• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 405)
سه شنبه 24/5/1391 - 1:14 -0 تشکر 511092
این سینما، سینمای ما نیست؛ گفت‌وگو با مجید مظفری

سینما، سینمای ما نیست. نه آدم‌های روی پرده برایمان آشنا هستند و نه آن ادبیات شفاهی بین مردم در آن جاری است
 
مجید مظفری که برای ساخت تله فیلم جدیدش در مشهد حضور پیدا کرده بود را در ظهر یک روز تابستانی ملاقات کردیم. بازیگری که علاوه بر فعالیت‌های سینمایی در عرصه‌ی تئاتر و تلویزیون هم حضوری فعال و مستمر داشته است. وی که تجربه‌ی همكاری با كارگردانان بزرگ و مطرحی مانند «بهرام بیضایی»، «مسعود كیمیایی»، «كیانوش عیاری» و... را در كارنامه خود دارد، چند صباحی‌ است که خود نیز در قامت تهیه‌كننده و کارگردان ظاهر شده است . پای گفت‌وگو با این تهیه‌كننده، كارگردان و بازیگر می‌نشینیم .

سه شنبه 24/5/1391 - 1:14 - 0 تشکر 511097

آقای مظفری چندسالی است شما را کمتر در دنیای بازیگری دیده‌ایم. در حالی که بازیگرها برای فراموش‌نشدن باید همیشه دیده شوند. علت این حضور کمرنگ چیست؟

من از سال 47 که وارد دنیای بازیگری شدم، زحمات زیادی در هنرهای نمایشی و سینمای ایران کشیدم. منِ نوعی در این سال‌ها خیلی کار کردم. خواندم. بی‌پولی کشیدم. گرسنگی کشیدم. بعد از انقلاب وارد تئاتر شدیم که تئاتر هم دچار یک‌سری مسائلی که نباید بشود، شد. ببینید این سینما، سینمای ما نیست. نه آدم‌های روی پرده برایمان آشنا هستند و نه آن ادبیات شفاهی بین مردم در آن جاری است. در این سال‌ها می‌بینیم که سینما ناگهانی دچار یک‌سری چشم آبی می‌شود که من هیچ‌جا ندیدم. وجود دارند اما استثناء ، قاعده نمی‌تواند باشد. آدم‌هایی جلوی دوربین می‌روند که در شأن هنر تاریخ سینمای این مملکت نیستند. این‌ها باعث می‌شوند که کم‌کم دل‌زده شویم. من 45 فیلم بازی کردم که ممکن است 10‌تای آنها قابل مطرح‌شدن نباشند، اما 35 فیلم دیگر در تاریخ سینمای ایران است. من با «سگ‌کشی» سینمای ایران را ترک می‌کنم. با فیلم «وقتی همه خوابیم». بعد چطور می‌شود که با فیلم «شاخه گلی برای عروس» یا «چارچنگولی» برگردم؟ این‌ها سینمای ما نیست. به نظر من تلویزیون ایران شأنش خیلی بیشتر از سینماست. خیلی فیلم ها در این زمان ساخته شده که در زمان طاغوت ساخته نمی‌شد.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:15 - 0 تشکر 511102

