اتمام صمدیّه در کمتر از دوشبانه روز
از شگفتى هاى آن زمان در همین زمینه، قصّه اى است که استاد حکایت مى کند:
»روزى استاد ما، عبارت معروف «صمدیّه» )و المبرّد ان کان کالخلیل فکالخلیل و الاّ فکیونس و الاّ فکالبدل ( را از من سؤال کرد و سفارش کرد آن را حل کنم، من صمدیّه را از میان کتابهاى جامع المقدّمات تا آن روز نخوانده بودم در حالى که از پیچیده ترین کتابهاى جامع المقدّمات است، تصمیم گرفتم آن را با مطالعه حل کنم، در مدّت »سی وشش ساعت » یعنى کمتر از دو شبانه روز، تمام آن را مطالعه و جواب سؤال استاد را تهیّه کرده و براى ایشان بیان کردم و ایشان تعجّب کرد و مرا تشویق نمود.
این درخشش هنگامى به قلّه خود مى رسد که مشاهده شود جوانى هیجده یا نوزده ساله، پاى در محفل درس شیخ الفقهاء و استاذ الاساتذة مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى (قدس سره) مى گذارد.
او که (مطابق تعریف استاد) مردى بسیار باتقوى، هوشیار، نورانى، جذّاب و فوق العاده در فقه قوى بود و در واقع مکتب خاص و مستقلّى در فقه داشت که به واقعیّت بسیار نزدیک بود و در رجال و حدیث و ادبیّات و فنون دیگر، فوق العادگى داشت، درسش براى استاد ما بسیار دلچسب بود و به اعتراف خود استاد، بسیار چیزها در مکتب فقهى او آموخت.
خاطره شرکت در درس این اَبَر مرد فقه و حدیث را استاد، این چنین توصیف مى کند:
»در آغاز جوانى، هیجده - نوزده ساله بودم و شرکت چنین نوجوانى در درس مثل آیة اللّه العظمى بروجردى که معمّرین و بزرگان حوزه، حتّى استاد من آیة اللّه العظمى داماد و آیة اللّه العظمى گلپایگانى و همچنین امام راحل (قدس سره ( در آن شرکت داشتند، کمى عجیب بود، مخصوصاً زمانى که به خود شجاعت طرح اشکال در اثناى درس را مى دادم، مسأله عجیب تر به نظر مى رسید و شاید بعضى به خود مى گفتند: این پسربچه شیرازى چرا این قدر جسور است و به خود اجازه طرح اشکال و «إن قلت» را در چنین محضر بزرگى مى دهد؟!«.
حکایت ذیل در این رابطه قابل توجّه و جالب است:
»یک روز آیة اللّه العظمى بروجردى در درس فقه اشاره به مسأله «صید لهوى» کردند یعنى شکار رفتن کسانى که براى تفریح شکار مى کنند. معروف میان فقها این است که سفر این گونه اشخاص تمام است، امّا شاید کمتر کسى حکم به حرام بودن چنین کارى کند، من که در آن زمان طلبه کم سنّ و سالى بودم، رفتم و مدارک زیادى براى حرمت صید لهوى از کلمات قدما و متأخّرینِ از آنها، جمع آورى کردم و ثابت نمودم که سفر صید لهوى یکى از مصادیق سفر حرام است که نماز در آن، باید تمام خوانده شود. هنگامى که آیة اللّه العظمى بروجردى آن نوشته را مطالعه کرد با تعجّب پرسید که این نوشته را خود شما نوشته اید؟! عرض کردم آرى!«.