاد مسلمانان بود و خود نیز از پیامدهاى همبستگى مسلمانان به شمار مى آمد. زیرا كه مخارج آن به وسیله مسلمانان تشكیلات عروه در مصر وهندو… تامین مى شد.4 در نخستین مقاله مجلّه سیّد با اشاره به این همكاریها وتصمیم مشترك مسلمانان خیر خواه بویژه مسلمانان هند ومصر هدف بزرگ خود را ایجاد رابطه اى محكم واستوار بین مسلمان در دمند و عدالت خواه مى داند.5 در سراسر مقالات عروة الوثقى دعوت به اتحاد جهان اسلام به چشم مى خورد. سیّد به اندك مناسبتى به این مساٌله مى پردازد وبر اهمیّت ونقش آن در مقابله با استعمار وپیشرفت مسلمانان تاكید مى كند. چندین مقاله مستقل نیزبه این مهّم اختصاص مى دهد.6 افزون ارائه بر اندیشه ها ونظرها در عروة الوثقى ودیگر ملات وروزنامه هاو… در عمل نیز تلاشهاى گسترده اى را انجام داده است. پیش از آن كه به تلاشها وگامهاى عملى سیّد در این راستا بپردازیم به مفهوم اتحّاد از دیدگان سیّد اشاره مى كنم:

مفهوم اتحّاد

ییادآ ورشدیم كه سیّد به صدر اسلام نظر داشت. وویژگیهاى آن دوران را الگوى مناسبى براى پیروى مى دانست. خواهان جامعه اى بود كه وحدت بر آن حاكم باشد اختلافات نژادى زبانى منطقه اى فرقه اى بر اخوّت اسلامى فائق نگردد. مردم مسلمان امتّى باشند آگاه وعالم به زمان وآشنا به فنون وصنعت عصر و آزاد از هر گونه قید استعمار واستبداد. اسلام حاكم همان اسلام نخستین باشد بدون پیر ایه ها وشاخ وبرگهاى كه درطول تاریخ بدان بسته شده است. مهّمتر از همه آرزوى ایجاد دولت اسلامى واحدى رابراى مسلمانان داشت7 ولى پس از آن كه تشخیص داد امكان ندارد كه فرامانرواى واحدى زمام امور مسلمانان رابه دست بگیرد.برارتباط میان تمام اجزا واعضاى جوامع اسلامى پاى فشرد واعلام كرد: مسلمانان باید تابع حكومتهایى باشند كه قرآن بر آنها حاكم باشد:
(من نمى گویم كه: به همه كشورهاى اسلامى یك نفر حكومت كند زیرا این كار بسیار مشكل است ولى امیّد وارم كه حاكم وسلطان همه ملتهّاى مسلمان تنها قرآن باشد وعامل وحدت ویگانگى آنها دین آنها. با این وحدت هر پادشاهى مى تواند در كشورش براى حفظ حقوق دیگر كشورهاى اسلامى كوشش كند; زیرا حیات او به حیات آن دیگرى و بقایش به بقاى ملّت دیگر مسلمان بسته است.)8
سیّد رسیدن به چنین مقصودى را امكان پذیر مى دانست ودر مقاله (اتحاد ایران وافغان ) وضعیت امارتهاى آلمان را مثال مى زند كه پس از تفرقه وتشتت متحّد شدند واز آن وضعیت ناهنجار نجات یافتند. از آن روى همه دولتهاى مسلمان رابه اتحاد وهمبستگى دعوت مى كرد.9
با توجّه به آنچه آوردیم به دست مى آید كه مقصود سید از اتحّاد این نیست از میان همه مذاهب اسلامى یكى انتخاب شود و پیروان مذاهب موظف به پیروى از آن باشند. چنانكه برخى چنین پنداشته اند مخالفان اتحاد براین بوده وهستند كه اتحاد مذاهب گوناگون اسلامى راغیر منطقى وغیر عملى جلوه دهندو در نهایت آن رابه شكست بكشانند. وحدت مذهبى یاد مى كنند تادر قدم اوّل با شكست همچنین مقصود سیّد این نیست كه مشتركات مذاهب گرفته شود ومفترقات آنها به كنارى نهاده شود ومذهب جدیدى تاٌسیس گردد. بلكه مقصود ایشان از اتحاد نزدیك شدن فرقه ها و مذاهب اسلامى به یكدیگر با حفظ كیان وماهیت آنهاست.

تلاش ها وگام هاى عملى در راه همبستگى

سیّد جمال الدین اسد آبادى در راه اتحاد وبه هم پیوستن صفوف از هم گسسته مسلمانان به تلاشهاى گسترده اى دست زد اقدامها مهمى كرد وگامهاى موٌثرى بر داشت كه برخى ازآنها رادر ذیل یاد آور مى شویم:

1.دعوت مسلمانان به انجام تكالیف دینى.

سیّد دورى از اسلام راستین وقرآن كریم را از علل اساسى تفرقه مسلمانان مى دانست وبر این باور بود كه مسلمانان سده هاى نخستین به سبب اعتقاد وعمل به اسلام اصیل كه احكام آن دقیق واصول نیرومند وقواعد آن محكم ودستوراتش همه رموز زندگى فردى واجتماعى راشامل بود با هم وحدت داشتند وكشورهاى اسلامى در راه نیرومندى وعظمت گام بر مى داشتند. فاصله از اسلام و تعالیم حیاتبخش آن باعث تفرقه آنان شد. از این روى اگر مسلمنان خواهان مجدو عظمت گذشته اند باید به اسلام راستین بازگردند وقران اِ كتاب زندگى بدانند نه كتاب مقدس وقابل احترام وبى ارتباط با زندگى.11
اگر ارتباط وپیوند مسلمانان وكشورهاى اسلامى قطع شده ودر نتیجه از همكارى وتعاون یكدیگر در مصائب ومشكلات بى بهره مانده اند به سبب دورى آنان از اسلام است. بالاتر اگر مسلمانان در یك كشور بلكه یك شهر باهم رابطه نزدیكى ندارند به سبب فاصله از اسلام است.12سیّد با تمام وجود به احیاى اسلام راستین همّت گماشت وبراى تحقق آن تلاشهاى گسترده اى انجام داد كه به برخى از آنها اشاره كردیم.

2.ارتباط عالمان ومتفكران اسلامى.

