اهمیت تهذیب نفس
تقریباً 8 سال شده که من با امام خمینی (قدس سره) آشنا شدم. خاطراتی در این زمینه دارم. آن دعوتی که امام کرده بود که باید کشور ایران مثل حوزة علمی بشود تا مردم مسلمان از علم اهل بیت استفاده کنند من فکر نمی کردم از آن دعوت استفاده خواهم کرد ولکن الحمدلله الآن دارم استفاده می کنم و در نظر من این خاطره برای همیشه زنده است چون در طول عمر من می ماند.
از ویژگیهای برجسته حضرت امام آنکه برای من خیلی اهمیت دارد مسئله روحی است، مانند «تهذیب نفس» که خواندم و خیلی استفاده کردم. خصوصاً راجع به این مسئله از یکی از کتابهای سید امام به عنوان «جهاد اکبر، جهاد نفس» و توی آن کتاب سفارشها و سخنرانی های امام (قدس سره) زیاد بود خصوصاً راجع به مسئله نفس و اخلاق طلاب حوزه. بالاخره چیز دیگری برای امام ندیدم که خیلی اهمیت دارد به قدر مسئله نفس و اخلاق که در ویژگیهای امام بخوبی هست.
اما انقلاب اسلامی و شخصیت امام خمینی (قدس سره) در کشور ما خیلی تأثیر کرد بر مردم، خصوصاً در مسایل سیاسی و امور دینی. مردم کشور ما خیلی درس گرفتند راجع به مسئله استقلال آنچه در ذهنهایشان مانده است فکر می کنم که دیگر فراموش نخواهند کرد. مقاومتی که مردم ایران کردند و تصمیم گیری امام در این مسئله خیلی در کشور ما اثر گذاشت این از جهت سیاسی بود اما از جهت اسلامی همه مردم مسلمان کشور بدون اعتراض یا سنّی باشد یا شیعی قبول می کنند که امام مردی الهی بود و به مرحله روحی که رسید، هنوز هیچ کسی یا در ایران یا خارج ایران نرسید لذا ما او را به عنوان: PHENOMENE می بینیم «یعنی کسی که مثل او نیست و عنوان او در جهان نیست» ولی متأسفانه الآن این همه تأثیرات کم کم ضعیف می شود به خاطر بچه های منافقان و دنیاپرستان ایرانی که به کشور ما فرستاده می شوند. کارهای مذهب شیعی که در آنجا بنا گذاشتیم الآن ضعیف شده، حتی مدرسه ای که آنجا بود به عنوان مرکز علوم شیعی که در سراسر کشور شناخته بود الآن بدست آن دنیاپرستها همراه با جهال مسلمان کشور، عوض شده به دانشگاهی که بیفایده است. اینهمه کارهای بد انجام شد آن هم در هنگامی که احساس پیشرفت در مسئله یاد گرفتن و یاد دادن کردیم و در هنگامی که مردم نیازمند به علوم اهل بیت شدند. اما آن مردم قبلاً به مسئله ایران خصوصاً آن به جهت دینی خیلی گوش می کردند و پیگیری می کردند و اما الآن بخاطر اداره بدون چون و چرای منافقان که آنجا فرستاده می شوند و فقط اداره مالی و نگهداشتن مقام می کنند، این طور نیست.
انقلاب اسلامی و تأثیر آن در جهان معاصر در نظر من بیشتر سخت می شود. چون الآن نگاه همة ما منحصر به مسئله اداره آن است که در دست ما هست لذا همه ما الآن دنبال مسئله مادی می رویم به عنوان مسئله سیاسی و تکنولوژی، یعنی همراه ماده پرستان شدیم که نگاه ما حداکثر منحصر به مسئلة عقلی است و نه مسئله قلبی و باید بدانیم که اگر انقلاب ما منحصر در این مسئله شد هرگز فکر نکنیم که در جهان تأثیر خواهد گذاشت. چون دنیاپرستان در این جهان مادی و عقلی خیلی برای تأثیر گذاشتن قوی هستند ولکن ضعیف هستند در جهان روحی یا قلبی و بخاطر این، انقلاب حضرت امام(قدس سره) خیلی اثر گذاشت که ایشان راجع به این نقطه غافل نبود بلکه باخبر بود و بیشتر اهمیت می داد لذا در انقلاب ایشان نمی ترسیدند از ضدهای انقلاب چون می دانست که نگهبانی آن انقلاب در دست خود امام زمان(عج) بود ولی الآن که ارتباط ما با مسئله روحی و قلبی و اخلاقی خیلی کم شده لذا اثر انقلاب ما خیلی کم شده چون خودمان به مسئله مادی اهمیت بیشتر دادیم. لذا الآن مادی ها هم ما را هیچ چیزی نمی بینند. و اثر ما هم بر آنها جایی ندارد.
با دل پاک و روح مطهر و عمل بر آنچه خدا و پیامبر و ائمه(ع) راضی می شوند و هم با عمل طبق روح برادری حقیقی که در قرآن کریم ذکر شده است می توانیم مسلمانان دیگر کشورها را با این انقلاب آشنا کنیم ولی نه با آن تعبیری که از آن استفاده کنیم بلکه مانند برادری وگرنه خیلی اثر منفی می آورد در بین برادران و هم به خاطر آن احساس برادری از بین می رود.
