• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 861)
شنبه 28/5/1391 - 5:43 -0 تشکر 517337
موعود در مکاتب غیر الهی

مهدی، آن‌گونه که غرب معرفی می‌کند! (1)

امام زمان

جهان غرب با استفاده از رسانه‌های فراگیر سعی می‌کند که مفاهیم موردنظر خویش را در جهت بهره برداری خاص خود به مخاطبانش القا کند. مفاهیم دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چنان‌که امروزه در رسانه‌های نوشتاری و دیداری غرب، شاهد القائات نادرست و سیاه‌نمایی‌های بسیاری علیه اسلام و مفاهیم دینی ـ اخلاقی هستیم. این نوشتار سعی دارد با مراجعه به برخی منابع مادر در غرب، شیوه معرفی مفاهیم مهدوی در رسانه‌های غربی را بررسی نماید.


برای شناختن و معرفی یک واژه می توان مسیرهای مختلفی را طی کرد. از رجوع به دایرة المعارف‌ها گرفته تا سایت‌های اطلاعاتی ـ خبری و یا مقالات علمی. میزان اعتبار و دقت این مراجع با یکدیگر یکسان نیست و هریک متناسب با مخاطبانی خاص، مطالب خود را عرضه می‌کنند. ولی نقطه شروع بررسی علمی یک موضوع، رجوع به لغتنامه‌ها و دایرة‌المعارف‌هاست. دایرة المعارف‌ها و لغتنامه‌های تخصصی که سطوح علمی متفاوتی هم دارند، معمولاً با استفاده از متخصصان هر موضوع، مقالاتی را ذیل مفهومی که قصد معرفی آن را دارند، ارائه می نمایند و سعی می کنند جهت حفظ مرجعیت خود، هم از ارجاعات گوناگونی برخوردار باشند و هم بی‌طرفی را حفظ کنند.

برای اینکه ببینیم غرب درباره مفاهیم مهدوی چه دیدگاهی را تبلیغ می‌کند، سری به چند لغتنامه و دایرة المعارف معروف غربی می‌زنیم. البته از آنجا که برخی از این منابع در زبان‌های مختلف، ارائه اطلاعات می‌کنند و در بسیاری موارد، اطلاعات ارائه شده در یک زبان با زبان دیگر همخوانی ندارد، سراغ زبان اصلی آن لغتنامه و دایرة المعارف می‌رویم.

خواننده محترم توجه داشته باشد که مخاطب این لغتنامه‌ها و دایرة المعارف‌ها قشر عظیمی از مردم جهان با ملیت‌ها و مذاهب مختلف هستند و بیان نادرست یا ناقص یک مفهوم می‌تواند دید مخاطبان را به سمت و سویی که مورد نظر تهیه کنندگان این منابع است، رهنمون شود. علاوه بر این، غالب نویسندگان و تهیه کنندگان مطالب این منابع، نه نویسندگان و پژوهشگران مهم دین اسلام و مذهب تشیع، بلکه دارندگان کرسی‌های اسلام شناسی و شیعه شناسی در دانشگاه‌های بزرگ غرب هستند و بسیاری از آنها غیر مسلمان یا غیر معتقد و یا حتی دارای عقاید انحرافی و دشمنی با اسلام و تشیع هستند که در بخش‌هایی از مقاله به این مطلب بیشتر خواهیم پرداخت.

از نظر بسیاری از این لغتنامه‌ها «مهدی» نه به فردی در گذشته، بلکه به رهبری روحانی و جسمانی در آینده اشاره دارد. این مطلب در مقابل نظر کسانی از اهل سنت است که مهدی را بر خلفای گذشته منطبق می‌دانند!

سری به لغتنامه‌های عمومی و تخصصی مکاتب معروف که به زبان انگلیسی هستند، می‌زنیم تا ببینیم این لغتنامه‌ها در این مورد چه نوشته‌اند. نگاه لغتنامه‌های عمومی به این واژه، معمولاً سطحی و گذراست؛ ولی جالب آن است که این واژه را ـ علی‌رغم عربی بودن ـ در لغتنامه‌های معروف می یابیم. به عنوان مثال، «فرهنگ لغات آکسفورد»(1) ذیل واژه Mahdi (2)در دیکشنری آنلاین خود در اینترنت، ریشه این واژه را از «هدی» (به معنای راهنمایی کردن) و معنای لفظی آن را «کسی که به راه صحیح هدایت شده» بیان می کند و این واژه را به سه صورت معنا می نماید:

1.‌ (در اعتقادات عامه مسلمانان) یک رهبر روحانی و دنیوی است که پیش از اتمام جهان بر آن حکومت می کند و دین و عدالت را اعاده می‌نماید.

2.‌ شخصی است که ادعای مهدی بودن می کند؛ به ویژه محمد احمد دونگولا (1843–85) در سودان که علیه رژیم مصر قیام کرد.

3.‌ (در اعتقادات شیعه) امام دوازدهم است که انتظار آمدنش کشیده می‌شود تا بر بی‌عدالتی پیروز شود.

فرهنگ لغات «لانگمن»(3) نیز ذیل واژه Mahdi (4) این واژه را لغتی اسلامی می‌داند و به رهبری مقدس اشاره می‌کند که توسط خداوند فرستاده می‌شود و همه مردم را پیرو اسلام می‌کند. همچنین در ادامه، ادعای بسیاری از رهبران اسلامی مبنی ‌بر اینکه مهدی هستند، ذکر می‌شود.

نسخه اینترنتی لغتنامه فرهنگ لغات «مریام وبستر»(5) هم واژه Mahdi (6) را «مسیحای مورد انتظار در عقیده رایج مسلمانان» و یا «رهبری اسلامی که وانمود می‌کند نقشی مسیحایی دارد»، معرفی می‌کند. نکته جالب در این لغتنامه آن است که اولین استعمال این لغت را در سال 1626 میلادی بیان می‌کند.

امام زمان
توجه به شیوه معرفی این واژه در لغتنامه‌های عمومی غربی ما را به چند نکته رهنمون می‌سازد:

1.‌ از نظر بسیاری از این لغتنامه‌ها «مهدی» نه به فردی در گذشته، بلکه به رهبری روحانی و جسمانی در آینده اشاره دارد. این مطلب در مقابل نظر کسانی از اهل سنت است که مهدی را بر خلفای گذشته منطبق می‌دانند!

2.‌ اعاده دین و عدالت توسط مهدی را می‌توان جزو نقاط مشترک تلقی نویسندگان فرهنگ‌ها دانست، اگرچه شیطنت‌هایی همچون «پیرو اسلام کردن تمام مردم» را می‌توان در میان کلمات ایشان دید.

