تبیان، دستیار زندگی

بنام خدا

سلام به ارواح طیبه شهدا و امام شهیدان

روایتی را از دو شهید میخواهم بگویم که بین سال 60 0 61 با انها آشنا شدم .

1- شهید ابوشریف که درتیپ 37 نور در منطقه جبهه سوسنگرد با او آشنا شدم او که تابعه کشور لبنان بود و از جوانان شیعه و مبارز که وقتی شنید صدام به ایران اسلامی حمله نموده به دفاع از شیعیان ایران اسلامی به جبهه های جنگ تحمیلی آمد و در منطقه سوسنگرد حضور یافت و زحمات خوبی هم کشید . ایشان را که نگاه میکردی خدائیش چقدر زیا و متدین و چهره ای نورانی که تواضع ایشان و علاقه اش به ما رزمندگان زیاد بود فکر کنم 3 الی 4 سالی از من بزرگتر بود اما ایشان مدتی با ما بود که تهدیدات رژیم غاصب صهیونیستی او را وادار کرد که به دفاع از مردم شیعه جنوب لبنان وی را به بازگشت سرزمینش بکشاند و در همان جبهه جنگ با رژیم غاصب اشغال گر ایشان به فیض عظمای شهادت نائل گردد . در جبهه پیش ما که بود او را ابو شریف صدا میکردیم روحش شاد و راهش پر رهرو با . آمین یا رب العالمین

2- شهید ابو شریف از بچه های واحد اطلاعات و عملیات قرارگاه سری نصرت در جنوب . ایشان را در زمان شروع جنگ در شهر اهواز می دیدم و سلام علیک داشتیم ولی از نزدیک و بهتر سال 61 با او آشنا شدم او از بچه های واحد اطلاعات و عملیات برون مرزی در منطقه دشت آزادگان بود اصلیتش شوشتری ولی بچه شهر اهواز بود . هیکلی رشید و محاسنی بلند داشت و به واسطه صلابت و شجاعت و مردانگی اش بچه های جنگ او را ابو شریف صدا میکردند او بسیار مهربان و مهمان نواز بود و خیلی خوشم می آمد از این احوال مهمان نوازیش که مثلا وقتی به سنگر آنان که ان موقعها سنگری در پهنه بیابانهای اطراف جاده جفیر بودند سر میزدم بسیار خوب ما را تحویل میگرفت و در کار شناسایی برون مرزی دشمن بعثی تا عمق خاک عراق نفوذ میکرد و موانع و منطقه قابل عملیات را برای فرماندهان شرح گزارش میفرستادند . او در عملیاتهای مختلف از شروع جنگ حضور داشت احتمالل متولد سال 1338 هم بود نام وافعی اش هم از یادم رفته ولی ما با همان نام ابو شریف او را در منطقه دشت آزادگان میشناختیم و بالاخره ایشان در شناسایی عملیات بدر به شهادت نائل آمد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد . آمین یا رب العالمین .

نثار ارواح همه شهیدان صلوات بفرستید .