سیّد براى ارتباط وهمبستگى عالمان دینى ومتفكران اسلامى اهمیت ویژه اى قائل بود و آن راگامى مفید وموٌثر در راستاى تحقق اتحاد جهان اسلام مى دانست. موفقیت طرح اتحاد جهان اسلام را در آن مى دید كه عالمان مذاهب اسلامى به تفاهم برسند وبه احساس مشتركى دست یابند.13 او تشكّل سازماندهى وتعیین مسوٌولیت عالمان دینى رادر ایجاد ارتباط میان مسلمانان مفید ولازم مى شمرد:
(ایجاد استحكام وارتباط میان مسلمانان مستلزم این است كه در جات علمى علماى اسلام ووظایف هر كدام از آنها معیّن شود تاهمواره آماده انجام وظیفه باشند.)14
سیّد افزایش قدرت به حّل مشكلات پاسدارى از جوامع اسلامى و… را از نتائح این ارتباط مى داند. اینجاد مركزى رابراى تبادل نظر وگفتگوى عالمان دینى پیشنهاد مى كند. مى خواهد كه روئسا وزمامداران كشورهاى اسلامى وطرفداران حقّ به عنوان وظیفه وتكلیف از این تجمّع حمایت كنند. و آن مركز از كار ها واقداماتى كه به جمع آنان وحدت ویگانگى مى بخشد غفلت نكند.15
افزون بر این پیشنهاد مى كند:
(مبلّغان وسخنورانى به نقاط دور دست نفرستند وبا كسانى كه نزدیكترهستند ملاقات ومذاكره كنند واز اوضاع مسلمانان آگاه باشند از مسائل دینى و عوامل پریانى آنان مطلّع كردند.)16
وى حوزه هاى علمى و مساجد رامراكزى مهّم براى ایجاد تفاهم در جامعه مسلمانان مى داند. در باره نقش این مراكز به عنوان حلقه هاى پیوند دهنده اجتماعات مردم مى گوید:
(هر كدام از اینها مكانى براى ظهور روح زندگى واحد در میان جامعه مسلمانان باشد وهر كدام از این محلّها مانند حلقه زنجیرى باشد كه هر گاه یكى از آن حلقه ها تكان بخورد حلقه هاى اطراف آن هم به صدا در آیند.)17
تشكیل جمعیت (عروه) وپیشنهاد موٌثر اسلامى دراین راستا صورت گرفته كه در فرازهاى بعدى بدان اشاره نمى كنیم.

3. ایجاد جمعیت عروه. از دیگر

گامهاى سیّد در جهت ایجا د اتحاد تشكیل جمعیت (عروه) بود. او در دوران اقامت چهار ساله اش در هند وستان (حیدرآباد وكلكته) تشكیلاتى رابه نام(عروه) ایجاد كرد كه به تدریج با همت وپشتكارى وى شعبه هایى از آن در دیگر كشورها از جمله: مصر تونس ودیگر نقاط شمال آفریقا وفرانسه دائر شد.18
برخى از نویسندگان بر این نظرند كه بنیان این تشكیلات در مصر گذارده شده است. اینان این تشكیلات رابا تشكیلات (انجمن وطنى) اشتباه گرفته اند ویا شعبه اى از آن رادر مصر در نظر داشته اند.
از اسناد به جاى مانده برخى آید كه سیّد براى تشكیل این جمعیت در كشورهاى اسلامى نمایندگانى اعزام مى داشته است. از جمله:
شیخ محمد عبده در نامه اى از تونس به پاریس مى نویسد:
(با آن كه هفده روز است در تونس هستم نامه شما به تاٌخیر افتاده است.من در این جا به علما وامراى تونس بر خوردم وآنها راشناختم وشما رابه ایشان شناساندم وگفتم: عروه نام جریده اى نیست بلكه نام جمعیتى است كه سیّد در حیدر آباد هند تاسیس كرده وشعبى در دیگر ممالك دارد. امّا هیچ شعبه شعبه دیگررا نمى شناسد وفقط رئیس از آنها آگاه است اینكه مامى خواهیم یك شعبه در اینجا تأسیس كنیم پذیرفتند. من امروز كوشش مى كنم كه این جمعیت راتشكیل دهم. بیشتر اعضاء از دانشمندانند. یكى از آنها شیخ ورستانى است ویكى شیخ ابوحاجب. من به زودى نام هم قسمانان رابه شما اطلاع مى دهم. دوست دارم كه كسى از نام آنها مطلّع نشود به آنها گفتم كه كسى بر نام ایشان جز شما ومن وخدا مطلّع نخواهد شد…)19
مجلّه(عروه) كه در پاریس منتشر مى شد در حقیقت ارگان این جمعیت به شمار مى آمد.
احمد امین پس از اشاره به تاسیس مجلّه عروة الوثقى مى نویسد:
(وكان وراء هذه المجلّه جمعیة سریّه منبثه فى جمیع الاقطار الاسلامیه اختیر اعضاؤ ها من بین المسلمین المثقفین
المتحمسین لدینهم ووضع لها یمینٌ یقسمها من یدخل فیها ویتعّهد…)20
این مجّله از یك جمعیت سرّى در سراسر كشورهاى اسلامى به وجود آمده بود.اعضاى این جمعیت از میان افراد تحصیل كرده مسلمان انتخاب شده بودند ونسبت به مكتب اسلام به شدّت علاقه مند بودند. براى عضویت در این جمعیت قسم نامه اى تنظیم شده بود…
درباره محتواى قسم نامه مى نویسد:
(هر كس در این جمعیت وارد مى شد مى گفت: تعهّد مى كنم در حّد توان در راه زنده ساختن اخوت اسلامى تلاش كنم وآن را همانند: وظیفه پدر وفرزند نسبت به یكدیگر انجام دهم. وهیچ وظیفه اى را بروظیفه دینى ترجیح ندهم و هیچ اقدامى راكه ضرر دین در آن فرض شود بر عهده نگیرم واز هر وسیله درستى كه براى تقویت اسلام مفید باشد استفاده كنم وتا حد امكان اطلاعات خود را نسبت به كشورهاى اسلامى گسترش دهم.)21
پس از بیان محتواى قسم نامه مى نویسد:
(شعبه هاى این جمعیت در كشورهاى اسلامى تاسیس شد. در هر شعبه اى اعضاى آن براى مذاكره دور هم جمع مى شدند ودر پایان جلسه هر یك از اعضاء مبلغى كه در وُسع او بود در صندوق كوچكى كه منفدى داشت مى ریخت به گونه اى كه هیچ كس نمى فهمید دیگرى چه مبلغ تقدیم كرده است. اداره مجلّه با همین اعانه هاى كوچك صورت مى گرفت زیرا بخش عمده توزیع این مجلّه مجانى بود)22