حال به سراغ برخی لغتنامه‌های ویژه ادیان و مکاتب می‌رویم و ابتدا فرهنگ لغات فشرده «مکاتب جهان» آکسفورد(7) را ورقی می‌زنیم. این فرهنگ لغات که مختص مکاتب و مذاهب جهان و اصطلاحات و اماکن و افراد مۆثر در آنهاست، ذیل واژه al- Mahdi(8)مطالب زیر را نگاشته است:

در اسلام اهل سنت، کسی است که از طرف خداوند هدایت شده است. این لغت ممکن است در مورد گذشته (به ویژه خلفای راشدین) و یا خلفایی که باعث احیای اسلام شدند، به کار برده شود؛ ولی در اغلب موارد، این لغت، ارجاع به آینده دارد و به شخصی اشاره می‌کند که می‌آید تا در انتهای همه اشیاء (امور) پیشرو و جلودار باشد.

در اسلام شیعی، اعتقاد غالب، مهدی را همان امام غایب می‌داند که در آخرالزمان می‌آید. امام دوازدهم، علی بن محمد سیمَری(9)(؟) در سال 869 میلادی (255 هجری) در سامرا متولد شده است. در سال وفات پدر خود، یعنی 260 هجری، او به جای پدرش امام شد؛ ولی جدا از مردم و در انزوا بوده که از آن به غیبت صغری تعبیر می شود. در این مدت تنها به صورت بسیار نادر توسط اشخاص خاص و والارتبه دیده می شده است. وی توسط وکیلانی که پیاپی بوده‌اند، به سۆالات [مردم] پاسخ می داده است.

در فاصله کوتاهی پیش از مرگ وکیل چهارم، در سال 939 میلادی (329 هجری) او اعلام می کند که امام دیگری در آینده نخواهد بود و غیبت کبری رخ می دهد و امام تا زمانی که خداوند اجازه ظهور وی را بدهد، مخفی شده است. در همین زمان (غیبت کبری) امام غایب، راهنمایی هایی را (به پیروانش) می دهد، صدای دعاکنندگان را می شنود و شفاعت هم می کند. «المهدی» همچنین «امام عصر»، «المنتظر» و «صاحب الزمان» نیز خوانده می ‌شود.

در انتها هم اشاره‌ای به «محمد سودانی» به عنوان مهدی می شود.

این لغتنامه، در ذیل واژه Ghaiba(10) نیز، ضمن معنا کردن آن به «مخفی شدن فرد توسط خدا و ناپیدایی در عین زنده بودن در زمین»، شاخص‌ترین نمونه آن را «المهدی» معرفی می‌کند.

 

توجه به چند نکته در این لغتنامه حائز اهمیت است:

1. نگاهی به لیست نویسندگان بخش اسلام در این لغتنامه قابل توجه است. به عنوان مثال، یکی از مهم‌ترین نویسندگان این بخش، دکتر کنس کرگ (Dr Kenneth Cragg) اسقف سابق اورشلیم است که انتخاب چنین شخصی می‌تواند گویای مطالب بسیاری باشد!

فرهنگ لغات «لانگمن» نیز ذیل واژه Mahdi این واژه را لغتی اسلامی می‌داند و به رهبری مقدس اشاره می‌کند که توسط خداوند فرستاده می‌شود و همه مردم را پیرو اسلام می‌کند. همچنین در ادامه، ادعای بسیاری از رهبران اسلامی مبنی‌بر اینکه مهدی هستند، ذکر می‌شود

2.‌ عدم اشاره کامل به دیدگاه اهل سنت در مورد مهدی، نشان از عدم توجه آنان به این موضوع، تعدد دیدگاه و یا فقدان جایگاه این اعتقاد نزد اهل سنت دارد.

3. عدم ذکر صحیح نام حضرت حجت و ذکر نام نائب آخر ایشان به جای نام حضرت اگرچه ممکن است سهوی باشد، ولی در لغتنامه‌ای با این معروفیت، امری ناپسند است.

4.‌ ذکر جزئیات نسبتاً دقیقی در مورد ولادت، غیبت صغری و کبری و نگاه شیعه به نقش امام در دوران غیبت، نشان از توجه غرب به این نظریه دارد.

دانشگاه آکسفورد فرهنگ لغات ویژه‌ای در مورد اسلام(11) نیز دارد. در این لغتنامه، ذیل واژه Mahdi (12) ابتدا آن را «فردی که توسط خداوند هدایت شده» معنا می کند و در ادامه می‌نویسد:

آن، تصویری آخرت شناختی در اسلام‌ است. مسلمانان اعتقاد دارند که او دوران عدالت و عقاید صحیح را در پایان تاریخ رهبری می کند و نیز عنوانی تجلیلی است که برای پیامبر و خلفای چهار گانه توسط مسلمانان اولیه به کار رفته است. در قرآن از آن ذکری به میان نیامده است. این مفهوم توسط شیعیان و برخی اهل سنت به مفهوم «منجی مسیحاگونه» توسعه یافته که برای پشتیبانی و دفاع از هدف و آیین آنها باز می گردد. برخی اعتقادات رایج در مورد او عبارت‌اند از اینکه او از خانواده محمد است، وقتی ظاهر می شود که جهان به طور جبران ناپذیری فاسد شده باشد؛ حکومت او زمان فراوانیِ نعمت‌های طبیعی است، او عدالت را می گسترد، دین و ایمان را تصحیح و اعاده می کند و دشمنان اسلام را شکست می دهد.(13)

 

مطابق مطالب عنوان شده در این لغتنامه:

1.‌ «مهدی» عنوانی بوده که برای تجلیل از خلفای چهار گانه توسط مسلمانان اولیه به کار می‌رفته است.

2.‌ این واژه در قرآن به طور مستقیم ذکر نشده است (در عین حالی که شیعه معتقد است آیاتی به صورت ضمنی به دوران حکومت حضرت اشاره دارند).

3.‌ در این لغتنامه به ویژگی‌های دوران پس از ظهور از نظر شیعه توجه شده است.

 

پی نوشت:

1 - Oxford Dictionary.

2- http://oxforddictionaries.com/definition/Mahdi?q=mahdi.

3 - Longman Dictionary.

4 - http://www.ldoceonline.com/dictionary/Mahdi-the.

5 - Merriam-Webster Dictionary.

6-سایت merriam-webster.

7" - The Concise Oxford Dictionary of World Religions", OXFORD UNIVERSITY PRESS, 2000-2002, ISBN 019860601x

مطابق توضیحات مقدمه این لغتنامه (ص 10553-10567)، بخش اسلام را در این لغتنامه چند استاد برجسته از جمله "Dr Kenneth Cragg" (اسقف سابق اورشلیم و سرپرست کالج مرکزی)، "Zahid Hussein" (محقق و پژوهشگر پیشین)، "Dr Y. Raef" (استاد مطالعات اسلامی و عربی)، "Dr Penelope Johnstone" (ناظر زبان عربی آکسفورد) و"Mr P. J. Stewart" (مدرس بوم شناسی) نگاشته‌اند.

لازم به ذکر است به دلیل عدم دسترسی به لغتنامه چاپی، آدرس‌ها از لغتنامه الکترونیکی (E-Book) داده شده است.

