نخستین تلاشهاى امام در مورد اصلاح حوزه
در دوران مـرجـعـیـت شـیخ عبدالكریم حائرى, به دلیل سیاستهاى ضد مذهبى و رفتار ددمـنـشـانـه رضاخان با حوزه ها و روحانیت, حركت چشم گیرى براى اصلاح حوزه صورت نـگـرفـت. آقاى حائرى تلاش مى كرد تا آن جا كه ممكن است, اساس حوزه علمیه را از آسـیـبها و گزندها به دور بدارد و نگذارد در كوران خشونت رضاخانى از بین برود.
آقاى حائرى با این كه برنامه هاى رضاخانى را در حوزه ها, نادرست مى دانست و با آنـهـا به مخالفت برخاست, ولى بر آن شد كارهایى را براى سامان دهى برنامه حوزه انـجام دهد. قرار شد خود حوزه, به طور مستقل و جداى از برنامه هاى رضاخانى, از طلاب امتحان بگیرد و حتى به شمارى از طلاب و فضلاى جوان, زبانهاى خارجى و پاره اى دانـشـهـاى دیـگـر را آمـوزش دهند و آنها را براى تبلیغ در خارج از كشور آماده سـازنـد. آهـنـگ انـجام این گونه امور كه گویا به پیشنهاد شمارى از فضلاى حوزه, هـمـانـند: امام خمینى كه در آن زمان طلبه اى جوان و فاضل بود, گرفته شده بود, در اثر ناسازگاریهاى ناآگاهان و بسته ذهنان, هیچ گاه عملى نشد.
شهید مطهرى مى گوید:
(وقـتـى ایـن خـبـر مـنـتشر شد, گروهى از عوام و شبه عوام تهران رفتند به قم و اولـتـیـماتوم دادند كه این پولى كه مردم به عنوان سهم مى دهند, براى این نیست كه طلاب زبان كفار را یاد بگیرند.)پس از فوت آقاى حائرى, امام خمینى بر آن شد كه از حاج آقا حسین بروجردى, كه در شـهـر بروجرد اقامت داشت, براى آمدن به قم و به دست گرفتن اداره حوزه و مرجعیت تـقـلـیـد, دعوت كنند این آهنگ و اراده, بیش تر در راستاى اصلاح حوزه و رونق بـخـشـیـدن بـه آن بـود; زیرا امام, آقاى بروجردى را خوب مى شناخت و از مقام و مـرتبه علمى و نیز هوشیارى و شجاعت وى با خبر بود و امید داشت با آمدن این مرد بـزرگ, كـه از شـاگـردان برجسته آخوند خراسانى, رهبر نهضت مشروطه بود, به حوزه عـلـمـیـه قـم, حـوزه رونـق خـواهـد گرفت و درسها, بحثها سامان مى یابد و امور روحـانـیـت, از آشـفتگى به در مى آید. بر این اساس, تلاش امام خمینى براى آوردن آقـاى بروجردى به قم, مى توان نخستین تلاشهاى عملى ایشان در راستاى اصلاح ساختار حوزه و سامان دهى امور روحانیت به حساب آورد.
در آغـازیـن سالهاى ورود آقاى بروجردى به قم, طلاب حوزه برنامه درستى نداشتند و فـرد شـنـاخـتـه شـده اى نـبود كه به امور آن رسیدگى كند و به گفته خود آقاى بروجردى:
(حـوزه قـم مـثـل شهرى بود كه دروازه نداشت, حوزه به روى اشخاص مختلف باز بود, افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نبودند,اى كاش نظمى بود و برنامه اى).
امـام خـمـیـنى كه بیش ترین تلاشها را براى آمدن آقاى بروجردى به قم انجام داده بـود در همان سالهاى نخست سعى كرد ایشان را در جریان امور حوزه و جریانهایى كـه بـسبب نابسامانى حوزه هست قرار دهند و كمبودها, كاستیها و اشكالهایى كه در اداره حوزه وجود دارد, به آگاهى ایشان برساند. آقاى بروجردى نیز, با علاقه مندى و دقـت دیدگاههاى امام را مى شنید و براى ایشان احترام زیادى قائل بود و ایشان را (چشم و چراغ حوزه) مى دانست و با ایشان, در كارهاى مهم رایزنى مى كرد.