با تفکر و نگاه کردن دائم به اخلاق روحانی امام و نگهداری خط اعمال او که «شهید و پسر شهید و پدر شهید بود» می توانیم از اندیشه ها و آرمانهای او پاسداری کنیم.
ارزش ایران و ایرانیان در جهان به حفظ انقلاب اسلامی و ارزشهای آن است
آشنایی بنده با حضرت امام خمینی(س) به طور دقیق یعنی معرفت ایمانی و عاشقانه به ایشان تقریباً از تاریخ 1984 میلادی به بعد است که از طریق حرکت اسلامی در زریا (شهری در ولایت کادونای نیجریه) به وجود آمد. این حرکت اسلامی با سعی استاد ما، شیخ ابراهیم یعقوب الزاک زاکی ایجاد شد.
از آن زمان هر آیه ای از قرآن کریم یا هر روایتی از معصومین می خوانیم، سعی می کنیم آن را در عمــل اجــرا کنیم و تطبیق
کنیم، خصوصاً قضیة ولایت خدا و اولیاء خدا و دشمنی با دشمنان خدا و طواغیت. مهمتر از همه ولایت خداوند است بر جهان. ما، همه جهان را به دو دسته تقسیم می کنیم: دارالاسلام و دارالکفر. در جهان امروز فقط ایران را دارالاسلام می دانیم.
آیاتی را می خوانیم مانند آیة 97 سورة نسا، یا روایاتی مانند: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیة. من مات و لیس فی عنقه بیعة مات میته الجاهلیة.
از طریق این روایات به ولایت عمیق و وفاداری به حضرت امام خمینی(س) رسیدم و از طریق امام(س) خداوند متعال مرا به ائمه و اهل البیت رساند. (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا).
از ویژگیهای برجسته حضرت امام که خیلی اهمیت بیشتری برای بنده دارد و سعی می کنم از وی پیروی کنم و از خدا کمک می طلبم، این است که در هر چیزی فقط خدا را ببینم و سعی کنم از چیزی غیر از خدا نترسم.
در کشورمان یک آقایی در مدرسه حضرت امام خمینی(قدس سره) حضور داشت و ایشان خیلی زیاد برای مردم امام را تعریف کرد، عملاً و قولاً و مردم و خودمان از ایشان نمونه کوچک از ایمان، شجاعت و توکل به خدا را دیدیم. او همین شیخ ابراهیم زاکزاکی است.
لذا ما نسبت به کشورهای دیگر جهان بهره بیشتر از امام بردیم. دیگر ایستادگی و عدم خضوع به استکبار عالم خصوصاً آمریکا و اسرائیل است که خیلی تأثیر زیاد دارد در همة عرصه ها، خصوصاً میان مسلمانان در ایجاد هویت اسلامی و افتخار به آن و تقویت افکار استقلال طلبی میان همة مردم جهان.
الحمدلله تا حالا از طریق حوزه و صدا و سیما خیلی کار انجام شده ولی کافی نیست. ما انتظار و نیاز داریم به اینکه اکثر ایرانیان ارزش انقلاب خودشان را بدانند و حقیقتاً بدانند که ارزش ایران و ایرانیان در جهان مربوط به حفظ این انقلاب و ارزشهای آن است چه در زندگی اجتماعی و چه در زندگی فردی، فرق نمی کند. باید همه خوب و حقیقتاً بفهمیم که حضرت امام خمینی(قدس سره) و رهبرمان مقام معظم رهبری سیدعلی خامنه ای (دام ظله العالی) فقط مال ایرانیان نیستند بلکه مال جهانیان هستند. همین طور که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیتش مال عرب نبود. اگر این در دلمان جا افتاد آن وقت می توانیم به طور خوب از مردم دیگر نقاط جهان با صمیمیت و رفتار امام پسند و توجه به مردم سایر کشورها ـ خصوصاً کسانی که فقط برای رضای خدا کار می کنند ـ در هر شرایطی ـ سخت یا خوش ـ حمایت کنیم و ارتباط داشته باشیم.
باید مبلّغان ما ـ چه ایرانی و چه غیرایرانی ـ از مردم جدا نشوند باید مردم از آنها نمونه ای کوچک از زندگی امام را ببینند.
باید مصالح عامه مردم ـ بدون فرق بین شیعه و سنّی ـ موردنظر قرار گرفته بشود.
باید اساس عمل و کار اسلامی خصوصاً خارج از ایران مبتنی بر اصل مهم اسلامی یعنی ثقه به دیگران یعنی همکاران و بسیجی بودن باشد نه روی کاغذ و تقریرات که در بعضی موارد غیرواقعی است.
حوزه چه در ایران و چه در خارج ایران درس رسمی خصوصی و غیررسمی عمومی برای همه مردم در سنین مختلف داشته باشند و الاّ پیش خداوند متعال مسئولند.
یکی از مهمترین اندیشه ها و آرمانهای حضرت امام که محبوبیتش را و گرایش او را میان مردم جهان افزایش می دهد، ظلم ستیزی و دفاع از مستضعفان و مظلومان است که اگر از روی ایمان و اعتقاد، عمل کنند و با توکل به خدا، حتماً خداوند آنها را یاری خواهد کرد.