8- ص 481.

9 - Ali ibn Muammad Simmari – در متن لغتنامه چنین لغتی به عنوان نام امام دوازدهم نوشته شده است. ظاهراً نام وکیل چهارم امام عصرf به صورت اشتباهی به عنوان نام ایشان درج شده است! البته این کتاب ذیل واژه "Ithna Ashary(y)a" (ص 2653) ضمن شمردن امامان شیعه، امام دوازدهم ایشان را "محمد المهدی" معرفی می کند.

10 - ص 2015.

11 - The Oxford dictionary of Islam

12 - ص 185.

13 - Esposito John L., "The Oxford dictionary of Islam", Oxford University Press, October 2004.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:45 - 0 تشکر 517345

مکتب هندوئیزم و مساله منجی گرایی



هندوئسم





در بخش گذشته زوایه دید بودائیان به مساله منجی گرایی را به مطالعه نشستیم. در این قسمت بر آنیم که این مساله را از دیدگاه یکی دیگر از ادیان آسیای جنوب شرقی که پیروان متعددی در این قسمت از جهان دارد را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. آنچه در این مورد جالب توجه به نظر می رسد  ارتباط و پیوند خاصی است که اعتقادات این منطقه ازجغرافیای جهان را به هم پیوند می دهد و بطوریکه عمده اعتقادات و باورداشت ها، و اعمال عبادی مکاتب بودایی- برهمایی- هندویی-  و کنفوسیوسی از یکدیگر وام گرفته شده و در این فرآیند نوعی هم پوشانی به چشم می خورد که این مکاتب به نوعی،  به تامین یا ترمیم، و یا تکمیل بافت اعتقادی یکدیگر می پردازند.  از جمله  این موارد تقریب دیدگاه این مکاتب به مساله منجی گرایی و نهایت و قصوای جامعه بشری است. مساله دیگری که این مورد قابل بررسی است  شباهت پیشگوئیهای مکتب هندو با مساله هزاره گرایی در مسیحیت و یهودیت است که مجال بررسی آنرا به وقتی دیگر موکول می کنیم.





بررسی اجمالی آئین هندو


 آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد كه به برهما، خداى هندوان اشاره مى كرد. هندوئیسم شكل تكامل یافته آنیمیسم است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست . این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است كه با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است .


اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به كتابهاى باستانى و سنتهاى دینى برهمنان و پرستش خدایانى كه به ظهور آنها در دوره هاى قدیم عقیده دارند. اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعى در معاشرت و ازدواج ، همچنین احترام به موجودات زنده ، مخصوصا گاو از اصول آن دین است. لفظ ((ام )) (Om) به معناى آمین براى هندوان بسیار تقدس دارد و از سویى اسم اعظم الهى به شمار مى رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.


هندوان به عده بى شمارى از خدایان آسمانى و زمینى با اسما و صفات عجیب و غریب معتقدند و به آنها كرنش مى كنند و براى هر یك بتخانه هاى با شكوهى مى سازند. این خدایان با هم خویشاوندى سببى و نسبى دارند و ویژگیهاى جسمى و روحى هر یك به تفصیل و با ذكر جزئیات در كتب مقدس و فرهنگ دینى هندوان آمده است .



كالكی در پایان آخرین دوره زمانی از ادوارچهارگانه جهانی، یعنی كالی یوگه ظهور خواهد كرد. بنا بر تفكر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشكیل شده است. در چهارمین دوره، یعنی عصركالی، فساد و تباهی سراسر جهان را فرامی‌گیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازل‌ترین حد خود نزول می‌كند و موجبات زوال نهایی را فراهم می‌سازد


 اعتقاد به جلوه گرى خدایان به شكل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر مى كند دسته بندى خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعى نیز معهود است اما خدایان اصلی در آئین هندو منحصر به خدایان سه گانه می باشد که این خدایان در هر دوره ای از تاریخ به شکلی ظهور و جلوه می کنند. آلهه های سه گانه  هندو (Trimurti Hindu) عبارتند از:


1. برهما (Brahman)، خداى ایجاد كننده.


2. شیوا (Siva) خداى فانى كننده كه مجسمه چهار دست و در حال رقص او فراوان است. رقص شیوا نقش او را در ایجاد و انهدام نشان مى دهد؛


3. ویشنو (Vishnu) خداى حفظ كننده. جلوه هاى دهگانه این خدا براى مردم در طول تاریخ عبارت است از: ماهى ، لاك پشت ، گراز، موجود نیمه آدم و نیمه شیر، كوتوله ، راما (Rama)ى تبر به دست ، راما، كریشنا (Krishna)، بودا (Buddha) و كلكى (Kalki)


در این آئین، ویشنو که خدای محافظ كل است، منشأ خیرات و میراث می‌باشد و او را مظهر كامل مهر و محبت و لطف علوی می‌دانند، وی از فراز آسمان مراقب اعمال مخلوقات است و هر جا كه ملاحظه كند، كه شیئی عزیز در خطر و یا نفسی شریف در مهلكه است، وی قوه و نیروی خود را بكار می‌برد تا او را یاری نماید، این اسطوره كهنسال، طبیعت فیاض و نجات دهنده ویشنو را در اذهان عام مرتسم و منقوش كرده و او را محبوب خلایق قرار داده است و گویند هر وقت ضرورت اقتضاء كند، ویشنو به سرزمین هبوط می‌فرماید و آن هبوط را «اوتاره» گویند. برای ویشنو به موجب روایات مكتوب ده هبوط یا تجلی ثبت كرده‌اند، از آن ده ظهور تا كنون نه مرتبه ویشنو ظاهر شده و ظهور دهمین او هنوز در پردة غیب مستور و موكول به آینده می‌باشد.(1)



