روزهای اول ازدواج‌تان را به‌خاطر آورید که چطور عاشق و دلباخته همسرتان بودید. حتی تصور دوری از همسرتان غیرممکن بود اما بعد از گذشت زمان این شیفتگی و علاقه کمرنگ شده است. در این شرایط آیا شما جزو گروهی هستید که از این وضعیت به همسرتان شکایت می‌کنید؟ مطمئنا به همان میزان که همسرتان نسبت به روزهای اول ازدواج تغییر کرده است شما نیز تغییر کرده‌اید اما به جای شکایت و ناامیدی بهتر است به‌دنبال اصلاح رابطه‌تان باشید.

خدا رو شکر که من هر چی می گذره بیشتر به همسرم و زندگیم علاقه مند می شم . راستش روزهای اول ازدواج درسته که روزهای شیرینی بود ولی یادمه که زیاد با هم قهر می کردیم ، زیاد دعوا می کردیم و زیاد از هم دلخور می شدیم. اما کم کم بهتر همدیگر رو شناختیم و الان فکر می کنم همسرم برام اصلا تکراری نیست. خدا کنه که همسرم هم همین فکر رو در مورد من داشته باشه. 

سلام
خدا را شکر این خیلی خوبه متاسفانه خیلی از جوانهایی که ازدواج نمیکنند به همین خاطر است چون فکر میکنند همسران بعد از مدتی برای هم تکراری میشوند ولی به نظر من اینکه همسران برای هم تکراری نشوند همه بستگی به خودشون داره که چه رفتاری انجام بدهند که برای هم تکراری نشوند
جشن های کوچک برای هم ، خرید هدیه ، وقت برای هم گذاشتن همه اینها و خیلی چیزهای دیگر فکر میکنم که باعث بشه هیچ موقع همسران برای هم تکراری نشوند.

سلام

منم فکر میکنم رفتار همسران خیلی تاثیر داره.باید سعی کنند خلاق باشند و کارها ورفتارهای جدید انجام بدن و به شیوه های متفاوت و خلاقانه به هم ابراز علاقه کنند و توی رابطه با هم درگیر روزمرگیها نشن.

گاهی شوهرتان را بدزدید

عکسهای دونفره بیندازید.

از او جلوی در استقبال کنید.

منتظر نشوید تا همسرتان از راه برسد و بگوید «عزیزم من آمدم». منتظر او باشید و با بازکردن در از او استقبال کنید.

با ماشین به گردش های طولانی بروید.

خودتان را برایش جذاب نگاه دارید.

در پوشیدن لباس به او کمک کنید.

به او در بستن و یا بازکردن دگمه های لباسش در هنگام پوشیدن یا درآوردن آن کمک کنید.

سلام
همه اونا را باشه انجام میدیم ولی این یکی دیگه نوبرشه مگه خودش دست نداره دکمه ببنده؟!!!
ای بابا کجا گیر کردیما این مردا خیلی بچن یه بچه 5 سالم خودش یاد میگیره دکمه هاش و ببنده به خدااااا:)