4.ایجاد موٌتمر اسلامى

از دیگر گامهاى سیّد در راه اتحاد جهان اسلام تلاش وى در جهت ایجاد (موٌتمر اسلامى)بود.سیّد براى حلّ مشكلات مسلمانان ونجات كشورهاى اسلامى از سلطه استعمار گنگره اى را در مكّه مركّب از علماء ونمایندگان كشورهاى اسلامى پیشنهاد مى كند. در علّت انتخاب مكّه براى برگزارى آن مى گوید:
(انتخاب مكّه بدین خاطر است كه مركز پیدانش دین اسلام و مركز تجلّى حقّ و یقین وبهترین مكان مقدس براى تجمّع مسلمانان است. مهمتّراز همه این كه:خانه خدا كعبه نیز در مكّه است وهمه ساله مسلمانان در مراسم حجّ از شرق وغرب در آن جا حضور مى یابند…)23
سیّد براین باور بود:مسلمانان با شركت گسترده در مراسم حجّ وعالمان مذاهب ونمایندگان كشورهاى اسلامى باحضور در(موٌتمر اسلامى) وگفتگو وتبادل نظر واعلام نتائج آن به مردم خواهند توانست نیروهاى از دست رفته دین رادوباره تقویت كنند وآن را از تهاجم وكینه جویى دشمنان سرسخت ولجوج حفظ نمانید. مشكلات مسلمانان راحلّ كنند از بدعتهاى بدعت گذاران جلو گیرى نمانید. همچنین در آن مجمع برزگ براى سیر علوم اسلام و بیدارى مسلمانان ترویج وگسترش اسلام وپاسدارى از آن برنامه ریزى كنند.24
برخى به اشتباه طرح(موٌتمر اسلامى) رابه سیّد عبد الرحمن كواكبى نسبت داده اند. ولى شواهد بسیار از جمله نخستین مقاله مجلّه (العروة الوثقى) گویاى این است كه كواكبى طرح موٌتمر اسلامى را از سیّد گرفته است. یكى از نویسندگان لبنانى در این باره مى نویسد:
(وامّا الكواكبی… قد اخذ فكرة الافغانى فى عقد الموتمر الاسلامى.)25
كواكبی… بدون تردید اندیشه تشكیل(موٌتمر اسلامى) را از افغانى گرفته است.
رشید رضا در مجّله المنار ذیل عنوان :(بحث فى الموتمر الاسلامى)مى نویسد:
(اوّل صوت سمعناه فى هذا العصرید عوالمسلمین الى التعارف والاتحّاد والتعاون فى الرأى والسعى على تدارك ماحلّ بالمسلمین من الرزایا الاجتماعیه … هو صوت الحكمین جمال الدین والشیخ محمّد عبده رحمهما اللّه تعالی…26)
نخستین فریادى كه در این عصر مسلمانان رابه شناخت یكدیگر و اتحّاد و همكارى در رأى وكوشش براى جبران آنچه بر مسلمانان عارض شده از گرفتاریهاى اجتماعى دعوت مى كرد فریاد دودانشمند مبارز: سیّد جمال و شیخ محمّد عبده بود. رحمت خداى بزرگ بر آن دوباد.)
همو مى نویسد:
(للسیّد جمال الدیّن مقالات كثیره فى تنبیه المسلمین من رقد تهم و اعلامهم با سباب تمزیق قوتهم ودعوتهم الى الوحده.)27
سیّد جمال الدین رامقالات فراوان است در آگاهى وبیدارى مسلمانان ونیز در آگاه ساختن آنان به علل تجزیه قدرتشان ودعوت آنان به اتحاد و همبستگى.)
برخى از تاریخ نگاران بر این باورند: سیّد این پیشنهاد راپیش از نشر مجلّة (عروه) عملى كرده بود ودر مكّه انجمن(ام القرى) رابراى تشكّل مسلمانان عالمان ومتفكران اسلامى وزمامداران كشورهاى اسلامى به وجود آورده بود; ولى با مخالفت سلطان عبدالحمید دوّم پادشاه عثمانى روبه روشد وبه انحلال آن انجامید.
ناظم الاسلام كرمانى درباره شكل ومحتواى آن مى نویسد:
(در مكّه معظمه تشكیل انجمن داد موسوم به امّ القرى. وخیالش این بود نماینده هاى مسلمانان روى زمین رادر این انجمن گرد آورد وبراى مسلمانان روى زمین یك سلطان كه یا در اسلامبول ویا در كوفه سكنى گیرد ویك اعلم كه در مكّه نشیند وتكالیف مسلمین از این مجلس برخیزد وپس از امضاءسلطان واعلم منتشر گردد وسایر پادشاهان به اسم امیر الامرائى موسوم ودر تحت امر سلطان محكوم باشند. سلطان عبدالحمید خان این انجمن رابر انداخت وبه تو هّم این كه شاید انتخاب سلطان بر حسب قرعه قرار گیرد وبه غیر او قرعه افتد. مدّت دوام انجمن یك سال بود و نظامنامه آن طبع وبه تمام بلدان فرستاده شد. اعضاى این انجمن معدوم ویا در زوایاى خفا جان دادند. فتنه عرابى پاشا از نتائج این انجمن بود وعرابى پاشا از شاگردان سیّد بود.)28
البتّه شكل ومحتواى این انجمن با اندیشه هاى سیّد هماهنگى دارد وطرح چنین كارى از سوى سیّد بعید نمى نماید ولى براساس مستندات چنین انجمن به دست سیّد شكل نگرفته است.
ناظم الاسلام ودیگران29 به گمان این كه(امّ القرى) تاٌلیف سیّد عبدالرحمن كواكبى از آن سیّد است به چنین اشتباهى دچار شده اند. زیرا كواكبى به ملاحظاتى نخواسته بود از خود نام ببرد وكتابش رابا نام مستعار(سیّد فراتى)منتشر كرده بود. سیّد جمال هم گاهى نام مستعار خود را(سیّد) مطلق مى نوشت; از این روى این كتاب در ایران وبرخى نقاط دیگر به سیّد جمال نسبت داده شد.30

پی نوشت ها :