بت

منجی گرایی هندو، آخرین هبوط ویشنو


بر اساس متون دینی هندوها، وقتی سلطانی دیو صفت بنام « بالی» زمین را در تصرف خود در‌آورده بود، ویشنو بصورت انسانی كوتاه قامت در نزد او ظاهر گشت و از او تقاضا كرد، آنقدر از عرصه خاك را به او عطا فرماید كه او بتواند در آن عرصه سه گام بردارد، آن اهریمن از هیكل خرد او خندان شده و استدعای او را قبول كرد، در این حال ویشنو به صورت اصلی خود در‌آمد و با مظهر الوهیت جلوه‌گر شد و در دو گام، تمام زمین و آسمان را پیمود و زمین را به آدمیان و آسمان را به خدایان بخشود، ولی گام سوم را برنداشت، زیرا دوزخ باقی مانده بود، پس او را برای همان اهریمن باقی گذاشت و بار دیگر بصورت پهلوان افسانه‌ای راما (بشكل داستان رامایانه) و بار دیگر بصورت كریشنا، پهلوان خوش حالت ظاهر گشت كه برای هر كدام حكایات و افسانه‌های میتولوژیك فراوان بوجود آمده، در یك موقع ویشنو بصورت ماهی جلوه‌گر شد و آدم نخستین را كه به نام «مانو» موسوم است، نجات داده و آنچنان بود كه سراسر زمین را طوفان سهمناكی فرا گرفت، ویشنو بصورت ماهی جلوه‌گر شده و كشتی آدم را به خشكی كشید و در موقع دیگر به صورت سنگ پشتی نمودار گشت، در آن موقع عالم بصورت اقیانوسی از شیر خالص بود و خدایان از او یاری گرفتند و آن شیر را بوسیله او به حركت در‌آوردند تا كره و روغن ابدیت از آن گرفته شد. بار دیگر ویشنو به پیكر گرازی ظهور كرد و كره زمین را كه در قعر اقیانوسی متروك فرو افتاده بود. با دندان خود بلند كرد و به عالم نور و روشنایی آورد. نوبت دیگر ویشنو بصورت انسان و پیكر شیر پدیدار شد، در آن موقع شیطانی می‌خواست فرزند خود را پاره‌پاره كند. پس آن طفل به ویشنو متوسل شد و دعا كرد ، پس ویشنو او را نجات داد. وقت دیگر ظهور او در هنگامی بود كه ما بین صنف كشتریه با صنف برهمنان جنگ درگرفت، ویشنو در صورت برهمنی ظاهر گشت و در بیست و یك میدان جنگ، كشتریه‌ها را شكست داده و برتری طایفه برهمنان را ثابت و مقرر فرمود. آخرین مرتبه ظهور یا هبوط او در صورت گوتمه یعنی بوداست كه شارع و بانی شریعت بودایی در جهان شد، و بالاخره بر‌انند كه در دفعه دهم، ویشنو بصورت كالكی در زمان آینده ظاهر خواهد گردید و مانند مسیح برای نجات عالم می‌آید و شمشیری از شعله آتش در دست دارد و بر پشت اسبی سفید، سوار است و می‌آید تا حق را برقرار و باطل را محو سازد و آن وقت مرحله چهارم دور زمان است و از آن پس دنیا به آخر خواهد رسید.(2)



آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد كه به برهما، خداى هندوان اشاره مى كرد. هندوئیسم شكل تكامل یافته آنیمیسم است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست . این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است كه با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است


ظهور منجی در دوران کالی یوگه:


كالكی در پایان آخرین دوره زمانی از ادوارچهارگانه جهانی، یعنی كالی یوگه ظهور خواهد كرد. بنا بر تفكر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشكیل شده است. در چهارمین دوره، یعنی عصركالی، فساد و تباهی سراسر جهان را فرامی‌گیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازل‌ترین حد خود نزول می‌كند و موجبات زوال نهایی را فراهم می‌سازد.


چنانکه در کتابهای مذهبی هندو نوشته شده که: در اواخر دوران چهارم، مردم روی زمین به فساد گراییده و بیشترشان کفر ورزیده و مرتکب گناهان بسیار شوند و فرومایگان به نامداری رسیده و بسان گرگ درنده به جان دیگران می افتند و هر چه را به دست بیاورند به یغما می برند. کاهنان و روحانیان هم مانند آنها فاسد می گردند و اکثریت با دزدان می شود و مردم پرهیزکار و پارسا همه جا مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرند. آنگاه شخصیتی بنام برهمن کلا - به معنی روحانی نیرومند - با شمشیر آخته و با نیروی مقاومت ناپذیر مفسدان را از میان بر می دارد و زمین را از پلیدیها پاک می سازد و نیکان و پاکان را باقی می گذارد تا به تناسل ادامه دهند. (3)  و نیز در کتاب بهگودگیتا (نغمه آسمانی) از کتابهای مذهبی هندو آمده است: وقتی که تقوا و عدالت از میان مردم برود و گناه شیوع یابد، من خود در دنی ظاهر می شوم برای حفظ خوبیها و هلاک بدکاران و استقرار عدالت و پرهیزکاری.(4)


در این عصر (كالی یوگه یا دوره انحطاط) كه بنا بر باورهای هندویی از نیمه شببین 17 و18 ماه فوریه سال 3102 قبل از میلاد مسیح شروع شده، و ما اكنون درآن به سر می‌بریم، فقط به یك چهارم درمه (دین یا نظم كیهانی) عمل می‌شود وسه چهارمش به فراموشی سپرده شده است. مردمان این دوره گناهكار، ستیزه‌جو وچون گدایان، بداقبال و سزاوار اقبالی نیستند.


چیزهای بی‌ارزش را ارج می‌نهند، آزمندانه می‌خورند و در شهرهایی زندگی می‌كنند كه پر از دزدان است.


درپایان چنین دوران سیاهی، آخرین و دهمین تجلی (اوتاره) "ویشنو" موسوم به كالكی، سوار بر اسبی سفید و به هیئت انسان ظهور خواهد كرد. وی سراسر جهان را سواره و با شمشیری آخته و رخشان در می‌نوردد تا بدی و فساد را نابود كند. با نابود كردن جهان، شرایط برای آفرینشی نو مهیا می‌شود تا در مهایوگای آتی، دیگر بار عدالت و فضیلت ارزش یابند.



پی نوشتها:


1-  برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب ادیان آسیا نوشه فرید هلم هاردی –تاریخ جامع ادیان نوشته  جان بی ناس


2-  تاریخ جامع ادیان، ، ص 282 و ص281


3-  از کتاب ماللهند ص 321.


4-   مقدمه اوپانیشاد.





what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:46 - 0 تشکر 517346

منجی گرایی در آئینه مکتب بودا



بودا




از جمله سئوالاتی که کما بیش ذهن پیروان ادیان و مکاتب را به خود مشغول داشته، فرجام شناسی و غایت انگاری تاریخی ادیان و اندیشه هاست و آن اینکه نهایت و قصوای  نقطه اوج تاریخی ادیان چیست و نقطه اتکا و اوج گیری مکاتب بشری و الهی به کجا ختم می شود؟ برای نیل به این پاسخ و رفع ابهاماتی که در این مورد وجود دارد باید گفت که تمامی ادیان به نوعی در صدد پاسخگویی به این مساله بوده و از این پاسخ به عنوان مهمترین موضوع در غایت انگاری و کارکرد نهایی اعتقادی خویش یاد نموده اند. از جمله مواردی که به عنوان گزینه های اصلی ذیل این موضوع مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد، مساله منجی گرایی آینده پژوهی است. از این رو در این نوشتار برآنیم تا با بررسی دیدگاه های مکاتب بشری و ادیان الهی پیرامون این مساله تحلیل و بررسی نموده و تقدیم شما عزیزان نمائیم.





