بابا ، خدا که عرب نیست . او هر زبانی رو می فهمه . سخت نگیر ، نماز رو هر جور بخونی ، قبوله . خدا ارحم الراحمینه . مهم نیّت پاک و اخلاص انسانه . خیلی وسواسی نباش . ما درون را بنگریم و حال را و . . .
این ها حرف هایی است که مردم می زنند تا از زیر سختی ی یادگیری صحیح و دقیق نماز شانه خالی کنند !
این حرف ها درست مثل آن است که بگوییم : خدا که مکان نداره ، به هر طرف رو کنی، خدا آنجاست . پس لزومی ندارد که در نماز رو به قبله بایستیم !
درست است که خدا هر زبانی را می فهمد و مکان و جهت ندارد ولی به خاطر مصالحی از جمله اینکه وحدت رویّه در عبادت مهمی همچون نماز رعایت شود ، دستور داریم که به هر زبانی سخن می گوییم و در هر کجای کره زمین که هستیم، نماز را به عربی و به سمت کعبه بخوانیم
هر کسی باید با تمرین و در حدّ وُسع و توانش کلمات و حروف نماز را به عربی صحیح یاد بگیرد . البته معلوم است که از یک پیرزن بی سواد بی دندان به اندازه یک جوان سالم تحصیل کرده، توقع و انتظار نیست
بنابراین یک شخص بی سواد یا کسی که مشکلی در تلفظ حرفی دارد، اگر نتواند حرفی را به درستی ادا کند ، هر طور می تواند باید بگوید و نمازش هم صحیح است . همان گونه که بلال حبشی نمی توانست شین را ادا کند و هنگام اذان می گفت : أسهد أن لا إله إلا الله و پیامبر(ص) فرمود : سینُ بلال عندالله شین ! یعنی سین بلال نزد خدا شین حساب می شود
در تلفظ کلمات و حروف نماز هم باید حروف را درست تلفظ کرد و هم حرکات را . یعنی مثلا به
جای ( الحمدُلِله ) نباید گفت : ( الحمدُرِلله ) یا به جای ( لم یلد ) نباید گفت : ( یَم یلد ) و نیز در تلفظ حرکت ها هم باید دقت کرد . مثلا به جای ( عبدُه ) نباید گفت : ( عبدَه )
همان گونه که مثلا کلمه ( لنگ ) در فارسی را اگر به کسره یا فتحه یا ضمه بخوانیم، سه معنای متفاوت پیدا می کند مرحله بعدی این است که تلفظ حروف ( ح ، ذ ، ص ، ض ، ط ، ظ ، ع ، غ ) در عربی با فارسی تفاوت دارد و باید آنها را در نماز به عربی صحیح تلفظ نمود . چون اگر آن ها را مثل فارسی تلفظ کنیم، کلمه بی معنا و گاهی دارای معنای دیگری می گردد . مثلا ( طین ) به معنای گِل است در حالی که ( تین ) به معنای انجیر می باشد . یا ( علیم ) به معنای دانا است در حالی که ( الیم ) به معنای دردناک می باشد . حرف ( ظ ) فقط در سبحان ربّی العظیم هست که یادگیری آن ضرورت ندارد چون می توان به جای آن سه بار سبحان الله گفت
حرف ( ح ) : اَلرَّحْمانِ ، اَلرَّحیم ، اَلْحَمْدُ ، أَحَد ، سُبْحانَ ، وَحْدَهُ ، مُحَمَّد، رَحمَةُ
حرف ( ع ) : الْعالَمِین ، نَعْبُدُ ، نَسْتَعین ، عَلَیْهِمْ ، عَبْدُهُ ، عَلى ، عَلَیْكُمْ
حرف ( ذ ) : الَّذینَ
حرف ( ص ) : الصّراطَ و صِراطَ ، الصَّمَد ، صَلّ
حرف ( ض ) : الْمَغْضُوبِ ، الضّالّین
حرف ( ط ) : الصّراطَ ، صِراطَ
حرف ( غ ) : غَیْرِ ، الْمَغْضُوبِ