1. (العروة الوثقى) جمال الدین افعانى محمد
2.(نقش سید جمال الدین اسد آبادى در بیدارى مشرق زمین) محیط طباطبائى 98 دار التبلیغ اسلامى.
3. (همان مدرك)/99
4. (زعماء الاصلاح فى عصر الحدیث) احمد امین/82 دارالكتب العربى بیروت.
5.(العروة الوثقى)/80 با مقدمه خسرو شاهى.
6. (همان مدرك)/67 73 79 106 110.
7. (زعماء الاصلاح)/84; ( العروة الوثقى) مقدمه /29.
8. (العروة الوثقى)/72ـ 73; (زعماء الاصلاح)/84.
9.(العروة الوثقى)/109; (زعماء العصلاح)/84.
انتشار تهران به نقل از مجّله(المنار)جزء2/131.
عبده مقدّمه 13 دار الكتب العربى بیروت;(شیخ محمّد عبده مصلح بزرگ مصر) مصطفى حسینى طباطبائى 38 انتشار ات قلم تهران.
10. احسان طبرى به غلط اندیشه اتحاد اسلامى رابراساس كتاب (هفتادُ دوملت)آقاخان كرمانى ومكتب قرآن شریعت سنگلجى این گونه معنى مى كنند: (اندیشه اتحاد اسلام یعنى بازگرداندن(هفادُدو ملت) به یك امت واحد محمدى با آداب ورسوم واحد مذهبى در آنچه شریعت سنگلجى آن را(مكتب قرآن) نامیده است) (استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام) سید احمد موثقى ج1/278 مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم. به نقل از(فرو پاشى نظام سنتى وزایش سر مایه دارى در ایران ) احسان طبرى/135.
11. (العروة الوثقى)/19ـ 20 با مقدمه خسرو شاهى.
12. (همان مدرك)/33ـ35.
13.(همان مدرك)/35
14. (همان مدرك).
15. (همان مدرك).
16. (همان مدرك).
17.(همان مدرك)/34ـ35.
18. (مجموعه اسناد ومدارك چاپ نشده درباره سید جمال الدین ) جمع آورى وتنظیم اصغر مهدوى وایرج افشار/63 سند شماره 216 دانشگاه تهران.
19. (همان مدرك)/63ـ64.
20. (زعماء الاصلاح)/81ـ82.
21. (همان مدرك).
22.(همان مدرك)/82از این مجلّه هیجده شماره در مدّت هشت ماه منتشر شد. شماره نخست آن در تاریخ پانزدهم جمادى الاوّل سال1301هـ .مصادف با 13 مارس 1884م. بود وآخرین آن در روز بیست وششم ذیحجّه 1301 17اكتبر 1884م.
23.(العروة الوثقى)/6 مقاله اوّل.
24.(همان مدرك)/35.
25.(سیّد جمال الدین حسینى پایه گذار نهضتهاى اسلامى) صدر واثقى/112 شركت سهامى
26. (همان مدرك).
27. (همان مدرك).
28. (تاریخ بیدارى ایرانیان ) ناظم الاسلام كرمانى ج1/83 به اهتمام على اكبر سعیدى سیر جانى انتشارات نوین تهران.
29.ادوارد براون مى نویسد:([سیّد]تمام آرزوهایش عبارت از اتفاق كلمه اسلام ووحدت مسلمین اقالیم جهان تحت لواى یك امپراطورى وخلاف عالیه بوده است) مترجم در پاورقى یا دآورى مى كند:(هدف سید جمال تعیین خلیفه اى براى دنیاى اسلام بوده است خواه مقّر خلافت در استانبول باشد یا كوفه.)(انقلاب ایران) اروارد براون ترجمه احمد پژوه/16 كانون معرفت تهران.
30. نقش سید جمال الدین در بیدارى مشرق زمین)/114.

ادامه دارد ......

چهارشنبه 1/6/1391 - 14:47 - 0 تشکر 523347

اتحاد جهان اسلام (2)

.طرد ونفى عوامل تفرقه
از گامهایى كه سیّد براى ایجاد وحدت وهمبستگى مسلمانان لازم مى دانست این بود كه: عوامل تفرقه وجدائى شناسایى واز جوامع اسلامى طرد شوند.او استعمار رامهمترین سّد راه اتحّاد جهان اسلام مى دانست واز رژیمهاى استبدادى ودست نشانده متحجران وظاهر گرایان غربزدگان و عالمان دربارى به عنوان ایادى استعمار یاد مى كرد.سیّد همچنین تعصبهاى نابجاور رذائل اخلاقى وفاصله از اسلام اصیل را از عوامل تفرقه مسلمانان مى داند كه اشاره اى مختصر بدانها مفید ومناسب مى نماید.
*رذائل اخلاقى. از دیدگاه سیّد شیوع فساد ورذائل اخلاقى كه از پیامدهاى فاصله از اسلام اصیل است از علل تفرقه وجدائى مسلمانان بلكه نابودى وانهدام آنان به شمارمى آید:
(وقتى در امتّى این اوصاف رذیله رسوخ كرد بناى آن امّت مى شكند اعضایش از هم جدا مى شوند نفاق وفساد در میان آنان پدید مى آید. پس از این تزلزل وسستى طبیعت آن جامعه اقتضاء مى كند كه نیروى بیگانه بر آن جامعه تسلّط یابد وبا جیرو قهر آن جامعه رابگیردوافراد آن را با اجبار اكراه وادار به زندگى نماید. زیرا زندگى انسانها نیازبه وجود جامعه دارد وبقاى جامعه هم با آن اوصاف ممكن نیست.پس قوّه دیگرى باید آن جامعه راتا حدودى را كه لازم زندگى است اداره كند.)31
ازدیدگاه سیّد در جامعه اى كه فساد وانحطاط اخلاقى وجود داشته باشد افراد آن جامعه گرچه در ظاهر (جمع) به نظر مى آیند ولى در واقع دشمن یكدیگرند; چون دلهاى آنها از هم جدا است. افراد چنین جامه اى نسبت به یكدیگر تفاخر مى كنند ولى در برابر بیگانگان ذلیل وخوارند. باگفتار وكردارشان دشمنان رابه سلطه بر خویش فرا مى خوانند. اهداف افراد چنین جامه اى مختلف است ورفتار آنها نیز با یكدیگر متفاوت.32
سیّد این جامعه رابه شخصى كه دچار بیمارى جذام شده ونمى تواند حركات اعضاء وجوارح خود راكنترل كند تشبیه مى كند. در جاى دیگر افراد آن جامعه را به سگى هار كه بدون سبب به دیگران حمله مى كند تشبیه مى نماید.33
سیّد فضائل اخلاقى را مایه مودّت ونزدیكى مسلمانان به یكدیگر مى داند و مسلمانان رابدان فرا مى خواند:
( لازمه هر فضلیت اخلاقى این است كه دارندگان آن فضائل نسبت به هم نزدیك وماٌنوس مى شوند. در نتیجه وحدت ویگانگى میان آنان به وجود مى آید. میزان این وحدت وهمبستگى بسته به میزان رسوخ آن فضایل اخلاقى در نفوس انسانهاست.)34
* تعصبهاى نابجا. تعصب دینى اگر با هواهاى نفسانى ممزوج نشود بسیار نیكوست. سیّد نیز آن را ستوده است.35
اما اگر مسلمانى حاضر نباشد سخن حقّ برادر دینى خود را بشنود چون هم مذهب او نیست وحتّى از او بیش از دشمن اصلى ومشترك بگریزد و دشمنى با وى رادر دل گیرد اسلام با چنین تعصبى به شدت مخالفت كرده است. چه مصیبتهایى كه از این گونه تعصبات بر مسلمانان وارد آمده چه خونهایى كه ریخته شده چه شمشیرهایى كه به جاى كشیده شدن به روى دشمن به روى برادر كشیده شد چه بسیار نیروهایى كه به جاى جنگ با استعمار وكفر در راه جنگ با فرزندان توحید به كار رفته است و…
از این روى بر همه لازم است كه با چنین تعصبهایى به مبارزه بر خیزند. سیّد نتیجه تعصبات فرقه اى راچنین شرح مى دهد:
(در پى آن جامعه مستكم اسلام تجزیه گشت و به افراد تقسیم شد. هر كدام از آنها داراى فرقه اى شدند وهر فرقه به دنبال خواسته ها وتمایلات خود رفت. عدهّ اى به سوى ملك وحكومت عدهّ اى به جانب مذهب.
به تدریج آثار آن عقائد وایمانى كه مسلمانان اوّلیه رابه سوى وحدت ویگانگى دعوت مى كرد ومردم رابراى استحكام وحدت جامعه اسلامى بر مى انگیخت. از روان مسلمانان زایل گشت وآنچه كه از ایمان وعقاید مذهبى در ذهن آنان باقى ماند تبدیل به یك سلسله صورتهاى ذهنى شد كه فقط در گنجینه خیال آنان حفظ مى شد وحافظه آنها هنگام نشان دادن معلومات نفسانى خویش به آن صورتها هم توجه مى كرد.)36