 آشنایی اجمالی با آئین بودا


دین بودائی در قرن ششم قبل از میلاد، تقریبا حدود 24 قرن قبل، در هندوستان، و در مقابل قدرت برهمنها به وجود آمد و با موفقیت انتشار یافت. در کتب شرعی دین بودایی اطلاعات کمی درباره شرح حال موسس و رهبر این دین وجود دارد، زندگی بودا در حدود سال 563 قبل ازمیلاد، در شمال هند ناحیه نیپال (در یكصد مایلی شمال بنارس) در یك خانواده شاهی (كشتریه) از قبیله «ساكیا» شروع شد. كودكی كه او را «سیدارت گوتمه» sidhar thayautma  نامیدند وقتی در سن 35 سالگی به تنویر(كمال) رسید«بودا» نام‌ گرفت. (1)


گاهی هم او را «ساكیا مونی» به معنای حكیم خانواده ساكیا می‌خواندند. بعضی هم آن را به معنی حكیم سیستانی گفته و بودا را از مردم ایران دانسته اند. بودا به زبان سانسکریت به معنای كسی است که  كه به حقیقت رسیده است بودا بعد از هشتاد و سه سال زندگی در نزدیكی بنارس چشم از جهان فروبست. و شاگرد و پسر عموی وی به نام «آناندا» Ananda به روش هندوها جسد او را سوزانید و خاكسترش را در چند نقطه هند دفن كرد و بر سر هر كدام زیارتگاهی به نام «استوپا»  stupa بنا نهاد.



بودائیان بر این باورند که در نتیجه ظهور او همه جا آکنده از رحمانیت و مهربانی شده؛ و رفتار انسان ها عاری از هر گونه جاه طلبی، استثمارگری، رنج و درد، عذاب دادن ها و عذاب کشیدن ها می گردد


صاحبنظران معتقدند که آئین اولیه بودائی گری که گواتمه بودا بنیانگذار آن بود، برای اینکه دین خوانده شود، واجد شرایط نمی باشد.منزیس متفکر دین پژوه در کتاب خود می نویسد:


«اگر چه با توجه به اهداف تاریخی می توانیم آن را در طبقه ادیان قرار دهیم...، بودائی گری ویژگیهای لازم برای اینکه به عنوان یک دین محسوب شود را نداشته و به طور صحیحی شایسته آن نیست.» (2)


ویلیامز مونیر از دین پژوهان غربی نیز بر این باور است که اطلاق دین به مکتب بودا یک اشتباه تاریخی بوده و مکتب بودا صرفا مکتبی اخلاقی و فلسفی است که بر مبنای نگرشی بدبینانه از زندگی بنا نهاده شده است.(3)


از جمله کتب اصلی مکتب بودا، کتاب( تری پیتاکا) (4) به معنای(سه سبد حکمت) می باشد. این کتاب از بیست و نه بخش فرعی تشکیل شده که طول هر یک از آنها بین 10 الی 1839 صفحه است.


آئین بودایی از دو مذهب بزرگ تشکیل شده است، یکی از آن دو  مذهب شمالی می باشد که در حق بودا تا به حدّی غلو کرده او را خدای خود می‏دانند. و دیگری مذهب جنوبی است که غلوّشان در حقّ بودا کمتر بوده، و عمدتاً در منطقه آسیای شرقی ساکنند.



بودا و پیشگوئی های آخرالزمانی:


در فرامین بودا نیز خود او به پیش گویی آینده ی بشر پرداخته است. بودا بر این باور است که در آینده، انسان در دوره ای از زمان دچار نابسامانی و بحران می گردد. بر اساس این پیشگوئیها  جوامع انسانی در آخرالزمان بحران زده اند و مردم آن جامعه، افرادی استثمارگر، ستمگر و پوچ گرا خواهند بود. آن ها بدی را عین خوبی می پندارند و هیچ تفاوتی بین خیر و شرّ قائل نیستند و تنها به امیال جنسی خویش اَرج می نهند و به زندگی تجملاتی گرایش می یابند، کودکان دچار تغییراتی می شوند که برای والدین قابل درک نمی باشد و این مسأله چیزی است که هیچ دین و آیینی خواستار آن نمی باشد.



آخرالزمان

میتریه، نجات بخش هستی


پس از سپری شدن عصر بحران، جامعه انسانی دورانی جدید را تجربه می کند. دورانی که انسان به رشد روحی بزرگی دست می یابد و در زبان پالی(5) آن را «SRIARAYA METTRAI» می نامند. مفهوم لغوی این چند کلمه با تفکیک لغتها به معانی SRI به معنای کمال، ARAYA به معنای تمدن، و METTRAI به معنای رحیم و بخشنده است.


مفهوم کلی این عبارت بیانگر این مسأله است که جامعه ای متمدن، سرشار از آگاهی و در اوج کمال پدید خواهد آمد و هر انسانی که در این جامعه ی مدنی قرار گیرد به طور کلی به فضای «Dhamma» وارد می گردد(6) و تحوّل بزرگی در جامعه ی بشری بوجود می آید وی به شکل یک انسان ظهور می نماید و او را «SRIARAYAMETTRAI» می خوانند. او بر پشت شتر سفیدی سوار است و از صحرا می آید. تعداد زیادی از یارانش که شمارشان به بیش از ده هزار نفر می رسد او را همراهی می کنند. گوشه و کنار شهر را درختان پر شاخ و برگ «KALAPA PRUEK» پر می کند. درختانی که ثمرشان میوه های جادویی است.  و آن سمبلِ یک محیط آرام و مکانی حاصل خیز است. سرزمین شادی ها و پیدایش عالم سراسر رحمانیت، به حقیقت می پیوندد و بشر وارد Dhamma ی اساسی آخرین شریعت جهانی می گردد.





اگر چه روایات بودایی دربارة شخصیت و چگونگی ظهور آخرین بودا یا منجی موعود بشارت داده اند ،در اینکه چندمین بودا منجی آخرالزمانیست و چگونه ظهور خواهد کرد، همداستان نیستند. در سنّت مهایانه که یکی از دو سنّت یا مذهب اصلی بودایی است، توجه بیش تری به شخصیت میتریه شده است. در روایات مهایانه ای، شاکیه مونی که همان (( گُتمه autama)) بودای مشهور است چهارمین بودا و میتریه که پس از او خواهد آمد، به عنوان بودای پنجم معرفی شده است. در حالی که در برخی روایات بودایی، گُتمه بودای هفتم است و بوداسف (Bodhesattava) در آینده و به عنوان آخرین بودا ظهور خواهد کرد.عده ای نیز معتقدند كه 23 بودا، از اول خلقت ظهور نموده و دنیا را پر از عدل و داد كرده اند و بودای بیست‌و چهارمی، آخرین منجی بشریت می باشد. با این همه بودائیان معتقدند که منجی زمانی ظهور خواهد نمود كه دنیا را ظلم و جور فراگرفته باشد. و پس از خرابی كائنات دوباره دنیای جدید به وجود می‌آورد، كه دارای همه خوبی‌ها و نیكی‌هاست. (7) «بودا» روح نجات بخشی است كه در هر دوره‌ای از عالم غیبت می آید و صدای بیداری می‌دهد و آهنگ نجات مردم می كند و خلق را به رهایی از دوزخ زمین می‌خواند، كه گروهی او را می‌پذیرند و نجات می‌یابند و اكثریت نمی پذیرند و نابود می‌شوند. با آمدن او  ذهن انسان از غرور و شهوت پرستی، رهایی می یابد و جای آن را دانش، خرد و برکت معجزات پیامبران فرا می گیرد و تمام این سرزمین در آرامشی عمیق فرو می رود تا جایی  که این آرامش ماورای زمان و مکان است.(8)