همان گونه كه انتظار بود, نخستین گامها را در رسیدگى به امور حوزه و سامان دهى آن بـرداشـت و براى این كار, گروهى از فضلا و مدرسان حوزه را برگمارد. این گروه كـه غـیر از امام خمینى, شمارى دیگر فرهیختگان حوزه از جمله: شیخ مرتضى حائرى, حـاج سـیـد احـمـد زنجانى, حاج سید ابوطالب مدرسى, فاضل, حاج سید زین العابدین كـاشـانـى, سـیـد مـحـمد یزدى (محقق داماد) حاج شیخ ابوالقاسم اصفهانى هم, عضو بـودنـد, از سوى آقاى بروجردى, مامور بود, برنامه اى جامع براى سامان دهى امور درسى, امتحان, گزینش, وضع معیشتى طلاب و چگونگى اداره مدارس تهیه كنند.
ایـن گـروه, در هـمـین راستا, در جلسه هاى بسیار, پس از بحث و بررسیهاى طولانى, طـرحـهـایى را براى امتحان طلاب, امور درسى وو تهیه كرد كه در آنها به طور دقیق مـوضـوع آزمـونها, درسهایى را كه طلاب باید امتحان بدهند, تعیین رتبه ها و نمره هـا و نـیـز درسـهاى اصلى و جنبى و كتابهاى درسى وو روشن شده بود. این طرحها و بـرنـامـه هـا بى درنگ به اجراگذاشته شد و به گونه چشم گیرى امور حوزه و طلاب و مـدرسه ها سامان یافت. این حركت چنان اثر بخشید و به رونق حوزه افزود و شوق در طـلاب آفرید كه ترك كنندگان حوزه, دگر باره به حوزه روى مى آوردند و طولى نكشید كـه حوزه علمیه قم, پررونق و بالنده شد و شمار طالب علمان به سرعت افزایش یافت و بـه هفت هزار نفر رسید. این در حالى بود كه در سال ورود آقاى بروجردى به قم, تمامى طلاب ساكن در مدارس حدود سیصد نفر بودند.امام خمینى, طرحها و برنامه هاى به اجرا درآمده را بسیار مفید و مهم مى دانست, امـا نـه كـامل و جامع و همه سویه. بر این باور بود: اصلاح حوزه, به دگرگونیهاى بـیـش تـرى نـیـاز دارد; از این روى, خود ایشان طرحى را با توجه به همه زوایا, تـهـیـه كرد كه پس از طرح به وسیله حاج شیخ مرتضى حائرى درجلسه هیات, به تصویب رسـید و همه, به جز دو نفر كه در جلسه نبودند آن را امضا كردندو براى تصمیم گـیـرى خـدمـت آقاى بروجردى بردند, ولى ایشان آن را نپذیرفت و هیچ گاه این طرح عـمـلـى نـشـد. گویا نپذیرفتن ایشان از آن جا ناشى مى شد كه كسانى در بیت و از خارج بیت, ایشان را به طرح بدبین كرده بودند.
این طرح را كه امام خمینى باكمك مرحوم آیه الله حاج شیخ مرتضى حائرى تهیه كرده بـود, مـسـائـل مهمى را در بر مى گرفت, از جمله سامان دهى وجوهات شرعیه, شهریه طلاب, اصلاح بیت آقاى بروجردى وو .