6. تلاش در راستاى اتحّاد دوُل اسلامى


سید جمال براى ایجاد وحدت وهمبستگى در جهان اسلام خواهان هماهنگى دولتهاى اسلامى بود. او در این باره تلاشهاى بسیار كرد. بویژه آن جا كه خطر را از سوى دشمنان اسلام جدّى مى دید بر تلاش خود افزود: مقاله مى نوشت سخنرانى مى كرد دیگران را به نوشتن مقاله در روز نامه ها وا مى داشت با افراد موٌثر همچون علماء وسران كشورهاى اسلامى گفتگو مى كرد هشدار مى داد وآنان را براى اتحاد آماده مى ساخت.
او. اتحاد دول اسلامى را امرى ممكن وشدنى مى دانست و مى گفت:دوُل كفر براى بهره مندى از نتائج اتحّاد از اختلافات دیرینه خود چشم پوشیده اند. ما مسلمانان چرا چنین نباشیم؟
سیّد مى گوید: آلمانیها تا آن هنگام كه با دوُل همسایه واروپایى خود اختلاف داشتند ضعیف مورد هجوم دشمن بودند ولى هنگامى كه براى مصالح عمومى مهمتر آن اختلافات راكنار گذاشتند بر قدرت وشوكت آنان افزوده شد واندیشه هاى آنان تاثیر عمیقى در سیاست كلّى اروپا گذاشت.37
سیّد جمال براى ایجاد وحدت بین دوُل اسلامى علاوه بر نقاط مشترك مذهبى به مشتركات قوى وملّى توجه مى دهد. از باب نمونه:در آن هنگام كه آوازه حمله روسیه از طریق افغانستان وایران به هند مطرح است اتحاد ایران افغان رامطرح كرد تادولت انگلیس ناگزیر به تغییر سیاست در كشورهاى اسلامى شود.
سیّد با تشبیه اختلاف دینى ایرانیها وافغانیها به آلمانها با سایر كشورهاى اروپایى سلسله انگلیس را بر هند از نتائج آن اختلاف مى داند وبر این باور است كه اگر آن دو متحّد شوند مى توانند انگلیس را از هند عقب برانند.
او براى اتحّاد ایران وافغان تلاشهاى فراوان كرد. مقاله اى مستقّل در این باره نگاشت وزمینه ها وعوامل طبیعى وسیاسى اتحاد آن دو كشور رابر شمرد.38 از جمله بر زبان فارسى كه زبان مشترك دو كشور است تكیه كرد ودرباره اشتراكات طبیعى وزیستى آن دو كشور نوشت:
(این دو تن از شاخه درخت واحدى هستند ودو شبعه از یك اصل آریایى باستان. آنها داراى بافتهاى محكم ودیرین هستند كه شایسته نیست اختلافات جزئى باعث اختلاف وجدائى این دو برادر شود. مهمتر از همه اینها این كه: پس از پذیرش اسلام پیوندهاى دین میان آن دو وجود دارد ورابطه اجتماعى آنها بر مبناى اعتقاد دینى زیادتر شده است. چه فرق میان آنها وبرادران افغانى است. همه آنها به خداى یكتا ایمان دارند وبه آنچه محمّد(ص) آورده معتقدند.)39
سیّد امیر عبدالرحمن خان رادوست قدیمى خود وبزرگترین دشمن انگلیس مى خواند. همچنین درباره مردم افغان معتقد است:
(دشمن با انگلیس در روان همه افغانیها ریشه دوانیده وبا خون آنان آمیخته شده است.)
او به افغانها توصیه مى كند: با مشاهده اوضاع مصر از فرصت پیش آمده براى اتحاد با ایران استفاده كنند.40به نویسندگان جرائد ایران نیز توصیه مى كند در باره وحدت اسلامى ورابطه محكم دینى مقاله بنویسند وانتشار بدهند. بویژه نوشته هاى او را درباره اتحاد ایران وافغانستان در مجلّه عروة الوثقى نشر دهند تا زمینه اتحاد فراهم آید.41
سیّد با اشاره به نقش بزرگ دانشمندان فقهاء ادباء وعرفاى ایرانى در تمدن اسلامى اهمیّت ایران ونقش اساسى ایرانیان را در طرح دراز مدّت اتحاد اسلامى خود همانند نقش آنان تمدن اسلامى نخستین یادآور شده ومى نویسد:
(از همّت عالى ایرانیان وعلّو افكار آنان بعید نیست كه نخستین قدم بردارندگان براى تجدید وحدت جهان اسلام آنان باشند وهمبستگى دینى راتقویت كنند.42)
درباره اثرات مطلوب اتحاد ایران وافغانستان مى نویسد:
(اگر میان حكومت ایران وافغانستان وحدت ویگانگى به وجودآید نیروى اسلامى تازه اى در شرق میانه بین سایر طوایف اسلامى پدید خواهد آمد ودر جامعه سایر مسلمانان نیز حیات تازه دمیده مى شود وهدفهاى آن توسعه پیدا مى كند وجوامع اسلامى تقویت مى شوند.)43
اشكال این طرح انتظار وامیدى است كه سیّد به سلاطین وامراء بویژه سلطنت استبدادى ایران براى تحفق چنین امر مهمّى دارد البتّه این مساٌله در دوران عروه الوثقى پس از آن همه تجارب تلخ به صورت ضعیفى مطرح مى شد وبه نظر مى آید كه جنبه تبلیغى داشته باشد واو در صدد تشویق مردم وزمینه سازى براى این امر بوده است. از این روى در طرح اتحاد ایران وافغان نقش اساسى و مهّم رابه علماء ومجتهدین ایران و كارهاى فكرى فرهنگى آنان مى دهد.
هدف مهّم واساسى سیّد در این طرح مقابله با استعمار وآزاد سازى كشورهاى تحت اشغال استعمار بویژه هندوستان از سلطه انگلیس بود. در همین راستا خطاب به ایرانیان وافغانیان نوشت:
(آیا شما نمى دانید كه هر مسلمانى كه در هند است چشم به پنجاب دوخته ومنتظر آمدن شما ست.)44
سیّد جمال در سال 1302هـ 1885م طى نامه مفصّلى پیشنهادات عملى وسازنده اى را در پیوند با خلافت عثمانى به آستانه فرستاد. او در این نامه با آگاهى از روابط ونفوذ انگلیس عثمانى تلاش كرد خلیفه عثمانى راقانع كند كه هندوستان بلوچستان افغانستان تركمنستان قوقند بخارا و كاشغرویار كند راتحت لواى اسلام وخلافت عثمانى علیه روسیه متحد سازد. سیّد با آگاهى واطمینان از نفوذ كلام واعتبار وارتباط خود در بین مسلمانان فوق الذكر آمادگى خود را جهت اجراى این كار بزرگ اعلام داشت به شرط آن كه طّى حكمى از جانب خلیفه این اقدامات آغاز گردد تا به جاى اتفاق نفاق حاصل نشود. او در این نامه ابتداء به تشریح موقعیت سیاسى اجتماعى ودینى مسلمانان هند مى پردازد ویاد آور مى شود كه: آنان در غفلت وجهالت به سر مى برند ومنافع اتحاد ومضّار اختلاف را نمى شناسند. پیشنهاد مى كند:
(راه آن مملكت راپیموده وبا جمیع نواب وامراء وعظماء آن بلاد ملاقات نموده وآثارى كه از اتحاد ویگانگى در امر عالم ظاهر وهویداومضارى كه از اختلاف وبیگانگى پیدا شده است یكایك بدانها بیان سازم و گوشهاى آنها رابا اسرار حدیث (الموٌمنون اخوه) بنوازم وكلمات شور انگیز و سخنان مصلحت آمیز آغاز وعلماء وسخنوران رابا خود یارو انباز نمایم.
روح جدید حب ملیت رابر آنها دمیده وپرده غفلت آنها رادریده مقام سلطنت سینه را در اسلامیت بدانها بیان سازم ودر جمیع جوامع بلدان مشهوره آنها با وعضهاى دلنشین و احادیث خیر المرسلین در كانون درون آنها آتش افروزم ویكسره اصطبار وشكیبایى ایشان راسوزم و بعضى از علماى زبان آور آنان رابه بعضى از بلدان دور دست ایشان روان كنم وعموم مسلمان هند رابه امانه مالى دعوت نمایم وبه غیر از این راه دیگر نپیمایم.)45
سیّد بااگاهى از سیاست ومیزان نفوذ انگلیسیها در آستانه ودر دستگاه خلافت عثمانى و حساسیت سلطان نسبت به انگلیسیها در ادامه مى نویسد:
(بدون آن كه متعرض سیاست طائفه انگلیزیه شوم ویا خود سخنى بر ضد آنها زنم بلكه اساس كلام رابر مقاصدروس خواهم نهاد.)46
سیّد هدف وفایده طرح خود راچنین بیان مى كند:
1. جمع كردن اعانه از مردم هند.
2.الفت ومعارفه قویه بلكه اتحاد تامّ اسلامیه در میان مسلمانان.
3. تقویت امپر اطورى عثمانى در برابر انگلستان. وچون اتحاد تامّ مسلمانان مفهوم طائفه انگیزیه گردد البتّه پلتیك خود رادائما با دولت علیّه مستحكم خواهند نمود.
بخش بعدى طرح در ارتباط با افغانستان است. عزم مى كندآنان را علیه روسیه وبه پشتیبانى از دولت عثمانى وحفظ موقعیت آن فرا بخواند. علماى خبیر رابه جاى جاى بلاد دوردست آن كشور گسیل دارد.تا مردم را براین امر خطیر بیاگاهانندو…47
پس از افغانستان سیّد مى خواهد به بلوچستان برود ومردم رابه جنگ عمومى دعوت نماید. همچنین تركمنها را دعوت كند تا عَلَم اتحاد رابر دوش بگیرند.
سیّد بر آن بود مسلمانان هندوستان افغانستان بلوچستان تركمان و… با بسیج همه جانبه به روسیه هجوم كنند واز فوائد آن كه اتحادد دول اسلامى است بهره برند.48
سید جمال در این نامه هدف نهایى اش آزادى هندوستان از سلطه انگلیسى ها است وى بر این باور است با ایجاد درگیرى وجنگ بین انگلیسى وروسیه هندوستان مصر عثمانى و دیگر بلاد تحت اشغال روسها با استفاده از فرصت به دست آمده مى توانند بر دشمنان خود پیروز گردند.
در این نامه با اشاره به رقابت استعمارى روس وانگلیس در منطقه این گونه استدلال شده كه وقتى اهالى افغانستان كه سپر بلاى هندوستان به شمار مى آیند با روسیه در بیفتند انگلیسیها قهراً به جنگ باروسیه بر مى خیزند.
او با آگاهى از نقش اساسى دین وانگیزه هاى دینى در مقاومت مسلمانان در برابر تهاجمات استعمارى ونیز مخدوش شدن آنان با دخالت حكام ظالم در نامه اش به سلطان عثمانى تاكید كند كه اگر اهالى قوقند وبخارا وشهرشبّر وتركمان در دوره هاى قبل در مقابل روسهامقاومت نكردند وبه ننگ تن دادند به خاطر این بود كه آن جنگها همه براى خاطرامیرى ستمكار ویا حاكمى ظلم شعار بود وگرنه اگر براى حمایت دین وحفظ آیین اسلام جنگ نمایند با افتخار به استقبال شهادت خواهند رفت.49
طرح پیشنهادى سید مورد پذیرش سلطان عبد الحمید قرار گرفت وافرادى براى ارتباط باسیّد وپى گیرى طرح از سوى سلطان مشخص شدند. ولى ما هیّت امپراتورى عثمانى وموقعیت سیاسى ضعیف آن بویژه حضور ونفوذ قوى انگلیسیها در دربار عثمانى سبب شد كه طرح سیّد مدتّى مسكوت بماند. پس از گذشت هفت سال( در سال 1892) سلطان عبد الحمید با رضایت ویا توطئه انگلیس از سیّد دعوت كرد كه به آستانه بیاید.50سیّد در مرحله نخست آن رانپذیرفت وگفت:(منتظر ظهور وقایع در تهران است)51
