ولی آیا چنین چیزی ممکن است؟ و اگر ممکن است، مطلوب و مفید و کاراست؟
بخشایندگی یک فضیلت اخلاقی است. با بخشیدن طرف مقابل، شخص از بار سنگین عاطفی که با خود این سو و آن سو میبرد و سبب رنج و خشم و ناراحتی او میشود، کم میکند و حتا اگر در موقعیتی قرار داشته باشد تا مقابله به مثل کند، از این کار پرهیز میکند. بحث بخشایندگی خود و دیگران در روانشناسی مدرن بسیار جدی گرفته میشود.
فراموش کردن، اما، یک رویکرد شناختی و ذهنی است. با این کار، شخص در تلاش این است تا حادثه را دیگر به یاد نیاورد. ولی مسئله این است که تجربهی عاطفی و شناختی معمولاً موازی با هم اند. یادِ حادثهی که اتفاق افتاده در حافظۀ شخص هنوز موجود است و یادآور یک سلسله تجربیات عاطفی ناگوار نیز است.
آنچه من مشاهده کردهام این است که «صلۀ رحم» لزوماً در تحکیم روابط موفق نیست. عید و عیدهای دیگر میآیند و میروند، مردمی که با هم مشکل رابطهای دارند تظاهر به دوستی و صمیمیت میکنند، ولی همین که عید بگذرد تا سال و سالهای دیگر از هم یادی نمیکنند و روابط شان سرد و تاریک است. این البته جدا از مصروفیتها و درگیریهای وقتگیر و زمانبرِ روزگار ماست. دلیل آن چیست؟