• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 1039)
جمعه 27/5/1391 - 15:29 -0 تشکر 516477
شهید جمشید نیکبخت بندری

شهدا و دفاع مقدس
بنام خدا یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی گرامی باد اللهم صل علی محمد و آل محمد شهید جمشید نیکبخت بندری شهیدی از منطقه فقیرنشین حصیرآباد با شهید جمشید نیکبخت بندری در سال 60 که در جبهه حمیدیه بودم آشنا شدم او عضو رسمی سپاه بود که تازه پاسدار شده بود یادم است که تعداد زیادی از بچه های مذهبی حصیرآباد را سر لشکر شهید علی هاشمی جذب سپاه حمیدیه کرده بود از جمله آنان شهید جمشید نیکبخت بندری بود که ما در جبهه اسم او را تغییر داده بودیم و مقداد صدایش میکردیم . جمشید به شرکت در نمازهای جماعت خیلی اهمیت می داد و موقعی که در شهر حمیدیه که ان موقع جبهه محسوب می شد و عراقی ها با فاصله کمی از شهر در منطقه طراح و کرخه حمیدیه حضور داشتندجمشید نسبت به انجام نماز به جماعت در مسجد جامع این شهر خیلی اهتمام می ورزید و در انجام نمازهای مستحبی نیز خیلی مقید بود از نظر جسمی دارای قامتی رشید و چهار شونه بود . در اوائل سال 61 در دیدار رزمندگان خوزستان با امام بزگوار با علاقه خاصی به این دیدار شتافت . مدت 7 روز از ازدواج او نمی گذشت که به من گفت اگر عملیات شروع شود مرخصی را را رها می کند و به عملیات می پیوندد . همینطور هم شد و او با شروع عملیات بیت المقدس در مورخه 3/2/1361 در عملیات شرکت نمود و با اینکه او از نیروهای امدادرسان یا به نقل بچه های جنگ از نیروهای واحد تعاون شهدا و مجروحین بود و شهید سر لشکر پاسدار علی هاشمی سپرده بود که این نیروها در خط 2 باشند نه در خط یک جبهه، ایشان در شب عملیات مواجه شد به این صحنه که از بچه های واحد ادوات شهید داده ایم و مسئول واح ادوات به او میگوید آنان را به عنوان آرپی جی زن همیاری نماید او مثل پرنده ای شده بود که درب قفس از رویش باز شده و مشتاقانه میتواند پرواز نماید لذا جواب این ندا را لبیک گفته و به خط یک رفت و به خط دشمن یورش بردند در حین شلیک گلوله آرپی جی او از ناحیه ران مورد اصابت گلوله بعثیان قرار میگیرد و با توجه به اینکه بعثی ها از قبل اطلاع داشتند که ما یک عملیات وسیعی را داریم لذا سعی میکردند مواضعشان را حفظ نمایند بهر حال بچه ها با درگیری تن به تن هم مواجه شده بودند که در حین همین درگیریها نیروهایی که به خاکریز دشمن خیلی نزدیکتر شده بودند اگر مجروح می شدند به اسارت بعثی ها می افتادن که این شهید هم در منطقه جبهه طراح به اسارت دشمن بعثی افتاد خبر مجروحیت و اسارت وی به دست دشمن را من در خط شنیدم و خیلی ناراحت هم شدم اما عملیات بیت المقدس ادامه داشت و مرحله به مرحله انجام می شد چون هدف آزادسازی خرمشهر بود و این عملیات که استارت شروع آن با رمز یا علی بن ابیطالب (ع) در مورخه 3/2/61 شروع شده بود پس از یکماه در مورخه 3/3/61 به پیروزی رسید و خرمشهر آزاد شد دشمن بعثی که در این یکماه مواجه با عملیات های پی در پی نیروهای رزمنده اسلام بود و این شکست ها روحیه سربازانش را بسیار تضعیف کرده بود برای اینکه بگوید من هم جواب نیروهای ایرانی را داده ام بچه های اسیر ما را که در عملیات بیت المقدس اسیر گرفته بود و حتی در بصره با تک تک آنان در حد گفتن اسم و فامیل مصاحبه کرده بود به اسم اینکه من به مواضع ایرانیها در جبهه فکه تک برده ام یعنی حمله کرده ام این اسرای ما را بردند و در جبهه فکه با آرپی جی آنان را به شهادت رساندند که پیکر این شهید را پس از شهادتش بچه ها از رودخانه نیسان از آب گرفتند یعنی اینکه این شهید بزرگوار چند اجر را یکدفعه بدست آورد 1- قبل از عملیات داماد شد 2- 7 روز پس از دامادیش در عملیات شرکت کرد 3- به درجه جانبازی نائل گشت 4- به درجه اسارت نائل گشت 5- به درجه رفیع شهادت آنهم در اسارت آنهم به فجیع ترین شکلش نائل گردید .او در جبهه طراح حمیدیه مجروح و اسیر شد اما ما پیکرش را از منطقه فکه استان ایلام از آب گرفتیم.چند روز قبل از عملیات در باغ حمیدیه قدم می زدیم که کیف جیبیش را در آورد و کارت شناسائیش و عکس برادرش را که در کیف بود نشانم داد جالب است با اینکه با آرپی جی به شهادت رسید و نیمی از پیکرش از بین رفته بود ولی کیف تو جیبیش که در سمت چپ بدنش بود همراه با تکه های پاره پاره بدن سالم به دست ما رسید و بدین شکل بود که توانستیم او را شناسایی کنیم . روحش شاد و یادش گرامی باد . قبل از شروع عملیات و قبل از ازدواجش به درب اتاقی که در آنجا استراحت میکرد رفتم و بعد از ظهری بود و درب را که زدم و باز کردم یکدفعه از خواب پرید و کمی ناراحت شد گفتم جمشید چی شد گفت داشتم خواب یکی از دوستان شهیدم را می دیدم . سعادت دیدار با حضرت امام خمینی نیز یکی دیگر از فیوضات او قبل از شهادتش بود . بعد از عملیات به سردار سر لشکر شهید علی هاشمی گفتیم در خصوص ضرورت شرکت جمشید در شب حمله بعنوان نیروی رزمی را ، که ایشان رخصت دادند لذا شهادتش واقعا عند ربهم یرزقون شد. پدر شهید جمشید که الان چند سالی است دنیا را وداع کرده اند شغلش راننده کامیون بود و بچه های خوبی را از راه رزق حلال تربیت کرده است که همگی از حامیان انقلاب و امام و رهبری هستند مادر مکرمه ایشان مادری بسیار خوب و اهل دین میباشد خداوند آنها را بسیار مفتخر کرده است با شهادت اینچنین سرداری که تقدیم انقلاب نموده اند . والسلام. نوشته : محسن مورخه 20/1/1390
صلوات

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.