امّا پس از مدتى دعوت عثمانى راپذیرفت وبراى اتحاد جهان اسلام واجراى طرح ارائه شده راهى استانبول شد. با همه توان سلطان رادر جهت مقاصد خود تشویق مى كرد. در ابتدا روابط آن دو به ظاهر صمیمى مى نمود. عبدالحمید به سیّد احترام مى گذارد وحتى منصب شیخ الاسلامى رانیز به وى پیشنهاد كرد كه سیّد نپذیرفت.52
(سیّد مطابق خواهش خلیفه پلان عملیات را كه اساساً سالها روى آن كار مى كرد وعبارت از تشكیل یك اتحادیه مركّب از تمام كشورهاى آزاد اسلامى تحت رهبرى خلیفه وتاٌسیس یك(موٌتمر اسلامى)براى مشورت در امور مهّمه بود به سلطان تقدیم نمود.)53
در مرحله نخست طرح نزدیكى واتحاد بین دولتهاى: عثمانى ایران وافغانستان راپیشنهاد مى كندو سلطان نیز مى پذیرد.54
سیّد با استفاده از این موقعیت نامه هایى به زبانهاى گوناگون از سوى سلطان وبا مهر وامضاى وى براى پادشاهان كشورهاى اسلامى ترتیب مى دهد. ودر آن نامه ها به اشارت خطرهایى كه كشورهاى اسلامى راتهدید مى كند یاد آور مى شود وبر ضرورت همكارى بیشتر میان ملل ودوُل مسلمان پاى مى فشردوعلاقه دولت عثمانى رابه مبادله هیاٌتهاى دینى واعزام گروههاى دوستى واتحاد به منظور شناسایى اوضاع واحوال واحتیاجات هر یك از این كشورها اعلام مى دارد. در آن نامه ها به اجتماع نمایندگان با صلاحیت كشورهاى مسلمان در یك موٌتمر اسلامى در آینده اشاره مى كند واز سران دولتهاى اسلامى مى خواهد كه دیدگاههاى خود را درباره این پیشنهاد آزادانه ارسال دارند.55
سیّد براى انجام این مهّم از افراد گوناگون كه از كشورهاى مختلف در آستانه جمع شده اند یارى مى جوید وبا كمك این افراد به مكاتبه با علما وفقهاى بزرگ شیعه در عتبات وشهرهاى ایران وسایر نقاط مى پردازدو آنان رابه اتحاد دعوت مى كند.
بسیارى از سران وحكام كشورهاى اسلامى به سیّد پاسخ مثبت دادند واو نیز این همه رابه سلطان گزارش مى كرد.حتّى امپراتورى ژاپن اعزام گروهى ازعلماى دین رابراى تبلیغ در آن كشور تقاضا كرده بود.56 دویست نامه از علماى شیعه ایران وعراق در تایید این حراح به دست سیّد جمال رسید.57
مع الاسف این طرح نیز به نتیجه مطلوب نرسید; زیرا در بینش وتفكر واهداف ومقاصد هر كدام از این دو نسبت به اتحاد اسلامى تفاوتها وتمایزات اصولى وجود داشت.
سیّد طرح اتحاد اسلام رابدون در نظر گرفتن مطالح شخصى وبه دور از جاه طلبى وهواهاى نفسانى وتنها در جهت اصلاح كلّى وضع مسلمانان ومقابله با استعمار غرب مى خواست. امّا عبد الحمید این طرح را براى خدمت به جاه طلبى هاى بلند پروازانه اش ویا حداقّل براى حفظ سلطنت واقتدار خود.
مساٌله دیگرى كه به ناكامى طرح كمك كرد این بود كه سیّد از وضع داخلى عثمان نیز غافل نبود. اصلاح سیاسى اجتماعى امپراتورى را نیز در نظر داشت. اصلاح امور داخلى عثمانى وبه سامان رساندن اوضاع نابهنجار آن امرى حیاتى مى نمود. وجود در باریان فاسد برا ى طرح اتحاد اسلامى مانعى اساسى به شمار مى آمد. البته پرداختن سیّد به این گونه مسائل باب طبع امپراتورى بویژه در باریان با نفوذ نبود. از این روى توطئه در باریان بویژه ابوالهدى صیادى علیه سیّد آغاز شد و تا وقت مرگ سیّد ادامه یافت.
افزون بر این سیّد از دسیسه هاى انگلیسى نیز در آستانه در امان نبود. پس از ملاقات سیّد با خدیو مصر ( عباس حلمى) سخنان سیّد را مبنى بر غیر ضرورى بودن خلافت به مركزیت علم كردند وآن ملاقات رابه منزله تمایل سیّد براى سپردن مقام خلافت به خدیو جوان واحیاء عظمت باستانى مصر به گونه اى كه در صدر اسلام بود توجیه كردند.58
حادثه بزرگتر كه روابط سید وسلطان رابحرانى كرد حضور روشنفكران عالمان دینى ورجال سیاسى كشورهاى گوناگون اسلامى در محضر سیّد بود. محفل سیّد روز به روز رونق مى گرفت و از اطراف واكناف حقیقت جویان وآزادیخواهان به محضر او مشرّف مى شدند. این براى امپراتورى عثمانى سنگین بود. سلطان از نفوذ روز افزون سیّد در بیم وهراس بود.افزون بر این قتل ناصر الدیّن شاه به دست میرزارضا كرمانى شاگرد ویار نزدیك سیّد بر وحشت وبیم سلطان مى افزود.
بالاخره دسیسه در باریان دولتمردان ایران دولت انگلیس و… كارا به جایى رساند كه حكومت عثمانى اعمال رفتار سیّد رابه شدّت تحت كنترل قرار داد تا آن بزرگوار چشم از دنیا فرو بست.59