در فرامین بودا نیز خود او به پیش گویی آینده ی بشر پرداخته است. بودا بر این باور است که در آینده، انسان در دوره ای از زمان دچار نابسامانی و بحران می گردد. بر اساس این پیشگوئیها جوامع انسانی در آخرالزمان بحران زده اند و مردم آن جامعه، افرادی استثمارگر، ستم گر و پوچ گرا خواهند بود


از این رو در مکتوبات تاریخی آئین بودا، داستان هاى بسیارى درباره نیروى معجزه آساى میتریه وجود دارد ،که به نوعی به خصوصیات و ویژگیهای میتریه می پردازد؛ از جمله داستانى که از پیداشدن یک چشم سوم در پشت سر او حکایت مى کرد. به خاطر این چشم، مردم او را بودا مى خواندند، این داستان ها به این باور منجر شد تا کسانى که به دنبال استوارساختن پایه هاى قدرت سیاسى یا مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش بودند، اغلب میتریه را دستاویز قرار مى دادند. در آغاز قرن هفتم، فرمانروایان و رهبران چینى، خود را تجسم میتریه معرفى نموده ،و یا ادعا مى کردند که برگزیده شده اند تا ملت را براى ظهور بوداى جدید آماده کنند. محض نمونه، در سال 613 میلادى، سونگ زه ـ سیئن خود را میتریه خواند، و علیه خاندان (سوى) شورش کرد؛ بعدها در طى حکومت تانگ، امپراطور وو هنگامى که به قدرت رسید همین ادعا را کرد. دوران حکومت خاندان سونگ (1279-960) شاهد پیدا شدن گروه هاى مخفى با این عقیده بود که میتریه هم اکنون در جهان است، یا این که جهان باید تغییر کند تا با او هماهنگ شود (9)


بودائیان بر  این باورند که در نتیجه ظهور او همه جا آکنده از رحمانیت و مهربانی شده؛ و رفتار انسان ها عاری از هر گونه جاه طلبی، استثمارگری، رنج و درد، عذاب دادن ها و عذاب کشیدن ها می گردد. بر این اساس در این آرمانشهر پایانی نه کسی به انحراف کشیده می شود و نه کسی دیگران را به انحراف می کشد، در این زمان آپاهی و رشد انسان که در والاترین درجه ی فنا Dhamma قرار دارد با آگاهی و بینش خویش در صدد درک طبیعت تمام موجودات زنده، چه نبات و چه حیوان بر می آید بی آن که با زهر خویش طبیعت را آلوده سازد.


در نتیجه آنچه از این بحث بر می آید اینست که: آن چیزی که بیش از همه در اعتقاد منجی گرایان قوم بودا به چشم می خورد اینست که اولین هدیه ظهور منجی گستردن طنین صلح و دوستی در عام بشری و در عین حال بازگشایی مسیر کمال و رشد انسانی به بالاترین مراحل یعنی فناست. ذکر این نکته به جاست که اگر چه دین بودایی در زمره ادیان توحیدی و الهی قرار نمی گیرد، ولی بعید نیست، اشاراتی که در این مکتب به مسائلی نظیر فنا شده است به نوعی برگرفته از دیدگاه کمال معنوی و عرفانی ادیان توحیدی باشد. چرا که در ادیان الهی، به خصوص اسلام که از مساله فنا و بقای بعد از فنا، به عنوان یکی از مراحل کمال عرفانی و مراتب رشد توحیدی یاد می کنند، سیر کامل تر مباحثی از این دست را پیگیری می کند که در دیانت بودا هم مباحثی هر چند ناقص و الکن در این مورد به چشم می خورد.



پی نوشتها:


1-   آشنایی با تاریخ ادیان ،ص 63


2-   تاریخ دین- ص353


3-   دین بودا- ص 537-539


4-   Teripitaka


5-   [Pali.


6-   Dhamma ، دَمَّه، دَرْمَه، عنصرفنا،.


7-   موعود شناسی، ص107


8-       برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب آیین بودا؛ نوشته هانس ولفانگ شومان


9-    آشنایی با ادیان آسیا نوشته فرید هلم هاردی ص 517

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:46 - 0 تشکر 517347

باورهای شبه مهدویت در ادیان غیر الهی


امام زمان

فكر ظهور مصلح بزرگی كه انسان را از دردها و محنت ها رهایی بخشد و به انسانیت مدد رساند در تمام نقاط عالم جریان دارد و بشریت در امتداد تاریخ با دیدن ناملایمات و فشارهای گوناگون به یك منجی كه جریان تاریخ را عوض كند و دولت حق را پایه ریزی نماید باور دارد و معتقد است كه با ظهور آن تمام تبعیض های طبیعی كه بر بنیان پرهیزگاری، استوار نگشته است ریزش خواهد كرد(1) و فكر ظهور یك رهایی بخشی كه عدل و آسایش با ظهور آن در آخر الزمان به منصه ظهور خواهد رسید و عدل و برابری در دولت كریمه آن منجی شیوع خواهد داشت از جمله گزینه های ایمانی ادیان الهی و شعبه های غیر الهی است همچنان كه یهود بدان ایمان آورده و مسیحیت به برگشت عیسی(علیه السلام) معتقد است زردشتیان به آمدن بهرام و هندوان به رسیدن ویشنو و بودائیان به ظهور بودا و حتی مغول برای ظهور دیگر باره چنگیز به انتظارند(2). هم چنان كه این اعتقاد در مصریان قدیم و كتابهای چینیان نیز یافت می شود.(3)


بهر حال باور به موعود و منجی از خصایص اندیشه بشری است اما در این میان ادیان غیر الهی بلحاظ جهان بینی خود تصوری گوناگون از منجی دارند كه در نتیجه مردمان هم بلحاظ ایدئولوژی خاص نگاه متفاوت به منجی دارند.(4) بهر حال برای مصداقی کردن بحث خویش، به آرمان های چند دین غیر الهی كه باورهای شبه مهدویت در آنها جاری است اشاره ای كوتاه می كنیم و تفصیل بیشتر را به مجال وسیع تری وا می گذاریم.