به نظر شما راهکار این مسأله، این است که صحنه را ترک کنید؟

یکسری مسائل پیش می‌آید. مثلا چند کارگردان کارشان خوب است که با ما کار نمی‌کنند. حاتمی‌کیا با ما کار نمی‌کند. اگر هم کار کند، من کار نمی‌کنم. یک‌سری هنرپیشه اطرافشان هستند و تیم دارند که اگر یک نفر از آن تیم جای دیگری مشغول باشد، می‌گویند مظفری بیا بازی کن. آن‌وقت من دل‌چرکین هستم و نمی‌روم. ممکن است پیش آمده باشد و مرا صدا کرده باشند که من عذرخواهی کردم و نرفتم.ببینید تاریخ هنر ما ارزشش بیشتر از این‌هاست. گاهی اوقات فکر می‌کنم چه‌طور فیلم‌های «ناخدا خورشید»، «در مسیر تندباد» و «سرب»، ساخته شد؟ چه‌طور آن زمان‌ها می‌توانستیم این‌گونه فیلم‌ها را بسازیم و الان نمی‌توانیم؟ علت این است که آن زمان‌ها تهیه کننده داشتیم و الان سرمایه‌گذار داریم. برای سرمایه‌گذار فرقی نمی‌کند که آقای ایکس چه فیلمی بسازد، چه سکه بخرد و چه بساز و بفروشی انجام بدهد! سرمایه‌گذاری می‌کند تا پولش را افزایش بدهد. ما نمی‌توانیم زیاد با این افراد کار کنیم. من خوشحالم اگر بگویند آخرین فیلم مجید مظفری «سگ‌کشی» بود. ضمن اینکه مگر در سال چند تا فیلم کار می‌شود؟ چند تا از این فیلم‌ها خوب است؟ فکر نمی‌کنم در سال به اندازه‌ی انگشتان یک دست هم فیلم خوب ساخته شود؟ حالا سهم من در این چند تا فیلم، چقدر است؟ شاید هر ده سال یکبار بتوانم یک فیلم خوب بازی کنم. بنابراین به تلویزیون آمدم و خواستم کاری کنم تا انتخاب داشته باشم. وقتی بخواهم انتخاب کنم باید تهیه‌کنندگی، کارگردانی را بلد باشم. باید دنبال طرح بروم و نایستم تا کسی در بزند و بخواهد سناریو را بخوانم و جلوی دوربین بروم

شرکتی تأسیس کردم و با بچه‌ها دور هم جمع می‌شویم. بچه‌های نویسنده می‌آمدند. فقط دو سال طرح آمدو بررسی کردیم. در این استان خراسان قصه‌هایی نظیر «چولی قوزک» را پیدا کردیم که فیلمش«چتری برای آفتاب» شد. در گنبد می‌گشتم تا روز هفتم را بسازم.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:15 - 0 تشکر 511107

مبحث تهیه‌کننده را مطرح کردید. شما معمولا خودتان تهیه‌کننده‌ی کارهایتان هستید. اثرگذاری تهیه‌کننده‌ها به خصوص در 5‌ساله‌ی دوم دهه‌ی 80 را تا چه حد می‌بینید؟ ضمن آنکه پول‌های خوبی هم خرج می‌کنند.

این پول خرج محتوای فیلم نمی‌شود بلکه خرج پلاکارد فیلم می‌شود. یعنی، چه چهره‌ای روی آن پلاکارد باشد. حال این كه آن آدم و چهره، چه قصه‌ای بگوید، مهم نیست. به همین دلیل فیلم‌هایی ساخته می‌شوند که آدم اسمشان را هم یادش نمی‌ماند. این پول‌ها خرج چهره‌ها می‌شود نه اینکه به خرج محتوای فیلم برسد. پنجاه میلیون برای بازیگر پول می‌دهند اما پنج‌میلیون برای سناریو پول نمی‌دهند.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:15 - 0 تشکر 511113

آقای مظفری، شما با هزینه‌ی شخصی شرکت تأسیس کردید اما کسانی که نمی‌توانند، چه کنند؟ سوال این است که برای جریان نزولی سینما، واقعا هیچ راهکار دیگری نیست؟ بالاخره هم‌دوره‌ای‌های شما الان در سینما فعالند و خوب هم کار می‌کنند. قشر جوانی هم هستند که خوب کار می‌کنند. تعدادی مانکن و سوپراستار هم که لازمه‌ی سینما هستند، در حال کارند. حالا راهکاری وجود ندارد؟