دفع شبهه


برخى محور قرار دادن سلطان عبدالحمید رادر طرح اتحاد اسلامى انحراف از مایه هاى اصیل اسلامى دانسته اند. بله سیّد نیز از جنبه هاى منفى وسلبى امپراتورى عثمان آگاه بود و از فساد واستبداد آن نیز در رنج ولى با توجه به وضعیت كشورهاى اسلامى ونفوذ فراوان عثمانى در میان مسلمانان اهل سنّت جهان بویژه هند وبا توجه به این كه امپراتورى عثمانى على رغم همه معایب ونواقص داخلى مظهر قدرت اسلام به شمار مى آمد وغرب او را تنها مانع سر راه گسترش فرهنگ وسیاست خود مى دانست ودر صدد نابودى آن واز سویى غربزد گان نیز در تلاش بودند راه رابراى غرب بگشایند و در اركان حكومت خلل به وجود آورند از این روى سیّد حفظ حكومت عثمانى رابه صلاح مسلمانان مى داند.كشورهاى اسلامى رابه كشتى در حال غرق شدن تشبیه مى كند كه همه باید به فكر نجات كشتى باشند. اندیشه این كه تا خداى این كشتى مالك این كشتى كیست ودعوت به نجات از سوى چه كسى صادر شده عقلایى نیست.
بنابر این سیدّ وقتى در تزاحم بین همكارى با دولت عثمانى ونابودى اسلام ومسلمانان قرار مى گیرد براى مصلحت مهمتر یعنى اسلام وكشورهاى اسلامى ناگزیر همكارى با عثمانى را بر مى گزیند تا بتواند به اهداف مقدس خود دست یابد. افزون بر اینها نتیجه بخش نبودن تلاشهاى سید جمال در پیوند با امپراتورى بهترین دلیل بر ماهیت اصیل واسلامى وضّد استعمارى طرح اتحاد اسلامى اوست. على رغم همكارى با امپراتورى عثمانى تسلیم وضع موجود نشد واز اصول وآرمانها در اندیشه وعمل عدول نكرد.
سیّد اگر چه در اجراى طرح اصلاحى خود در اتحاد جهان اسلام به موفقیت كامل دست نیافت ولى باعث تقویت روح برادرى واتحاد واخوت مسلمانان جهان اسلام ورشد وشكوفایى حركتها و جنبشهاى طرفدار اتحاد اسلامى گردید كه این همه حاكى از حسن نیّت و صداقت وایمان سیّد به راه ومكتب و اتحاد اسلامى بود. مهمتر از همه پیروانى چون: كواكبى روئساى الازهر شیخ عبدالقادر مغربى امیر شكیب ارسلان شیخ حسین جسر مولانا ابوالكلام آزاد اقبال لاهورى وبسیارى از علماى بزرگ شیعه در عراق وایران پیدا كرد كه هر یك طلایه دار اتحاد اسلامى بودند وراه سیّد رادنبال كردند.60
آنچه آوردیم بخشى از اصول اصلاحى سیّد بود. پس از او این اصول به وسیله پیروان او در مصر هند ایران و دیگر كشورهاى اسلامى گسترش یافت تاجایى كه درباره او گفته اند:
(پیشرفت وترقیات شرق به هر درجه اى كه برسد مولود فعالیتهاى سیاسى واجتماعى اوست)61
(سخنان سیّد در نظر علمایى تونى حكم (كتاب) راداشت. طلاب مسلمان هند او را مى پرستیدند. پیشوایان نهضت آزادى هندوستان از هند ومسلمان او را به بزرگى ستوده اند. وتجد وخواهان عرب پایه اش رابه پیامبرى رسانیده اند. این جنبه بین المللى اسد آبادى را هیچ كدام از اندیشه گران خاور زمین مطلقا به دست نیاوردند…)62

پی نوشت ها :


31. (العروة الوثقى)/63.
32(همان مدرك).
33. (همان مدرك).
34. (همان مدرك)/59.
35.(همان مدرك)/39ـ 48 مقاله التّعصب.
36. (همان مدرك)/34.
37.(همان مدرك)/109.
38.(همان مدرك)/106ـ 110با عنوان:(دعوة الفرس الى الاتحاد مع الافغان)
39. (همان مدرك)/106.
40.(همان مدرك)/108.
41. (همان مدرك)/110
42. (همان مدرك)/106
43.(همان مدرك)/108
44.(همان مدرك).
45.(مجموعه اسناد ومدارك چاپ نشده در باره سید جمال الدین مشهور به افغانى) تصویر 26و27; (نقش سید جمال الدین در بیدارى مشرق زمین )ر 272ـ 280.
46.(همان مدرك).
47.(همان مدرك).
49.(همان مدرك).
50.(یاد نامه علامه امین) به اهتمام: دكتر سید جعفر شهیدى ومحّمد رضا حكیمى/127ـ 128.
51. (سیّد جمال الدّین افغانى پیشواى انقلاب شرق) محمّد عثمانى صدقى/128 موسسه انتشارات بیهقى.
52. (مفخر شرق سید جمال الدّین اسد آبادى) ترجمه ونگارش سید غلامرضا سعیدى /145 دفتر نشر فرهنگ اسلامى تهران.
53.(سیّد جمال الدّین افغانى وافغانستان) سیّد قاسم رشتیا/99 موسسه انتشارات بیهقى.
54. (همان مدرك)/100 به نقل از (آثار سید جمال الدّین افغانى)قاضى محمّد.55.(همان مدرك).
56.(همان مدرك)/101.سیّد فر ستادن كسانى كه از خصوصیات اخلاقى ومدنى چنین ملتهایى با اطلاع نیستند مناسب نمى داند وبر این باور است كه: باید عده ّاى براى این كار تربیت شوند.
57.(دین ودولت )/302;(حیات یحیى) یحیى دولت آبادى ج1/99 انتشارات جاویدان.
58.(سیاستگران دوره قاجار) خان ملك ساسانى/203 انتشارات بابك تهران;(سید جمال الدین افغانى وافغانستان )/105.
59.(تاریخ روابط سیاسى ایران وانگلیس) محمود محمود ج5 15ـ 16 اقبال تهران
60. (نقش سید جمال الدیّن در بیدارى مشرق زمین) 93ـ 128 بیوگرافى اجمالى عدهّ اى از افراد فوق راآورده است.
61.(مفخر شرق سید جمال الدّین اسد آبادى ) 163.
62.(اندیشه هاى میرزا آقاخان كرمانى) فریدون آدمیت/12 مقدّمه كتابخانه طهورى تهران.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.