آئین هندو:


اندیشه موعود در این آئین با شخصیت كَلْكی شكل می گیرد(5) بنابر فكر هندویی جهان از چهار دورة رو به انحطاط تشكیل


می شود در چهارمین دوره یعنی عصر كَلْكی سراسر جهان را ظلم و تاریكی فرا می گیرد ناشایستگان بر جان و مال مردم مسلط می شوند و دروغ، دزدی، رشوه، سایه سیاه خویش را بر دنیا می گسترادند. در پایان چنین دورانی آخرین تنزل(اَوَتارة) ویشنو كه كَلْكی نام دارد ظهور می كند تا شرارت و ظلم را ریشه كن كند و عدالت و فضیلت را برقرار سازد.(6)



آئین بودا:


اندیشه شبه مهدویت در این آئین هم با مفهوم مَیْتَرِیه تبیین می شود این واژه در سانسكریت به معنای مهربان است و در الهیات بودایی او را بودای پنجم و آخرین بودا از بودائیان زمینی می دانند كه هنوز نیامده اما خواهد آمد تا همگان را نجات دهد و بودایی خویش را به كمال رساند.(7)




فكر ظهور مصلح بزرگی كه انسان را از دردها و محنت ها رهایی بخشد و به انسانیت مدد رساند در تمام نقاط عالم جریان دارد و بشریت در امتداد تاریخ با دیدن ناملایمات و فشارهای گوناگون به یك منجی كه جریان تاریخ را عوض كند و دولت حق را پایه ریزی نماید باور دارد و معتقد است كه با ظهور آن تمام تبعیض های طبیعی كه بر بنیان پرهیزگاری، استوار نگشته است ریزش خواهد كرد



آئین كنفوسیوس:


كنفوسیوس شعار بازگشت به عصر فرزانه شاهان باستان را سرلوحه اندیشه های اصلاحی خویش قرار داده بود(8) و در اندیشه طرفداران این آئین گره خوردن به فرزانگی شاهان وجود دارد.



آئین دائو:


در بستر فرهنگی و دینی مردمان چین آئین دائو در كنار آئین كنفوسیوس و دیگر مكاتب فكری نقش آفریده است منتهی در آئین دائو رگه های روشن تری از منجی باوری و انتظار موعود را می توان بر شناخت. بر پایه متن «زندگی قدیس آخرالزمان و پروردگار طریقت» در یك سال جن ـ چن یعنی بیست و نهمین سال از دورة‌ شصت ساله كه احتمالاً 392 باشد لی هونگ ظهور خواهد كرد تا جهانی نو پرپا كند.(9)



مجسمه بودا

ژاپن:


ژاپن همچون چین فرهنگ و دیانتی چندگانه دارد و لذا دین شینتو و آئین بودا در هم آمیخته و درون مایه آرمان‌ها بیم‌ها و امیدهای آن ملت را ساخته‌اند به طوری كه شماری از مذاهب منجی‌باوری در آنجا سر برآورده‌اند. كه مهم‌ترین آنها عبارتند از: كورزو میكو كه شخصی به نام كاواته بونجیرو(1883 ـ 1814م)پایه‌گذار آن بود و نهضت تنریكیو كه پرچم‌دار آن ناكایاما میكی(1878 ـ 1798م)است.(10)



یونان باستان:


در فرهنگ و اندیشه یونان باستان نیز سخن از صلح و آرامش در پس جنگ ها و نوید حكومت جهانی مردی بوده است كه خواهد آمد تا بر همه بشریت فرمان براند در 165 تا 168 پ.م، پیش گویان پیامبر سان یونانی از «شاهزاده ای مقدس» سخن می گوید كه بر همة جهان تا ابد حكم خواهد راند و د رجای دیگر پادشاهی را نوید می دهد كه در مشرق قیام می كند و صلح را برای همه بشریت به ارمغان می آورد.(11)



ادیان سرخپوستی:


برخی معتقدند كه شاید به سبب آشنایی نسبتاً كوتاه مدت جهان با دنیای سرخپوستان است كه آنچه از اندیشه این مردم در باب آینده بشر و انتظارشان می دانیم از برخی داده های ناچیز دربارة همین چند قرن اخیر تجاوز نمی كند. در این دوران موعود باوری سرخ پوستان آفریقای مركزی و جنوبی در پیوندی مستقیم با هجوم نظامی و فرهنگی غرب ومسیحی به آن سرزمین است سیزده سال پس از غلبه اسپانیا نهضت بومی تاكوی انكوی با هدف اخراج سفید پوستان و بازگرداندن نظام گذشته رخ داد. گرچه این نهضت ده سال بیشتر دوام نیاورد امّا چراغ امید به بازگشت نظام سابق را در دل آن مردم زنده داشت.(12)



ادیان غیر الهی بلحاظ نگرش های مختلف به وجود مصلح برخی آن را قوم ـ مدار ـ برخی هم اجتماعی و جهانشمول ترسیم می كنند لیكن نكته ای كه بایست بدان توجه كرد این است كه اولاً آن مصلح بزرگ كه جهان در انتظار اوست بی شك مهدی محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ است و ثانیاً از دیدگاه مكتب اسلام زمین از وجود حجت خدا خالی نیست گرچه در پس ابر غیبت باشد


ادیان آفریقایی:


در مورد ادیان آفریقائی برخی از محققان بر این باورند كه اطلاع ما از موعود باوری ادیان آفریقائی محدود به «مسیح گرائی» رواج یافته در همین یكی دو قرن اخیر است نهضت های جدید با چهره هایی كه «مسیح جدید» تلقی می شوند شكل گرفتند و بیشتر این نهضت ها نوید عصر آزادی و بهره مندی از فرصت و مجال زندگی و خود بسندگی را می دهند.(13)



با این بیان برای باورهای شبه مهدویت توجیهایی را این چنین می توان فهرست كرد:


1. تاثیر گذاری برخی از ادیان الهی در شماری از ادیان غیر الهی «همان گونه كه در بررسی ادیان سرخپوستی و آفریقائی ذكر آن گذشت»


2. وجود ظلم و ستم هایی كه بشریت را رنج می داد منجر به اتكا به وجود رهایی بخش شده است.


3. تحقق ایده آرمانشهری همچنان كه در آئین های دائو و كنفوسیوس و ژاپن دیدیم.


4. برقراری عدالت و فضیلت و بستن طومار ناشایستگی.


5. اندیشه قوم مداری برتر همانگونه كه ادیان آفریقائی بر این باورند.


6. زنده نگه داشتن امید به زندگی و بازگشت به روزهای شكوه مند گذشته همان گونه كه در ادیان سرخپوستی شاهد بودیم.


7. بهره مندی از فرصت و مجال زندگی و خود بسندگی آنگونه كه در ادیان آفریقایی مطرح است.


و...



اشاره آخر:


همان گونه كه در ابتداء یادآورد شدیم ادیان غیر الهی بلحاظ نگرش های مختلف به وجود مصلح برخی آن را قوم ـ مدار ـ برخی هم اجتماعی و جهانشمول ترسیم می كنند لیكن نكته ای كه بایست بدان توجه كرد این است كه اولاً آن مصلح بزرگ كه جهان در انتظار اوست بی شك مهدی محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ است.(14) و ثانیاً از دیدگاه مكتب اسلام زمین از وجود حجت خدا خالی نیست گرچه در پس ابر غیبت باشد.(15)


خدای متعال می فرماید:


«و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.»(16)



پی نوشت:


1-  ر.ك: حیاة الامام المهدی، باقر شریف الفرشی، ص 198،‌چ اول، 1417، ناشر دارالمؤلف.


