• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن دانشجویی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
دانشجویی (بازدید: 686)
دوشنبه 30/5/1391 - 16:23 -0 تشکر 520402
جوان دانشجو

آورده‌اند كه: چون آوازه دانش و حكمت «سقراط» سراسر مرز و بوم یونان را فرا گرفت، مردم از هر سو نزد او شتافتند تا از فضل و معرفت بی‌پایان او بهره‌مند شوند. مخصوصاً جوانان، شیفته آن چراغ هدایت بودند و لحظه‌ای از مجلس درس وی دور نمی‌شدند.
از آن جمله، جوانی بود بسیار هوشمند، ولی بی‌بضاعت كه آرزومند بود مانند دیگران هر روز نزد حكیم حاضر گردد. لیكن اندیشه معاش او را نگران می‌كرد و پیوسته با خود می‌اندیشید كه اگر برای كسب روزی، دنبال كار رود، از خدمت استاد و تحصیل علم باز می‌ماند و اگر خدمت استاد را برگزیند، خرج روزانه خود را چگونه به دست آورد.

در این حال، دهقانی از غم جوان آگاه شد و به او گفت:
اگر از شام تا نیمه شب باغ مرا آبیاری كنی، چند درهم مزد به تو می‌دهم و اگر از نیمه شب تا سپیده‌ دم، نگهبان آسیاب باشی، آسیابان نیز دو عدد نان به تو خواهد داد.
جوان این پیشنهاد را پذیرفت و از آن زمان، شب ها به آبیاری و آسیابانی می‌پرداخت و روزها در محضر استاد حاضر می‌شد.

 


روزگاری بدین منوال گذشت و آن جوان در علم و هنر، سرآمد همگان گردید. جوانان دیگر بر او حسد بردند و كینه او را به دل گرفتند و تنی چند در صدد بر آمدند كه او را از خدمت استاد دور كنند.
روز نزد قاضی شهر آمدند و گفتند: جوانی در گروه ماست كه فقیر است و هر روز، از بامداد تا شام در خدمت سقراط است و هیچ كس نمی‌داند كه هزینه زندگی خود را از كجا و چگونه فراهم می‌كند. در این مملكت قانون چنان است كه باید طریق زندگانی هر كس آشكار باشد و قاضی بداند كه مرد فقیر چگونه زندگی می‌نماید.


قاضی فرمان داد جوان را حاضر كردند و از چگونگی حال و كار او پرسش كرد. جوان، به ناچار پرده از كار خویش برداشت و صاحب باغ و آسیابان را به شهادت خواست. آن دو گواهی دادند كه این جوان، شب تا صبح از برای چند درهم و دو عدد نان، به آبیاری و آسیابانی اشتغال دارد.

قاضی و دیگر افرادی كه در محكمه حاضر بودند، بر همت آن جوان آفرین گفتند و همكاران بد اندیش او را سرزنش كردند. آن گاه قاضی حكم كرد به اندازه مخارج زندگی او، از خزانه مملكت به آن جوان شهریه بدهند تا بدون دغدغه خاطر، به تحصیل دانش بپردازد.
امّا سقراط كه آن جا حاضر بود، آستین جوان را گرفت و گفت:

«هرگز چنین هدیه ای را قبول مكن، كه مردمان آزاده تحمّل محنت می‌كنند، ولی بار منّت نمی‌كشند»!
جوان دستور استاد را پذیرفت و چندی نگذشت كه از حكمای بزرگ عصر خود گردید.[1]

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.