مانکن‌ها لازمه‌ی سینما نیستند. مگر فیلم‌های دهه‌ی 60 و نیمه‌ی اول دهه‌ی 70 نبودند. فیلم‌های «گل مریم»، « فانی»، «تشکیلات» و «یوزپلنگ» و نظیر این‌ها را بازی کردم. «سگ‌کشی» و «جنگ نفتکش‌ها» را هم بازی کردم. لطمه‌ای هم به سینما نخورد. راهکار وجود دارد. این که مسؤولین بنشینند نگاه کنند درست نمی‌شود. مسؤولین قبلی چه کار کردند؟ به عنوان مثال اگر یکی از کارهایی که آقای ضرغامی کرد را انجام دهند، شاید سینمای ایران پنجاه درصد چهره‌اش عوض بشود. ضرغامی وقتی معاونت سینمایی شد، جشنواره‌ای به نام جشنواره‌ی استانی راه انداخت که هرچند وقت یکبار به یک استانی می‌رفت. استان خراسان فیلم‌هاش را نمایش می‌داد. آدم‌ها بودند. تعامل بود. رفت و آمدها بود. آن سال در مشهد سه برابر سال‌های دیگر فیلم ساخته می‌شد. کمک می‌کردند و آدم‌ها با هم بودند. مسؤولین بودجه می‌گذاشتند. سال بعد استان دیگری بود و این دوربین از کوچه پس کوچه‌های تهران بیرون می‌آمد. از آپارتمان‌های تهران و از خانه‌های شیک و ماشین‌های آنچنانی و سرشار از رفاه بیرون می‌آمد. وقتی به استان‌ها می‌رفت، لاجرم باید از گویش آن استان استفاده کند. از معماری، از لباس، از موسیقی آن استان باید استفاده می‌شد. بنابراین وقتی جشنواره‌ی فجر می‌رفتید، یک سینمای ملی تماشا می‌کردید چون از همه‌ی استان‌ها در جشنواره فیلم بود. از تهران هم بود. اما ما الان سینمای ملی نداریم. سینمای «کوچه‌ملی» داریم.سینمای کوچه ملی، سینمای مبتذل ایران است. فیلم‌های کوچه ملی فیلم‌هایی هستند که می‌شود با یک بلیت، شش‌فیلم دید. الان ما سینما نداریم. درست نیست بگوییم سینما داریم. هیچ موقع استثناء، قاعده نیست. وقتی در سال، صد تا تولید سینمایی در ایران است که یکی، دو تای آن خوب است، در واقع این سینما نیست.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:16 - 0 تشکر 511117

بحثی مطرح شد که همه‌چیز از دولتی‌بودن خارج شود. یکی از مشکلات، شاید نگاه دولتی بودن صرف است؟

برعکس خیلی‌ها که می‌گویند دولت نباید در سینما نظارت داشته باشد، به نظر من این نظارت باید باشد. شما ببینید دورانی که سانسور بود، دورانی که دولت نظارت داشت و دوستان فارابی به سناریوها و فیلم‌ها تسلط داشتند، چقدر فیلم‌ها خوب بودند. آقای مهاجرانی آمد گفت؛ آزادی، بروید فیلم بسازید. همه رفتند مبتذل ساختند. یک فیلم خوب درنیامد. عین زمان گذشته شد که تا گفتند خانم‌ها آزاد همه رفتند طلاق گرفتند! بیاییم این‌گونه نگاه کنیم. سینما را باید از نو دراندازیم.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:16 - 0 تشکر 511121

شما در این سال‌ها در تئاتر نیز فعالیت کمی داشتید. آیا همین نگاهی که نسبت به سینما دارید، در تئاتر هم مطرح است؟

من تا پانزده‌سال پیش فعالیت تئاتریم خوب بود. ولی یک مدتی تئاتر هم گریبان‌گیر چنین مسأله‌ای شد. ضمن آنکه در تئاتر عمر بازیگر خیلی‌خیلی کم است. بیشتر از آنچه فکرش را بکنیم، کم است. چرا من باید یک سال وقتم را برای تمرین یک تئاتر بگذارم که بعد یکی جلویش را بگیرد. از همان اول چرا نمی‌گویند این نمایش خوب نیست؟ چرا من را 6 ماه سر کار می‌گذارند؟ نمایش‌نامه را که خواندی، بگو نه! این‌که نمایش‌نامه را می‌خوانی و می‌گویی خوب است و برو کارکن و بعد از آن می‌گویی نه! خیلی بد است! این چه قانونی است؟

سه شنبه 24/5/1391 - 1:17 - 0 تشکر 511128

با وجود این سختی‌ها، آیا تمایل برای کار در تئاتر دارید؟

من آرزو دارم که به تئاتر برگردم ولی با کدام نمایش‌نامه؟ چه زمانی؟ علاقه در من وجود دارد. 4، 5 سال پیش به من پیشنهاد بازی در دو تله‌تئاتر شد که بازی کردم و از این قضیه بسیار خوشحالم.


