بر گرفته از http://marifat.nashriyat.ir/node/1889 نویسنده: م. بوكارت مترجم: عبدالرضا ضرابى
بدیهى است كه آموزش اثربخش، مسئله عرضه كردن اطلاعات به گروهى از دانش آموزان نیست. این نوع آموزش بیشتر به هدف آغاز تغییر رفتار در فرد فرد دانش آموزان است. بسیارى از مؤلفان استدلال كرده اند كه تأكید اصلى نظریه هاى پیشین یادگیرى و آموزش بر كسب دانش و مهارت بوده، و به جنبه هاى پیچیده، امّا قطعى یادگیرى انسان بى اعتنا بوده اند (به عنوان نمونه: تأثیر متغیرهاى عاطفى بر یادگیرى، یادگیرى در زمینه هاى قوى و قابل اعتنا.) علاوه بر این، روشن است كه دانش آموزان در محیط هاى یادگیرى اجتماعى پویا كه در آن عوامل تأثیرگذار گوناگونى دایم بر یكدیگر اثر مى گذارند، بهتر مى آموزند. و در نتیجه، خود شرایط یادگیرى و نیز ارزیابى خودشان از آن شرایط را تغییر مى دهند.
نظریه هاى یادگیرى اى كه منحصراً بر فرایند اطلاعات تأكید دارند، نظریه هایى هستند كه نمى توانند این پیچیدگى را درك كنند. بنابراین، مطالعات تجربى براى این به وجود آمده است كه تأثیر متغیرهاى عاطفى را بر روى یادگیرى و عملكرد بررسى كنند. چنین متغیرهایى عبارتند از باورها درباره «خود» و برنامه هاى گوناگون درسى مدرسه، احساسات، خلق و خوها و مكانیزم هاى كنترل رفتارى. نتایج این مطالعات به آرامى در حال گنجانده شدن در نظریه هاى یادگیرى و آموزش هستند.
در این مقاله، مهم ترین متغیرهاى عاطفى مورد بحث قرار خواهند گرفت و مدلى براى درك رابطه بین این ساختار ارائه خواهد شد.
بدیهى است كه آموزش اثربخش، مسئله عرضه كردن اطلاعات به گروهى از دانش آموزان نیست. این نوع آموزش بیشتر به هدف آغاز تغییر رفتار در فرد فرد دانش آموزان است. بسیارى از مؤلفان استدلال كرده اند كه تأكید اصلى نظریه هاى پیشین یادگیرى و آموزش بر كسب دانش و مهارت بوده، و به جنبه هاى پیچیده، امّا قطعى یادگیرى انسان بى اعتنا بوده اند (به عنوان نمونه: تأثیر متغیرهاى عاطفى بر یادگیرى، یادگیرى در زمینه هاى قوى و قابل اعتنا.) علاوه بر این، روشن است كه دانش آموزان در محیط هاى یادگیرى اجتماعى پویا كه در آن عوامل تأثیرگذار گوناگونى دایم بر یكدیگر اثر مى گذارند، بهتر مى آموزند. و در نتیجه، خود شرایط یادگیرى و نیز ارزیابى خودشان از آن شرایط را تغییر مى دهند.
نظریه هاى یادگیرى اى كه منحصراً بر فرایند اطلاعات تأكید دارند، نظریه هایى هستند كه نمى توانند این پیچیدگى را درك كنند. بنابراین، مطالعات تجربى براى این به وجود آمده است كه تأثیر متغیرهاى عاطفى را بر روى یادگیرى و عملكرد بررسى كنند. چنین متغیرهایى عبارتند از باورها درباره «خود» و برنامه هاى گوناگون درسى مدرسه، احساسات، خلق و خوها و مكانیزم هاى كنترل رفتارى. نتایج این مطالعات به آرامى در حال گنجانده شدن در نظریه هاى یادگیرى و آموزش هستند.
در این مقاله، مهم ترین متغیرهاى عاطفى مورد بحث قرار خواهند گرفت و مدلى براى درك رابطه بین این ساختار ارائه خواهد شد.