مصلحت در سیاست خارجى از نگاه امام
تعریف مصلحت
چنانكه اهل لغت مصلحت را تعریف كردهاند مصلحت معنا و وزنا منفعت است
واژه مصلحتیا اسم مكان به معناى جایگاه و مكان صلاح است كه ضد آن افساد مىباشد و همین طور در یك معنا مفرد مصالح است.
ابوحامد غزالى شافعى در تعریف مصلحت آن را در پنج مورد اهم خلاصه مىكند:
حفظ دین، جان (نفس) ، مال، عقل و نسل، برخى دیگر عرض را نیز به معیارها و موارد فوق اضافه مىكنند.
در تعریف دیگرى مصلحت را جلب منفعت و دفع ضرر در حدودى كه مقاصد شرع حفظ شود تعریف كردهاند.
حضرت امام مصلحت و سربلندى اسلام و ملت هر دو را همواره فراراه خود قرار داده بودند و به اشكال گوناگون و در مناسبتهاى مختلف بر آن تاكید مىكردند.
تمام محورهاى سیاستخارجى از نظر امام مواردى هستند كه تامین منافع ملى و عزت و سربلندى ایران و مصالح اسلام را به دنبال دارد نمىتوان گفت كه امام فقط به توسعه و معرفى مجدد اسلام مىپرداختند و بس (حتى اگر اینطور هم باشد باز هیچ منافاتى با تامین منافع بلندمدت مردم ندارد) تمام اصولى كه امام بر روى آن تاكید مىكردند در درازمدت منافع ملى و مصالح اسلام هر دو را تامین مىكرد نظیر خوداتكایى در تمام زمینهها (عدم وابستگى به شرق و غرب) ، نفى سلطهپذیرى و سلطهگرى، هم زیستى مسالمتآمیز و روابط توام با احترام مقابل و. . .
یكى از بزرگترین آموزههاى بنیانگذار جمهورى اسلامى به ملت ایران و مسلمانان جهان درس عزتطلبى است و در نظر داشتن عزت در سیاستخارجى به این معنا است كه در تصمیمگیریهاى بینالمللى به گونهاى مصلحتسنجى شود كه عزت كشور و اسلام خدشهدار نشده و آن تصمیم منتهى به ذلت مسلمین نگردد.
لذا در نظر داشتن عزت كشور و مسلمانان و رعایت اصل نه شرقى و نه غربى و حفظ استقلال كشور هیچكدام نباید مجوزى براى غافل شدن از منافع كشور باشد و باید یك ظرافتهاى خاصى را به كاربرد و برنامهریزى استراتژیك انجام داد و با درنظر گرفتن مصالح اهم و مهم همه اهداف را تامین كرد.
امام معتقد بودند كه ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزى كنیم و مكرر این را به مسئولین نظام تذكر مىدادند.