شهر مردان خدا
1- روى على بن محمد العسکرى عن ابیه عن جده عن امیرالمؤمنین علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «لما اسرى بى الى السماء الرابعه، نظرت الى قبه من لولولها اربعه ارکان و اربعه ابواب کانها من استبرق اخضر.
قلت: یا جبرئیل، ما هذه القبه التى لم ارفى السماء الرابعه احسن منها؟
فقال: یا حبیبى محمد، هذه صوره مدینه یقال لها قم، یجتمع فیها عبادالله المومنون. ینتظرون محمدا و شفاعته للقیامه و الحساب. یجرى علیهم الغم و الهم و الاحزان و المکاره...»
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هنگامى که به آسمان چهارم برده شدم، به گنبدى از لولو که چهار رکن و چهار در داشت و گویا از حریر سبز بود، نگریستم. گفتم: جبرئیل، این گنبدى که بهتر از آن را در آسمان چهارم ندیدهام، چیست؟
جبرئیل گفت: محبوبم محمد، این صورت شهرى است که بدان قم گویند.در آن بندگان مؤمن خدا جمع مىشوند و منتظر محمد و شفاعتش در روز قیامت و حسابرسى هستند. بر آنان غم و اندوه و ناراحتیها و ناخشنودیها وارد مىشود...
در صورتى که مقصود از ایمان ذکر شده در روایتبالا، ایمان واقعى و مومنان راستین باشد، نمىتوان برداشت کرد که تمامى افرادى که در شهر قم هستند، همگى بنده مؤمن خدا مى باشند. چون افراد بى قید وبند همیشه از صدر اسلام تاکنون در این شهر بودهاند و به سبب گناه و معصیتخویش، اسباب نزول بلا بر این مکان مقدس را فراهم مىکردهاند. در روایتى به فراهم بودن اسباب بلا بر اهل قم در زمان امام رضا علیه السلام اشاره شده است. در این روایت مىخوانیم: شخصى به نام زکریاى قمى عرض کرد: مولاى من، مىخواهم از محلى که خاندانم در آنجا هستند، به جایى دیگر بروم; چون مردم سفیه بسیار شدهاند.
امام فرمود: این کار را نکن زیرا بلاها به واسطه تو از اهل قم دفع مىشود، چنانکه بلا از مردم بغداد به وسیله ابوالحسن کاظم علیه السلام دفع مىگردد.