گفته بودید دیگر در شهرستان کار نمی‌کنید، چه شد كه تصمیم گرفتید فیلم‌تان را در استان خراسان بسازید؟

اشتباه نشود من نگفته بودم در شهرستان کار نمی‌کنم. تلویزیون یک بخشی دارد به نام امور استان‌ها و شهرستان‌ها که من گفته بودم با آنها کار نمی‌کنم. وگرنه مدنظر من این است که باید از تهران بیرون بیاییم.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:17 - 0 تشکر 511136

از مشکلات کارکردن در شهرستان بگویید؟

شاید بگویید من تعارف می‌کنم اما هیچ مشکلی در شهرستان نیست. شما وقتی چیزی می‌خواهید و اگر پنج‌تای آن پیدا نشود، سه‌تای آن را به شما می‌دهند. اما در تهران می‌گویند برو بخر. برو فلان کار را بکن. در شهرستان دست و بال آدم را می‌گیرند و خودشان می‌آیند کمک می‌کنند. لوکیشن هست. فضای خوب هست. آرامش هست. دستمزدها معقول است. یک آقا نمی‌آید بگوید 40 میلیون دستمزد من است! برای چی این‌قدر زیاد؟ خودش هم نمی‌داند. حالا چون حسن‌علی بقال این‌قدر گرفته، می‌گوید من هم باید این‌قدر بگیرم!


پس کارکردن در شهرستان برایتان مناسب‌تر است؟

بله! برای اینکه حد و اندازه‌ها مشخص است. عشق و علاقه‌ها مشخص است.من با امور استان‌های تلویزیون گفته بودم کار نمی‌کنم چون خودش نمی‌داند چه چیزی می‌خواهد.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:18 - 0 تشکر 511140

درباره‌ی موضوع جدیدترین فیلم‌تان که در مشهد در حال ساخت آن هستید، توضیحی بفرمایید.

موضوع این فیلم درباره‌ی گروهی از اهالی یک روستا است که هر ساله با پای پیاده به حرم امام رضا علیه‌السلام می‌روند. دو روز در راهند و در ایستگاه‌های بین راهی توقف دارند. حدود 30 نفرند که هر ساله با پای پیاده از این روستا به مشهد می‌روند. اما امسال دو آدم غریبه همراه آنها می‌شوند. این دو نفر یک مجسمه‌ی عتیقه و باستانی همراه دارند که می‌خواهند زیر پوشش این کاروان آن را به مشهد بیاورند.

فیلم‌نامه‌ی این فیلم (پای پیاده) كه دارای رگه‌های طنز است، را پدرام کریمی نوشته و بیشتر صحنه‌های این فیلم در جاده‌های اطراف مشهد و بخشی از آن نیز در بارگاه امام رضا علیه‌السلام تصویربرداری می‌شود. در این فیلم خودم، بنیامین مظفری، هادی قمیشی و رضا صابری در کنار جمعی از دیگر بازیگران بومی استان بازی می‌كنیم.

سه شنبه 24/5/1391 - 1:18 - 0 تشکر 511141

در پایان، اگر صحبت دیگری هست، بفرمایید.

خواهشم این است که بچه‌های شهرستان، فکر نکنند تهران تافته‌ی جدابافته‌ای است. هنرمندان اگر می‌خواهند موفق بشوند، اگر می‌خواهند راحت‌تر کار کنند، اگر می‌خواهند بی‌دغدغه کار کنند، دوربین‌شان را از تهران بیرون بیاورند. در استان‌ها آن‌قدر قصه‌های خوب وجود دارد. آن‌قدر فضاهای خوب است. دوربینمان را باید لانگ ببینیم. شما در تهران نمی‌توانید لانگ ببینید. دوربین را هرجا بگذارید، 5‌متر آن طرف‌تر یک دیوار سیمانی است. در همین استان خراسان هر گوشه‌ای را که تماشا کنید، از هر نظر زیبایی می‌بینید. حس و حال خوبی می‌بینید. این دو تار تربت‌جام را گوش بدهید، سراسر تصویر است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.