2-  ر.ك: المهدی المنتظر فی فكر الاسلامی، اسله المعارف الاسلامیه، مؤلف مركز الرساله، ص 8، چ مهر قم، ؟؟ اول.


3-  همان.


4-  ر.ك هفت آسمان، فصلنامه تخصصی ادیان و مذاهب، سال سوم و چهارم، ش دوازدهم و سیزدهم، بهار 81-80، مقاله آقای علی موحدیان عطار، ص107


5-  همان ص 116.


6-  همان مصدر، ص 117ـ 118.


7-  همان ص 123.


8-  همان ص 116.


9-  هفت آسمان ص 124 ـ 125.


10-  همان ص 126.


11-  مصدر سابق ص 126.


12-  همان ص 127.


13-  همان، ص 128.


14-  ر.ك: حیاة الامام المهدی، ص 198.


15-  ر.ك: بحارالانوار علامه مجلسی، ج 30، ص 80، روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل می كنند كه فرموده زمین از قائمی كه حجت الهی است خالی نیست»


16-  سوره مباركه انبیاء 105.



برای مطالعه بیشتر :


1. سایت موعود


2. شبكه امام مهدی


3. مجله موعود ش 41-47.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:46 - 0 تشکر 517348

منجی در ادیان و ملل دیگر


امام زمان

انتظار ظهور یك مصلح بزرگ آسمانی و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است كه با ذات و وجود آدمی سر و كار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است؛ زمان و مكان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی نیز اختصاص ندارد؛ بنابراین همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد كه جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یابند، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد، انسان ها از وضع فلاكت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و ناامنی و تیره روزی خلاص شوند و سرانجام به كمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای كه شایسته انسان است، نایل آیند.


به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان از مصلحی كه در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایت ها و خیانت های انسان ها خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند.


اما سیری كوتاه در افكار و عقاید ملل مختلف جهان مانند مصر باستان، هند، چین، ایران و یونان و نگرش به افسانه های دیگر اقوام مختلف بشری نیز بیانگر این حقیقت است كه همه اقوام مختلف جهان با آن همه اختلاف آرا، عقاید و اندیشه های متضادی كه با یكدیگر دارند، در انتظار مصلح موعود جهانی به سر می برند.


ایرانیان باستان معتقد بودند كه «گرزا سپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در «كابل» خوابیده و صد هزار فرشته او را پاسبانی می كنند تا روزی كه بیدار شود و قیام كند و جهان را اصلاح نماید.



همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد كه جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یابند، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد، انسان ها از وضع فلاكت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و ناامنی و تیره روزی خلاص شوند


گروهی دیگر از ایرانیان می پنداشتند كه «كیخسرو» پس از تنظیم كشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایی، دیهیم پادشاهی به فرزند خود داد و به كوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود و اهریمنان را از گیتی براند.


نژاد اسلاو بر این عقیده بودند كه از مشرق زمین یك نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متحد سازد و آن ها را بر دنیا مسلط گرداند.


نژاد ژرمن معتقد بودند كه یك نفر فاتح از طوایف آنان قیام نماید و «ژرمن» را بر دنیا حاكم گرداند.


اهالی صربستان انتظار ظهور «ماركو كرالیویچ» را داشتند.


برهمائیان از دیر زمانی براین عقیده بودند كه در آخر زمان «ویشنو» ظهور نماید و بر اسب سفیدی سوار شود و شمشیر آتشین بر دست گرفته و مخالفین را خواهد كشت، و تمام دنیا «برهمن» گردد و به این سعادت برسد.


ساكنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند و منتظرند كه «آرتور» روزی از جزیره «آوالون» ظهور نماید و نژاد «ساكسون» را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آن ها گردد.


اسن ها معتقدند كه پیشوایی در آخرالزمان ظهور كرده، دروازه های ملكوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود.


سلت ها می گویند: پس از بروز آشوب هایی در جهان، «بوریان بور ویهیم» قیام كرده، دنیا را به تصرف خود درخواهد آورد.


اقوام اسكاندیناوی معتقدند كه برای مردم دنیا بلاهایی می رسد، جنگ های جهانی اقوام را نابود می سازد، آنگاه «اودین» با نیروی الهی ظهور كرده و بر همه چیره می شود.


اقوام اروپای مركزی در انتظار ظهور «بوخص» می باشند.


اقوام آمریكای مركزی معتقدند كه «كوتزلكوتل» نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان، پیروز خواهد شد.


چینی ها معتقدند كه «كرشنا» ظهور كرده، جهان را نجات می دهد.


زرتشتیان معتقدند كه «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را در جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه كن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر و هم گفتار و هم كردار گرداند.


قبایل «ای پوور» معتقدند كه روزی خواهد رسید كه در دنیا دیگر نبردی بروز نكند و آن به سبب پادشاهی دادگر در پایان جهان است.



در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان از مصلحی كه در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایت ها و خیانت های انسان ها خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند


گروهی از مصریان كه در حدود 3000 سال پیش از میلاد در شهر «ممفیس» زندگی می كردند، معتقد بودند كه سلطانی در آخرالزمان با نیروی غیبی بر جهان مسلط می شود، اختلاف طبقاتی را از بین می برد و مردم را به آرامش و آسایش می رساند.


گروهی دیگر از مصریان باستان معتقد بودند كه فرستاده خدا در آخرالزمان در كنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر می كند.


ملل و اقوام مختلف هند مطابق كتاب های مقدس خود، در انتظار مصلحی هستند كه ظهور خواهد كرد و حكومت واحد جهانی را تشكیل خواهد داد.


یونانیان می گویند «كالویبرگ» نجات دهنده بزرگ، ظهور خواهد كرد و جهان را نجات خواهد داد.


یهودیان معتقدند كه در آخر زمان «ماشیع» (مهدی بزرگ) ظهور می كند و ابدالآباد در جهان حكومت می كند؛ او را از اولاد حضرت اسحاق علیه السلام می پندارند، در صورتی كه «تورات» كتاب مقدس یهود، او را صریحاً از اولاد حضرت اسماعیل علیه السلام دانسته است.


نصارا نیز به وجود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قائلند و می گویند او در آخرالزمان ظهور خواهد كرد و عالم را خواهد گرفت، ولی در اوصافش اختلاف دارند.(1)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


پی نوشت:


1. ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسداللّه، ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص 11ـ 6؛ مهدی پور، علی اکبر، او خواهد آمد، ص 88 ـ 87.


مطلب مربوط می شود به بخش: مهدویت > موعود شناسی > موعود در مکاتب غیر الهی

what`s life?life is love.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.