امام به خوبى دریافته بود كه طرح او براى اصلاح حوزه ها, بدون پشتوانه قوى مالى بـه سـامـان نـمـى رسـد; از ایـن روى, پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید كه مـوقـوفـه مـى تـوانـنـد كمك شایان و پشتوانه قوى براى این طرح باشند. به آقاى بـروجـردى پـیـشـنـهـاد كرد كه اداره موقوفه ها را در اختیار بگیرد. برابر این پـیـشـنـهـاد, مـوقـوفـه هاى كشور, كه در دوره آقاى حائرى, رضاخان بر آنها چنگ انـداخـتـه بود, در اختیار حوزه و در خدمت هدفهاى دینى و حوزوى قرار مى گرفت و زیـر نـظـر مراجع تقلید و مدیریت حوزه, هزینه مى شد. روشن بود كه در صورت عملى شـدن ایـن پـیـشـنـهـاد, به گونه چشم گیرى توان مالى حوزه بالا مى رفت و در امر بـازسـازى و اصلاح حوزه مى توانست بسیار كارساز باشد و مس,ولان حوزه را در اجراى برنامه هاى فرهنگى و تبلیغى یارى دهد.23 امـام خـمـیـنى, درنظر داشت كه این طرح را آقاى كاشانى, آن زمان (سال 1331) كه ریـاسـت مـجـلس شوراى ملى را بر عهده داشت, در مجلس مطرح شود و به تصویب برسد, ولـى ایـن كـوشش به جایى نرسید سرانجام, آقاى بروجردى, از روى احتیاط و نگرانى فـراوان و شـایـعه ها و كارشكنیهایى كه مى شد, آن را امضا نكرد. با این حال, در زمـان مـرجـعـیـت آقـاى بروجردى, قدمهاى بلندى در جهت اصلاح حوزه و ساماندهى روحـانـیـت بـرداشـته شد. افزون بر سامان دهى و قانون مندى كه براساس طرح هیات اصـلاح حـوزه, در حـوزه پـدیـد آمـده بود, مدرسه هاى علمیه جدیدى در شهرستانهاى گـونـاگـون نیز تاسیس شد, تا با برنامه ریزى دقیق و سامان مند, به امر آموزش و تربیت و آماده سازى طالب علمان بپردازند.
طـرحها و پیشنهادهاى امام براى اصلاح حوزه, اثر خود را بخشید و پژواك آن تا دور دسـتها نیز به گوش رسید. شاگردان او, بیش از همه این پیام را درك كردند. شمارى از شاگردان ایشان, مدرسه هایى با برنامه و به گونه اى سامان مند و داراى نظم و نـسـق, در قـم و جـاهـاى دیـگـر, بـنیان نهادند. از جمله شهید بهشتى و یاران و همفكران او, مدرسه هاى جدید, با برنامه اى دقیق بنیان گذاردند. مدرسه هاى دیگرى نیز, با همین اندیشه و به همین انگیزه, در گوشه و كنار, تاسیس شـد. افـزون بـر این, شمارى از فضلاى جوان آن روز, به دانشگاهها رفتند كه بسیار مـفـیـد افـتـاد و شـمارى از آنان, براى تبلیغ, به خارج كشور رفتند و گروهى به نـوشـتـن در باب مقوله هاى جدید روى آوردند كه این حركت, دگرگونى ژرفى در حوزه بـه شـمـار مـى رفـت و گـروهى در شهرهاى بزرگ و كوچك, با تشكیل محفلهاى كوچك و بـزرگ, بـه روشـنگرى و شرح و بسط اندیشه دینى, پاسخ به شبهه ها, پرداختند و در جـاى جـاى میهن اسلامى و كران تا به كران این بوم وبر, پیدا بود كه نسیمى بسیار روح افزا در حال وزیدن است.
این گونه حركتها, كه همگى ازسوى شاگردان مدیریت و تدبیر و رهبرى مى شد و از آن شـریـعـه, تـشـنگى را فرو مى نشاند, گویاى این حقیقت بود كه حوزه به سوى جهش و اصـلاحـى بزرگ, ژرف در حركت است كه سپسها در نهضت پانزده خرداد, خروش حوزه ها و مـطـرح شـدن دیـن در قـلـه و تارك اندیشه ها و گفت وگوها و سیاست دینى در محور بحثها, تبلیغات پرخروش دینى, بیدارگرى مردم وو خود را به خوبى نمایاند.
