نقش و اهمیت مسجد در بعد سیاسی
مسئله حائز اهمیت دیگری كه در صدر اسلام مورد توجه خاص پیامبر گرامی اسلام(ص) بوده است و مرحوم امام نیز به تبعیت از آن حضرت بر آن تأكید داشتند، مدیریت سیاسی مسجد است.
اهمیت این موضوع به حدی است كه اگر مسجد از سیاست اسلام دور بماند، آنگونه خواهد شد كه دشمنان خواستارش بوده و سعی كردهاند تا مسجد و نماز جماعت را به محل صرف عبادت مبدل كنند، تا هیچ ضرر و خطری از این ناحیه متوجه آنها نباشد.
در دوران انقلاب اسلامی ایران نیز پس از محور اعتقادی و عبادی، پررنگترین، فعالترین و بارزترین بخش كار مساجد در محور سیاست بوده است؛ چرا كه مساجد در آگاهی و بیداری تودهها در دوران قبل و بعد از انقلاب نقش مؤثری داشتهاند و رژیمهای استعماری جهان نیز از مسجد بیش از هر نهاد انقلابی میترسند و این واضح است كه همانگونه كه مسجد از آغاز به عنوان خانه خدا و محبوبترین مكانها به عنوان نخستین كانون عبادی مطرح بوده است و همانطور كه نخستین جایگاه دانش و مركز تعلیم و تعلم قرآن و بحث و بررسی مسائل دینی بوده است، به همان نسبت به عنوان نخستین نهاد سیاسی در جامعه اسلامی، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.
پیامبر اكرم(ص) اصول سیاسی اسلام را به ویژه در اموری كه میدانست مسلمانان از نظرات و تجربیات مفیدی برخوردارند، در مسجد به شوری میگذاشت.
حضرت امام در تبیین بعد سیاسی مسجد میفرمایند:
«اما راجع به اسلام شروع كردند تبلیغات كردن به اینكه اسلام یك مكتبی است كه میگوید: ملایم، كمكم لابد پیش میآیند، یك مكتبی است كه مربوط به دعا و ذكر و یك روابطی مابین مردم و مابین خالق، و سیاست را كاری به آن ندارد، اسلام به حكومت كاری ندارد، به سیاست كاری ندارد، این را آنقدر تبلیغات روی آن كردند كه در جامعه خود روحانیت هم به خورد آنها هم دادند كه بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا كردند... كه روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض میكنم از این صنف كارها: درس بگوید و مباحثه بكند و آن آداب شرعیه را به مردم نشان دهد. آنها دیدند كه نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد، هرچه میخواهند نماز بخوانند.»
و در جایی دیگر با بیان اینكه اسلام با سیاست آمیخته شده و اسلام بدون سیاست، اسلام نیست میفرمایند:
«كتابهایی كه اسلام در سیاست دارد بیشتر از كتابهایی است كه در عبادت دارد، این غلط را در ذهن ما جایگیر كردهاند و حتی حال باورشان آمده است. آقایان، به اینكه اسلام با سیاست جداست، این یك احكام عبادی است مابین خودش است و خدا، بروید توی مسجدتان و هرچه میخواهید دعا كنید، هرچه میخواهید قرآن بخوانید حكومتها هم به شما كار ندارند اما این اسلام نیست.»
آن بزرگمرد تاریخ در اوج اختناق رژیم ستمشاهی یعنی سال 52 میفرمایند:
«وظیفه علمای اعلام و مبلغین است كه جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد كنند.»
البته ناگفته پیداست كه سیاست مسجد با مسجد سیاسی كه طرفداران هر گروه و جناح، این مكان مقدس را سیاسی و جناحی كرده و امام جماعت، نمازگزاران، سخنرانان و تمام برنامههای آن طبق سلیقه آن گروه اجرا میشود، فرق، میكند. چرا كه با تعریفی كه اسلام از مسجد عرضه میكند، مسجد نمیتواند پایگاه سیاسی «یك حزب» باشد، مسجد از یك سو به «خدا» و از سوی دیگر به «مردم» تعلق دارد. از این رو نمیتواند زیر سیطرة یك باند سیاسی قرار بگیرد و از آن به صورت مركز فعالیتهای تشكیلات گروهی استفاده شود.
حضرت امام در خاطرهای میفرمودند: «در دوران رضاخان من از یكی از ائمه جماعات سؤال كردم كه اگر یك وقت رضاخان لباسها را ممنوع كند و اجازه پوشیدن لباس روحانی به شما ندهد، چكار میكنید؟ او گفت: ما توی منزل مینشینیم و جایی نمیرویم. گفتم: من اگر پیشنماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع میكرد همان روز با لباس تغییر یافته به مسجد میآمدم و به اجتماع میرفتم. نباید اجتماع را رها كرد و از مردم دور بود.»
آنچه از لابلای سخنان و پیامهای حضرت امام خمینی مشهود است، تأكید و سفارش بر اهمیت مسجد و اجتماع در آن است كه پرداختن به تمامی آنها در این مقال نمیگنجد. ولی آنچه از مجموع سخنان پیامبرگونه ایشان دربارة نقش مهم و سرنوشتساز مسجد در جامعة اسلامی بدست میآید، حفظ مسجد در راستای حفظ اسلام و دور نشدن از اهداف آن است.
نتیجه آنكه مسلمانان و حكومت اسلامی مكلفند دستورات و احكام دین را به بهترین وجه در تمامی ابعاد زندگی خود پیاده نمایند؛ و از سوی دیگر، باید مراقب باشند تا مبادا به بهانههای مختلف (مانند مقدس بودن مسجد) توطئه جدایی دین از سیاست در جامعه و مسجد اجرا شود؛ چرا كه یكی از جلوههای پیاده شدن احكام دینی در زندگی مؤمنین، توجه و اهتمام به مسائل و مشكلات سیاسی جامعه و تلاش در جهت رسیدگی و برطرف ساختن آنهاست. و چه مكانی بهتر از مسجد برای هماهنگی این فعالیتها؟ و چه فضایی بهتر از جماعت مؤمنین، كه خود، جلوهای از بعد سیاسی نماز ـ این عبادت بیهمتا ـ است؟
پس به جاست تا سفارشات و نصایح آن پیر فرزانه را به گوش جان بشنویم و به مقدار توان در اجرای آن بكوشیم تا زمانی كه بفرموده آن عزیز همهجا یك صبغه و رنگ اسلامی پیدا كند، كه اگر انشاءالله این معنا تحقق پیدا كند همه چیز ما اصلاح میشود.