مگر خداوند به عبادت ما نیاز دارد؟
برای پاسخ به این سؤالات، احتیاج به مقدمه ای داریم.
انسان به این دنیا آمده تا زندگی كند و به كمال برسد.
زندگی چیست؟ زندگی یك حركت است در سه عرصه (روحی، ذهنی و رفتاری) و به سمت هدف و برای
رسیدن به هدف نیاز به برنامه ریزی است و برنامه ریزی باید از طرف كسی باشد كه احاطه كامل به بشر و
محیط اطراف او داشته باشد و دین برنامه و روشی است برای زندگی بشر كه مصلحت دنیوی انسان را در
كمال اخروی و حیات ابدی او برآورده می كند.
برای واضح شدن بحث به مثالی تمسك می كنیم. گرچه ممكن است مثال خیلی كوچك باشد اما در مثال
مناقشه نیست و برای تقریب ذهن می باشد. فرض می كنیم شخصی وسیله ای مثل تلفن همراه را از
نمایندگی سازنده آن می خرد، همراه این دستگاه، دفترچه ای راهنما وجود دارد كه سازنده آن، چون از
خصوصیات دستگاه كاملاً خبر دارد، برای استفاده بهینه از آن یك سری توصیه هایی كرده است. مثلاً این
دستگاه نباید مستقیماً به برق شهری متصل شود یا نباید در آب و یا در نور مستقیم خورشید قرار گیرد. و موارد
دیگری. درصورت رعایت این موارد نمایندگی سازنده آن ضمانت آن دستگاه را عهده دار می شود و در غیر این
صورت خیر. حال اگر خریدار این توصیه ها را رعایت نكند سازنده هیچ ضرری نمی كند بلكه خود خریدار متضرر
می شود.
در مورد انسان هم كه مصنوع و مخلوق خداوند خالق هستی است همین موارد می تواند صدق كند خداوند
همراه این انسان دفترچه راهنمایی به نام كتاب آسمانی و توسط نمایندگان خود فرستاده است كه در آن برای
به كمال رسیدن این انسان باید و نبایدها و توصیه هایی شده است. كه در صورت رعایت آنها، خود انسان است
كه بهره می برد و در صورت عدم رعایت، هیچ ضرری به خداوند نمی رسد چرا كه او بی نیاز مطلق است. خالق
انسان چون همه نیازها و خصوصیات خود را می دانسته از روی لطف آنها را بیان كرده است و روش رفع آن
نیازها را هم فرستاده است. خداوند عالم می دانسته كه این انسان با این خصوصیات باید روزی پنج دفعه با
شارژ نماز به منبع تغذیه روحی خود وصل شود تا آرامش روحی بیابد پس این نماز را واجب كرده است. خداوند
علم داشته كه انسان در هر سال یك ماه نیاز به روزه گرفتن دارد تا بدن و روحش سالم بماند و مواد زاید از بین
برود و برای اینكه انسان فاسد نشود باید از یك سری اعمال به دور باشد و به گناه نزدیك نشود.