امـام, آرام و بـدون هـیـچ گونه برخوردى با زعیم حوزه26, راه اصلاحى خود را پیش گـرفـت و طـرحـهـا, انـدیـشه هاى خود را بازتاباند و با همه تنگناهایى كه رژیم طـاغـوت, پـس از مـرگ آقـاى بروجردى به وجود آورد, حركت اصلاحى حوزه به خوبى در داخل و در بیرون حوزه اثرماندگار بخشید.
اگـر ایـن طـرح و پـیشنهادها, مرحله به مرحله به اجرا گذاشته مى شد و همه بدنه حـوزه بـا طـرح اصلاحى آن مصلح بزرگ, همراهى و همگامى مى كرد, امروز, ما گامهاى بـسیار بزرگ تر از این برداشته بودیم و حوزه تمام عیار ناب داشتیم و به دور از دغـدغـه از هـجـومـها ى فرهنگى, شبیخون فكرى اعتقادى, مرزشكنیها, بى تقواییها, سـرگـردانـیـها وو به سر مى بردیم و با حوزه سالم, جامعه سالم, دین از همه سوى نـگهبانى شده, مردم دیندار, باورمند, بى اثرپذیر از تبلیغات دشمن, جوانان رشید وو روبه رو بودیم.
حـال كـه زمـیـنه اجراى طرح و پیشنهادهاى امام, آماده شده و آن باز دارنده هاى پـیـشـین هم, یا ریشه كن شده اند و یا نمى توانند در برابر خواست همگانى طلاب و فـضـلاى بـیـدار, مـقاومت كنند و رژیم ننگین پهلوى كه همیشه سد اصلاح بود, از هم گـسسته و از صفحه روزگار زدوده شده است, باید با توان و نیروى بیش تر به میدان آمـد و حـوزه هـا و روحانیان را به گونه اى ساخت و دگرگون كرد كه با فكر روشن, هـمـه سـونگر (نبض تفكر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و هـمـواره چـند قدم جلوتر از حوادث, مهیاى عكس العمل مناسب باشند.) و بتوانند در عـرصـه هـاى گـوناگون سیاسى, حضور عالمانه, و قوى داشته باشند و مس,ولیتهاى مهم اداره جامعه را به عهده بگیرند و یار و بازوى جمهورى اسلامى باشند.
امـام هـشـدار مـى دهـد كه اگر اصلاحها درحوزه انجام نگیرد و افراد تربیت نشوند پیامدهاى ناگوارى براى جمهورى اسلامى در پى خواهد داشت:
(همه مى دانیم كه اگر خداى نخواسته حوزه ها از عهده تربیت فقها و علما و خطباء مـوجـه و مـورد عـلاقـه مردم بر نیاید و به طور هرج و مرج و بدون برنامه صحیح و ضـابـطه اسلامى ـ عقلایى حوزه ها اداره نشوند, باید همه منتظر فاجعه شكست جمهورى اسـلامـى و اسـلام بـزرگ باشیم و اگر اكنون با همت همگان از سرچشمه فساد جلوگیرى نـشـود, فردا و فرداها دیر است و بسا باشد كه به جایى رسد كه از قدرت همه خارج شـود. مـقـایسه امروز حوزه ها با قبل از انقلاب, كه روحانیون از سیاست و نظر در امـور كـشـور بـه واسـطـه تبلیغات و فشارها و كج فهمیها منعزل و بركنار بودند, بـسیار نابجا و غلط است. گرچه ممكن است بعضى كج فهمیها با این امر حیاتى مخالف بـاشـنـد و با تز (نظم در بى نظمى است) با توهمات شیطانى دست به گریبان باشند, لـیكن اینان در اقلیت هستند و قشرهاى عظیم روحانیون, متفكر و متوجه به مسائل و پیش آمدها در این فكر هستند.) از ایـن روشن تر نمى شود حرف زد. امام آینده هرج و مرج, بى سامانى, بى قاعدگى, بـى تـدبـیـرى را نـمایانده است و آن, خداى ناخواسته, شكست جمهورى اسلامى! یعنى فاجعه بزرگ انسانى, یعنى غربت اسلام, یعنى دربه درى مسلمانان